،،،،،
امام خمینی: توقع نداشته باشید که همۀ زنها با شما موافق باشند؛ هستند کسانیکه نمیتوانند مسائل اسلامی را ببینند. آنهایی که کارشکنی میکنند اگر مسلمان هستند، از «معاصی کبیره» است، و اگر پایبند به اسلام نیستند و میخواهند هرزگی بکنند، «فصل هرزگی» گذشت(صحیفه امام خمینی، ج۱۷، ص۳۶۱).
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1736185560686420187
🔻برگریزانِ خزان و پریدن از خویشتن
🖊مهدی جمشیدی
[یکم]. تازهترین سرودههای سالکانۀ استاد عبدالعظیم صاعدی، در دفتری به نام «از خود پیادگان»، جامۀ کتاب به تن کردهاند و پیش روی ما نشستهاند. دفتری که در سطر سطرش، داستان معانیِ لطیفِ ربّانی و اسرارِ مکتومِ عرفانی به چشم میخورد و آنچنان گیرا و دلرباست که تو را با خویش، به شهر رؤیاهای باطنی و ملکوتی میبَرد. اینهمه، موقوف بر آن است که دل، مستعد و مایل باشد و دریچههایش به روی صبحِ شهود و شیدایی، بسته نگردد. دلهای مأنوس با مادّه و اینجا و لذّت و منفعت و غوغا، نصیبی از آن نخواهند بُرد و درک و فهمی از منظر و منزلت آن به دست نخواهند آورد. در این سو، باید اندکی طلب و تمنّا در میان باشد تا کشش و جذبه در آن سو، کارساز افتد و حادثۀ عشق و هجرت رخ بدهد. اینچنین رخدادی، محتاج آنچنان رخنهای در نسبتِ آدمی با دنیاست؛ وگرنه آدمی از پیلۀ خویشتنیدۀ دنیاخواهی و مادّهاندیشی و خودمداری، رهایی نمییابد و حیاتش، همسنخ و همسنگ کِرمهای پیلهنشین و خاکگزین و بیگانه با نور و آسمان خواهد بود. باید اندکی از خویشتنِ اینجهانی به در آمد و در هوای بیخویشتنی، مشق پَر گشودن کرد تا این سطرهای رهاییبخش، دلبرانهگیشان را به رخ بکِشند و پیلۀ مردابگونۀ نفسانیّت را درهمبشکنند. اگر چنین شود، آنگاه گویا درِ باغِ معنا، به روی آدمی گشوده میشود و بضاعتِ بوییدنِ عطرِ شورانگیزِ گلهای بهشتی، در شامه متولّد میگردد. در این حال است که حیات، ماهیّت دیگری مییابد و چشم باطن به روی جنبههای نهان و نهفتۀ عالَم، گشوده میشود.
[دوم]. در قطعهای از این دفتر آمده است: «عجب/ عجب سالکِ از خود رستهایست/ پاییز/ سبک/ حتی/ از وزن برگی ...». داستان سلوک، جلوۀ طبیعی نیز دارد؛ طبیعت، بیادّعا و بیغوغا، سلوک را تکرار میکند و سالکانه، بر مدار بندگی میچرخد. همۀ اجزای عالَم، اینچنین هستند و حق را طلب میکنند، اما آدمی دیدۀ خویش را بر این سجدههای تکوینی میبندد و در تلاطم آمالِ پوچ و هیچ، دستوپا میزند و مجال سیر و گذار در افق عبودیّتِ این اجزای شیفته نمییابد. شاید بیش از همه، این فصل خزان است که سرود سالکانه به گوش جانِ آدمی میخواند؛ سرودی تامّ و تمام که نظیری ندارد و هندسۀ وجودیاش، بینقص و همچون مَثَل اعلاست. پاییز، فصل برگریزان است و این ریختن، تهیشدن از خویشتن است. در اینجاست که سرّ سلوک، متجلّی میشود. این گریز از خویش و بیمنشدگی و دل به طریقِ فنا سپردن و به بیوزنی رسیدن، همان اوج حیات سالکانه است. سالک، هرچه دارد در همین بیخویشتنیاش نهفته است. آنکه رهیدن از خود نمیداند، پریدن را نیز تجربه نخواهد کرد. باید از خویش برید تا به او رسید. آن وصال، نتیجۀ این فراق است. آن وجودِ نوری، این عدمِ ظلمانی را میطلبد. پاییز، همۀ این حقیقت قدسی را در سادهترین و زیباترین صورت، عیان میسازد و نشان میدهد که سلوک، چه ماهیّت و غایت و منازلی دارد. پاییز، فقط یک فصل نیست، بلکه حدیثِ شیدایی و رهایی و بیخویشتنی است که ترانۀ گسستن و پریدن را به گوش ما میخواند و عبودیّت و عروج را میآموزد. باید از خود رستن را در پاییز دید و به سخن فصلِ بیبرگی، ایمان آورد. باید نوازش نسیمِ سرد را بر پیکر بیپیرایۀ برگ دید و زردی و پژمردگی را حس کرد و مرگِ خویشتنِ برگهای سالک را دریافت و برگریزانِ بیپروا و باشکوه را به نظاره نشست، تا قلب لرزان و نگران، طعم ایمان و اطمینان را بچشد و به منزل یقین و قرار پا بگذارد.
[سوم]. اینک، چندیست که با چشمها و حس و حال دیگری به پاییز مینگرم؛ پاییز در نظرم، صاحبسخن شده است و قصّۀ سلوک را زمزمه میکند. پاییز، مرا در آغوشِ رنگانگ خویش میگیرد و گونههای اشتیاقِ اشباعنشدهام را میبوسد و دستهای دلتنگِ پریدنم را سخت میفشرد. پاییز، همۀ بیخویشتنیاش را با من میگوید و رازهای دردلنهفتهاش را به گوش من میخواند. من اینک، با صدای خشخشِ برگهای زردِ فتاده بر خاک، از خوابِ درهمتنیده با خوابهای آغشته به خویشتنم بیدار میشوم. این آسمانیهای خاکنشین، پرواز را میآموزند؛ بیش از پرندگانی که بالِ پریدن دارند. دریافتم که پریدن، بالِ بیخویشی و درویشی میطلبد و باید در خویش شکست تا به او پیوست. باید خود را به دست صیقلِ بادِ تهذیبگر و سالکپرورِ پاییز سپرد تا خویش، فرسوده و زدوده شود و آنگاه از شاخۀ تعلّقات و عادات و روزمرّگیها و خواستنها و تمنیّات رها شد و پرواز را تجربه کرد. سرّ پریدن، بیوزنی است و بیوزنی، حاصل بیخودیست. میتوان بیبال پرید و لحظههای پُرنوسانِ سقوط در دامانِ زمینِ بیخویشتنی را چشید.
🖇 نسخهی کامل کتاب را در اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saedi_rahrovan/135
،،،،،
کسانیکه در «مسئلهی حجاب» تصمیم میگیرند، ملاحظهی «خواستهی آمریکا» را نکنند، بلکه ملاحظهی منافع کشور و جمهوری اسلامی را کنند(رهبر انقلاب، ۱۴۰۳/۱۰/۱۹).
🖇️ خواستهی آمریکا عبارت است از سیاست حجاب اختیاری از طریق «نفی الزام قانونی به حجاب»، به این بهانهی موهوم که جامعهی ایران، متکثر شده است.
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1736401791728037495
هدایت شده از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
◽️ خاکسترهای حقیقتنما؛ سوختن اقتدارِ پوشالی
✍️ نوشتاری از #مهدی_جمشیدی عضو هیأت علمی گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه؛
🔺 آمریکایِ رؤیایی و دست پنهانِ طبیعت
🔹 اینک میتوان در آینۀ این خاکسترها و ویرانیهای انبوه و آخرالزمانی، افول آمریکا را به نظاره نشست. آمریکا به نقطۀ پایان رسیده است و دیگر نمیتواند با تکیه به اغوای تصاویر و کلمات، اقتدارِ نداشتهاش را بفروشد و انقیاد و اطاعت وادادگی بخرد.
➖ ما به چشم خویش میبینم که ابرقدرت در صحنۀ واقعیّت، عاجز است و نمیتواند به این کابوس هولناک، پایان بدهد.
🔍 ادامه را بخوانید👇
🌐 iict.ac.ir/eghtedarposhali
#یادداشت
#اقتدار_پوشالی
سایت I ایتا I بله I آپارات I اینستاگرام
🆔 @iictchannel
هدایت شده از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
🔥 آتشی که به یاری حقیقت آمد
🔳 گاهی آتش، اینچنین به حقیقت یاری میرساند و با سوزندان تصویرهای خیالی و وهمی، حقیقت خالص و ناب را در برابر دیدگان ما قرار میدهد.
🔴 اگر جغرافیایی آمریکا، دور از صحنۀ جنگ است و آمریکا خود را از آتشهایی که برانگیخته، برکنار و مصون داشته، اما چنین رویدادی نشان میدهد که در انتظار واکنش هولناک و خوفانگیز از جایی بود که توقع نمیرود.
✔️ طبیعت، بیرون از دایره و دامنۀ ارادۀ الهی نیست و اینگونه، تسویۀ حساب میکند.
🎙 #مهدی_جمشیدی
📖 برای مطالعه متن کامل کلیک کنید...
#عکس_نگاشت
#اقتدار_پوشالی
سایت I ایتا I بله I آپارات I اینستاگرام
🆔 @iictchannel
،،،،،
علامهی جعفری دربارهی جاریبودن قاعدهی عمل و عکسالعمل در جهان انسانی، این بیت را میخواند:
«یا سبو، یا خم می، یا قدح باده کنند
یک کف خاک، درین میکده ضایع نشود»
شیطان بزرگ، چه دولتش و چه آن بخش از ملتش که رضایت به ظلم داشتند، عقوبتها و عذابهای دردناکی را خواهند چشید.
#فروپاشیرؤیایآمریکایی
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1736623423600366678
🔻سیاهمشقِ بازاندیشی در انقلابپژوهی:
[الف]. روشهای فعّالسازی (احیای سوژگی) مطالعات انقلاب:
۱. تولید گفتگوهای تخصصی/ رو آوردن به زبان رسانه/ گفتارهای علمیِ رسانهایشده/ فهم کتاب بهمثابه محصول نهایی/ کنشگر گفتارپرداز
۲. خروج از کلیات/ مسأله نه موضوع/ مماس با عینیّت شدن/ دورۀ مبادینویسی به سر آمده/ کنشگری عینی
۳. روزآمدی/ دریافتن اکنون/ عبور از گذشتههای بیخطر/ بههنگامبودن/ کنشگرِ اینجا و اکنون
۴. سلسلهوار/ مجموعهای/ متداوم/ تولید یک بستۀ معرفتی/ تمرکز دورهای/ تحصیل مزیّت نسبی/ کنشگری مستمر
۵. راهاندازی جریان نقادی/ ایجاد نشاط علمی از طریق چالش/ مواجهه با دیگریهای واقعی/ اغیارِ در صحنه/ تضارب آراء و عقول/ درک موقعیّت جنگی/ کنشگر تقابلی
[ب]. مسألههای اکنون انقلاب:
۱. وفاق/ جامعۀ قطبیشده/ خالصسازی
۲. نظریۀ نظام انقلابی/ عادیسازی/ منطق حکمرانی
۳. حلقههای میانی/ نیروی سوم/ فعّالسازی عرصۀ عمومی/ عقل منفصل/ نیروی پیشران
۴. سیر حرکت انقلابی: نوسانی یا تکاملی/ شکست انقلاب/ بیماریهای مزمن انقلاب/ اختلال ساختاری/ تناقضهای درونی نظام
۵. سرمایۀ اجتماعیِ انقلاب اسلامی/ انقلاب و مردم/ شکاف دولت و ملّت/ زوال بدنۀ اجتماعی
۶. هویّت/ عرفیشدن/ سکولاریسم ساختاری/ ایدئولوژیزدایی
۷. نظریهها دربارۀ جامعۀ ایران: کوتاهمدت/ ناهموار/ کژمدرن/ قطبیشده
۸. مواجهۀ با نظریات روشنفکریِ سکولار/ نقد تجدّد بومی
🖊 مهدی جمشیدی
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
▫️ما و گفتارهای رهبر معظم انقلاب
🖌 نوشتاری از #مهدی_جمشیدی عضو هیات علمی گروه #فرهنگ_پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
🔹 نیاز به ایجاد و استقرار دفتری است مشتمل بر «نیروهای فکری واکنش سریع» است که از «بضاعت علمی و نظری بالا»یی نسبت به نظریات رهبر انقلاب و همچنین مقولۀ فرهنگ، برخوردار باشند تا بتوانند مأموریّتهای خاص را دربارۀ گفتارها و اندیشههای فرهنگی رهبر انقلاب انجام دهند...
🔍 متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 iict.ac.ir/goftarrahbari
#یادداشت
سایت I ایتا I بله I آپارات I اینستاگرام
🆔 @iictchannel