#نظرمخاطب
سلام و روزتون به خیر
یا اینکه خانم منافی برای استخدامی معلمی که تقریبا تنها شغلی هست که محیطش کاملا زنانه و سالم هست
زنان متاهل و فرزند دار برای قبول شدن سهمیه دارند
و وقتی قبول می شوند هزار و یک مشکل پیدا می کنند(مهد کودک، انتقالی مرد به شهر پذیرفته شده زن و در نهایت راننده اسنپ شدن مرد در تهران)
و زنی هم زمان هم ازدواج کرده و هم فرزند دارد و هم شاغل است
و دختری تنها در خانه در سن بالا بیکار و مشغول سماغ مکیدن است.
چون بیشتر شغل ها برای دختران مذهبی ساکن شهر کوچک، مناسب نیستند و هزینه مهاجرت به تهران رو هم ندارند.
#پاسخ
عرض سلام و ادب
دقیقا یکی از مشکلات هست و تسهیلاتی که یا ناقصند یا کارکردی که باید رو ندارند.
این موضوع برای هیاتعلمی دانشگاه هم موضوعیت داره، جوری که در عمل هیأتعلمی شدن برای دختران مجرد یا بسیار سخته یا نشدنی هست.
دختران دهه شصت به دلایل متعدد (مهمترین آن مضیقه ازدواج) از ازدواج محروم شدند، با این سیاستهای غلط در حال حذف آنها از فعالیت درست برای ادامه زندگی هم هستیم.
(بعضیها روشون نمیشه بگن، اما اگر میتونستن مارو جمعا میریختن دریا تا خلاص شن، بحرانهای آتی دختران دهه شصت هم مانده و عملا حضرات برایش هیچ ایدهای ندارند.
البته من دارم
شرایط فراهم شد میگم.)
حتی اگر مادر بودن برای هیأتعلمی شدن امتیازه، ساختار باید طوری طراحی بشه که شرایط یک مادر لحاظ بشه نه این که به قدری به مادر فشار بیاد که عطای این جایگاه علمی رو به لقاش ببخشه.
موضوع ناراحت کنندهای که اخیرا در موردش شنیدم.
@mahdiehmanafi
#نظرمخاطب
سلام
یکی دیگه از موضوعاتی که بهش نقد دارم سقف سنی تعیین کردن برای معلمی هست بدون اینکه بیان توان جسمی و علمی معلم رو در نظر بگیرند
و بدتر اینکه مثلا برای استخدام آموزش و پرورش سن برای کارشناسی رو ۴۰ در نظر گرفتن ولی برای زنان متاهل گفتن به ازای هر فرزند ، دو سال تخفیف میدن
اینجا عملا اون دختر دهه شصت یا پنجاه که شاید توان علمی و فرصتش رو داره و یا به اشتغال نیاز داره از چرخه حذف میشه و زنی که شوهر داره و ممکنه حتی نیاز مالی نداشته باشه وارد سیستم میشه
#پاسخ
این هم یکی نقاط طنز ماجراست
یه خانم متأهل چهل ساله در حالی برای ورود به چنین سیستمی امتیاز داره که دیگه توان و حوصله چنین کاری نداره
و نیروی جوانی که فراغ بال و حوصله بیشتری هم داره، ازش استفاده نمیشه.
@mahdiehmanafi