چند گزاره در باب حدود #حق_الطاعة:
- حقالطاعة بالوجدان درک میشود؛ یعنی مکلف میداند به جهت رعایت حرمت مولی، امتثال اوامرش واجب و ترک آن استحقاق عقاب در پی دارد.
- آنچه که وجدان درک میکند، این است که مولی در همهٔ تکالیف، حقالطاعة دارد، چه قطعی و چه محتمل. البته با این فرق که حجیت کشف محتمل، معلق به عدم ترخیص مولا است
- آنچه وجدان درک میکند این است که مولی صرفا در تکالیف «منکشفه» حقالطاعة دارد. و این عبارت دیگری از معنای «#معذریت» است...
- آنچه وجدان درک میکند این است که مولی در «انکشاف» حقالطاعة دارد. و اگر مکلف به کشف برسد، لکن مخالفت نکند، ولو اینکه کشفش نباشد، استحقاق عقاب دارد؛ و این عبارت دیگری از معنای استحقاق عقاب حین «#تجرّی» است...
البته در باب «معذریت» باید در تفاوت بین «قطع به عدم تکلیف» و «عدم قطع به تکلیف»، دقت شود...
طبق حق الطاعة، حتی در «عدم قطع به تکلیف» هم استحقاق عقاب وجود دارد، و نه معذریت...
#اصول
«یادداشتهای فقهی-اصولی یک جوان»:
https://eitaa.com/mahdifeqh
احکام وضعی در وعاء واقعی:
این دسته از احکام وضعی، از یک وجود واقعی، منتزع میشوند. چه وجود خارجی باشد و چه وجود اعتباری. یعنی نمیتوان آن را ایجاد یا جعل کرد. نه در عالم اعتباریات و نه در عالم خارج. یعنی مثلا جزئیتی که در عالم خارج وجود دارد با جزئیتی که در عالم اعتباریات وجود دارد فرقی ندارد و هیچ کدام از آنها را نمیتوان استقلالا ایجاد یا جعل کرد. مثلا در عالم خارج من نمیتوانم جزئیت را ایجاد کنم همچنین در عالم اعتبار شارع نمیتواند جزئیت را ایجاد کند؛ بلکه باید یک مرکب در عالم خارج یا در اعتباریات ایجاد کرد و از آن مرکب، جزئیت را انتزاع کرد. مثلا در عالم خارج یک مرکبی به نام صندلی ایجاد میکنیم و بین پایه صندلی و خود صندلی، مفهوم جزئیت انتزاع میشود، یا در عالم اعتباریات شارع مرکب صلاة را جعل میکند و از این مرکب، جزئیت سوره انتزاع میشود.
#اصول
#احکام_وضعی
«یادداشتهای فقهی-اصولی یک جوان»:
https://eitaa.com/mahdifeqh
[اسم الجنس] [لا يدلّ بنفسه على الاطلاق، كما لا يدلّ على التقييد]، و يحتاج إفادة كلّ منهما الى دالّ؛ و الدال على التقييد خاص عادة، و [أمّا الدال على الاطلاق فهو قرينة عامة تسمى بقرينة الحكمة.]
«الحلقة الثالثة»
#اصول
#اطلاق
#قرینه_حکمت
«یادداشتهای فقهی-اصولی یک جوان»:
https://eitaa.com/mahdifeqh