eitaa logo
آقا مهدی
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
95 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
به نیابت از رفیق شهیدم : رای میدهم به صلابت ایرانم✌️ | 🌸🍃 🌱 @mahdihoseini_ir |
این روزها خیلی‌ها دچار تردید و پرسش‌اند و مرتب می‌پرسند چه کنیم؟ چه کسی راست می‌گوید و چه کسی دروغ؟ از بعضی خوشنامان و مجاهدان دیروز هم گاه نغمه‌ها و حرف‌های عجیب و غریب شنیده می‌شود. در پاسخشان فقط یک جمله می‌گویم که حجت دنیا و آخرت و برزخ و قیامت است: به انگشت اشاره شهدا بنگریم... همین!   📝 🌸🍃 🌱 @mahdihoseini_ir |
در غفلت انسان همین بس که وقت و تلاش خود را صرف چیزی کند که به دردش نمی خورد و به کارش نمی آید. (ع)| میزان الحکمه📚 🌱 @mahdihoseini_ir |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| مرحله‌ی جدیدی از تمدن‌‌سازی نوین اسلامی، دقیقاً وابسته به انتخاب دولت بعدی است ... یا می‌توانیم 💪، یا دوباره عقب می‌مانیم❗️ 📥 لینک پخش و دانلود با کیفیت‌های مختلف 🌐 آپارات 🌐 یوتیوب 🌱 @mahdihoseini_ir |
امام خمینی : تڪلیف ماهـا را؛ حضرت سیدالشهدا معلوم کردہ است در میدان جنگ از قلّت عدد نترسید ، از شهـادت نترسید . . . 🌱 @mahdihoseini_ir |
🌸سید از همان اوایل که شنید تکفیری ها تهدیدی برای حرم عقیله بنی هاشم (ع) هستند، در حال و هوای خودش نبود. به کل تغییر کرده بود، اینکه موفق به رفتن شد. می گفت : تا زمانی که زنده هستم نمی گذارم که حضرت زینب (س) دوباره اسیر دست تکفیری‌ها شود. 💔بی تاب بود و گریه می کرد، نیمه شب ها گریه امانش را می برید و گویا دیگر پای ماندن و دیدن صحنه‌های جنگ را از دور نداشت. ❄️بهمن سال ۹۱ اولین ماموریتش بود که هیچ کسی از آن اطلاعی نداشت و بعد از دو ماه برگشت. برای رفتن دوباره خیلی تلاش کرد و آنقدر پافشاری کرد که دوباره اعزام شد. و ماموریت دومش هم تیر ماه ۹۲ بود که در آن ماموریت به آرزوی دیرینه اش رسید. 🌙شب قبل از دومین ماموریتش من به دور از چشم سید، گوشه دنجی پیدا کرده بودم و آرام آرام گریه می کردم، ناگهان دیدم جلو من نشسته و اشک های بی تابی من را نظاره می‌کند، گفت : خانم اگر شما راضی نیستی حرفی نیست من نمی روم. 😔گفتم : گریه من فقط از دوری و ندیدنت هست، دلم تاب ندیدنت را ندارد، دلتنگی هایم هزاران هزار فرسنگ است. گفت: به قلبت رجوع کن همانطور که من در قلب تو لانه ای با همه عشقت دارم، تو هم در قلب من هستی و تا بی نهایت عشق این دنیا دوستت دارم و به یادت هستم. 🕊 📲 🌱 @mahdihoseini_ir |
maddahi-har-kas-ye-shab-jome(02).mp3
9.9M
هرکس یه بین الحرمین باشه باید همه عمرش هم، دل تنگ حسین باشه... 🎼گوش کنید| امیر برومند 🌱 @mahdihoseini_ir |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 روح بلند و ملکوتی رهبر مستضعفان و آزادگان جهان به ملکوت اعلی پیوست... @mahdihoseini_ir
🏴آیت الله خمینی رهبر ایران درگذشت. 🌱عشق به امام ما را سر پا نگه می‌داشت... صبح روز چهارده خرداد، سال شصت و هشت از خواب بلند شدیم. آزاد باش دادند. یکی در حیاط قدم می‌زد. یکی نرمش می‌کرد. یکی می‌دوید. یکی سمت حمام می‌رفت، یکی سمت سرویس بهداشتی. قبل از ساعت هشت بلندگو‌ها روشن شد. پیامی به زبان عربی پخش شد. شاید بار اول چند نفر بیشتر متوجه این پیام نشدند. بچه‌ها مشغول کار‌های فردی بودند. تعجب کردم؛ ولی باورم نشد. به آسایشگاه رفتم و موضوع را به نورالدین نعمتی مسئول آسایشگاه گفتم. نورالدین هم باور نمی‌کرد. دو سه بار پیام اعلام شد. این اولین باری بود که نام حضرت امام با احترام آن جا اعلام می‌شد: «آیت الله خمینی رهبر ایران درگذشت.» کم کم بچه‌ها متوجه شدند. ولوله‌ای در اردوگاه راه افتاد. ساعت هشت منتظر شدیم که رادیو از بلندگو‌ها خبر را اعلام کند. هر کس کاری داشت کارش را رها کرد به حیاط آمد. خبر رحلت امام از رادیو اعلام شد. باز فکر کردیم شاید این هم یک کار تبلیغاتی باشد! شاید می‌خواهند روحیه‌ ما را خراب کنند! یکی از آرزو‌های اسرا این بود که برگردند و روی امام را ببینند. عشق امام ما را سر پا نگاه می‌داشت. به مرور که سرباز‌ها خبر را تأیید کردند ما هم پذیرفتیم. زمزمه‌ها شروع شد. ما به اتاق رفتیم. بعضی‌ها گریه می‌کردند، بعضی‌ها خودشان را می‌زدند. یکی از بچه‌ها از شدت غم سرش را به دیوار زد. از وسط سر تا پیشانیش شکاف برداشت. یکی از اسرا هم از شدت بی اختیاری در محوطه از سیم خاردار بالا رفت.  اسرا از ترس اینکه با تیربار او را بزنند او را پایین آوردند. این صحنه‌ها را حتی موقع رسیدن خبر مرگ پدر و مادر یا افراد نزدیک هم ندیده بودیم. عزاداری‌ها از ظهر شروع شد. بچه‌ها سینه می‌زدند از این اتاق به آن اتاق. عراقی‌ها کاری به ما نداشتند. می‌ترسیدند وارد اردوگاه شوند. دورادور نظاره می‌کردند. بیرون سیم خاردار‌ها به تعداد نگهبان‌ها اضافه شد. تانک‌های نفر بر شروع کردند به چرخیدن. روی هر نفر بری مسلسلی سوار بود. به نگهبان‌های سایت‌ها اضافه شد. آن‌ها وارد محدوده‌ اسرا نمی‌شدند. دست خالی یا با باتوم ایستاده بودند. به آن‌ها توصیه شده بود که کاری به ما نداشته باشند، فقط مواظب باشند که شورش نکنیم. عزاداری‌ها یک هفته طول کشید. خاطره آزاده دفاع مقدس «مصطفی امامی» از رحلت (ره) در اردوگاه عراق📝 📲 🌱 @mahdihoseini_ir |
آقا مهدی
#شرح_دعای_ندبه ۱۰ ✨ گاهی، خواستن‌های ما، خواستن نیست! حتماً در مسیر عشق، با تَله‌هایی جذاب مواجه م
شرح دعای ندبه_11.mp3
11.05M
۱۱ ✨ از قدیم گفتند و شنیدیم؛ گریه نشانه‌ی عجز است ... و قدرتمند کسی است که گریه نمی‌کند! پس چرا ؛ چرا اسم مهمترین دعای طلب امام را، "ندبه" گذاشته‌اند؟ 🎤 🌱 @mahdihoseini_ir |
🕊پرواز پرستویی دیگر... ▪️طبق گزارش خبرگزاری مهر، رزمندگان مدافع حرم و سرباز امام زمان (عج) حسن عبدالله زاده و محسن عباسی ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ در مسیر دیرالزور به تدمر سوریه در کمین نیروهای داعش به فیض شهادت نائل شدند. شهادت گوارایشان... 🌱 @mahdihoseini_ir |
(ره): «من در میان شما باشم یا نباشم نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.» @mahdihoseini_ir
📍وقتی کولر گازی در یک روشن نشد. . همسرم خیلی به بیت‌المال حساس بود. هیچ وقت از ماشین یا پولی که دستش بود، برای مصارف شخصی یا خانواده خرج نمی‌کرد. حتی مواقعی که ماشین دستمان بود، هزینه بنزین، استهلاک و ... را شخصی پرداخت می‌کرد و می‌گفت: دوست ندارم حتی یک ریال از بیت‌المال وارد زندگی‌ام شود. یک روزی که به محل کارش در حماه رفته بودیم، هوای خیلی گرم بود. پنکه سقفی را روشن کرد. در این حین چشمش به کولر گازی افتاد. از همسرم پرسیدم: خدا خیرت بدهد، چرا کولر را روشن نمی‌کنی؟ در جواب گفت: اینجا محل کارم است. هر وقت مهمان کاری داشته باشم، کولر گازی را روشن می‌کنم. در این شرایط که شاید نیروهایم حتی پنکه سقفی هم ندارند، استفاده شخصی از کولر نمی‌کنم. در این پادگان فرقی میان شما و دیگر نیروها نیست. در آن لحظه، خدا را شکر کردم که آقا مهدی با این دید و نگاه کار می‌کند. . در گفت و گو با به روایت همسر ادامه دارد ... . @mahdihoseini_ir
⚫️جزئیات مراسم تشییع و خاکسپاری شهید سعید مجیدی 🕊مراسم شبی با شهدا یکشنبه پس از اقامه نماز مغرب و عشا در کنار پیکر مطهر شهید مدافع حرم سعید مجیدی در مصلی بیت المقدس اراک برگزار می‌شود. 📌مراسم تشییع و خاکسپاری نیز از ساعت ۹:۳۰ صبح روز دوشنبه ۱۷ خرداد ماه از میدان شهدای اراک به سمت قطعه مدافعان حرم گلزار شهدا این شهر انجام می‌شود. با نام جهادی محسن عباسی، به عنوان نیروهای مستشاری ایران در سوریه حضور داشت که روز پنجشنبه در مسیر دیرالزور به تدمر در کمین نیروهای داعش به فیض شهادت نائل شد. 🌱 @mahdihoseini_ir |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌🏻مهمتر از نتیجه انتخابات؛ آزادسازی جامعه از اسارت رسانه‌ای است 👈🏻 اگر بتوانیم عملیات روانی رقیب را خنثی کنیم، به یک پیروزی فوق العاده خواهیم رسید. 🌱 @mahdihoseini_ir |
💠 هزار طائفه آمد هزار مکتب رفت و ماند شیعه که “قال الامام صادق” داشت 🏴 شهادت رئیس مذهب تشیع امام صادق علیه السلام تسلیت باد... @mahdihoseini_ir
روضه خانگی - امام صادق(ع) - 595.mp3
12.14M
🎙موی سپید دارم و شیخ الائمه ام ... 🏴 روضه (ع) ⏱ | 15:25 👤حجت الاسلام سید @mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ .. 📍بعد از شهادتش مردم حماة هنوز برای او سوگوار بودند؛ .. -تمام نقاط شهر حماه سوریه را می‌شناخت. نقاطی که حتی خود سوری‌ها هم به آنجا اشراف نداشتند. در آن شهر، همه آقا مهدی را دوست داشتند. به او لقب شهردار داده بودند. وقتی بعد از شهادتش رفتم وسایلش را جمع کنم، بسیاری از مردم حماه را دیدم که گریه می‌کردند و می‌گفتند ما عزیزمان را از دست داده‌ایم. .. در گفت و گو با به روایت همسر ادامه دارد... . شادی روحش 🌷 @mahdihoseini_ir
پیروزى، با دور اندیشى و اراده پایدار به دست مى‌آید. (ع)| میزان الحکمه، ج۳، ص۵۴📚 🌱 @mahdihoseini_ir |
‌‌امام خامنه ای: ⭕️ هر وقتی نامزدها در مناظرات تلویزیونی روش "اهانت و توهین و تهمت و تخریب طرف مقابل و ترساندن مردم از رقیب" را دنبال کردند، کشور به نحوی ضرر کرد. ۱۴۰۰/۳/۶ @mahdihoseini_ir
💠تجربه تلخ انتخاباتی شهید مطهری و تلنگری بزرگ برای امروز ما! من یک درس شخصی را برای شما می‌گویم. در سال ۱۳۲۵ که مرحوم آقا سید ابوالحسن فوت کرد و آقای بروجردی مرجع شد من در فاصله چند روز گفتم تمام مشکلات من در باب «خلافت» حل شد، یعنی گذشته را در پرتو حال شناختم. آقای آقا سید ابوالحسن «مرجع کل فی الکل» بود و من حدود هشت سال بود که در قم بودم و افراد زیادی را می‌شناختم که آدم‌های خوبی بودند. در آن چند روز یک‌مرتبه می‌خواست یک قدرت بزرگ روحانی از مقامی به مقام دیگر منتقل شود، یک امتحان بسیار بزرگ. من یک‌مرتبه دیدم مثل اینکه حوزه قم زیرورو شد. یک حالت هول عجیبی به افراد افتاد. حال، هرکسی گرایشی به یک آقا داشت. در راه گرایش به این آقا و کوبیدن بقیه آقایان همه چیز فراموش شده بود. مثل اینکه موقتاً همه، همه چیز را فراموش کرده بودند. یک حالت جنون‌آمیزی به وجود آمده بود. این آن را تعدیل می‏‌کرد و آن یکی را تفسیق، و دیگری به عکس. گفتم سبحان الله! بشر چه موجودی است! پس اگر روزی پیغمبری بخواهد بمیرد و یک خلافت به آن عظمت بخواهد منتقل شود، می‏‌بیند آن عادل‌ترین عادل‌ها تبدیل می‌‏شود به فاسق‌ترین فاسق‌ها. از امتحان‌هایی که در زمان حاضر برای بشر پیش می‌‏آید انسان می‌‏تواند طبیعت بشر در گذشته را بفهمد، که می‌فهمد. همین ماها هم اگر بودیم از همین کارها می‌کردیم. چیز عجیبی نیست که انسان فکر می‌کند آدم‌های خیلی استثنایی آمدند خلافت علی علیه السلام را غصب کردند. نه، اگر ماها هم بودیم همین کارها را می‌کردیم. 👥 🗳 ،فلسفه تاریخ،ج۱،ص۱۸۰📚 🌱 @mahdihoseini_ir
ثَلاثَهٌ لا تُعرَفُ اِلاّ فی ثَلاثَهِ مَواطِنٍ: لا یُعرَفُ الحَلیمُ اِلاّ عِندَ الغَضَبِ، وَ لا الشّجاعُ اِلاّ عِندَ الحَربِ، وَ لا الأخُ اِلاّ عِندَ الحاجَِه سه نفر جز در سه موقع شناخته نمی شوند: حلیم و بردبار، جز در هنگام خشم شناخته نمی شود، شجاع، جز در هنگام جنگ شناخته نمی شود، و برادر، جز در وقت نیازمندی شناخته نمی شود. (ع)| تحف العقول، ص۳۱۵📚  🌱 @mahdihoseini_ir |