May 11
خون همهمان برای دشمن یکرنگ است!
✍ مهدی محمدصادقی
ساعت سه تصمیم گرفتم بسمت گلزار شهدا برم که ناگهان متوجه شدم، پنچر کردهام؛ دنبال آپاراتی بودم که خبر رسید انفجاری در نزدیکی مسیر منتهی به گلزار شهدا رخ داده؛ در یک آن خشکم زد و چهره مظلومانه و معصومانه مردم نجیبی که همیشه پای ثابت مزار حاج قاسم هستند، اومد جلو چشام.
خواستم حرکت کنم و برم سمت گلزار که خبری درباره تقاضای عدم مراجعه به محل جنایت بدلیل رعایت ملزومات امنیتی و انتقال سریعتر مجروحان این حادثه تلخ، منصرفم کرد!
خبرها رو دنبال میکردم تا ببینم چه زمانی میشه برای اطلاع از جزئیات حادثه و ادای دین به شهدا، خودم رو به اونجا برسونم.
تا اینکه یک ساعت بعد اذان مغرب، به پیشنهاد یکی از بستگان بسمت محل حادثه رفتیم. اولین تصویری که دیدیم همین خون یکرنگ شهدا بود!
راستش رو بخواهید منم مثل خیلی از شماها، از لحظه اول داشتم نیروهای امنیتی رو شماتت میکردم و سهلانگاری اونا رو عامل این فاجعه دردناک میدونستم!
تا اینکه به محل حادثه رفتم و به برکت خون شهدا، دوتا نکته درسآموز گرفتم؛ اول اینکه هر دو حادثه در نقاط کور انجام شده و دشمن برا انجام این عملیات غلط خاصی نکرده؛ چون اولین حادثه یک کیلومتری گیت بازرسی انجام شده و حادثه دوم گویا بوسیله عامل انتحاری در فاصله دو تا سه کیلومتری محل رخداد تروریستی اول تو خروجی بزرگراه زیر تابلو راهنمای مزار حاج قاسم، به وقوع پیوسته و یقیناً هرکی با جغرافیای اون منطقه آشنا باشه به خوبی با بنده درباره کور بودن این عملیات تروریستی همنظر میشه!
نکته دوم هم اینکه خون همه ما برای دشمن یکرنگه و برا کفتاران تو کمینگاه، جنازه همه ما ایرانیان یک طعم داره. پس خون بسیجی و فشن، محجبه و شلحجاب، مذهبی و قرتی فرقی نداره!
بنابراین لزومی نداره الکی قدرت امنیتیمون رو زیر سوال ببریم و گاه و بیگاه ساز جدایی بزنیم؛ همهمون خون سرخ داریم و پاش بیوفته برا همدیگه جون میدیم!
@mahdimsadeghi
دخترا، میکنم از مغلطهکاران خبرت!
✍️ مهدی محمدصادقی
تفاوتهای جنسیتی را جدی بگیریم؛ عنوان کتابی است از «استیونای.رودز» نویسنده آمریکایی که به تمایزات فیزیولوژیک و روانشناختی زنان و مردان اشاره دارد.
اینکه دختران نسبت به هویت جنسیتی و جنسی خود، آگاهی ندارند یا تحت تاثیر تبلیغات فمینیسم، هرگونه تفاوت با مردان را انکار میکنند؛ ریشه بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی کنونی محسوب میشود.
در این راستا یکی از تمایزات اساسی بین زنان و مردان، تفاوت در نوع برانگیختگی و تمایلات جنسی است. رودز در بخشی از این کتاب ضمن اذعان به تفاوت میل جنسی مردان و زنان، مینویسد: «مردان مایل نیستند درباره مشکلاتی که در مهار میل جنسی خود دارند صحبت کنند هنگام بحث بر سر امور جنسی زنان فمینیست کلاس من اغلب میگویند که زنان و مردان دارای طبیعت جنسی مشابه یا تقریباً مشابهی هستند اما میل جنسی مردان کاملاً طبیعی هنگامی که به طور کامل از سوی زنان درک شود به نظرشان بد شکل و مایه بیآبرویی میآید.
بسیاری از زنان به شدت در برابر فهم صحیح امور جنسی مردانه مقاومت میکنند زیرا اعتقاد دارند این کار باعث تحقیر مردان میشود. زنان این موضوع را درباره مردانی که خیلی دوستشان دارند مورد تردید قرار میدهند و فکر میکنند مرد معمولی که به آسانی تحریک میشود در نوع خود غیرعادی است».
علاوه بر این، «هلن فیشر» در قسمتی از کتاب #جنس_اول در این باره آورده است: «غریزه جنسی مردان بیشتر تحت تأثیر محرکهای جنسی بصری و دیدن نشانههایی حاکی از جوانی، سلامت و باروری در #زنان تحریک میشود. به همین دلیل مردان مجلات حاوی تصاویر جنسی را، از هر نوعی که باشد، خریداری میکنند. دید زدن شاید از لحاظ فیزیولوژیکی باعث تحریک جنسی مردان میشود. در مقابل، زنان بیش از مردان جذب نشانههایی میشوند که از موقعیتهای خوب حرفهای، اجتماعی و مالی حکایت دارند».
اگر همین تفاوت جنسیتی در جامعه نهادینه میشد و مردان دغدغهمند دارای جایگاه اجتماعی مناسب از بیان این واقعیت فیزیولوژیک امتناع نکرده بودند؛ دختران و زنان درباره ضرورت اجتماعی و انسانی حفظ #حجاب مردد نمیشدند!
مردانی که ارزشهای اصولی در خصوص پوشش را تمسخر میکنند یا آن را سلب آزادی زنان میشمارند؛ مغلطهکارانی کذاب هستند که چشم بر واقعیت حال حاضر جامعه بستهاند!
حجاب نهتنها موجب سلب آزادی نیست؛ بلکه ضامنی اخلاقی برای مشارکت فعال زنان در بستر اجتماعی است. این موضوع با مقایسه کارنامه انقلاب اسلامی و دوران پهلوی، به درستی اثبات میشود!
در پایان این نوشتار، به ابیاتی روشنگرانه از شاعر معاصر گیلانی، اسماعیل دهقان، اشاره میشود؛ باشد که خواهران و دختران فریبخورده میهنم نسبت به گزارههای مطرح شده، اندکی تامل کنند!
دخترا، میکنم از مغلطهکاران خبرت
که مبادا ببرند از ره عفت به درت
تا خبر دار شوی یا به قلم یا تبلیغ
برده چادر زتو، بنهند #کلاهی به سرت!
#تفاوتهای_جنسیتی
#ضرورت_حجاب
#زنان
#ایران_اسلامی
📲 @mahdimsadeghi
May 11
سرمایهتان را به باد ندهید!
✍ مهدی محمدصادقی
آدم عاقل مال خود را آتش نمیزند. به همین صورت، محال است فردی از روی آگاهی سرمایه زندگیاش را در جوی آب بریزد.
بر اساس باور و فرهنگعمومی، فرزند از جمله اصلیترین سرمایه زندگی هر ایرانی محسوب میشود. در واقع پدر و مادر همهی تلاش خود را به کار میگیرند تا بچههایشان به یک جایی برسند و در آینده باعث افتخارشان شوند.
یکی از مسائلی که بر آتیه کودکان و نوجوانان اثر میگذارد و نگرش آنان به زندگی را شکل میدهد؛ اظهارات و دیدگاه والدین نسبت به محیطاجتماعی و شرایط زندگی است.
یعنی اگر فرزندان در جمعبندی رفتار پدر و مادر خود، حس امید و روحیه تلاش را مشاهده کنند؛ آنان هم انگیزه میگیرند تا با تلاش و پشتکار به اهداف خود برسند. ولی اگر به هر نحوی برداشت بچهها از وضعیت و الگوی رفتاری والدینشان منفی باشد به سختی میتوان به ایشان امید تزریق کرد!
یکی از کنشهای متداول رفتاری برخی از پدر و مادران ایرانی_به ویژه پدران_ نق زدن از شرایط کشور و گلایه از زمین و زمان است.
به نظر میرسد، این موضوع منجر به گسترش و عمقیابی ویروس مهلک و بازدارنده «ناامیدی» در بین فرزندان این خانوادهها میشود!
بنابراین، هر کسی ایران و ایرانی را دوست دارد و آرزوی موفقیت و رسیدن فرزندش به جایگاههای متعالی کشور را در ذهن میپروراند؛ باید از انتشار و اشاعه مطالب ناامیدکننده در جامعه پرهیز کند و هیچگاه در بستر خانواده، رسیدن به موفقیت فرزند را آرزوی محال نپندارد!
اساساً بسیاری از خانوادهها که فرزندانشان طی آشوبهای ۱۴۰۱، قربانی توطئه دشمنان شدند و فریب جبهه باطل را خوردند؛ به این نکته بیتوجه بودهاند.
انتقاد مشکلی ندارد؛ اما نباید از دایره انصاف خارج شد و به واسطه مشاهده اخبار عوامانه و فیک فضای مجازی، با تخریب و تحقیرملی ریشه جوانههای امید را قطع کرد. در این صورت آینده فرزندان که سرمایه اصلی هر پدر و مادر ایرانی محسوب میشوند؛ به فنا رفته و انگیزه نسل آتی کشور به باد خواهد رفت!
در عوض پیشنهاد میشود، با بچهها بازی موفقیت راه بیاندازید و بنا به اهداف و علائق فرزندانتان از آنان به عنوان مدیران و مسئولین آینده کشور برنامه بخواهید.
به آنان بگویید: «تو اگر نماینده مجلس شوی، چگونه خادمی میکنی یا به عنوان یک فرد موفق اقتصادی چگونه تحریمهای ظالمانه را بیاثر میکنی؛ یا به عنوان یک ایرانی میخواهی چگونه به مردم و کشور خدمت کنی؟ و قص علی هذا...».
در امیدبخشی و گفتگو پیرامون موفقیت آتی فرزندان حریص باشید؛ انشاءالله اینگونه آیندهسازانی بلندنظر و دوراندیش تربیت خواهید کرد که به انسانهای قیمتی تبدیل شده و سود سرمایه زندگیتان را چند برابر خواهند کرد!
فراموش نکنیم که به قول آیتالله بهجت (رضوان الله تعالی): «ما به دنیا آمدهایم که با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم؛ نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم».
📲@mahdimsadeghi
توصیهای هیدروپلیتیکی در خصوص #هیرمند
برای نجات هامون و سیراب کردن اهالی خونگرم سیستان، به جز جاری شدن هیرمند، راهحل پایداری وجود ندارد!
📲 @mahdimsadeghi
May 11
این مطلب به مناسبت میلاد منجی عالم بشریت به منتظران بقیةاللهالاعظم (عج) تقدیم میگردد؛ استدعا دارد در مطالعه و بازنشر آن مجاهدت فرمایید!
والدین، متولیان سرنوشتساز خانواده!
✍ مهدی محمدصادقی
هر گفتمان مسلط در جامعه، محور و مرکزیتی دارد. گفتار شیعه که بر اساس باور اعتقادی، نقطه اشتراک بیش از 95 درصد ایرانیان، محسوب میشود، بر اندیشه ظهور و مهدویت استوار است.
در واقع همه خداباوران بر حقانیت فلسفه موعودگرایی ایمان دارند؛ ولی در اعتقاد به منجی، مذاهب و ادیان متفاوت میاندیشند.
در این راستا، یکی از کارکردهای جامعهشناسی دینی، هدایت جامعه به سمت ارزشهای معنوی است. «انشاالله سرباز امام زمان(عج) باشد»؛ یکی از رایجترین دعاهای خیر و پیامهای تبریک بعد تولد فرزند به شمار میرود. بنابراین، در بستر خانواده هست که میتوان به تربیت و پرورش انسان متعالی دست یافت.
اساساً به باور نگارنده کانون جوشش و پایه تمدن اسلامی، با خانوادهگرایی پابرجا میماند. پدر و مادر ذاتاً متولی حریم و چهارچوب اصولی خانواده هستند. پس حفظ جایگاه این میراث ارزشمند به انتخاب و تصمیمات آنها بستگی دارد.
بارها مسائلی در خصوص شکلگیری نبرد جهانی بین طرفداران خانواده و مخالفان این نهاد معنوی، مطرح شده و نویسنده این نوشتار نیز چندین مرتبه مطالبی در این زمینه، نگاشته است.
با وجود این هرچه اعتبار خانواده را تقویت کند، در جبهه حق و هر تصمیمی که در جهت تضعیف این محور فرهنگی برآید؛ در قاموس باطل میگنجد.
در این خصوص مبرهن است که اگر از ابتدا فرزندان با معیار و ارزشهای ضدخانواده تربیت شوند و مادیات در مناسبات رفتاری پدر و مادر با سایرین مبنا قرار گیرد؛ سخن از ارزشهای خانوادگی، لاف زدن و گزافه محسوب میشود.
اینکه در تعریف و تمجید از انسانهای موفق، مادیات و سرمایه ایشان ملاک باشد، یا سجایای اخلاقی و توانمندی علمی افراد برای والدین اصولی تلقی گردد، در ساختن زاویه دید و نگرش فرزندان خیلی تاثیر دارد.
بر این اساس، محال است والدین براساس ارزشها و الگوهای فرهنگ غربی در خانواده رفتار کنند؛ آنوقت کارکردها و مزیتهای اسلامی_ایرانی بزرگ کردن فرزند را تجربه نمایند.
یعنی نمیشود در اندیشه و عمل پدر و مادری، هالووین و کریسمس و... باکلاسی و نماد روشنفکری قلمداد شود؛ سپس امید داشته باشند در آینده پدر و مادر محور انتخاب بچههایشان باشد نه فردیت غربی!
به همین صورت، بعید است خانوادهای که در عوض ازدواج و پاسخ به نیاز جوانان، آنان را به رشد فردی و مادیگرایی رهنمون میکند، فرزندی حرف گوش کن و سر به زیر تربیت کند.
همچنین، غیرممکن است پدر و مادری در مراودات اجتماعی محرم و نامحرمی را مراعات نکنند؛ آنوقت منتظر باشند در آینده آبرو و شرف خانواده برای دختر و پسرشان حیاتی شمرده شود.
اگر والدینی صاحبخانه هستند و هوای مستاجر جوان یا بچهدار خود را ندارند؛ دور از انتظار است فرزندانشان جایگاه و حرمت انسانیت و خانوادهدوستی را درک کنند و در سالهای آتی برای پدر و مادرشان حرمت قائل شوند!
یا وقتی معیار خواستگار از نظر والدین، مادیات و سرمایه او قرار بگیرد؛ طبیعتاً دختر این خانواده برای پاسخ به نیاز طبیعی خود باید از معیارهای اخلاق عبور کرده و به بچه پولداری آویزان شود!
بچهها، آینه رفتار والدین هستند؛ بنابراین اگر پدر و مادران ایرانی میخواهند در جبهه حق قرار بگیرند و در حفظ ارزشهای جهانی خانواده کوشا باشند؛ سعی کنند جوری تصمیم بگیرند که اهمیت و حرمت معنوی خانواده در منش و انتخاب آنان جلوهگر و نمایان باشد!
در همین زمینه، #صامت_بروجردی شاعر و عارف قرن چهاردهمی طی ترکیببندی استادانه سروده: «از مکافات عمل، غافل مشو؛ گندم از گندم بروید، جو ز جو».
بنابراین، از حاکمیت انتظار میرود، بهجای دخالت و نقض حریم خانواده، مهارت کنشگری موثر و تصمیمات کارشناسی شده برای تقویت این نهاد را به والدین جوان آموزش دهد؛ انشاءالله.
📲@mahdimsadeghi
May 11
انتخابات، آبروداری ملی است!
✍ مهدی محمدصادقی
طی این چند روز گذشته، حضوری و تلفنی چندین مخالف را برای مشارکت در انتخابات، مجاب کردهام. خیلیها ابتدا سرسختانه به این حقیر، نه محکمی گفتند؛ اما در ادامه که راجع به مفهوم «حیثیتملی» و «حق تعیین سرنوشت» با آنان گفتگو کردم و نکاتی را به عرض رساندم؛ قاطبه بزرگواران نظر برادر کوچکترشان را پذیرفتند و نسبت به ضرورت مشارکت سیاسی، با نگارنده همرای شدند!
حال در این نوشتار، به زبان ساده درخصوص این دو مفهوم مطرح شده، مطالبی ارائه میشود.
اگر نیک بنگریم طی این پنج دهه اخیر که به برکت انقلاباسلامی، ملت ایران فرصت مشارکتسیاسی یافته و بستری برای کنشگری جمعی داشتهاست؛ دشمنان و بازیگران خارجی با تمام توان رسانهایشان همواره از تحریم و عدم حضور در پای صندوقهای رای، حرف زدهاند.
حتی مواقعی که به لطف خدا، ملت با مشارکت حداکثری، آنها را سنگ روی یخ کرده، شبهه تقلب و انتخابات صوری را پیش کشیدهاند؛ چرا؟
به این دلیل که انتخابات عرصهای برای قدرتآفرینی جمعی «دولت و ملت» است؛ یعنی هرچه سطح مشارکت سیاسی بالاتر برود؛ قدرتملی یک کشور افزایش مییابد و بالعکس.
عزیزان، قاعدتاً ضربالمثل حرمت امامزاده با متولی است؛ را همه شنیدهاید. اگر قبول داریم که ما ملت ایران، متولی این آب و خاکیم؛ باید همواره با انگشت سبابه احترام این کشور را حفظ کنیم و به احدی جرئت ندهیم تا به این سرزمین مقدس، چپ نگاه کند!
باید جلوی اجنبی جماعت آبروداری کرد، نباید اجازه داد گلایهمندی و اختلافات برادرانه ما، برای دشمنان ترسو هیزم آتش کشیدن حرم را مهیا سازد.
همچنین، در بعد داخلی نیز افزایش سطح مشارکت به مدیران تکرو و کیفکشان آنها میفهماند که زمانه ارباب_رعیتی سپری شده و ملت، چناران تنومند ایران اسلامی هستند که مسئولان برای خدمت به این مردم از کف پای آنان میجوشند!
باید با حمایت از حق تعیین سرنوشت به مسئولان و مدیران ارشد اثبات شود؛ مردم دارای سلایق و عقیده سیاسی هستند و خودشان برای مدیریت کشور الگو معین میکنند!
نباید با کاهش سطح مشارکت، حق تعیین سرنوشت را که به منافع ملی ما گره خورده؛ تضعیف کرد؛ در این صورت طبق فرمایش رهبر فرزانه انقلاب، رای ندادن هیچ مشکلی را حل نمیکند و انتخابات ضعیف به ضرر همه ماست!
#انتخابات
#حیثیت_ملی
#حق_تعیین_سرنوشت
#من_رای_میدهم
📲@mahdimsadeghi
May 11
May 11
ضرورت تشکیل شورای رسانهای در کشور
✍️ مهدی محمدصادقی
چند سالی است که به واسطه گسترش شبکههای اجتماعی، بازتاب و انتقال اخبار سریعتر انجام میشود و به نوعی مدیریت خبر را دشوار میکند.
با این حال، نظر به تحولات امنیتی و اجتماعی چند سال اخیر، به نظر میرسد کشور برای حفاظت از امنیتملی و مدیریت هوشمند آرامشروانی جامعه پس از وقوع رخدادهای بحرانی، به ساختاری انسجامبخش و هماهنگکننده نیاز دارد.
مثلاً در ماجرای شهادت سردار زاهدی و همرزمانش و تحلیل حمله تروریستی گروهک جیشالظلم این مسئله بروزاتی جدی داشت.
در این خصوص، طی ماههای اخیر در بسیاری از تحولات بینالمللی شاهد بازنشر گسترده و پوشش بیضابطه اخبار رسانههای صهیونیستی از سوی مطبوعات داخلی هستیم.
در این مورد پس از حمله تروریستی به کنسولگری کشورمان در دمشق نیز، بازنشر خبر رسانههای صهیونیستی مبنی بر اینکه «ارتش اسرائیل منتظر خروج سفیر از ساختمان کنسول ایران بود و پس از خروج وی، محمدرضا زاهدی از فرماندهان سپاه قدس را مورد هدف قرار داد»؛ محتوایی ضد منافعملی و نقیض استراتژی حاکمیت بود که متاسفانه اکثر کانالهای خبری این مطلب را بدون مداقه به تبعات آن، پوشش دادند.
نگارنده بر این باور است که ضعف مدیریت کلان رسانهای در قضایا و برهههایی اینچنینی، آسیبزا میگردد؛ چراکه وقتی رژیم تروریستی اسرائیل، قرارداد وین را نقض و به ساختمان کنسولگری ما تعرض کرده است؛ مسئولان و سران کشور نیز در موضعگیریهای رسمی روی این مسئله مانور میدهند؛ منطق رسانهای نشان میدهد، خبر جانبدارانه و توجیهگرانه صهیونیستها که دنبال دقیق جلوه دادن منابع رصدی اشغالگران و سرپوش گذاشتن به اصل این اقدام تروریستی است را رسانههای خودی نباید منتشر میکردند!
یا بعد حمله تروریستی گروهک جیشالظلم به چابهار و راسک، نباید مو به مو و نقطه به نقطه اظهارات و اطلاعیههای هدفمند این گروهک در رسانههای داخلی بازتاب مییافت. زیرا لااقل بسیاری از کارشناسان میدانند که در عملیات تروریستی اخیر این گروهک برای بزرگنمایی و اثرگذاری روانی به تکنیکها و راهبردهای رسانهای متوسل شد.
در این زمینه، چه ضرورتی داشت کانالهای خبری کشور، محتوای کذایی مندرج در بیانیه جیشالظلم که در آن هدف عملیات ناکام گذاشتن طرح توسعه مکران عنوان شده بود را ضریب دهند و بازنشر کنند؟! این موضوع از حیث داخلی و بینالمللی به ضرر منافعملی کشور بود.
همچنین، مشاهده میشود که بسیاری از کانالها و انسان رسانهها در شبکههای اجتماعی، برای جذب فالوور و مخاطب، اخبار فیک منتشر میکنند و کدهای امنیتی غیرواقعی ارائه میدهند!
لازم به اشاره است در حوزه اجتماعی نیز که نگارنده به طور تخصصی در این زمینه به فعالیت پژوهشی اشتغال دارد؛ این آشفتگی و فشل بودن، نمودهای عینی و شاهد مثالهای فراوانی مییابد که اشاره به آن در این مقال نمیگنجد و به شرط حیات، در آینده بدان پرداخته میشود!
بنابراین، به نظر میرسد شورای عالی امنیتملی، باید برای مدیریت این نابهسامانی رسانهای که اساساً خواسته و ناخواسته رویکردهای ضدمنافع و امنیتملی در آن اتخاذ میگردد؛ چارهجویی کند و پیشنهاد نگارنده، تاسیس و ایجاد شورا و کمیته رسانهای با حضور کارشناسان زبده هر حوزه ذیل این نهاد حاکمیتی است!
در این راستا، میتوان پس از تشکیل این کمیته رسانهای، از مدیران رسانهها خواست تا برای هر رسانه رسمی نماینده و رابطی معرفی کنند. انشاءالله از این طریق رویکردها و فعالیت مطبوعات انسجام یافتهتر و دقیقتر مدیریت خواهد شد!
#شورای_عالی_امنیت_ملی
#تشکیل_کمیته_رسانهای
📲 @mahdimsadeghi
May 11
قانون حجاب، دلسوزی و خیرخواهی حاکمیت است!
✍ مهدی محمدصادقی
خداروشکر به واسطه گسترش شبکههای اجتماعی در ایران، الی ماشاءالله تحلیلگر و قطبنمای داخلی یافتهایم؛ از ریشوهای متجدد تا کرواتیهای فمینیست، و از ولاگرهای سودجو گرفته تا برخی محجبههای گاگول!
افرادی که این روزها آروغ مذهبی میزنند و ژست دغدغهمندی اجتماعی میگیرند؛ حال آنکه از روی سفاهت یا خیانت، ارزشها را نادیده گرفته و حجاباسلامی را «مهجور» و «مخذول» میکنند!
خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند. در این نوشتار قصد توبیخ و سرزنش کسی رو ندارم؛ اما بعضی کنشها و موضعگیریهای منفعلانه، مرا به این واداشت تا در حد یکی دو پاراگراف، این مسئله را نقد کرده و از این منکر نهی کنم!
در باب همگرایی و تقویت وحدت ملی نباید از اون ور بوم افتاد و جوری حرف زد یا نوشت که از هوشیاری زنان دوراندیش با حجاب، غفلت کرد و تمام ظرفیت و توجه افکار عمومی را به سمت دلجویی از دختران فریبخورده و برخی ولنگاران گسیل داشت!
بزرگواران، شتر سواری دولا دولا نمیشود اگر به دین مبین اسلام و رهنمونهای ارزشمند آن مومن هستیم و اجرای فرامین و مقررات الهی در جامعه را نافع و بایسته میدانیم؛ نباید با ادا و اطوار درصدد نرمالیزاسیون برهنگی برآییم و بیحجابی را عرفاجتماعی تلقی کنیم!
طبق باور دینی، پوشش برای همزیستی و سلامت اجتماعی، قانون و حکمی لایتغیر است. حال به برکت زندگی در جامعهاسلامی، حاکمیت نسبت به اجرای این هنجار دینی دغدغه دارد. این نیکبختی را باید ارج نهاد!
در واقع، کنش و اصرار جمهوریاسلامی بر اجرای قانون حجاب، از «خیرخواهی» و «دلسوزی» آن سرچشمه میگیرد؛ وگرنه از همان ابتدا در این موضع سنگرسازی نمیکرد تا بعد از تقدیم هزاران شهید، مشتی بلاگر مجازی با سادهانگاری ایدئولوژی حاکمیت در قبال حجاب را تخطئه کنند و سران آن را نسبت به اجرای هر سیاستی در این زمینه، تخویف دهند!
باید اشاره داشت که جمهوریاسلامی هم میتوانست طبق ضربالمثل «دختر همسایه هرچی چلتر، برای ما بهتر» عمل کرده و مانند خیلی از کشورهای مسلمان سکولار مسلک، جوانان و خانوادهها را در وادی شهوتپرستی و بیبندوباری جنسی غوطهور کند تا مردمش سرشان به کار خودشان گرم شود!
حال چه باید کرد؟
به نظر میرسد در جامعه دادهمحور امروزی، باید در کنار اجرای ضابطهمند «طرح نور»، با زبان داده و محتوای آماری، مردم را با فلسفه و ضرورت حجاب همگام کرد.
بنابراین باید مدیران فرهنگی قفل گنجینههای آماری و دادههای همیشه محرمانه قوهقضائیه را بشکنند تا نسل جدید بدانند در بین شکواییههای موجود این نهاد، نسبت پوشش و آزار خیابانی زنان چگونه است؟
چه حجمی از حوادث تجاوز و آزار جنسی زنان، به نوع پوشش و برهنگی ایشان ارتباط دارد؟
چند درصد فریب و خیانت زن و مرد خانواده در پروندههای طلاق، با بیحجابی و ولنگاری زنان ارتباط دارد؟
حاکمیت باید تا دیرتر نشده، این دادهها را از پستوهای دستگاهها بیرون کشیده و به مردم عرضه بدارد؛ انشاءالله، آنوقت حیا و غیرت زنان ایرانی، بازیچه سیاسیکاری برخی رجال سیاسی نمیشود و سناریوهای پیچیده خارجی راه به جایی نخواهند برد!
#حجاب_قانونی
#دلسوزی_حاکمیت
#زنان_محجبه
#جمهوری_اسلامی
📲 @mahdimsadeghi
May 11
چرا افتتاح دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران، بیمعنی است؟
✍️ مهدی محمدصادقی
اهمیت تمدنی نهاد خانواده که اظهر من الشمس است. در اینکه طی نبرد گفتمانی ما با دنیای غرب، تقویت جایگاه خانواده و عنایت به این ساختار مقدس، ضروری است؛ شکی نیست!
ولی به باور بنده، هنوز سیاست و طرحهای نافرجام مهمتری در حوزه دانشگاهها هست که راهاندازی سرسری و سختافزاری دانشکده علوم خانواده، باد در قفس نگه داشتن است!
رویکرد عقلایی خانوادهمحور در حیطه آموزش عالی، اجرای دقیق و بدون کموکاست مشوقهایی نظیر افزایش ظرفیت خوابگاههای متاهلی، لحاظ کردن امتیاز تاهل در پرداخت وامهای دانشجویی، آموزش مجازی مادران دارای کودک زیر دوسال و اعطای مرخصی بدون سنوات دوران زایمان است!
جا دارد مسئولین مربوطه وزارت علوم، به این نکته پاسخ دهند که اگر نسبت به مقوله خانواده دغدغه دارند؛ چرا راهاندازی خوابگاه متاهلی و افزایش ظرفیت این منازل دانشجویی را جدیتر پیگیری نمیکنند؟
یا اگر خانوادهمحوری را سرلوحه خود قرار دادهاند؛ از چه رو سال گذشته در صندوق رفاه دانشجویان مصوب کردهاند تا بسیاری از دانشجویان بیمهپرداز که عمدتاً متاهل هستند؛ از دریافت وام شهریه محروم شوند؟!
طی دو سال گذشته با چند درصد درخواست مادران دانشجو برای برگزاری کلاسهای غیرحضوری درس، موافقت شدهاست؟ آیا مسئولین آموزش عالی نسبت به اجرای این مصوبات قانونی، سیاستی ابلاغ کردهاند؟!
در کنار این پرسشها و سایر ترکفعلها، روشن است که خیلی از مقررات و محتوای آموزشی با مقوله خانوادهمحوری سنخیتی ندارد.
تا وقتی این مسائل حل نشود و مقررات به نفع نهاد خانواده، اصلاح نگردد؛ دانشکده یا دانشگاه برای گفتمان خانواده بستری آسیبزا محسوب میشود و هرگونه سیاستگذاری نقض غرض قلمداد میگردد!
همچنین، شایسته است متولیان امر پیش از احداث فیزیکی دانشکده خانواده، فلسفه و مبانی گفتمانی این واحد آموزشی را اصولی و مبتنی بر گفتمان اسلامی، تهیه و تدوین میکردند!
در غیر اینصورت، با احترام به دغدغهمندان و مسئولین این حوزه، موضوع افتتاح و راهاندازی دانشکده خانواده فقط و فقط بر حجم دختران و پسران مجرد میافزاید و میانگین سن ازدواج را بالا میبرد.
از این رو به نظر میرسد، ایجاد ساختاری یلخی بدون ملحوظ ساختن نظرات و دیدگاه کارشناسی، اقدامی شکلی و بیمعنی است!
#دانشکده_علوم_خانواده
#خانواده_محوری
#کار_شکلی
#دانشگاه_تهران
📲 @mahdimsadeghi
May 11
مبادا حق را زیر پا بگذاریم!
همهی حرف و سخنهای عالم از همین سیودو تا حرف درست شده. به هر زبانی هم که بنویسی: #ترکی یا #فارسی یا #عربی یا فرنگی. گیرم یکی دوتا بالا و پایین برود؛ اما اصل قضیه فرقی نمیکند. هرچه فحش و بد و بیراه هست؛ هرچه کلام مقدس داریم؛ حتی اسم اعظم خدا که این قلندرها خيال میکنند گیرش آوردهاند؛ همهشان را با همین سیودو تا حرف مینویسند. میخواهم بگویم مبادا یک وقت این #کوره_سوادی که داری، جلوی چشمت را بگیرد و حق را زیر پا بگذاری. یادت هم باشد که ابزار کار شیطان هم همین سیودو تا حرف است. حکم #قتل همهی بیگناهها و گناهکارها را هم با همین حروف مینویسند. حالا که اینطور است؛ مبادا قلمت به ناحق بگردد و این حروف در دست تو یا روی کاغذت بشود ابزار کار #شیطان!
برشی از رمان #نون_و_القلم، نوشتهی #جلال_آل_احمد
📲@mahdimsadeghi
May 11