eitaa logo
مهدی پورعسکری|خوشنویسی🇮🇷
153.8هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
801 ویدیو
950 فایل
صحبت با من👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1971286 فروشگاه خطاطیست @khatatist_shop رضایت و پیشرفت هنرجویان @rezayat_honarjo آیدی ثبتنام و پاسخگویی @khatatist
مشاهده در ایتا
دانلود
مهدی پورعسکری|خوشنویسی🇮🇷
آیا امیرالمومنین بیعت کرد؟(قسمت یازدهم) از اون طرف دومی مردم رو هم خبر کرده بود و به کمکش اومده بود
آیا امیرالمومنین بیعت کرد؟ (قسمت دوازدهم) از امیرالمومنین پرسیدن چی باعث شد که دومی حقوق همه ی کارگزارانشو نصف کرده ولی حقوق قنفذ رو کامل داده؟ حضرت نگاهی به اطراف کردن. چشمشون دراشک شد و فرمودن: «در پاداش آن تازیانه ای است که به فاطمه زد» در نهایت امیرالمومنین رو کشان کشان به مسجد بردن. امام صادق اینطور روایت میکنند که وقتی امیرالمؤمنین رو با اجبار و اکراه بردند، فاطمه ی زهرا(س) هم خارج شدن و فریاد کشیدن: « پسر عم مرا رها کنید! به خدایی که محمد را به حق مبعوث فرمود، اگر او را رها نکنید، پیراهن پدرم رسول الله را بر سر می‏گذارم و نفرین‌تان می‏کنم.» امیرالمومنین به سلمان امر کردن حضرت زهرا رو به خونه ببره و بی بی دو عالم وقتی میبینن این خواست امیرالمومنینه میفرماین: «اکنون که علی (ع) امر کرده برمی‏گردم و صبر می‏کنم.» حضرت امیر وقتی اولی رو میبینن میفرماین: «چه زود جای پیامبر را ظالمانه غصب کردید! تو به چه حقی و با داشتن چه مقامی مردم را به بیعت خویش دعوت مینمایی؟ آیا دیروز به امر خدا و پیامبر با من بیعت نکردی؟!» دومی به شکل توهین آمیزی به حضرت گفت: «بیعت کن و این اباطیل(بیهوده گویی) را رها کن!» منابع: طبری، دلائل الامامه، ج ۲؛ بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۳، (چاپ جدید)؛ ج۸، ص۲۳۰، (چاپ قدیم)؛ ریاحین الشریعه، ج۱، ص۲۶. خصیبی، الهدایه الکبری، ص ۴۰۸، بحرانی، العوالم، ج ۱۱، ص ۴۴۲. فروغ ولایت، جعفر سبحانی، قم، انتشارات صحیفه، 1368، ص182 187 اسرار آل محمد،سلیم بن قیس،ص ۲۲۶-۲۳۲ . @mahdipouraskari
مهدی پورعسکری|خوشنویسی🇮🇷
آیا امیرالمومنین بیعت کرد؟ (قسمت دوازدهم) از امیرالمومنین پرسیدن چی باعث شد که دومی حقوق همه ی کارگ
آیا امیرالمومنین بیعت کرد؟ (قسمت سیزدهم) امیرالمومنین فرمودن: اگر بیعت نکنم چه؟ گفتن: تو را به ذلت و خواری می کشیم(خدا لعنتشون کنه😓) حضرت فرمودن: در این صورت بنده خدا و برادر پیامبرش را کشته اید! اولی گفت: بنده خدا بودن درست است اما به برادر پیامبر بودنش اقرار نمیکنیم! حضرت فرمودن: آیا انکار میکنید که پیامبر(ص) بین من و خودش برادری قرار داد؟ گفتن: آری! و حضرت سه بار همینو پرسیدن و هر سه بار جواب ملعونین همین بود. بعد حضرت به مردم رو کردن و فرمودن: ای گروه مسلمانان و ای مهاجرین و انصار! شما را به خدا قسم میدهم که آیا در روز غدیر خم از پیامبر شنیدید که آن مطالب را می فرمود و در جنگ تبوک آن مطالب را می فرمود؟ بعد امام اون مطلبی(جانشینی و خلافت خودشون بعد از پیامبر) رو به شکل علنی برای مردم از پیامبر نقل کردن و هیچ جای ابهامی باقی نگذاشتن و حتی مردم تایید کردن کلام مولا رو! تو منابع اهل تسنن اینطور اومده که از امیرالمومنین خواستن به اجبار بیعت بگیرن به شکلی که دومی با افرادی شمشیر به دست بالا سر حضرت ایستاده بود اما با اینحال حضرت دستشون رو مشت کرده بودن و جلو نمی آوردن. هرچی خواستن مشت حضرت رو باز کنن موفق نشدن و در نهایت اولی دست خودشو روی مشت حضرت گذاشت و افرادش جار زدن که علی(ع) بیعت کرد!!! منابع: مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة، ص۱۴۶. ابن اثیر، مبارک بن محمد، الشافی، ج۳، ص۲۴۴. محدث قمی، شیخ عباس، بیت الاحزان، ص۱۱۸. مسعودی، محمد فاضل، الاسرار الفاطمیّة، ص۱۲۲. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی‌، علم الیقین، ص۶۸۶، المقصد الثالث. مهدی، عبدالزهرا، الهجوم علی بیت فاطمة (سلام‌الله‌علیها)، ص۱۳۶. والسیاسة، بتحقیق الشیری، ص۳۰، باب کیف کانت بیعة علی بن ابی طالب. . . @mahdipouraskari
مهدی پورعسکری|خوشنویسی🇮🇷
آیا امیرالمومنین بیعت کرد؟ (قسمت سیزدهم) امیرالمومنین فرمودن: اگر بیعت نکنم چه؟ گفتن: تو را به ذلت
ملاقات ملعونین با حضرت زهرا (قسمت چهاردهم) بعد از اون اتفاق حضرت زهرا به بستر افتادن و حالشون هر روز بدتر میشد. اون دو نفر که از حال حضرت باخبر شدن خواستن به ملاقات بیان اما بی بی دو عالم راهشون ندادن. اولی به خدا قسم خورد که تا وقتی رضایت حضرت زهرا رو جلب نکرده باشه زیر سایه نره و به همین خاطر شب رو تو بقیع گذروند. دومی پیش امیرالمومنین اومد و حضرت رو واسطه کرد که با صدیقه ی طاهره صحبت کنن. بی بی دوعالم اولش نخواستن اون دو نفر رو ببینن اما بعد در جوابِ امیرالمومنین فرمودن: چون خانه خانه ی توست و من هم همسر تو هستم و اطاعت شوهر بر زن واجب است؛ من با امر تو مخالفت نمیکنم. و این شد که به خونه راهشون دادن. وقتی اون دو نفر اومدن و به حضرت زهرا سلام کردن حضرت روشونو برگردوندن و جوابشونو ندادن. اولی گفت: ای دختر پیامبر! ما آمده ایم تا رضایت شما را بدست آوریم و از شما خواهش میکنیم که ما را ببخشید و از آنچه بر شما رسیده از ما درگذرید! حضرت زهرا فرمودن: شما اول جواب مرا بدهید. آیا از پیامبر شنیده اید که درباره من فرمود: فاطمه پاره تن من است و من از او هستم. هرکه او را بیازارد مرا آزرده و هرکه مرا بیازارد خدا را آزرده است. هرکه پس از مرگم فاطمه را بیازارد مانند آن است که در زمان حیاتم مرا آزرده است! و هردو گفتن: آری شنیدیم! حضرت فرمودن: پروردگارا! شاهد باش اين دو نفر مرا آزردند! با شما سخن نمی‌‌گويم تا پروردگارم را ملاقات كنم و از شما شكايت نمايم. اولی به گریه افتاد و گفت: اى كاش مادر مرا نزاييده بود! اى فاطمه! من از خشم خدا و خشم تو به خدا پناه می‌‌برم! دومی با عصبانیت به اولی گفت: عجيب است از اين مردم كه زمام امور خود را بدست تو دادند و تو را به زمامدارى خود منصوب نموده‌اند، در حالى كه از خشم زنى جزع و فزع می‌‌كنى و از رضايت او خشنود می‌‌شوی! منابع: اعلام النساء، ج 3، ص 1214-1215. بحارالانوار، ج 43، ص 198. . . @mahdipouraskari
📌 مادرم در کوچه‌ها گم کرد راه خانه را 🏨 مادرم را که بردیم بیمارستان، خواهرم پزشک کشیک بود. آن‌یکی خواهرم هم پرستار بخش کناری بود. پرستار شیفت چون خواهرهایم را می‌شناخت، نمی‌گذاشت آب توی دلمان تکان بخورد. تمام لحظات دست‌های مادرم توی دستم بود. حتی می‌توانستم تا توی اتاق عمل همراهش بروم. اما لحظه‌ای که پرستار مادر را گذاشت روی ویلچر، با دیدن چهرهٔ مظلوم مادر اشک امانم نداد. تندی زدم بیرون. اشکم بند نمی‌آمد. 🎶 ناگهان صدایی در گوشم گفت: مادرم در کوچه‌ها گم کرد راه خانه را... تنم لرزید. یاد مادری افتادم که هیچ دلسوزی نداشت. یاد مادری افتادم که جلوی چشم بچه‌های کوچکش سیلی خورد. یاد مادری افتادم که نه پرستاری داشت و نه یاوری. بعد زیر لب گفتم: من یک لحظه نگاه مادرم رو که تو اوج امنیت و توجه بود تاب نیاوردم… پس چی به سر بچه‌های فاطمه اومد… توی اون کوچه، وسط دود، وسط آتیش… @mahdipouraskari
دلخوریم از اهل یثرب، از علے نشناس ها دلخوریم این روزها از ڪوچه،... از در بیشتر آتش اول چوب را سوزاند، اما فڪر ڪن: عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر💔 @mahdipouraskari
چادرت را بتکان روزی مارا بفرست... @mahdipouraskari
پای حیدر سوختی.. چیزی نمانده از تنت از تنت خیرالنسا خون می چکد روی زمین زیرِ سمّ مرکبان رفتن شده فکرِ حسین بعدِ تو از کربلا خون می چکد رویِ زمین محسن راحت حق @mahdipouraskari
إِنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ @mahdipouraskari
در عیادت از بیمار دروغ جایز است خانه علی که می روید بگویید:الحمدالله حال فاطمه (س) رو به بهبودی است مراعات حال زینب(س) را بکنید ... https://eitaa.com/joinchat/3185246447Ca1f23ebf8a
یافاطمه الزهراء @mahdipouraskari
غنچه دارد گل من تیغ نزن بی انصاف حیف بابا شدنم داشت مُسَلَّم میشد @mahdipouraskari
4.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صورتش خورد به دیوار درد گرفت 😭 ❌باحال مناسب ببینید❌ @mahdipouraskari