ضد عفونی کردن عابر بانک ها و معابر و خیابان ها و مغازه ها و مسجد توسط بچه های #مهدی_یاوران_اراک
#کرونا_را_شکست_می_دهیم
🔸️@mahdyyavaran🔸️
بسته های حمایتی تهیه شده برای کمک به خانواده های نیازمند
#صندوق_خیریه_مهدی_یاوران
🛑چنانچه فرد نیازمندی را میشناسید که مستحق دریافت کمک باشد و یا قصد سهیم شدن در این امر خداپسندانه را دارید با آقای طیبی تماس بگیرید.
0910 051 9970
🔸️@mahdyyavaran🔸️
بچه های #مهدی_یاوران در حال بسته بندی موادضدعفونی و همکاری با هلال احمر
#کرونا_را_شکست_میدهیم
@mahdyyavaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بخشی از فعالیت های مجموعه فرهنگی مذهبی مهدی یاوران اراک در ایام کرونایی
#کروناراشکست_میدهیم
#مهدی_یاوران_اراک
#کار_جهادی
#کرونا
@mahdyyavaran | مهدی یاوران اراک
💢واحد فرهنگی مهدی یاوران
🌷اطلاعیه هیأت مجازی امشب ساعت۸شب همراه با دعای توسل
ساعت ۸شب در همین کانال صوت ها قرارداده می شود و شما با گوش دادن آنها در هیأت امشب شرکت فرمایید.
ساعت۸صوت دعای توسل توسط آقای عباس بابایی
ساعت۸:۱۰ روضه امام کاظم علیه السلام توسط آقای سجاد طیبی
ساعت۸:۲۰نوحه توسط آقای امیرحسین طیبی
ساعت۸:۲۵سخنرانی توسط آقای سعید کمیزی
ضمن شرکت در این هیأت برای ظهور امام زمان علیه السلام دعا کنید.
سلام
هیأت رو شروع می کنیم با صلوات برمحمد و آل محمد
ابتدا دعای توسل بخوانیم
بعد از آماده شدن دلها حالا به یاد غربت موسی بن جعفر علیه السلام سینه میزنیم
حالا که روحمان را با دعا و روضه و نوحه جلا دادیم به معرف اهل بیت علیهم السلام گوش جان می سپریم
record۲۰۲۰۰۳۱۹۱۷۰۰۴۵.3gpp
6.16M
سخنرانی هیأت ۲۹اسفند شب شهادت امام کاظم علیه السلام و شب عید نوروز
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 رهبر انقلاب: امسال سالِ جهشِ تولید است. کسانی که دستاندرکار هستند جوری عمل کنند که تولید انشاءاللّه جهش پیدا کند و یک تغییر محسوسی در زندگی مردم انشاءاللّه به وجود بیاورد.
🌷 #جهش_تولید
💻 @Khamenei_ir
بسیج مهدی یاوران
👆👆👆
#طرح_کتابخانی مهدی یاوران
🌺🌺🌺
معرفی کتاب
کتاب حجت خدا
🔸️نشر شهید ابراهیم هادی
🔹️داستان هایی از شهید مدافع حرم محسن حججی
تعداد صفحات : ۹۶
بخشی از متن کتاب :
تا مدت ها پیکرش توی دست داعشی ها بود.تا اینکه قرار شد حزب الله لبنان و داعش،تبادلی با هم انجام دهند.به من گفتند:《میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟》می دانستم میروم در خطر و امکان دارد داعشی ها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند. اما موقع،محسن برای برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.
قبول کردم.خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقرّ حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف مقرّ داعش.
توی دلِ دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه ی سفید و بلندی پوشیده بود و صورتش را با چفیه ی قرمزی پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.
پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت:《این همان جسدی است که دنبالش هستید!》میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. رو کردم به حاج سعید گفتم:《 من چه جور این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده. این بدن قطعه قطعه شده!》بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.
داد زدم:《پس فطرتا. مگه شما مسلمان نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!》 حاج سعید حرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت:《این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.》
دوباره فریاد زدم:《 کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!》
داعشی به زبان آمد. گفت:《 تقصیر خودش بود. از بس حرصمون رو در آورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردم و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!》
هرچه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم:《 ما باید این پیکر رو با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر.》
اجازه نداد.با صدای کلفت و خش دارش گفت:《 فقط همین جا.》 نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه ی محسن نبود و داعش می خواست فریبمان بدهد.
توی دلم متوسل شدم به حضرت زهرا سلام الله علیها. گفتم:《بی بی جان. خودتون کمک کنید. خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یک راه چاره بهمون نشون بدید.》
یکهو چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد.
خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم.
بعد...
کتاب بسیار زیبا و آموزنده هست.
به همه دوستان پیشنهاد می کنم که این کتاب رو بخونید. در صورت علاقه به مطالعه بیشتر درباره شهید محسن حججی می توانید کتابهای سربلند و سرمشق را بخوانید.
🌺🌺🌺
#کتاب
#شهید_محسن_حججی
#طرح_کتابخانی_شهید_محسن_حججی
💢 واحد فرهنگی مهدی یاوران