🔴توئیت اکانت پزشکیان که واکنش‌های زیای را به همراه داشته است 🔹گفته می‌شود اکانت توسط فرزندان پزشکیان مدیریت می‌شود... 🛑‍#جهاد_تبیین 🌐@TABEIN_14 ‌ اندازه گلیم - فرمانده کل قوا حضرت امام خامنه‌ای مدظله‌العالی هستند و شما حق شرعی و قانونی خطاب قرار دادن فرزندت اگر سرباز باشد را نداری... 🌀 این‌ها را باید ستاد کل و نهادهای انقلابی به آقای پزشکیان گوشزد کنند. #تکرارنشود

دهنه ی گشادی داره انقدر گشاد که علی کریمی هم ازش رد میشه!

این تصویر کارنامه‌ی حسن روح‌الامین، نقاش و طراح برجسته کشورمون هست. استاد روح‌الامین این تصویر رو منتشر کرده و براش متنی نوشته که واقعا خواندنی و پرنکته است. توصیه می‌کنم حتما متن زیر رو بخونید 👇👇

🔴 غافل! نوشته حسن روح‌الامین زمستان سال۱۳۷۶ بود، کلاس دوم راهنمایی بودم، در مدرسه‌ای که مدیر به اصطلاح خوش‌فکری داشت که در اواسط سال تحصیلی اومده بودن بر اساس نمره‌ی امتحانات، انضباط و کارنامه‌ی شبانه‌ای هر شب که توسط والدین پر می‌شد (که در اون مثلاً ساعت خواب بعد از ساعت ۹ تخلف محسوب می‌شد) به دانش‌آموز درجه و رتبه می‌دادند. به این صورت که دانش‌آموز عالی و درس‌خون و پسر خوب می‌شد (ساعی) دانش‌آموزی که مستعد بود و محتاج به تلاشی بیش‌تر می‌شد (کوشا) و زباله‌های مدرسه هم می‌شدند (غافل) پس چی شد؟ به‌ترتیب شأنیت: ساعی، کوشا، غافل. پس از تعیین سطح توسط شورای مدرسه شما کارت خودت رو باید به جلوی لباست با سنجاق وصل می‌کردی و اگر جوری قرار می‌گرفت که دیده نمی‌شد تخلف محسوب می‌شد! مثل پلاک ماشین، حالا شما حساب کنید نوجوونی که عرض شونش ۴۵ سانته یک کارت پرس‌شده‌ی مثلا ً ۱۸ سانتی رو روی سینه‌ش که سطح و شأن اجتماعی‌ش رو نشون می‌داد باید نگه می‌داشت. من توی درجه‌بندی توی دسته‌ی (غافل) قرار گرفتم. روزهای اول خیلی باهاش کلنجار رفتم تا دیده نشه، مثلاً پشت کارت غافل کارت دانش‌آموزی‌م رو می‌ذاشتم و می‌چرخوندمش به سمت کارت دانش‌آموزی‌ تا کم‌تر آبروریزی بشه که اینجا هم با برخورد خشن ناظم مواجه می‌شدم که چرا کارتت پیدا نیست ... چند هفته گذشت دیدم نمیشه باید خودم رو از این ذلت نجات بدم با کلی تلاش و زود خوابیدن و چند امتحان نمره بالاتر گرفتن شایسته‌ی درجه‌ی کوشا شده بودم که وقتی رفتم برای تعویض کارت کسی پاسخگو نبود، متوجه شدم که سیاست عوض شده رتبه‌بندی این جوری شده بود؛ به ترتیب از عالی به نازل: (ممتاز) (ساعی) (کوشا) اینجوری عملاً همون غافل محسوب می‌شدم. این خاطرات رو مدت‌ها بود می‌خواستم بگم. یک بار یادمه توی مدرسه دارالفنون، دوستانی از آموزش و پرورش محبت کرده بودند و برای من نکوداشتی گرفته بودند. با لوح کاغذ A4 و از من خواستن که بیام بالا و صحبت کنم. من حوصله نداشتم ولی برای اینکه نگن متکبری، رفتم اونجا و گفتم زمانی که من بچه بودم و به مدرسه می‌رفتم هیچ احساس احترامی دریافت نمی‌کردم. از دم در مدرسه که وارد می‌شدم در سطل اشغال، تخته سیاه، میزها، معلم، دانش‌آموزها، همه و همه بهم با زبون بی‌زبون می‌گفتن خاک بر سرت کنن، ریاضی بلد نیستی، زبانت خوب نیست، دیکته بلد نیستی، اما هیچ وقت کسی نیومد بگه چقدر خوب طراحی می‌کنی حتی معلم هنر! حالا شماها هر چی به من بگید استاد هنرمند فلان و چنان من، همون حرفای بچیگیم رو باور دارم همون خاک بر سرت رو! آدم‌ها در کودکی همان آدم‌های بزرگسالی‌ان با تجربه‌ی کمتر. وقتی در اول دوران حیات من رو به اسمی بخوانی من با همون اسم خودم می‌شناسم. تصویر پست هم کارنامه سال آخر هنرستان من هست، سال ۱۳۸۲ و حالا در سن نزدیک به چهل سالگی وقتی یه نفر تحقیرم می‌کنه و نادیده‌ام می‌گیره برام یادآور دوران نوجوانی و باورهای پایه‌ای هست که توی اون دوران به مغز استخونم رسوخ کرد و به خودم میگم در گوشی راست میگه .‌‌.. #حمید_کثیری 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4

اوضاع مجازی سال‌هاست که اسفناک است، اما اخیراً این وضع به دردناک‌ترین حالت ممکن خود رسیده است. در مجازی دیگر خانواده‌ای به چشم نمی‌خورد. دیگر غیرتی به چشم نمی‌خورد. دیگر عفت و حیایی نیست. هرآنچه امروز در مجازی رقابت می‌کند، رقابت برای جذب فالوئر به هر قیمتی‌ست. اگر روزی می‌گفتند چرا خانواده‌ها به دنیای اسفناک فرزندانشان در مجازی ورود نمی‌کنند و جلوی آن‌ها را نمی‌گیرند، امروز خود خانواده‌ها وارد این فضا شده‌اند اما نه برای سامان دادن زندگی از هم گسیخته فرزندان، بلکه برای نابودی بیش از پیش زندگی آن‌ها. امروز بعضی خانواده‌ها آتش بیار معرکه بیغیرتی اینستاگرام شده‌اند. 🆔 @monshaat75

آقای عزیزی مگر مملکت ارث پدرتان است که می‌خواهید تماماً آن را بنفع خود خالص‌سازی کنید؟ شما حتی حاضر نیستید به چهارده میلیون نفری که به جریان مقابل رأی داده‌اند احترام بگذارید. حتی حاضر نیستید نهادهایی که ارتباطی با تصمیمات اجرایی دولت ندارند، خارج از مدیریت دوستان شما باشند. و در پایان قرار است که حتی اقدامات دولت خود را گردن نگیرید و با اسم رمز تصمیم نظام، اشتباهات خود را گردن رهبری بیاندازید. 🆔 @monshaat75

راست گفته‌اند که«بدهکار را هیچی نگی طلبکار میشه» آقای روحانی، چرا تاریخ را از وسط آن می‌خوانید؟ برجام چرا نیاز به بازگشت به آن داشت؟ آقای روحانی آنقدر قاجار قاجار کردید که گویا فراموش کرده‌اید که در دوره قاجار نیستید که هرآنچه بخواهید را تحریف شده به خورد ملت بدهید. مردم می‌دانند که شما توافقی کردید و تمام بندهای تعهدات خود را مو به مو انجام دادید، اما زمانیکه نوبت به اجرای تعهدات طرف مقابل رسید نه‌تنها آن‌ها را اجرا نکرد بلکه وقیحانه زیر میز توافق زد و از آن خارج شد. مردم فراموش نکرده‌اند زمانیکه نوبت طرف مقابل رسید به‌جای رفع تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران، گفت که می‌خواهد «فشار حداکثری» بر ایران اعمال کند. بگویید که شما حتی با خروج اصلی‌ترین کشور طرف مقابل توافق‌‌تان، چشم به کرم نوچه‌های او داشتید اما آن‌ها نیز بدون درنظر گرفتن اجرای تعهدات شما راه ارباب خود را پیمودند و هیچ بندی از تعهدات خود را اجرا نکردند. مردم به‌خاطر دارند که توتال فرانسه و دیگر شرکت‌های اروپایی زمانی از توافق خارج شد که هنوز ایران متعهد به تعهدات خود بود و اروپا قول داده بود که تعهدات طرف مقابل را کامل اجرا می‌کند. 🆔 @monshaat75

آش انقدر شور شد که حتی صدای آن‌وری‌ها هم صدایشان درآمد. آقایان چرا این همه رهبر انقلاب را هزینه صحبت‌هایتان می‌کنید. یعنی آنقدر مطمئنید که مردم برای حرفتان تره هم خرد نمی‌کنند که برای وجاهت دادن به کلامتان مدام از مقام معظم رهبری هزینه می‌کنید؟ 🆔 @monshaat75

⭕️ شمشیرزن یک دست تیربارچی عراقی را قیمه قیمه کرد 🔹️ شهید عبدالرزاق علی شیری در سال ۱۳۴۱ در کرج متولد شد و در طفولیت به علت تب شدید از ناحیه پای چپ فلج گردید. □ هر چند بهبودی پیدا کرد اما لنگیدن پای چپ همیشه با او بود. 🔸️ عبدالرزاق در دفاع مقدس بدون توجه به معلولیت سریع وارد واحدهای رزمی شد و به عنوان یک رزمنده اسلحه به دست گرفت □ سال ۱۳۶۱ در سومار در اثر اصابت ترکش دستش چپش از کتف جدا شد و با آستین خالی با یک شمشیر بر کمر وارد میدان شد. ■ سه ماه بعد در عملیات والفجر یک تیر به گردنش اصابت کرد و باز مجروح شد. 🔹️ مدتی بعد، حضور عبدالرزاق در مقر قلاجه قبل از عملیات والفجر۴ با آستین خالی و قداره به کمر، در حالی که پرچم سرخی به دست همه رو حیرت زده کرد و دوباره در اثر اصابت ترکش به شدت مجروح شد. ■ در گردان علی اصغر خط شکن شد وبا هدف ضربه زدن به دشمن در جزیره ام الرصاص و آن سوی اروندرود وارد میدان شدند. 🔸️ عبدالرزاق "شمشیر بند" در عملیات والفجر۸ در جزیره ام الرصاص وقتی تیربار چهارلول دشمن امان همه را بریده بود، دست به کار شد. □ عبدالرزاق نارنجک به کمر و شمشیر به دست برای رسیدن به تیربار دشمن از باتلاق گل و لای گذشت و دقایقی بعد تیربار دشمن خاموش شد و عبدالرزاق هم افتاد. □ عبدالرزاق علی شیری تیربارچی بعثی را با شمشیر قیمه قیمه و خودش هم به شهادت رسید. ■ رزمندهای زیادی توانستند از محاصره خارج شوند و پیکر عبدالرزاق بعد از ۱۳ سال به وطن باز گشت و در گلزارشهدای امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شد. 🔎پشت‌پرده‌ها در ıllıllı صریح نیوز ıllıllı 🇮🇷 صریح و دقیق🔽 @SarihNews