eitaa logo
منتظران حضرت مهدی
1هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
174 فایل
بعشق اهلبیت‌علیهم‌السلام خصوصا امام‌زمان‌علیه‌السلام❤ و بعشق رهبرمظلوممان🌸 و بعشق شهدای عزیز کانالی داریم جهت خدمتگزاری به منتظران پاسخ به سوالات احکام و اعتقادی @Pasokhgooeee 👈کپی با ذکر صلوات ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16454851871260
مشاهده در ایتا
دانلود
✾❀🌻🍃🌸🌺🌸🍃🌻❀✾ ‌                          *❁﷽❁* 💕 🎀 ⭕️ داستان واقعی _ دانشجویِ ایرانی مقیم اروپا 👈 وقتی عج اتوبوس حامل مسافر را تعمیر می کنند👌 ❄️ صدای از رادیو بلند شد، جوانی که صندلی کنار من نشسته بود بلند شد و رفت به گفت : نگه دار را بخوانیم.  راننده با بی تفاوتی جواب داد : الان که نمی شود، هروقت رسیدیم می‌خوانی، جوان با لحن جدی گفت :بهت می‌گویم نگه دار...، سر و صدا بلند شد، دستِ آخر نگه داشت، جوان نمازش را در خواند و آمد کنارم نشست... ⁉️پرسیدم از او چه دارد آنقدر مهم است برایت نماز اول وقت؟ جوان جواب داد : «آخر من به امام زمان ارواحنافداه داده ام نمازم را اول وقت بخوانم»، تعجب کردم! پرسیدم چطور!؟ 👈 جوان گفت :من در یکی از شهرهای درس می‌خواندم،فاصله شهر محل سکونتم تا زیاد بود،بالاخره نوبت آخرین امتحان ترم آخر رسید، برای با اتوبوس راهی دانشگاه شدم، در میانه راه اتوبوسِ پر از مسافر ناگهان خراب شد، از آنجایی که خیلی امتحان مهمی بود نگرانی زیادی داشتم از اینکه به امتحان نرسم و زحماتم برباد برود، شنیده بودم وقتی به لحظه های می‌رسید که کاری از شما ساخته نیست به امام زمان عج بشوید... 🙏در دلم گفتم یا امام زمان اگر کمکم کنید می دهم به شما نمازم را تا آخر عمرم اول وقت بخوانم، در این هنگام بسیار زیبایی را دیدم که از دور نزدیک اتوبوس شد،با زبان و لهجه خودشان به راننده گفت چه شده، راننده جواب داد :خود به خود خاموش شد، جوان زیبارو مدت کمی مشغول به تعمیر موتور شد،بعد کاپوت را بست و به راننده گفت استارت بزن، اتوبوس روشن شد، همه مسافران خوشحال شدند... 🌀 ناگهـــــــــــان دیدم جوان آمد داخل اتوبوس، مرا به اسم صدا زد و گفت : « تعهدی که به ما دادی یادت نرود ! ، » ،بعد از آن رفت و من متوجه شدم او امام زمان بود... گریه ام بند نمی آمد... 💚 جوان دانشجو یک عهدِ دلی با مولایش بست و پایبند ماند به آن ، اما مولا جان ببخش اگر عهدها بسته ایم با شما و شکسته ایم همه را، قبول داریم خوب نبودیم، اما هرجا هم که برویم برمی گردیم به سمت شما،مانند کبوتران جلدِ گنبد امام رضا، ببخش بی معرفتی هایمان را آقاجان، هر چه باشیم و به هر جا برویم دوست داریمت تورا  «عشق جان...» من رشته ی محبتِ تو پاره می کنم شاید گِره خورد، به تو نزدیک تر شَوَم... 📚برداشتی آزاد از کتاب نماز و امام زمان عج صفحه ۸۵ 💞 💝 💞 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 🍃🌺منتظران حضرت مهدی🌺🍃 https://eitaa.com/maheramezaan https://chat.whatsapp.com/FJffl3Op2pb4Can2BvdRjX ✾❀🌻🍃🌸🌺🌸🍃🌻❀✾
📌برداشت از آیات ۴۲ ـ ۲۳ الی باید به مسائل زیر که از این آیات استفاده می شود توجّه داشته باشد: اوّل: در مرحله مستقیم آنچنان خود را بسازد که اگر لذّت بخش ترین برای او آماده گردد، اعتنا نکند و بلکه از آن فرار کند. چنان که حضرت علیه السلام انجام داد. دوّم: الی باید در مرحله مستقیم حرکت کند، هوای نفسش را زیر پا بگذارد، خدا را منظور نماید، نمک مربّی خود را ادا کند و بداند که به هیچ وجه موفّق نمی شود. سوّم: سالک الی اللّه در این است که تمایل جنسی در او باشد ولی آن را برای و نفس خود نماید. چهارم: الی باید بکوشد تا می تواند خود را در معرض قرار ندهد و اگر تصادفاً شد، بداند که خدای تعالی به هر وسیله ای که باشد او را از دیگران نجات می دهد. چنان که حضرت علیه السلام را نجات داد. پنجم: الی باید از مردمان زننده و ولو به بیفتد، دوری کند و با آنها زندگی نکند. ششم: الی باید به هر وسیله ای که هست و در هر کجا که میسر باشد، دیگران را به راه راست کند و از و بت پرستی دوری نماید. هفتم: الی باید کوشش کند که در تمام امور از خدا کمک بخواهد و به دیگران نشود.
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ ✅ عنایت سلام الله علیه به صاحب 👈 حجةالاسلام شیخ آصفی از حجت‌الاسلام شیخ محمد نوری که در ملازم بود، نقل می‌کند: 🔺 علامه امینی می‌فرمود: یک شب جمعه زائر حرم (سلام الله عليه) شدم، مشغول زیارت و دعا بودم و از خدا می‌خواستم به خاطر حضرت علی(سلام الله عليه) که در آن زمان کمیاب بود و در تکمیل مباحث کتاب الغدیر نیاز داشتم را برایم مهیا کند. 👈 در این زمان یک برای زیارت حضرت مشرف شد، و از حضرت می‌خواست که حاجت او را برآورده کند و گاوش را که مریض بود شفا دهد. 👈یک هفته گذشت و من کتاب را پیدا نکردم، بعد از یک هفته دوباره برای زیارت مشرف شدم. از حُسن اتفاق، وقتی که بودم، دیدم همان مرد دهاتی به حرم مشرف شد و از حضرت تشکر می‌نمود که حاجت او را برآورده کرده. 👈 وقتی من کلام آن مرد را شنیدم شدم چون دیدم امام(سلام الله عليه) بود، ولی حاجت مرا برآورده نکرده است. 🔺 خطاب به حضرت گفتم: جواب این مرد دهاتی را دادی و حاجتش را برآورده کردی ! و من مدتی است می‌شوم به خدا و شما را قرار می‌دهم که آن کتاب را برای من مهیا کنید ولی آن کتاب مهیا نشده .😔 🔺 آیا من کتاب را برای خودم می‌خواهم؟ یا به خاطر کتاب شما ؟ گریه کردم، از حرم بیرون آمدم آن شب از ناراحتی چیزی نخوردم و خوابیدم. 🔺 در دیدم به خدمت (سلام الله عليه) مشرف شده‌ام، 🔺 حضرت به من فرمود: آن مرد بود و نمی‌توانست صبر کند. از خواب بیدار شدم و صبح سرسفره بودم که در زده شد. در را باز کردم، دیدم که شغلش بنایی بود داخل شد و سلام کرد، 👈 ‌سپس گفت: من خانه جدیدی خریده‌ام که بزرگتر از این خانه است و بیشتر اساس خانه را به آنجا انتقال داده‌ام، این کتاب را در گوشه خانه پیدا کردم، همسرم گفت: این کتاب به درد شما نمی‌خورد و شما آن را نمی‌خوانی آن را به همسایه‌مان هدیه کن شاید او استفاده کند. 👈 کتاب را گرفتم و غبارش را پاک کردم، دیدم همان کتاب خطی است که دنبالش بودم. ♦️شادے روح مرحوم علامہ امينے ♦️ ╭─═ঊঈ علے ঊঈ═─╮ ╰─═ঊঈ مولا ঊঈ═─╯ 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ الْـفَـرَج🌤 🔹منتظران حضرت مهدی🔹 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/maheramezaan https://chat.whatsapp.com/FJffl3Op2pb4Can2BvdRjX ✾❀💎🔹💎🔹💎🔹💎❀✾
🎀 کانال ⭕️ داستان واقعی _ دانشجویِ ایرانی مقیم اروپا 👈 وقتی علیه السلام اتوبوس حامل مسافر را تعمیر می کنند👌 ❄️ صدای از رادیو بلند شد، جوانی که صندلی کنار من نشسته بود بلند شد و رفت به گفت : نگه دار را بخوانیم. راننده با بی تفاوتی جواب داد : الان که نمی شود، هروقت رسیدیم می‌خوانی، جوان با لحن جدی گفت :بهت می‌گویم نگه دار...، سر و صدا بلند شد، دستِ آخر نگه داشت، جوان نمازش را در خواند و آمد کنارم نشست... ⁉️پرسیدم از او چه دارد آنقدر مهم است برایت نماز اول وقت؟ جوان جواب داد : «آخر من به امام زمان ارواحنافداه داده ام نمازم را اول وقت بخوانم»، تعجب کردم! پرسیدم چطور!؟ 👈 جوان گفت :من در یکی از شهرهای درس می‌خواندم،فاصله شهر محل سکونتم تا زیاد بود،بالاخره نوبت آخرین امتحان ترم آخر رسید، برای با اتوبوس راهی دانشگاه شدم، در میانه راه اتوبوسِ پر از مسافر ناگهان خراب شد، از آنجایی که خیلی امتحان مهمی بود نگرانی زیادی داشتم از اینکه به امتحان نرسم و زحماتم برباد برود، شنیده بودم وقتی به لحظه های می‌رسید که کاری از شما ساخته نیست به امام زمان علیه السلام بشوید... 🙏در دلم گفتم یا امام زمان اگر کمکم کنید می دهم به شما نمازم را تا آخر عمرم اول وقت بخوانم، در این هنگام بسیار زیبایی را دیدم که از دور نزدیک اتوبوس شد،با زبان و لهجه خودشان به راننده گفت چه شده، راننده جواب داد :خود به خود خاموش شد، جوان زیبارو مدت کمی مشغول به تعمیر موتور شد،بعد کاپوت را بست و به راننده گفت استارت بزن، اتوبوس روشن شد، همه مسافران خوشحال شدند... 🌀 ناگهـــــــــــان دیدم جوان آمد داخل اتوبوس، مرا به اسم صدا زد و گفت : « تعهدی که به ما دادی یادت نرود ! ، » ،بعد از آن رفت و من متوجه شدم او امام زمان بود... گریه ام بند نمی آمد... 💚 جوان دانشجو یک عهدِ دلی با مولایش بست و پایبند ماند به آن ، اما مولا جان ببخش اگر عهدها بسته ایم با شما و شکسته ایم همه را، قبول داریم خوب نبودیم، اما هرجا هم که برویم برمی گردیم به سمت شما،مانند کبوتران جلدِ گنبد امام رضا، ببخش بی معرفتی هایمان را آقاجان، هر چه باشیم و به هر جا برویم دوست داریمت تورا «عشق جان...» من رشته ی محبتِ تو پاره می کنم شاید گِره خ ورد، به تو نزدیک تر شَوَم... 📚برداشتی آزاد از کتاب نماز و امام زمان علیه السلام صفحه ۸۵ https://eitaa.com/joinchat/2113863728C2c2c70cc22