eitaa logo
مجله مجازی محفل
629 دنبال‌کننده
138 عکس
20 ویدیو
12 فایل
📝محفل؛ مجله‌ای فرهنگی ادبی برای کشف آدم‌ها و غرق‌شدن در زندگی آنهاست. اینجا دربارهٔ آدم‌ها در شغل‌هایشان حرف می‌زنیم. ✨ هاجر شهابی‌ هستم؛ مشتاق هم‌صحبتی با شما🥰: @hajariiii لینک خرید مجله: https://mabnaschool.ir/?s=%D9%85%D8%AD%D9%81%D9%84&post_type=pr
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺چون جمعه است و روز تعطیلی و فیلم دیدن؛ بررسی محفل «پرستار» رو با «پرستار در سینما» آغاز می‌کنیم. 🔻«فاطمه آل مبارک» طبق هدف محفل که بررسی آدم‌ها در شغلشونه؛ باز هم تمرکز یادداشتش رو روی شخصیت فیلم‌ها گذاشته. 🔺آل مبارک چهار فیلم رو از زیر نگاهش گذرونده و به ما معرفی کرده که یکی از اون‌ها اسمش اینه: «پرستار خوب» @mahfelmag
🔰«پرستار خوب» فیلمی براساس واقعیته! یک فیلم جنایی و درام آمریکایی؛ محصول سال ۲۰۲۲ 🔰«امی» پرستاری دلسوز و مادر دو تا بچه است. 🔰یک روز پای پلیس به خاطر بررسی قتل عمد به بیمارستان باز می‌شه و... 🎥از اینجا می‌تونید فیلم رو ببینید: https://filmgirbot.site/?showitem=tt4273800 @mahfelmag
مجله مجازی محفل
🔹تقویم رو که ورق می‌زنیم و می‌رسیم به ۱۶ مهر؛ مناسبت روز رو می‌زنه «روز جهانی کودک» 🔹محفل هر شماره یه یادداشت مخصوص داره که کاربردش برای بچه‌هاست. @mahfelmag
مجله مجازی محفل
🔹تقویم رو که ورق می‌زنیم و می‌رسیم به ۱۶ مهر؛ مناسبت روز رو می‌زنه «روز جهانی کودک» 🔹محفل هر شماره
🔸«فاطمه سادات شه‌روش» تو بخش «محفل کتاب» ما رو با چند کتاب کودک با موضوع اون شماره آشنا می‌کنه. 🔸«من پرستار هستم» یکی از اون کتاب‌هاست که تو محفل «پرستار» معرفی شده. تو این کتاب بچه‌ها با وسایل مورد نیاز پرستاری و کارهایی که یک پرستار انجام می‌ده آشنا می‌شن. 🔸امروز بهونهٔ خوبیه که به این مطلب سر بزنید و با این کتاب‌ها آشنا بشید. شاید بچه‌هاتون از خوندن داستان‌هایی با شخصیت پرستار خوششون بیاد. @mahfelmag
🔻یه پیشنهاد محفلی🙃: 🔺چون امروز روز کودکه و موضوع محفل پرستاره؛ می‌تونید بشینید کنار بچه‌هاتون و کمکشون کنید کاردستی ماکت پرستار درست کنن. اینجوری می‌تونید هم بچه‌ها رو خوشحال کنید و هم به این بهونه اون‌ها رو با «پرستار» و وظایفش آشنا کنید. 🔻اگه دلبندانتون کاردستی درست کردن عکسش رو برامون بفرستید. حتما از دیدنش خوشحال می‌شیم😊 @mahfelmag
🔷«زن‌عمو فرزانه هرجا می‌رفت مقنعهٔ مشکی سر می‌کرد. مهمانی یا تولد فرقی نداشت. زن‌عمو هول‌هولکی از همکارها خداحافظی می‌کرد و با همان مقنعهٔ مشکی می‌نشست بغل دست عمو توی پراید بژشان. همیشه دیر می‌آمد و زود می‌‌رفت. هیچ‌وقت دلم نخواست پرستار شوم، اما روحیهٔ زن‌عمو فرزانه برایم جذاب بود. کم‌کم همهٔ ما به این نتیجه رسیدیم که روحیه‌اش خط و ربطی با شغلش دارد. این که هیچ‌وقت ناراحتی نمی‌کرد.» 🔹برشی از روایت «رد اشک روی مقنعه مشکی» از «حکیمه سادات نظیری» 🔹 یادداشتی که از خونهٔ پرستارش بوی سوپ خامه به مشام می‌رسه و خستگی‌ش رو با خنده می‌شوره می‌بره. @mahfelmag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجله مجازی محفل
محفل یک بخش به نام «شوخ شیرین» داره. یادداشت‌های این بخش طنز هستن. یکی از یادداشت‌های شوخ شیرین این شماره «تذکرة الاصناف» از « فرزانه زینلی» است در وصف و «ذکر نام پرستار دامه عزه» @mahfelmag
مجله مجازی محفل
محفل یک بخش به نام «شوخ شیرین» داره. یادداشت‌های این بخش طنز هستن. یکی از یادداشت‌های شوخ شیرین این
زینلی تذکره‌اش را اینگونه شروع کرده است: «آن گذرانندهٔ شیفت‌های فراوان، آن نجات‌دهندهٔ مریضان و بدحالان، آن طفلکیِ همیشه خسته، آن غالبا سر جای خود در ایستگاه پرستاری نَنِشسته، آن به عموم مردم خدمتگزار، دارندهٔ عنوان کلی «پرستار» @mahfelmag