🌸🍃به سویِ همه چیز و همه کس
انرژی مثبت بفرستید
از جایی که انتظار ندارید
به سوی شما باز خواهد داشت
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز🍃🌸
༻༻🦋༺༺
شبتون به خیر همراهان مه گل
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🍃🌹🍃 ٢٥ آذر سالروز خاکسپاری شهید محمد جواد تندگویان وزیر نفت دولت شهید رجایی
🍃🌷🍃مهندس تندگویان با وجود اینكه امتیاز لازم را برای اعزام به خارج به عنوان سهمیه بانك ملی به دست آورده بود. در مصاحبه به دلیل اینكه مذهبی متعصب شناخته شد كنار گذاشته شد. ایشان با توجه به علاقهای كه داشتند در سال ١٣٥٤به تحصیل در دانشكده نفت آبادان مشغول میشوند و فعالیتهای اسلامی و انقلابی خود را در انجمن اسلامی این دانشكده دنبال میكنند. پس از انقلاب با توجه به سوابق انقلابی مهندس تندگویان ایشان از سوی شهید رجایی به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی شدند
🍃🌷🍃٤٠روز بعد، شهید تندگویان كه به قصد تشویق و تقدیر كاركنان شجاع تاسیسات نفتی از یك راه فرعی عازم آبادان بودند، مورد تهاجم مزدوران صدام قرار گرفته و به اسارت گرفته میشوند كه پس از تحمل سالها اسارت به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
🍃🌷🍃سرانجام پس از پایان گرفتن جنگ و تبادل اسرا و کشتهشدگان میان دو طرف، پیکر شهید محمد جواد تندگویان که در اثر شکنجه جان سپرده بود، به ایران بازگردانده و در تاریخ ۲۵ آذر ۱۳۷۰ به خاک سپرده شد.
🕊شادی روح بلندش صلوات
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
۶ راه درمان جوش های زیر پوستی؛
▪️جدا از دستکاری، فشار دادن و تکان دادن جوش های زیر پوستی پرهیز کنید
▪️با کمپرس گرم جوش های زیر پوستی را از بین ببرید
▪️از چسب مخصوص آکنه برای بهبود جوش های زیر پوستی استفاده کنید
▪️برای درمان میتونی از آنتی بیوتیک موضعی استفاده کنی
▪️ از روغن درخت چای یا محصولات دارای این روغن استفاده کنید
▪️عسل خام به درمان جوش زیر پوستی خیلی کمک میکنه!
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋🦋🦋
🌱رمان
🌱جانم_میرود
🌱قسمت_۱۲۲
شهاب، با آخرین سرعت ممکن رانندگی می کرد. آنقدر نگران بود، که فقط اسم بیمارستان را برای محسن پیامک کرد.
با رسیدن به بیمارستان، سریع به سمت پذیرش رفت.
ــ سلام!
ــ بفرمایید؟!
ــ یه بیماری رو آوردن.. زنگ زدید...
ــ اسمشون؟!
ــ مهیا... مهیا رضایی!
پرستار، شروع به تایپ کردن کرد.
ــ طبقه سوم... اتاق ۱۸۹...
شهاب، سریع به طرف آسانسور رفت. دکمه را چند بار زد، در باز نشد. بیخیال آسانسور شد و سریع از پله ها بالا رفت.
در راه به چند نفر تنه زد، که سریع از آن ها عذرخواهی کرد. با رسیدن به طبقه سوم، به طرف اتاق ۱۸۹ رفت. همزمان، مردی با لباس پرستار از اتاق خارج شد.
شهاب می خواست وارد اتاق شود، که جلویش را گرفت.
ــ کجا میری؟!
ــ زنم داخله!
ــ نمیشه برید تو...
ــ چرا؟!
ــ چرا نداره! پزشک داخله!
شهاب، سعی کرد؛ عصبی نشود و خودش را کنترل کند.
ــ خب... لااقل بگید حالش چطوره؟! چه اتفاقی براش افتاده؟!
ــ من از کجا بدونم آخه؟!
اخم های شهاب درهم جمع شدند. پرستار را کنار زد و به طرف در رفت. پرستار دستش را کشید.
ـــ با توام! کجا سرت رو انداختی رفتی؟!
شهاب عصبی یقه پرستار را گرفت.
ــ تو حرف حالیت نمیشه؟! بهت میگم زنم تو اتاقه!!
در آسانسور باز شد، که محسن و همه خانواده بیرون آمدند. محسن با دیدن یقه به دست شدن شهاب، سریع به سمتش رفت.
ــ نه میزاری برم تو! نه میگی حال زنم چطوره!
محسن سعی می کرد؛ شهاب را از پرستار جدا کند. اما شهاب با چشم های به خون نشسته به او نگاه می کرد.
ــ تو آدمی؟! اصلا احساس داری؟! میفهمی نگرانی چیه؟!
یقه ی پیراهنش را رها کرد، که پرستار به عقب برگشت و با وحشت به شهاب نگاهی کرد و چندتا سرفه کرد؛ با ترس به پرستار گفت:
ــ خانم احمدی! بگید حراست بیاد بالا!
شهاب می خواست، دوباره به طرفش برود که محسن جلویش را گرفت.
همزمان در باز شد و مرد میانسالی، با روپوش سفید، از اتاق بیرون آمد.
ــ اینجا چه خبره؟!
پرستار شروع کرد به توضیح دادن. دکتر اخمی کرد.
ــ حق داره خب... اوضاع همسرش رو توضیح میدادی براش...
به طرف شهاب برگشت.
ــ شما هم نباید اینقدر سرو صدا راه مینداختید. اینجا بیمارستانه...
شهاب دستی به صورتش کشید.
ــ میدونم جناب دکتر! من نگران همسرم هستم؛ ولی این آقا، اصلا قبول نمی کرد، حرفی بزنه.
ــ یه آقایی همسرتون رو آورد اینجا. مثل اینکه یه جایی بودند، حالشون بد میشه، از هوش میرند. همسرتون الان بیهوش هستند، من دارم وضعیتشون رو چک میکنم. پس لطفا آروم باشید.
دکتر، به اتاق برگشت و شهاب، به طرف دیوار رفت. سرش را به دیوار سرد، تکیه داد تا شاید، کمی از آتش وجودش، کم بشود...
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
#دانستنی_ها_و_معماهای_قرآنی
#داستان_ها_قصهها_و_ماجراها_در_قرآن
📌داستان خواب صد ساله حضرت عزیر در کدام سوره قرآن بیان شده است ؟
در آیه ۲۵۹ سوره بقره
📌راجع به اولین قبله مسلمین در کدام سوره اشاره شده است ؟
در سوره اسرا
📌سرگذشت آدم و حوا و هبوط آنها به زمین در کدام سوره آمده است ؟
در آیات ۳۰ تا ۳۸ سوره بقره
🍂 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🍂
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋