عاقبت بخیری یعنی
پسری روستایی
بدون تحصیلات دانشگاهی
به جایی برسه که
منجی چند کشور باشد
جهان رو بترساند
داعش را واژگون کند
راه اربعین و کربلا رو امن کنه
زندگی سوریه ای ها رو سر و سامان بده
نشان ذوالفقار علی بگیره
بچه های خوب تربیت کنه
از امکانات دولتی به نفع خودش و خانواده ش استفاده نکنه
و بعد به آرزوش که شهادت بود برسه
جسدش بره کربلا و نجف و کاظمین
باعث بیدار خواب آلودهای عراق بشه و قیامتی در تشییع جنازه اش بوجود بیاد
در کشورش بعد از کلی ناامیدی و اختلاف ، اتحاد و همبستگی بوجود بیاره
جسدش از خاک خون آلود خوزستان ، به مشهد و قم بره
نمازش را ولی فقیه بخونه
(درهر شهری نمازی جداگانه براش خونده شد )
و آخر سر بره در کنار پدر و مادرش
و با این همه عظمت و شهرت
بگه
رو قبرم بنویسید سرباز قاسم سلیمانی
بدون هیچ بارگاهی و لقبی و ...
این فرد قطعا شب اول قبرش را در آغوش قمر بنی هاشم خواهد بود 😭😭😭😭😭
خوش به سعادتت سردار 😭😭
دمی با جسم خسته ات استراحت کن
که ظهور نزدیک است
خیلی زود باید برگردی و سرباز امام زمان شوی
برای ما دعا کن
که نمیدانیم چه هستیم و چه کنیم و کجا باشیم 😭اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا ... 🙏
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1💐🍃💐🍃💐🍃💐
🌸🍃🌸
🍃♦ بی نشان باش...
🌷 مرحوم حاج اسماعیل دولابی:
🔹خوب است انسان جای پا و نشانی نداشته باشد و در خدا گم شود. کار خوبمان را فراموش کنیم، کار بدمان را هم زود استغفار کنیم و فراموش کنیم تا بینشان شویم.
🔹باید خود را خلاص و فارغ کرد. هر که را به تو ظلم کرده، ببخش و از خدا هم بخواه او را ببخشد. به هر کس هم خوبی کردهای، فراموش کن. کسانی هم که حقّی بر تو دارند، حقّشان را ادا کن و برایشان دعا کن و از خدا بخواه حقّشان را ادا کند.
🔹 به هر کس بدهکاری، از خدا و پیامبر و امامان بخواه کمکت کنند که حقّش ادا شود. این کار را بکن تا برای ملاقات و یاد خدا سرِ فراغت پیدا شود.
📚 مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب
🌹🕊 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🕊🌹
#پیام_ناشناس
مذهبی ها گاهی از این ور بام می افتند
گاهی از آن ور ...
و افتاده ها میشوند مذهبی نما..
و این افتادن ها معیار قضاوت میشود ، قضاوت تمام مذهبی ها !
نمایی که #مذهبی_نما_ها از مذهبی ها در ذهن می گذارند #بزرگترین_دردسر و سردرد مذهبی هاست
.
خودمانی بگویم
برادرم نگاهت را محکم به زمین بدوز که گاهی اگر نگاهت اتفاقی به خواهری بیفتد هیچ اعتمادی نیست که خواهر ، خواهر باشد !نگاهت را محکم به زمین بدوز که ذوق دختر خواهرنمایی #از_نگاه_تو ، مذهبی ها را در ذهن عده ای به #منجلاب_دورویی می برد...
برادرم نگاهت را محکم به زمین بدوز که چشم های بسیاری منتظر #قضاوت_تمام_مذهبی_ها از روی نگاه تو هستند !
برادرم نگاهت را محکم به زمین بدوز یا #تسبیح را از دستانت رها کن !
یا برادر باش یا انگشتر عقیق و یخه ی بسته و چفیه را الوده به نگاه های زیر چشمی نکن !
خواهرم چادر را محکم به سرگرفته ای اما گاه گاهی #برای_پوچ آذین به حجابت می بندی!
چادر ۵ متر پارچه مشکی بیشتر نیست اگر نفهمی اش خواهرم از نو ، #دوباره_چادر_را_بفهم بعد آن را به سر بگیر !
خواهرم ، اگر می شود کنار افرادی که به قضاوت نشسته اند از برادر فلانی کمتر بگو ، آخر میدانی تو #حیای_تمام_خواهران را نشانه گرفته ای !
یا خواهر باش، یا #ادعای انقلابی بودن و بسیجی بودنت را کنار بگذار !
کاش حواسمان باشد حیا و غیرت و ... مذهبی ها را با نمایش مذهبی انگارمان #به_سخره_نگیریم !
🌺🍃https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌺🍃
به خدا گفتم بیا جهان را قسمت گنیم ..
آسمان مال من ، ابرهایش مال تو
دریا مال من ، موجهایش مال تو
ماه مال من ، خورشید مال تو
خدا خندید و گفت :
تو بندگی کن ، همه اش مال تو .
من هم مال تو
🍁🌾🍁🌾🌾🍁🌾 🌾
🍁 🍁
🌾🍁🌾https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌾🍁🌾🍁
🌷 خاطرات همت:
🌿 وقتی می آمد خانه، من دیگر حق نداشتم کار کنم. بچه را عوض میکرد. شیر براش درست میکرد، سفره را می انداخت و جمع میکرد.
🌿 پا به پای من می نشست لباسها را می شست، پهن میکرد و جمع میکرد.
🌿 میگفت: تو بیش از این ها به گردن من حق داری
🌿 میگفت: من زودتر از جنگ تموم میشم و گرنه، بعد ازجنگ به تو نشون میدادم تموم این روزها رو چه طور جبران میکنم.
شهید#ابراهیم_همت🕊🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌹🕊🕊🕊🕊
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
قسمت هشتاد و هفتم ( خبر شهادت )
راوی : مادر شهید
سه ماه بود که احمدبه جبهه رفته بود.به جز یکی دو نامه، دیگر از او خبر نداشتیم.نگران احمدبودم، به بچهها گفتم: خبری از احمد ندارید؟ من خیلی نگرانم.
یک روز دیدم رادیو عملیات پخش می کند.نگرانی من بیشتر شد.ضربان قلب من شدیدتر شده بود.
مردم از خبر شروع عملیات خوشحال بودند، اما واقعا هیچکس نمی تواند حال و هوای مادری که از فرزندش بی خبر است را درک کند.
همه می دانستند احمدبهترین و کمآزارترین فرزند من بود.خیلی او را دوست داشتم.
حالا این بی خبری خیلی من را نگران کرده بود، مرتب دعا میخواندم و به یاد احمدبودم.
تا اینکه یک شب در عالم خواب دیدم کبوتری سفید روی شانهی من نشست، بعد کبوتر دیگری در کنار او قرار گرفت و هردو به سوی آسمان پر کشیدند
حیرت زده از خواب پریدم، نکند که این دومین پرنده، نشان از دومین شهید خانواده ماست؟!اما نه، ان شاالله احمد سالم برمی گردد.
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی )
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری🕊🌹
🍃🕊https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🍃🕊🕊🕊🕊