🌸💫 پروردگارا
🤍💫به هر چه بنگرم...
🌸💫تـو در آن آشکاری ..
🌸💫 و چه مبارک است
🤍💫روزی که با نام زیبای تو
🌸💫و با توکل بر اسم اعظمت
🤍💫آغاز می گردد ای صاحب کرامت
🌸💫 بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
🤍💫الهی به امید تو ...
🌸💫پناهمان باش ای بهترین
سلام صبح زیبای دوشنبه تونبخیر🌸🌸🌸
🏔 #صبح_بخیر ایران عزیز من
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1💐🍃💐🍃
•
خواندن #زیارت_عاشورا شده بود
کار هر روزش...
شلمچه بود که چشماش مجروح شد.
کم کم بیناییش رو از دست داد،
با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک #نشد..
باضبط صوت هم زیارت عاشورا گوش می داد
هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد.
پدرش می گفت :
« هرروز می نشستم کنار تخت برایش
زیارت عاشورا می خواندم...
اما روز عاشورا یه جور دیگه
زیارت عاشورا خواندیم...
10 صبح بود که از من پرسید:
بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟
گفتم: روزعاشورا...
گفت:
دعاکن من هم امروز حٌرّ امام حسین بشم...
ظهر که شد، گفت:
بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد...
بعد هم گفت:
برایم سوره ی #فجر بخون،
سوره ی امام حسین(علیه السلام)...
شروع کردم به خوندن ...
به آیه «یا ایتها النفس المطمئنه
ارجعی الی ربک راضیه مرضیه»
که رسیدم، خیلی گریه کرد..
گفت: دوباره بخوان...
13 یا 14 بار براش خواندم...
همین جورگریه می کرد...
هنوز سیر نشده بود،
خجالت کشید دوباره اصرار کنه...
گفت: بابا! مادر نیومد؟
گفتم: نه هنوز
گفت: پس خداحافظ
قرآن رو گذاشتم روی میز برگشتم
انگار سالها بود که جون داده...
شهید#محمدتقی_شمس🕊🌹
🌷https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌷🌿🌷🌿🌷
فصل اول : خداحافظ بهار!
قسمت ششم
مادرم به واسطه ی پاکی و صداقتش خیلی مورد اعتماد کسانی بود که
برایشان کار می کرد. هیچوقت حرفش را زمین نمی انداختند. خیلی اوقات
برای جهیزیه نیازمندان یا غذای ایتام کمک جمع می کرد؛ این در حالی بود که
خودمان برای ساخت خانه کلی زیر قرض بودیم و نیاز به کمک داشتیم. همه
جز برادرم باید کار میکردیم تا بدهی دایی را پرداخت کنیم؛ اما مادرم باز از کمک
به نیازمندان غافل نبود.
به پیشنهاد یکی از دوستان مادرم، قرار شد من برای کار به خانواده ای معرفی
شوم که زن و شوهری تنها بودند. مادرم ابتدا راضی نبود. سن و سالی نداشتم؛
هنوز چهارده سالَ هم نشده بود. کلی از خوبیهای آن خانواده گفت تا مادرم
رضایت داد فقط برای یک سال به آنجا بروم. دوری از مادری که شبانه روز
کنارش بودم و حتی برای یک روز بین ما جدایی نیفتاده بود، خیلی سخت بود؛
اما چاره ای نداشتم. مادرم برای اینکه زیر دِین کسی نباشد، با آبرو زندگی میکرد
و شبانه روز زحمت می کشید. پای اجاق خانه ی مردم عرق میریخت و بدون
اینکه حتی یک قاشق از آن غذا را بخورد، گرسنه به خانه بر میگشت. به نان
و پنیر ساده خودش که با پول حلال می خرید راضی بود. پا روی دلم گذاشتم،
بغضم را قورت دادم و به مادرم گفتم: «نگران نباش مامان! من میتونم تنهایی
کار کنم؛ خیالت راحت. »
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
📙#قصه_ننه_علی
🌷https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌷🌿🌷🌿🌷
#خانه_موزه_مقدم
موزه مقدم یکی از خانههای تاریخی پایتخت است و از مکان های دیدنی تهران به شمار میرود. این خانه محل سکونت خاندان محمدتقی خان احتساب الملک از صاحبمنصبان مشهور دربار قاجار بوده است. سپس این خانه در اختیار دکتر محسن مقدم، استاد باستانشناسی دانشگاه تهران و همسر فرانسویاش سلما، قرار میگیرد.
#تهران
#ایران_زیبا🇮🇷
#گردشگری😍
✈️ https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🚲🚲🚲🚲🚲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگه داشتن حرمت کسی که دوسش داری
و ناراحت نکردنش قطعا از صدبار گفتنِ
دوستت دارم بهتر و قابل باورتره . . .
#حرمت
🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅√ ضبط مکالمات دیگران
√ فیلم گرفتن از دیگران
√ بردن آبروی دیگران در فضای مجازی
✘حرامهایی اند که تبدیل به عادت شدند!
🔰#استاد_شجاعی
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم ها ساعت شنی نیستند
که سر و تهشان کنی
دوباره از اول شروع شوند!
آدمها گاهی تمام میشوند،
فقط با یک حرف....🤍
#تلنگر
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
امیرالمؤمنین حضرت علۍ(؏):
چهار چيز برای چهار مقصد ديگر آفريده شده اند :
❶⇦مال برای خرج ڪردن در
احتياجات زندگے نه براۍ نگهدارے
❷⇦علم برای عمل ڪردن به آن
نه جدال و ڪشمڪش و بحث
❸⇦انسان برای بندگۍ و اطاعٺ
از خدا نه خوشگذرانۍ و معصيٺ
❹⇦دنيا برای جمع آورۍ توشه آخرٺ
نه غفلت از آخرٺ و آباد ساختن دنيا
📚 نصايح صفحه 179
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🌷پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
1⃣کسی که بر من یکبار صلوات بفرستد، خداوند ده بار بر او صلوات می فرستد.
0⃣1⃣و کسی که بر من ده صلوات بفرستد، خداوند بر او صد صلوات می فرستد.
0⃣0⃣1⃣کسی که بر من صد صلوات بفرستد، خداوند بر او هزار صلوات می فرستد.
0⃣0⃣0⃣1⃣و کسی که خداوند بر او هزار صلوات بفرستد، ابداً او را در آتش عذاب نمی کند.
📗بحار الأنوار ج۹۱ ص۶۳
💚https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
عدس پلو رو میشه با گوشت چرخڪرده،ڪوفته قلقلی،گوشت تڪه اے و یا مرغ سرو ڪرد... ترڪیب مرغ زعفرونے با عدس پلو هم خیلے خوشمزه ست.
اول در تابه یک عدد پیاز درشت رنده شده رو به همراه مقدارے روغن تفت بدید تا طلایے بشه.
حدود 300 گرم گوشت چرخڪرده را به پیاز طلایے اضافه و با پشت قاشق خوب هم بزنید تا گوشت ڪاملا باز و یڪدست بشه.
بعد ڪه رنگ گوشت ڪمے تغییر ڪرد مقدارے زردچوبه+فلفل+نمڪ+ادویه دلخواهتون رو اضافه ڪنید.
(من از ڪمے پودر تخم گشنیز استفاده ڪردم ڪه طعم بینظیرے به گوشت میده👌)
بعد از اضافه ڪردن ادویه ها دوباره ڪمے گوشت رو تقت بدید تا ڪامل سرخ و پخته بشه .
بعد حدود 3 پیمانه پلوپز برنج رو چند ساعت با نمک خیسڪردم.
حدود 1 پیمانه پلوپز عدس رو با ڪمے آب و نمک پختم.
👈میزان عدس براے عدس پلو به سلیقه شما بستگے داره...من دوست دارم پرعدس باشه.
مواظب باشید اگه عدس رو با آب زیاد بپزید پوستش جدا میشه و ممڪنه له بشه و ظاهر عدس پلو رو خراب میڪنه...پس بهتره آب رو در حدے بریزید ڪه روے عدس رو بگیره و حرارت هم متوسط باشه تا آروم عدس پخته بشه...بعد هر موقع آب عدس تمام شد امتحان ڪنید اگه پخته بود حرارت رو خاموش ڪنید در غیر اینصورت دوباره ڪمے آب بریزید و صبر ڪنید تا ڪامل بپزه.
در قابلمه اے ڪه گنجایش مقدار برنجتون رو داشته باشه آب ،روغن و نمک بریزید و صبر ڪنید تا جوش بیاد و بعد برنج خیس شده رو بدون آب در قابلمه بریزید.
👈برای اینڪه برنج عدس پلو خیلے سفید نباشه میتونید ڪمے زردچوبه داخل آب بریزید و هم بزنید.
وقتی برنج قد ڪشید و آماده آبڪشے شد(بزنج رو میتونید بین انگشتتون امتحان ڪنید اگر مغزش یڪم خام بود و بیرونش نرم بود آماده آبڪشیه)،عدس پخته را هم اضافه و هم بزنید و بلافاصله آبڪشے ڪنید.
در قابلمه روغن و یڪم زردچوبه بریزید و تهدیگ مورد نظرتون (من از سیب زمینے استفاده ڪردم و چندتاشو واسه خوشگلے ڪاتر زدم)رو بچینید و حالا برنج رو روے ته دیگ بریزید و چدتا سوراخ روے برنج ایجاد ڪنید ڪه خوب دم بڪشه درش رو بذلرید و اول باش شعله زیاد و بعد از بخار ڪردن با شعله ڪم بذارید دم بڪشه
👈میتونید لابه لاے برنج از ڪمے ادویه پلویے استفاده ڪنید (جزء اصلے ادویه پلو دارچین و زیره ست ڪه طعم بینظیرے به پلو میده)
در پایان وقتے عدس پلو دم ڪشید مقدارے از اون رو با زعفران دمڪرده مخلوط ڪنید و بقیه رو در دیس بڪشید و با برنج زعفرانی،ڪشمش تفت داده شده،مواد گوشتے و پیاز داغ تزیین ڪنید.
#آشپزی
#ناهار
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
♦️موزه اى ترسناک در هلند
در این موزه که متعلق به یک گیاه شناس است از اسکلت آدم تا جنین حیوانات و انسان و اعضاى مختلف بدن در شیشه ها نگهدارى مى شود
#دانستنی
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
📚 خشک شدن کف دست برای مسح در وضو
💠 سؤال: اگر رطوبتِ کف دست، خشک شود باید از ریش یا ابرو برای مسح استفاده شود حال اگر ریش و ابرویی وجود نداشته نباشد (مانند زنی که ابروهایش ریخته) وظیفه مکلف چیست؟
✅ جواب: در این صورت از رطوبت بقیۀ اعضای وضو استفاده کند.
#احکام #وضو #احکام_مسح
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
💢آلزایمر
"همیشه کاری کنیم که بعدها افسوس نخوریم"
ماهیتابه حاوی صبحانهای که سفارش داده بودم تازه روی میز گذاشته شده بود و داشتم اولین لقمههای صبحانه رو سر صبر میجویدم و قورت میدادم.
پیرمرد وارد قهوهخانه شد و رو به عباس کرد و گفت:
خونه اجارهای چی دارید؟
عباس نگاهی بهش کرد و گفت: اینجا قهوه خانه است پدر جان، مشاور املاکی دو تا کوچه آنورتره.
پیرمرد پرسید: اینجا چی میفروشید؟
گفت: صبحانه و ناهار و قلیان
پیرمرد گفت: یک قلیان به من بده.
عباس به قصد دک کردن پیرمرد گفت: صاحبش نیست، برو بعدا بیا!
از رفتار و گفتار پیرمرد میشد تشخیص داد که دچار آلزایمر است.
صداش کردم پیش خودم و گفتم بیا بشین اینجا پدر جان.
اومد نشست کنارم و گفت: سلام.
به زور جلوی بغضم رو گرفتم و جواب سلام دادم. گفتم: گرسنه نیستی؟ صبحانه میخوری؟
گفت: آره میخورم.
به عباس اشاره کردم یک پرس چرخکرده بیاره.
با پیرمرد مشغول صحبت شدم.
از چند سالته و چند تا بچه داری و شغلت چیه بگیر تا خونهات کجاست و کدام محله میشینید؟
میگفت: دنبال خونه اجارهای می گردم برای رفیقم، صاحبخونه جوابش کرده.
گفتم: رفیقت الان کجاست؟
نمیدونست.
اصلا اسم رفیقش رو هم یادش نبود.!
عباس صبحانه رو با کمی خشم گذاشت روی میز و رفت.
به پیرمرد گفتم: بخور سرد نشه.
صبحانه خودم تمام شد و رفتم پیش عباس. گفتم: چرا ناراحت شدی؟!
گفت: تو الان این آدم رو مهمان کردی و این الان یاد میگیره هر روز بیاد اینجا و صبحانه طلب کنه.!
گفتم: خاک بر سرت.
این آدم الان از در مغازه تو بره بیرون یادش میره که اینجا کجا بوده و اصلا چی خورده یا نخورده.!
در ثانی هر وقت اومد اینجا و صبحانه خواست بهش بده از حسابمون کم کن...
شرمنده شد و سرش رو انداخت پائین.
برگشتم سمت پیرمرد و گفتم: حاجی چیزی لازم نداری؟
گفت: قلیان میخوام.
اشک چشمانم رو تار کرده بود.
یاد پدر افتادم که همیشه خوانسار میکشید و عاشق قلیان بود.
به عباس گفتم: یک خوانسار براش بزنه.
نشستم به نگاه کردن پیرمرد.
پدرم رو در وجود اون جستجو میکردم. پدری که دیگه ندارمش...
بهش گفتم: خونهتون رو بلدی؟
گفت: همین دور و برهاست.!
ازش اجازه گرفتم و جیبهاش رو گشتم. خوشبختانه شماره تماسی داخل جیبش بود. زنگ زدم و پسر جوانی جواب داد.
بهش داستان رو گفتم و گفت؛ سریع خودش رو میرسونه.
نفهمیدیم کی از خونه زده بیرون، اما از خونه و زندگیش خیلی دور شده بود.
یاد اون شبی افتادم که تهران رو در جستجوی پدر زیر و رو کردیم...
ساعتها گشتیم و نگاه نگرانمون همه کوچه ها رو زیر و رو کرده بود.!
یاد اون شبی افتادم که با همه خستگی که داشتم رفتم اسلامشهر تا پدر رو از مرکزی که کلانتری ابوسعید تحویلش داده بود به اونجا تحویل بگیرم.
یاد صدای لرزانش افتادم که بدون اینکه من رو بشناسه ازم تشکر کرد و گفت:
ببخشید اذیت کردم.
یاد آخرین کله پاچهای افتادم که همون صبح زود و بعد از تحویل گرفتنش از مرکز مربوطه با هم خوردیم.
یاد روزهای آخر پدر افتادم که هیچکس و هیچ چیز یادش نبود.!
نه غذا میخواست و نه آب، یاد شبهای خوفناک بیمارستان افتادم که تا صبح به پدر نگاه میکردم.
یاد روزی افتادم که به مادرم گفتم کمکم باید خودمون رو برای یک مصیبت آماده کنیم...
پیرمرد رو به پسرش سپردم و خداحافظی کردم.
تا یکساعت تمام بغضهای این سالها اشک شدند و از چشم من باریدند.
اشکی که بر سر مزار پدر نریختم.
من به خودم یک سوگواری تمام عیار بابت این سالها که بغضم رو فرو خوردم، بدهکارم...!
"آلزایمر" تمام ماهیت آدمی رو به تاراج میبره."
* در مواجهه با اشخاصی که دچار آلزایمر هستند، صبور و باشید و مهربان...
اونها قطعا شما و رفتارتون رو فراموش میکنند اما شما این اشخاص رو هرگز فراموش نخواهید کرد! *
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🔸اشخاصی که دعایشان مستجاب نشود:
🌸✨امام صادق (؏) فرمودند :
سه شخص هستند كه دعاى آنها به استجابت نمى رسد ؛
آن سه شخص عبارتند از :
➊شخصى كه خداوند مالى به او بدهد، و او آن را در مورد ناشايسته اش مصرف كند، سپس بگويد: "خدايا به من بده" ، دعايش مستجاب نگردد.
➋مردى كه درباره همسرش دعا كند كه : "خدايا مرا از او راحت كن"، با اينكه خداوند اختيار (طلاق) او را بدست آن مرد داده است ، چنين فردى نيز دعايش مستجاب نمى شود.
➌مردى كه در مورد همسايه اش نفرين مى كند و مى گويد: "خدايا اين همسايه ام را نابود كن" با اينكه راه خلاصى براى او وجود دارد، و آن اينكه خانه خود را بفروشد و بجاى ديگر برود، چنين كسى نيز دعايش به استجابت نمى رسد.
📚 داستانهای اصول کافی ، جلد اول
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🍏تمبرهندی کلی خاصیت دارد که یکی از آنها مقابله با دیابت و « چاقی » است !
در واقع میوه تمبر هندی با کاهش فشار بر لوزالمعده موجب کاهش سطح گلوکز خون میشود بعلاوه به کاهش وزن کمک کرده و در کنار بهبود مقاومت انسولین در افراد مبتلا به دیابت، چربیها را کاهش میدهد
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1