eitaa logo
مَه گُل
670 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
103 فایل
❤پاتوق دختران فرهیخته❤👧حرفهای نگفتنی نوجوانی و جوانی😄💅هنر و خلاقیت💇 📑اخبار دخترونه و...🎀 📣گل دخترا😍کانال رو به دوستانتون معرفی کنید @Mahgol31 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
مشاهده در ایتا
دانلود
📸تصویری از رهبر انقلاب و خلبان شهید 🔹به‌ دنبال حمله ارتش عراق به فرماندهی صدام حسین به ایران در سی و یکم شهریورماه ۱۳۵۹، شهید فکوری با موفقیت عملیات کمان۹۹ را که شامل حملهٔ سراسری به پایگاه‌های نیروی هوایی عراق و مراکز حساس نظامی و اقتصادی این کشور بود به اجرا گذاشت. 🔹قرار شد نام عملیات «کمان ۹۹» باشد که نمادی از فرستادن آتش خشم ملت ایران به سوی متجاوزان عراقی بود، به این معنی که تیری در چله کمان گذاشته می‌شود و تا دور دست‌ترین نقاط عراق رها می‌شود، تا یادآور  آرش کمانگیر باشد. عدد ۹۹ نیز از شمار صفحات شرح طرح عملیات گرفته شده بود 🔹اهداف این عملیات، پایگاه‌های هوایی، فرودگاه‌ها، مخازن سوخت و مهمات، پالایشگاه‌ها، آشیانه هواپیماها، پناهگاه‌های تعمیرات و نگهداری هواپیما، باندهای پروازی، رادارهای هدایت‌کننده هواپیماهای جنگی، برج‌های مراقبت و مراکز مخابراتی عراق بودند. 🔹شهید فکوری همچنین شخصاً در طراحی و اجرای عملیات اچ-۳، حمله به پایگاه‌های نیروی هوایی عراق در جوار مرز این کشور با اردن، شرکت داشت. ‌ 🌷🌿https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌷🌿🌷🌿🌷🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اول متن را بخوانید صحنه ای که به دنیارا می ارزد! زمان ایستاد! اتفاقی که شرف مردان ایرانی رابه دنیانشان داد.درمیان شعله های جنگ وخون وجنون،بعثیها درخرمشهربه مرزدیوانگی رسیدند،شجاعت تکاوران دریایی امانشان رابریده،کماندوهای ایرانی باشجاعت به میانشان نفوذو بهترین نفراتشان راهلاک کرده وسالم برمیگشتند عدنان طفلاح پسردایی صدام و وزیردفاع وقت عراق ازاین موضوع باخبرشد!مطلع شد، مستقیم دستورداد،درصورت مشاهده هرتکاور آنهاراباگلوله تانک وتوپ هدف قراردهید وبه آنهانزدیک نشوید دراین اوضاع ناخداصمدی فرمانده تکاوران به بیسیمچی سروان غلام قالندی گفت: قرارگاه بگیرتاتقاضای تجهیزات ومهمات کند،غلام بااینکه ماهربود،وصل بیسیم مدت زیادی طول کشید بعدازتماس ،ناخداصمدی علت تاخیرراپرسید امابادیدن صحنه قطع شدن دست راست غلام ازبازو،اشک وبغض ساکتش کرد ودید اوگوشی بیسیم رابادندانش گرفته وبادست سالم فرکانس وصل کرده،انگارنه انگار ناخداگفت: غلام چکارمیکنی پسر؟ دستت قطع شده؟ غلام جواب داد: بادستم کاری نداشته باش فرمانده شماکارت رابکن! دست که هیچ من اگرتمام ذرات بدنم هم تکه تکه شودحاضرنیستم حتی یک وجب ازخاک کشورم دست اجنبی بیفتد -ناخدامیگوید:آنجافهمیدم تازمانیکه ایران چنین سربازانی دارد,هیچ اجنبی نمیتواند ذره ای ازخاک وطن رااشغال کند. -انسانهایی که ازجان خود گذشتندتاایران بماند. حالا بعدازگذشت بیش ازچهل سال این دو دلاور آذری ما دردیداری شگفتانه وغیرمنتظره همدیگررادر اردبیل ملاقات کردند، و صحنه ای با شکوه را رقم زدند. جهت اطلاع شما،دست راست ناوسروان عالی جناب غلام قالندی مصنوعی است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فصل سوم : شمشیر ذوالفقار قسمت سوم یکی از شب‌های تابستان رجب با پاکتی بزرگ که به دست داشت به خانه برگشت. پاکت را باز کرد و گذاشت جلوی من و گفت: «بخور زهرا. خودت و اون بچه باید جون بگیرید.» کمی به جلو خم شدم و داخل پاکت را نگاه کردم؛ پسته بود. از ظاهرش معلوم بود مرغوب و گران قیمت است. درشت و یک‌دست، دهان باز کرده بودند تا با آدم حرف بزنند! - اینا خیلی گرونه رجب! پولش رو از کجا آوردی؟! - چی‌کار به پولش داری؟! تو فقط بخور. امشب بعد از مهمونی هتل، صاحب مراسم اینا رو بین کارگرا تقسیم کرد. کمی عقب رفتم و گفتم: «پس نمی‌خورم!» - چرا؟! - از کجا معلوم حلال باشه؟! با ناراحتی گفت: «دزدی که نکردم، با رضایت خودش داده. این اداها چیه درمیاری؟!» - من از کجا بدونم با پول حلال خریده؟! اصلا شاید اهل خمس دادن نباشه! من نمی‌خورم. ببر پسشون بده. عصبانی شد و پاکت را از جلوی من برداشت. سر مسائل به‌ظاهر کوچک خیلی با هم درگیر می‌شدیم. همین که مال دزدی نباشد، برای او کافی بود؛ اما من نصیحت‌های مادرم را آویزه‌ی گوشم کرده بودم. حرام که جای خود داشت، شبهه‌ناک هم نمی‌خوردم! واقعا از لقمه حرام می‌ترسیدم. جز حلال از گلویم پایین نرفته بود. به‌خاطر یک ویار زنانه نمی‌خواستم عاقبت امیرم خراب شود. می‌دانستم مال شبهه‌ناک در آینده و نسل تأثیر مستقیم دارد. روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 📙 🌷🌿https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌷🌿🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷نوجوانی سوال کرده چرا ما اینهمه دشمن داریم؟ ساده روان و کوتاه برای جوانترها این مجسمه در اسپانیا از سه نفر مسلمان، مسیحی و یهودی ساخته شد. از مجسمه ساز پرسیدن، هدفت چی بوده ؟؟ گفت: ﻳﻬﻮﺩیا ﺧﻮﺩشو ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ مسیحیا ﻭ ﻣﺴﻠﻤونا ﻣﻴدونن ﻭ ﻣﺴﻴﺤﻴﺎ هم خودشونو ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻣﺴﻠﻤونا ﻣﻴدونن. منم ﺍﻳﻦ ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺭو ﺳﺎﺧﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﮕم اونها سخت در اشتباه هستن. گفتن: ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺗﻮ که ﮔﻔﺘﻪﻫﺎی اونها رو تایید میکنه! ﮔﻔﺖ: اشتباه نکنید!ﻛﺎفیست آن ﻣﺴﻠﻤاﻥ ﺍﺯ ﺳﺠﺪﻩ برخیزد! ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻣﺘﻮﺟﻪ خواهید شد ﻛﻪ ﭼﻪ ﺑﻼﻳﻲ ﺳﺮ ﻳﻬﻮﺩی و مسیحی ﻣﻲ ﺁﻳﺪ. 🔹 اسلام عبادی و اسلام سیاسی! این فردی که در سجده هست، نماد انسان صالح و اسلام عبادیه! آزارش به کسی نمیرسه خیری هم برای کسی نداره! بنابراین مخالف و دشمن هم نداره، چون ظلم پذیره! اونایی هم که رفتن روش ایستادن چون جاشون خوبه، کاری باهاش ندارن! حالا تصور کنین این انسان صالح میخواد بلند شه و به اون دوتا به خاطر ظلمشون اعتراض کنه! چی میشه؟! قطعا جای اون دوتا متزلزل میشه و حتما باهاش مخالفت میکنن و حتی ممکنه باهاش بجنگن! حالا دیگه دشمن هم داره! اون فرد دیگه صرفا انسان صالح نیست! چون اون الان دیگه به یک انسان مصلح تبدیل شده و میخواد به بُعد سیاسی اسلام هم عمل کنه . مصلح یعنی عدالت خواه و همه مصلحین برخلاف صالحین دشمنان زیادی دارن! مثل امام عصر(عج) که مصلح آخرالزمان هستن و دشمن هم زیاد دارن انقلاب اسلامی به ما یاد داد مصلح باشیم و در کنار اسلام عبادی به اسلام سیاسی هم‌ بپردازیم انقلاب ما مصلح پروره برای همین هم دشمن زیاد داره... https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
درسرما❄️ خون غلیظ شده وفضولات بدن به اندام تحتانی بدن میره موقع خواب اگه گرما ازپایین به بدن برسه این فضولات خون ازحالت رسوبی خارج میشن! فلسفه‌وجود کرسی درقدیم همین بوده😌😉 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کرسی یکی از دلایل سکته نکردن قدیمی ها بود!😳 به این دلیل که باگرم نگه داشتن پاها،جلوی لخته شدن خون در پاها را میگرفت و از سکته صبحگاهی جلوگیری میکرد در زمستان پاهایتان را گرم نگه دارید👌🏻 📌دلیل بعدی سکته نکردنشون هم مصرف روغن شحم وروغن دنبه وروغن حیوانی 😋🌻 👇👇👇👇 👋 پاها در زیر کرسی آرام آرام گرم می شود.. در این حالت مغر استخوان که کارش خونسازی است شروع به فعالیت کرده و عملیات خون سازی را تقویت می کند. 👋 زیر کرسی آرام آرام عروق گشادتر می‌شوند . خون گرم می‌شود . وقتی بدن در حالت افقی است خون راحت تر گردش می‌کند . دریچه قلب راحت تر باز و بسته شده . خونرسانی در بدن بهتر صورت می گیرد و مواد زائد از سلول‌ها و بافت‌ها خارج می‌ شود. 👋 هنگامی که خونرسانی سریعتر می شود خونرسانی به مغز هم سریعترصورت می‌گیرد و سلول‌های مغزی گرم‌تر و فعالیت‌های مغزی بیشتر شده و موجب تقویت حافظه می شود. 👋درمان ،درد زانو و درد کمر و دیسک 🌱 سبک زندگی سالم https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: ✔️درمان ضعف و بی‌حالی با شیره توت💥 ⚡️تقویت عملکرد کلیه‌ها ⚡️مفید برای درمان خواب گرفتگی اعضای بدن ⚡️درمانی برای سردرد و سرگیجه ناشی از کمبود آهن ⚡️انرژی‌زایی بالا و برطرف کردن ضعف بدن و بی‌حالی ➖ در ضمن قند موجود در شیره توت، برخلاف بقیه شیره‌ها، برای مصرف دیابتی‌ها مضر نیست🙂 ✅ https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: بستن کلیه‌ها با شال ، سبب گرم شدن و درست کار کردن کلیه‌ها میشه✔️ کلیه ، نسبت به سرما خیلی حساسه اگر پی کلیه کم بشه کلیه بلافاصله سرما میخوره❌ ♻️طبق روایت معصومین علیهم السلام ، ➖خوابیدن در حمام ➖تکیه دادن به دیوار حمام ➖ ونشستن کف حمام باعث آب شدن و از بین رفتن پی و در نتیجه سرد شدن کلیه ها میشه❗️ https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1💐💐💐💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزى را نزديك خواهيم نمود كه اسراييل چنان بترسد و در فكر اين باشد كه مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بيرون بيايد. باشد كه ما شبانگاهان بر سرشان بريزيم؛ همچون عقابان تيزپروازى كه شب و روز برايشان معنا ندارد و باشد آنجايى به هم برسيم كه با گرفتن هزاران اسير از صهيونيست‏‌ها به جهانيان ثابت كنيم‌ ما به اتكا به سلاح ايمانمان می‌‏جنگيم. شهید 🕊🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حلوا ارده خونگی🥹 مواد لازم : شیر خشک ۱ لیوان (از لوازم قنادی بخرید شیرخشک قنادی) پودر قند ۱ لیوان ارده ۱ لیوان https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :9⃣9⃣1⃣ هر چه برایش توضیح می دادیم که روی این زمین ها هواپیما نمی تواند فرود بیاید، قبول نمی کرد و باز حرف خودش را می زد و بقیه را می ترساند. ما بیشتر نگران خانمی بودیم که حامله بود. سعی می کردیم از خاطراتمان بگوییم یا تعریف هایی بکنیم تا او کمتر بترسد؛ اما هواپیماها ول کن نبودند. تقریباً هر نیم ساعت هفت هشت تایی می آمدند و پادگان را بمباران می کردند. دیگر ظهر شده بود. نه آبی همراه خودمان آورده بودیم، نه چیزی برای خوردن داشتیم. بچه ها گرسنه بودند. بهانه می گرفتند. از طرفی نگران مردها بودیم و اینکه اگر بروند سراغمان، نمی دانند ما کجاییم. یکی از خانم ها، که دعاهای زیادی را از حفظ بود، شروع کرد به خواندن دعای توسل. ما هم با او تکرار می کردیم. بچه ها نق می زدند و گریه می کردند. کلافه شده بودیم. یکی از خانم ها که این وضع را دید، بلند شد و گفت: «این طوری نمی شود. هم بچه ها گرسنه اند و هم خودمان. من می روم چیزی می آورم، بخوریم.» دو سه نفر دیگر هم بلند شدند و گفتند: «ما هم با تو می آییم.» می دانستیم کار خطرناکی است. اولش جلوی رفتنشان را گرفتیم؛ اما وقتی دیدیم کمی اوضاع آرام شده رضایت دادیم و سفارش کردیم زود برگردند. با رفتن خانم ها دلهره عجیبی گرفتیم که البته بی مورد هم نبود. چون کمی بعد دوباره هواپیماها پیدایشان شد. دل توی دلمان نبود. این بار هم هواپیماها پادگان را بمباران کردند. ادامه دارد...✒️ https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1💐💐💐💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :0⃣0⃣2⃣ هر لحظه برایمان هزار سال می گذشت؛ تا اینکه دیدیم خانم ها از دور دارند می آیند. می دویدند و زیگزاکی می آمدند. بالاخره رسیدند؛ با کلی خوردنی و آب و نان و میوه. بچه ها که گرسنه بودند، با خوردن خوراکی ها سیر شدند و کمی بعد روی پاهایمان خوابشان برد. هر چه به عصر نزدیک تر می شدیم، نگرانی ما هم بیشتر می شد. نمی دانستیم چه عاقبتی در انتظارمان است. با آبی که خانم ها آورده بودند، وضو گرفتیم و نماز خواندیم. لحظات به کندی می گذشت و بمباران پادگان همچنان ادامه داشت. دیگر غروب شده بود و دلهره و نگرانی ما هم بیشتر. نمی دانستیم باید چه کار کنیم. به خانه برگردیم، یا همان جا بمانیم. چاره ای نداشتیم. به این نتیجه رسیدیم، برگردیم. در آن لحظات تنها چیزی که آراممان می کرد، صدای نرم و حزن انگیز خانمی بود که خوب دعا می خواند و این بار ختم «اَمّن یجیب» گرفته بود. نزدیکی خانه های سازمانی که رسیدیم، دیدیم چند مرد نگران و مضطرب آن دور و بر قدم می زنند. ما را که دیدند، به طرفمان دویدند. یکی از آن ها صمد بود؛ با چهره ای خسته و خاک آلوده. بدون هیچ حرف دیگری از اوضاع پادگان پرسیدیم. آنچه معلوم بود این بود که پادگان تقریباً با خاک یکسان شده و خیلی ها شهید و مجروح شده بودند. چند ماشین جلوی در پارک شده بود. صمد اشاره کرد سوار شویم. ادامه دارد.. 🌹🍃https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :1⃣0⃣2⃣ پرسیدم: «کجا؟!» گفت: «همدان.» کمک کرد بچه ها سوار ماشین شدند. گفتم: «وسایلمان! کمی صبر کن بروم لباس بچه ها را بیاورم.» نشست پشت فرمان و گفت: «اصلاً وقت نداریم. اوضاع اضطراریه. زود باش. باید شما را برسانم و زود برگردم.» همان طور که سوار ماشین می شدم، گفتم: «اقلاً بگذار لباس های سمیه را بیاورم. چادرم...» معلوم بود کلافه و عصبانی است گفت: «سوار شو. گفتم اوضاع خطرناک است. شاید دوباره پادگان بمباران شود.» در ماشین را بستم و پرسیدم: «چرا نیامدید سراغمان. از صبح تا به حال کجا بودید؟!» همان طور که تندتند دنده ها را عوض می کرد، گاز داد و جلو رفت. گفت: «اگر بدانی چه وضعیتی داشتیم. تقریباً با دومین بمباران فهمیدم عراقی ها قصد دارند پادگان را زیرورو کنند، به همین خاطر تصمیم گرفتم گردانم را از پادگان خارج کنم. یکی یکی بچه ها را از زیر سیم خاردارها عبور دادم و فرستادمشان توی یکی از دره های اطراف. خدا را شکر یک مو از سر هیچ کدامشان کم نشد. هر سیصد نفرشان سالم اند؛ اما گردان های دیگر شهید و زخمی دادند. کاش می توانستم گردان های دیگر را هم نجات بدهم. ادامه دارد...✒️ 🌹🍃https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥩 😋 ▫️فیله ماهی قزل الا( سالمون): 4 تیکه ▫️روغن زیتون: 1/4 پیمانه ▫️سیر رنده شده: دوحبه ▫️آب لیمو ترش تازه: 2 عدد ▫️رنده پوست لیمو : 2 قاشق چایخوری ▫️پودر تخم گشنیز: 1/2 قاشق چایخوری، ریحون یا جعفری خشک : 1 قاشق غذاخوری، نمک، فلفل: به مقدار لازم 🔸تیکه های ماهی را شسته خشک می کنیم در ظرفی کنار هم چیده تا روی هم قرار نگیرد. در کاسه ای روغن زیتون، آب لیمو، پوست لیمو، ریحون یا جعفری خشک، سیر رنده شده،نمک، فلفل، پودر تخم گشنیز را با هم مخلوط کنید و روی ماهی ها ریخته، به مدت نیم ساعت تا مرینیت شود. تابه گریل را روی حرارت متوسط گذاشته کمی با کره یا روغن زیتون چرب می کنیم سپس ماهی ها را از طرف پوست داخل تابه گذاشته و هر طرف ماهی را به مدت ٣ دقیقه گریل می کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓1402/8/2 الهی همه ی لحظه های زندگيتون مثل آفتاب گرم مثل سایه دلنشین مثل باران بخشنده مثل رویا شيرين مثل پروانه سبکبال ومثل پرنده آزاد و رها باشہ سلام صبح بخیر سه شنبه تون گلباران و زیبا https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1