ᏴᎬᏞᏆᎬᏙᎬ YᎾᏌᎡᏚᎬᏞF
ᵀᴴᴱᴺ ᵞᴼᵁ ᵂᴵᴸᴸ ᴷᴺᴼᵂ ᴴᴼᵂ ᵀᴼ ᴸᴵᵛᴱ
خودتو باور داشته باش
اونموقع میفهمی که چطور زندگی کنی
🌳|🌱زندگی」
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه دقیقه در قیامت
قسمت بیست و یکم
#سؤال_روز_بیستویکم
📌 این حدیث از کیست ؟
« خدای والا میفرماید : وقتی بنده من کار نیکی اراده کند و نکند یا نتواند انجام دهد ، آن را یک کار نیک برای او ثبت میکنیم .»
1⃣ امام علی (ع)
2⃣ امام صادق (ع)
3⃣ پیامبر اکرم (ص)
گزینه صحیح را به همراه نام و نام خانوادگی تا ساعت ۲۴ روز سه شنبه به آی دی زیر ارسال کنید .
@F_mahdijan
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
#دانستنی_ها_و_معماهای_قرآنی
#قیامت_و_نامهای_آن_در_قرآن
📌 یوم عظیم از نامهای روز قیامت به چه معناست ؟
به معنای روز بزرگ که هفت بار در سورههای انعام ، اعراف و ..... آمده است .
📌 یوم القیامه از نامهای روز قیامت به چه معناست ؟
به معنای روز قیامت که ۷۰ بار در سورههای بقره ، آل عمران و .... آمده است.
🖤 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🖤
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت
ایده کار دستی 😊😊
🖤 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🖤
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
عادت ما شیعه هاست..
وقتی آب مینوشیم میگیم
"سَلام برحُسین"
اما؛
این روزا که آب میبینیمو نمیخوریم
بگیم سَلام بر عباس ♥️
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋🦋
#مثل_یک_مرد
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_چهارم
دست از کار کشیدم. آمدم کنار ساجده...
آجرهای خانه سازی اش را روی هم چیده بود و از من می خواست هنر دختر چهار ساله ام را ببینم لبخندی زدم...
کنارش نشستم کمی با آجرها همراهش بازی کردم اما ذهنم همچنان درگیر آن خانم جوان بود که دیگر نبود!
شاید او هم فرزندی داشت که الان به وجودش نیاز دارد ولی دیگر نیست! شاید هم کلی آرزو به دلش مانده بود ولی...!
خودم را مشغول کردم تا امیر رضا بیاید... این اضطراب و ترس با فکرهای آزار دهنده از درون مثل خوره داشت مرا می خورد!
کمی کمک سجاد دادم تا تکالیفش را تمام کند و مجازی برای معلمش بفرستد، بعد از آمدن این ویروس منحوس کارم در خانه چند برابر شده بود.
گاهی معلم بودم... گاهی آشپز... گاهی پرستار... گاهی هم همبازی ساجده...
وچقدر لذت بخش است بتوانی کاری کنی تا نشان دهد نبض علائم حیاتی زنده بودنت می زند!
اما... اما... امروز من کاری از دستم بر نیامد و چقدر شبیه آن جنازه ی روی سنگ غسالخانه شده بودم!
بی تحرک و هراسان...
بالاخره زمان طبق قرار همیشگی اش گذشت و شب شد می دانستم کار امیر رضا طول می کشد. بچه ها را خواب کردم.
شب از نیمه گذشته بود و همه ی فضای خانه را سکوت پر کرده بود و حالا ذهن من خیلی بی دغدغه تر امروز را مرور می کرد ترسیدم خیلی...
بلند شدم و از شدت ترس به سجاده ام پناه بردم...
حتما تجربه کرده اید وقتی انسان می ترسد به دنبال یک مکان امن است و چه مکانی برای من در این سکوت و تاریکی شب امن تر از سجاده!
و چه پناهی مطمئن تر از خدا!
دو رکعت نماز خواندم بعد از سلام نماز به سجده رفتم، داشتم با خدا حرف می زدم:
خدایا من می ترسم....
من از لحظه ی مردن می ترسم...
من از لحظه ی غسل داده شدن می ترسم...
خدایا چه کسی جز تو در آن لحظات می تواند دستم را بگیرد! اشک بود...واشک...
توی حال و هوای خودم بودم که دستی روی شانه ام احساس کردم مثل جن زده ها یکدفعه بلند شدم وهمان طور که نفسم به شماره افتاده بود سرم را بالا گرفتم امیر رضا بود!
انتظار این همه ترسیدن را از من نداشت!
زد پشت دست خودش گفت: وااای سمیه ببخشید ترساندمت!
صورتم خیس از اشک بود...
گفتم کی آمدی؟ اصلا متوجه نشدم!
گفت: چند دقیقه ای بیشتر نیست!
فکر نمی کردم بترسی!
این جمله را که دوباره گفت خودم را رها کردم در آغوشش...
گفتم: امیر رضا...
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️نماهنگ | تیر خلاص به #جریان_تحریف که میخواهند تصویب برجام را به رهبری نسبت دهند...
🔴با دقت ببینید و با قدرت انتشار دهید🔴
📍 رهبر معظم انقلاب: «پس از برجام، نامهای نوشتم و شرایطی را ذکر کردم که در صورت تحقق آنها برجام تصویب بشود؛ حالا اگر این شرایط اجرا و اعمال نشد، وظيفهی رهبری این نیست که بیاید و جلوی برجام را بگیرد؛ لذا برجام رو به اون صورتی که عمل شد هیچ اعتقادی نداشتم و بارها به رئیس جمهور و وزیر خارجه تذکر دادم»
#تیر_خلاص
#جریان_تحریف
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
Asmaolhosna.mp3
7.04M
🌹🍃اسما حسنی
🌹🍃طاعات و عبادات شما گرامیان، مورد قبول حق تعالی ان شاالله....
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
⭕️مولا علی (ع)
در بهترین مکان متولد شد(کعبه)
در بهترین روز متولد شد(جمعه)
جانشین بهترین پیامبر بود(محمد)
همسر بهترین زن دنیا بود(فاطمه)
پدر بهترین بچه های دنیا بود(حسن حسین)
در بهترین ماه به شهادت رسید (رمضان)
در بهترین شب ضربت خورد(اول قدر)
در بهترین شب شهید شد(دوم قدر)
در بهترین حالت بود که ضربت خورد(نماز)
در بهترین حالت نماز بود (سجده)
ای بهترین بهترین ها دستمان را بگیر
شبتون به خیر
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🌹🍃
❣وَ مَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُه❣
🌹🍃و کسی که بر خدا توکل کند، خدا برایش کافی است
🌹🍃الهـی با توکل به اسم اعظمت، روزمان را آغاز میکنیم
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
#زندگی_به_سبک_شهدا
شهید اصغر اغتنایی
زندگینامه 📝
🍃🌹شهید اغتنایی در 14 اردیبهشت 1346 در کرمانشاه دیده به جهان گشود و در تاریخ پنجم مرداد 1367در عملیات مرصاد هنگام مبارزه با منافقین کوردل بر اثر اصابت ترکش به سر به فیض شهادت رسید پیکر مطهرشهید در باغ فردوس اسلام آبادغرب به خاک سپرده شده است .
🖤 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🖤
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زنگ_تفریح
🔴 موضوع : ضیافت افطاری
🌹 کلیپ زیبا ، ارسالی از دانش آموز گلمون سرکار خانم زهرا شعیب
🎒 پایه سوم
🏫 مدرسه شهدای رباط سرخ
🖤 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🖤
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
#مثل_یک_مرد
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_پنجم
امیر رضا... امیر رضا...
و اشک امان حرف زدن برایم نمی گذاشت...
امیر رضا هم صبوری کرد با نوازش های دست هایش گذاشت کمی سبک شوم... کمی که آرام گرفتم گفتم: من امروز هیچ کاری نکردم! هیچ کاری! یعنی نتوانستم از ترس! باورت می شود!
همانطور که دستش را روی سرم می کشید با آرامش گفت: سمیه جان طبیعیه خانمم!!!
روز اول برای خیلی ها این اتفاق می افتاد!
با هق هق ادامه دادم: امروز جنازه ی خانمی را دیدم که هم سن و سال خودم بود ولی رفت!
تمام شد، تمام!
تکیه داد به دیوار لبخند تلخی زد و گفت: نه عزیزم تازه برایش شروع شد! زندگی با طعم ابد...
حرفش را تکرار کردم و گفتم زندگی با طعم ابد! ولی... ولی... امیر رضا هیچی نمی توانیم همراهمان ببریم منظورم مال دنیا نیست، می دانی باید از تمام دوست داشتنی هایمان بگذریم و برویم!
با دستش اشکهای صورتم را پاک کرد و
خیلی جدی گفت: خوب یک چیزی بردار که بتوانی همراه خودت ببری!
چیزهایی را دوست داشته باش که با مُردن نه تنها تمام نشود که دوست داشتنی تر هم بشوند عزیز دلم! خانم خوبم!
بعد از داخل جیبش گوشی اش را بیرون آورد با اسپریه ضد عفونی که همراهش بود صفحه اش را تمییز کرد کلیپی را باز کرد و گوشی را داد دستم گفت: نگاه کن! کلیپ، فیلمی از حاج قاسم بود...
هنوز داغ غمش روی دلم سنگینی می کرد...بیشتر از دو ماه بود که از شهادتش می گذرد اما هنوز همه مان مبهوت رفتنش هستیم!
اولین جملاتش حرفی برای دل من بود برای موقعیتی که من در آن قرار داشتم! واین تنها از خاصیت شهداست که حرفهایشان نه تنها برای زمان خودشان که تا همیشه کاربرد دارد...
[ حاج قاسم با تمام اطمینانش گفت:
من با تجربه میگویم این را،میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در فرصتها نیست؛ اما شرطش این است که نترسید، نترسیم و نترسانید... ]
حرفهایش خیلی آرامم کرد خیلی...
اما هنوز به خاطر ضعف خودم کمی مردد بودم فردا بروم یا نه!
امیر رضا خیلی خسته بود و نخواستم بیشتر از این اذیتش کنم بلند شدم و شامش را حاضر کردم، غذایش را که خورد از شدت خستگی روی مبل خوابش برد...
من هم با همین دغدغه ها بالاخره خواب رفتم خواب دیدم تنها جلوی غسالخانه ایستاده ام و ترسی عجیب تمام بدن مرا به رعشه انداخته بود داشتم قالب تهی می کردم که از بلندگوهای بهشت زهرا صدای حاج قاسم بلند شد....
من با تجربه می گوییم...
نترسید و نترسیم و نترسانیم....
هم زمان با تمام شدن صحبت حاج قاسم با صدای اذان صبح از خواب بلند شدم... چشمهایم به سختی باز می شدند وضو گرفتم نماز صبح را که خواندم حالا مطمئن ترم و گوشیم را برداشتم به مرضیه پیام دادم:
من هم امروز می آیم منتظرت هستم...
تیک ارسال پیام که می رود کمی دلهره سراغم می آید سعی می کنم خودم را مشغول کنم...
دو ساعتی طول میکشد تا مرضیه بیاید دست بکار می شوم و نهار ظهر را آماده می کنم که اگر دیرتر آمدم امیر رضا و بچه ها بدون غذا نمانند.
کارهایم که تمام می شود از امیر رضا می خواهم دوباره همان کلیپ را برایم بگذارد...
صحبت های حاج قاسم هر بار انرژی تازه ای به انسان می دهد...
صدای زنگ گوشیم که بلند می شود از امیر رضا خداحافظی می کنم از چهار چوب در هنوز خارج نشده ام که صدای امیر رضا بلند می شود: هر چه برای خودت بر میداری ما را هم بی نصیب نگذار نفس!
لبخندی می زنم و بیرون می آیم...
چقدر هوا خوب است...
نفس عمیقی می کشم، نزدیک بهار است اما دلها انگار پژمرده!
مرضیه از داخل ماشین برایم دست تکان می دهد...
سوار ماشین می شوم، از ماجرای دیروز چیزی به رویم نمی آورد!
گفتم: بابت دیروز شرمنده ام! آمدم کاری از روی دوشتان بردارم که خودم شدم سربار!
لبخندی زد و گفت: این چه حرفی هست که می گویی! برای همه ممکن است پیش بیاید!
خوشحالم امروز آمدی می دانی خیلی ها که این صحنه ها را می بینند، جامی زنند و دیگر نمی آیند آن وقت کار برای ما در این شرایط دست تنها سخت می شود! بی مقدمه گفتم: مرضیه تو در این دنیا آرزویی نداری!
چشمانش را ریز کرد و با نگاهی متعجب به من گفت: چرااااا! اوه تازه خیلی زیاد...
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
مامانم دو سه دفعه دیده پسر بچه همسایه تنهاس باهاش رفته دوچرخه سواری، امروز پسره زنگ خونمونو زده گفته خاله میای بریم با بچه ها ته کوچه فوتبال؟
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه دقیقه در قیامت
قسمت بیست و دوم
#سؤال_روز_بیستودوم
📌 جوان پشت میز گفت : وقتی اعمال شما بوی ...... بدهد ، پیش خدا ارزشی ندارد .
1⃣ ریا
2⃣ تکبر
3⃣ هر دو مورد
گزینه صحیح را به همراه نام و نام خانوادگی تا ساعت ۲۴ روز چهارشنبه به آی دی زیر ارسال کنید .
@F_mahdijan
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
#احکام
🌹🍃روزه تازه بالغ
🌹🍃بسیاری از پدر مادرها به جهت مهربانی و دلسوزی نسبت به فرزند خود نمیگذارند فرزندشان روزه بگیرد، در حالی که باید اجازه بدهند فرزندشان روزه بگیرد و غذاهای مقوی به او بدهند، اگر روزه برایش ضرر داشت، نگذارند روزه بگیرد. لازم به ذکر است که برای تکلیف سه شرط است: بلوغ، عقل و قدرت. اگر این شرایط را هرکس داشته باشد باید به تکلیف شرعی خود عمل کند و اگر یکی از آنها را نداشته باشد تکلیفی ندارد.
📚توضیح المسائل مراجع جلد ۱ صفحه ۹۵۶