.سه نفر تو بيابون گم شده بودند که حیف نون نقشه رو درآورد...
.
و بعد از يك ربع بررسي كردن نگاهي به اطرافش انداخت
.
و در دوردستها تپه اي رو نشون داد و گفت ما الان اونجاييم... !!!!😂😂😂😂
.
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋🦋
#دانستنی_ها_و_معماهای_قرآنی
#جنگها_ظالمین_و_شیطان_در_قرآن
📌 از جنگ احد در کجا یاد شده است ؟
از جنگ احد که منطقهای در شمال مدینه بوده در چندین آیه در سوره آل عمران یاد شده است .
📌 از جنگ احزاب در کجا یاد شده است ؟
از جریان جنگ احزاب در ۱۹ آیه در سوره احزاب یاد شده است .
📌 از جنگ بدر در کجا یاد شده است ؟
از جنگ بدر که میان مسلمانان و کفار قریش رخ داد ، در چندین آیه در سوره های آل عمران و انفال یاد شده است .
🌻 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🌻
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
#رمان_داستانی_مزد_خون
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_شانزدهم
شیخ مهدی لبخند تلخی زد و در حالی که لیوان شربت رو تعارف میکرد گفت: آقا مرتضی تمام حرفهات درسته! همشون هم حقه!
ولی متاسفانه یه سیاستی که منفعت طلب هست ایجاب میکنه بگه: طلبه فقط باید کارش به درس و بحثش باشه!
این سیاست بد از همون زمان اهل بیت(ع) بوده!
اصلا مشکلی که با اهل بیت(ع) داشتن همین بود که اهل بیت(ع) می گفتن: دین برای تمام زندگیه که طعم بهتر زندگی رو توی همین دنیای محدود بهتون نشون بده تا بهتر لذت ببرید بهتر شاد باشید بهتر بهم محبت کنید بهتر کار کنید بهتر خرج کنید روابط بهتری داشته باشید....
اما خوب در مقابلش همون منفعت طلب ها بهشون می گفتن: شما درس احکام و اخلاقتون رو بدید کاری به سیاست و اقتصاد و روحیه و بهتر زندگی کردن مردم نداشته باشید!!!!
چراااا حالا این عده اینجوری میگن؟! چون یه ویژگی بدی توی بعضی آدمها هست داداش اسمش هست تک خوری! یعنی فقط خودم حالم خوب باشه! فقط خودم لذت ببرم! فقط خودم پولدار باشم! فقط خودم زندگی کنم بقیه به فنا....
خوب الان هم این قضیه ادامه داره تا امام زمان بیاد دیگه!
اصلا یکی از ویژگی های اصلی زمان ظهور اینه حکومت و تمام ابعاد زندگی مردم زیر سایه ی دین هست که همه ی مردم بهرهمند میشن و همه چی عالی و متعالیه...
ولی خوب حضرررررت شیخ خودت که بهتر میدونی ظهور وقتی اتفاق می افته که به قول گفتنی چهار نفر باشن امامشون رو یاری کنن برای حکومت داری! یعنی به قول شما اقتصاد دینی بلد باشن، سیاست دینی بلد باشن، روانشناسی و فلسفه ی ديني بلد باشن...
نذاشتم ادامه بده و معترض گفتم: خوب مگه ما ادعا نداریم انقلاب ما مقدمه ی ظهور هست کو پس کو!!!!
شیخ مهدی گفت: اول شربتت رو بخور دهنت شیرین بشه...
بعد هم گفت: حالا چون شما خبر نداری که دلیل نمیشه بگیم هیچ کاری نشده اخوی...
بععععله کم کاری هست قبول!
دستای پشت پرده تلاششون رو میکنن که کاری پیش نره قبول!
اما دیگه اینجوریم نیست بگیم هیچ کاریم نکردیم و دست روی دست گذاشتیم!
ما توی همین زمونه هم با همین وضعیت که گفتی افرادی رو داریم که مجموعه ی آموزشی قوی دارن با همین رویکردها...
طلبه های متخصصی که تمام ابعاد دین رو در نظر میگیرن نه فقط یه بخش خاص! از دکتری اقتصاد اسلامی گرفته تا سیاست و روانشناسی اسلامی و فلسفه ی اسلامی و....
باورم نمیشد!!!
گفتم: حاجی جدی میگی واقعا هست!!!
با لبخند سری به نشانه ی تایید تکون داد و گفت البته هنوز هم آدم های منفعت طلبی هستن که میگن طلبه چکار داره به این حرفا !!!
این آخوندا به همه چی زندگی آدم کار دارن!
ولی خوب معلومه که غرضشون چیه! منفعت شخصی خودشون!
اما هستن هر چند اندک کسانی مثل علامه مصباح که درک درستی از دین دارن و چنین مجموعه ی آموزشی قوی رو راه اندازی کردن...
با این حرف شیخ مهدی انگار تمام نداری ها و فشارهای سخت اول زندگیم رو یادم رفت، کلی ذوق کردم و انگیزه گرفتم که منم یکی از همین طلبه ها باشم...
خیلی جدی تصمیم گرفتم منم عضوی از مجموعشون بشم با همون حالت شعف که لیوان شربت رو سر می کشیدم و دلم احساس خنکی دلچسبی رو حس کرد، پرسیدم حاجی کجاست این موسسه و مجموعه ای که میگی؟! شرایطش چه جوریه؟!
شیخ مهدی در حالی که لیوانهای شربت رو جمع میکرد و بلند میشد گفت: خیلی دور نیست قم المقدسه...
تا اسم قم اومد هم خوشحال شدم...
هم دلم لرزید...
اگه فاطمه همراهم نیاد چی...
اگه بخواد پیش خانوادش بمونه...
اگه خانوادهامون مخالفت کنن!!!
مثل اینکه این چالش زندگی ما تمومی نداره...
این فکرها حالت چهره ام رو دوباره ریخت بهم، که مهدی انگار فکرم رو خونده باشه گفت: تویی که من می بینم برای رسیدن به خواسته هات همیشه تلاش کردی، نگران نباش به قول گفتنی یا راهی خواهی یافت یا راهی خواهی ساخت...
بعد هم به شوخی گفت هر چند که طول میکشه جاده جدید به قم بسازی!صبر لازم است صبر...
و ادامه داد: حالا قیافت رو درست کن!!
خوبه اومده مهمونی...
ادامه دارد...
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
📢📢📢 چالش جدید از راه رسید😃
#لب_ آهنگ
#دکلمه_ خوانی
💥به مناسبت سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری قراره یه چالش پر انرژی داشته باشیم!😍✌️
🎁و اما بحث شیرین جوایز! 😍
به ۳ اثر برتر هم جوایز ویژه ای اهدا میشه 😋
💥منتظر آثار ارسالی هستیم😉🙏
#چالش_پسرونه ✌️
💠لــب آهنگ💠
📌فقط کافیه سرود انتخاب من را دریافت کنید اونو بخونید و فیلم اجرای خودتون را برای ما بفرستین
#چالش_دخترونه ✌️
💠دکلمه خوانی💠
📌فقط کافیه متن و زیرصدا دکلمه را دریافت کنید اون را بخونید و فیلم اجرای خودتونو برای ما بفرستین.
⭐️راستی فقط ۹ روز بیشتر فرصت ندارین🌹
آثار خودتون را تا تاریخ ۱۴۰۰/۳/۱۷به آدرس زیر ارسال نمایید.
@Shahidkhoshnevisan313
🇮🇷✨ پیش به سوی انتخابات ✨🇮🇷
📜متن دکلمه
#چالش_دخترونه ✌️
💠دکلمه خوانی💠
چیست تکلیف در این مرحله؟ عاشق بودن
باز هم با نظر عشق، موافق بودن
عطر گل چیدن و گل گفتن و گلبو بودن
پشت این پنجرهها، منتظر «او» بودن
چیست تکلیف؟ تمنای عدالت کردن
عشق و لبخند میان همه قسمت کردن
مثل «سعدی» شدن و عاشق عالم بودن
از تماشای جهان، خوشدل و خُرّم بودن
چیست تکلیف؟ تو خود عارف این اسراری
به گل سرخ قسم، منتظر دیداری
نازنین! زمزمه کن آیه آگاهی را
تا بیاری تو به کف، آنچه که میخواهی را
فصل عشق است، خدا در دل ما تابیده است
در زمین روشنی آینهها باریده است
یک قدم مانده به خورشید، مهیا باشید
شب دراز است، مخُسبید، مهیا باشید
یک قدم مانده به خورشید، سحر نزدیک است
بوی تکبیر بچینید، ظفر نزدیک است
پای در راه بنه، بخت مُظفر با ماست
پای در راه بنه، ساقی کوثر با ماست
باز «لا حول ولا قوة الا بالله»
هر که دارد عطش «مرد شدن»، بسم الله
18103108431137.mp3
3.18M
🇮🇷✨ پیش به سوی انتخابات ✨🇮🇷
🎧 سرود انتخاب من 🎧
#چالش_پسرونه ✌️
💠لــب آهنگ💠
●━━━━━━─────── ⇆ㅤㅤ
ㅤㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤㅤ↻
دکلمه.mp3
2.33M
🇮🇷✨ پیش به سوی انتخابات ✨🇮🇷
🎧 دکلمه🎧
آهنگ زیر کلام
#چالش_دخترونه ✌️
💠دکلمه خوانی💠
●━━━━━━─────── ⇆ㅤㅤ
ㅤㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤㅤ↻
41-چهار شوینده فوق قوی گناه-ح عالی.mp3
813.8K
چهارشوینده فوق قوی گناه🍀🍀🍀
🎤🎤🎤حجت الاسلام عالی
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️شب وآرامشی دیگر
🌺خداوند کنار توست
⭐️و آماده برای شنیدن
🌺آرزوهایت را با عشق
⭐️برایـش تـعریـف کــن
🌹 شبـــ🌙✨ــــتون بخیر🌹
🌹🍃بسم الله الرحمن الرحیم
سلام 😊✋ ☕😊⚘
به دوشنبه خوش اومديد😊
براتون⚘🍃
یه دنیا آرامـش⚘🍃
یه آسمون سلامتے⚘🍃
و یڪ عمـر با عـزت ⚘🍃
از خدای مهربون خواستاریم ⚘🍃
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
💕تصمیم بگیر
با دل خوشیهاے ساده
معادله پیچیدهٔ زندگے را دور بزنی...
در خنده اسراف ڪن
و به غم پشت پا بزن...
با باران همآواز شو
و بگذار خورشید، تنت را لمس ڪند...
براے بودن در شادیها بهانه نیاور... گذشته را به دفتر خاطراتت بچسبان
و از دلخوشیهاے بند انگشتے ساده نگذر...
خودت را دوست بدار
و مثل صبح بعد از باران
خنک باش و دلپذیر ....
🌻 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🌻
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
🚫 هیچوقت امیدت رو از دست نده !
امروز میتونه همون روزی باشه که منتظرش بودی^^
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋🦋
#رمان_داستانی_مزد_خون
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_هفدهم
لبخندی زدم و گفتم: بیا حاجی اینم قیافه ی خوب ! ولی خدایش کاری ندارم، من فکر کنم کلا توی زندگیم با چالش مشکلات عقد اخوت خوندم !!!
نشد من نیت یه کاری رو بکنم یه سنگی جلوی راهم نباشه!!!
مهدی سفره رو داد دستم و گفت: زحمت پهن کردنش رو بکش تا من بقیه وسایل رو بیارم ضمنا داداش یعنی نمیدونی اگر چالش تموم بشه زندگی تموم میشه...
انسان تا وقتی زنده است نبض قلبش مرتب بالا و پایین میره...
وقتی هم میمیره که، قلبش به ثبات برسه!
خوب زندگیم همینه...
برو خوشحال باش نبض زندگیت می زنه!
اگه یه روز احساس کردی توی زندگیت چالشی نداری، همه چی جوره و به ثبات رسیدی بدون دیگه تموم شدی....
نفس عمیقی کشیدم و گفتم: بعععععله شیخنا...
ما موجیم که آسودگی ما در عدم ماست...
مهدی پارچ دوغ رو داد دستم و گفت: به به، راه افتادی شیخ مرتضی...
سری تکون دادم و با نیش خند گفتم: راه افتادیم ولی مثل شما که نه حاجی! هنوز داریم تاتی تاتی می کنیم...
مهدی گفت: بیا بشین غذا بخوریم، قم که بری راه هم می افتی اخوی...
تمام مدتی که خونه ی مهدی بودیم ذهنم درگیر قم شده بود...
دنبال یه راهی می گشتم بتونم سریعتر کارهام رو بکنم و بار سفر رو ببندم...
یکدفعه نگاهم افتاد به مهدی که از حالت نگاهم متوجه شد چه درخواستی الان میخوام مطرح کنم!
نگاه جدی تری بهم کرد و گفت: فکرشم نکن!
این یکی رو دیگه من نمی تونم!
توقع نداری که برم با خانوادت صحبت کنم بگم راضی باشید بذارید مرتضی و خانومش برن یه شهر دیگه!!!
گفتم: حاجی نمیشه...راهی نداره...
گفت: راهش خودتی...
هیچی دیگه! با این حرف مهدی که بیراه هم نمی گفت خودم باید فکری میکردم...
از خونه ی مهدی که اومدیم دنبال یه فرصت مناسب بودم موضوع قم را با فاطمه در جریان بذارم...
تصمیم گرفتم یه سفر با هم بریم قم هم زیارت بی بی، هم اینکه اونجا موقعیت راحتری بود برای طرح این موضوع...
فاطمه از پیشنهاد مسافرت خیلی استقبال کرد...
به یک هفته نکشید بار سفر رو بستیم و از خانوادهامون خدا حافظی کردیم و راه افتادیم سمت شهر مقدس قم...
قم که رسیدیم مدام دنبال یه فرصت بودم قضیه رو مطرح کنم...
دست به دامن بی بی شدم و گفتم: خانم جان خودت یه شرایطی فراهم کن...
دو سه روزی از اومدنمون گذشته بود و هنوز من حرفی نزده بودم، یه بار که توی صحنه آیینه ی بی بی( امام رضا) نشسته بودیم فاطمه گفت: خوش به حال آدم هایی که هم جوار بی بی حضرت معصومه(س) هستن!
انگار خود بی بی(س) عنایت کرده بود...
دیدم بهترین موقعیته...
گفتم: دوست داری تو هم مجاور بی بی(س) باشی؟!
گفت: خوب معلومه! کیه که دوست نداشته باشه!
شروع کردم باهاش صحبت کردن...
از سیر تا پیازحرفهایی که بین من و شیخ مهدی رد و بدل شده بود رو گفتم و منتظر واکنشش موندم...
انتظار نداشتم همون موقع پاسخ مثبت بده، چون خیلی وقتها ما آدم ها یه آرزوهایی می کنیم که اگه همون موقع بهمون بدن شاید انتظارش رو نداشته باشیم!!!
و طبیعی بود که فاطمه هم مثل همه ی آدمها از پیشنهاد من جا بخوره...
ادامه دارد....
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
اسم فامیل بازی کردن ایرانی ها:
+ شهر حلیمه آباد نداریم
- چرا داریم، ما یبار رفتیم. ۱۰ امتیاز
+ غذا حلزون پلو نداریم
- چرا داریم، ما یبار خوردیم، ۱۰ امتیاز
😂😂😂
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋🦋
#احکام
⁉️اگر کسی به کاندیدای خاصی قول داده باشد که رأی دهد در حالی که اصلح از او وجود داشته باشد تکلیف چیست؟
💬 جواب رعایت مصالح نظام از مصلحت افراد است و کاندیدای اصلح مقدم است.
#انتخابات
#مشارکت_حداکثری
#انتخاب_درست_کار_درست
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
استاد حسن زاده آملی:
الـهـى از روى آفـتــاب و مـاه و ستـارگـان شرمنده ام، از انس و جان شرمنده ام، حتى از روى شیطان شرمنده ام، که همه در کار خود استـوارند و ایـن سست عهد، ناپایدار.
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
#استایل
پارچهی ریون دارای ضخامت کم و قابلیت کشسانی بالایی است و از الیاف مصنوعی ساخته شده و برای آب و هوای گرم و خشک، ایده آل است.
میتوانید این پارچه را به دلیل خنک بودن، در انواع استایلهای تابستانی استفاده کنید.
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
#رمان_داستانی_مزد_خون
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_هجدهم
کمی متعجب نگاهم کرد و گفت: مرتضی داری جدی میگی!!!!
قاطع گفتم: کاملأ!!!!
فاطمه ساکت شد، یک سکوت ممتد...
بیست دقیقه ای با همین سکوت گذشت و من طی مدت با خودم هزار جور فکر و خیال میکردم که یکدفعه فاطمه بلند شد و بی مقدمه گفت: من یه سر میرم داخل حرم، ضریح رو زیارت کنم، برمیگردم...
اصلا نتونستم از حالت چهره اش بفهمم الان با قم زندگی کردنمون موافقه یا مخالف!!!
یک ساعتی گذشت و خبری ازش نشد!
تماس گرفتم با گوشی همراهش همون زنگ اول جواب داد، گفتم: کجایی خانم؟!
صداش خیلی گرفته بود...
گفت: ببخشید طول کشید تا ده دقیقه ی دیگه میام...
از لحن صداش نگران شدم...
نکنه همراهم نشه!
به خودم نهیب زدم مرتضی به خدا توکل کن ...
تو تلاشت رو بکن، بقیه اش رو هم بسپار به خودش...
فاطمه از روبه رو داشت آهسته آهسته می اومد سرش پایین بود...
بهم که رسید نگاهم به چشمهاش افتاد دیدم یا علی چکار کرده با این چشمهای پف کرده!
به شوخی گفتم: خانمم همینجوری نشسته بودی گفتی خوش به حال مجاورای بی بی(س) بعد این شد!
حالا با این چشمها و حالتت چی دعا کردی؟
بگو لااقل من در جریان باشم تکلیفم رو بدونم!
لبخندی نشست روی صورتش گفت: بله خدا ما را با حرفهامون امتحان میکنه ببینه راست می گیم یا نه؟!
خدااایش من که طلبه بودم از تحلیلش شوکه شدم و توی دلم گفتم: سید هادی دمت گرم که آدرس درست به من دادی!
گفتم: خوب فاطمه خانم شما الان توی این امتحان بردی یا باختی!!!!
گفت: میخوای این چند روزی اینجاییم چند جا بریم دنبال خونه، بالاخره مجاورای بی بی که توی چادر زندگی نمی کنن!!
نمی دونستم از خوشحالی چکار کنم...
فقط به فاطمه گفتم خداروشکر خدا تو را همراه من کرده...
با کلی انرژی همون موقع راه افتادیم....
دنبال خونه گشتن پروژه ی جدید ما توی شهری بود که جز حرم و جمکران جای دیگه ازش رو نمی شناختیم!
تمام روز رو از این املاکی به اون املاکی، ولی آخرش هم هیچی...
خسته برگشتیم محل اسکانمون...
روز بعد دوباره مشغول گشتن شدیم ولی جای مناسبی ندیدیم...
چند روز کارمون فقط همین بود ...
دیگه واقعا خسته شده بودیم و هم زمان موندنمون خیلی طول کشیده بود. باورم نمی شد دست خالی برگردیم ولی ظاهرا برگشتیم....
فکر نمی کردم پیدا کردن یه خونه ی نقلی دو نفره اینقدر سختی داشته باشه!
البته با قیمتی ما میخواستیم خونه اجاره کنیم حقیقتا مثل پیدا کردن آب وسط یه کویر خشکیده بود!
ولی خوب حکایت ما، حکایت یه وقتایی که یه جوری نگاهمون به آسمونه و شاکی خدایم که وسط این بیابون برهوت آب کجاست و اینجا که همش سرابه!
فارغ از اینکه چشمه ای زیر پاست و تقصیر سر به هوا بودنمون هست که چشمه رو نمی بینیم...
ادامه دارد...
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
📺عصر جدید
‼️یادش بخیر؛ در عصر جدید هر کس رأی نمیداد، حق اظهار نظر هم نداشت...
💯پس، هر کسی رأی نده حق اظهار نظر نداره!
#انتخابات
#مشارکت_حداکثری
#انتخاب_درست_کار_درست
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋