#آشپزی
املت باگت 🥖
مواد لازم
نان باگت همبرگری
تخم مرغ
سوسیس
گوجه
جعفری برای تزیین
💢 1- داخل نان باگت هاي همبرگري(گرد)
رو خالي كنید.
2- توي هر كدوم نصف سوسيس خرد كنید.
3- گوجه رو نصف كنید.
4- داخل هر نان 1تخم مرغ بشكنید،
و مدت 10 الی 15 دقيقه داخل فر بذارید.
5- از جعفری یا هر چیز دیگه ای که دوست دارید برای تزیین روی املتتون می تونید استفاده کنید
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
رمان امنیتی شاخه زیتون 🌿
#قسمت_چهل_و_هفت
با آمدن عزیز و آقاجون، دوباره مقیم شدهام خانهشان. دلم لک زده است برای مهربانیهای عزیز.
شب هم چند ساعت بعد از اتمام کار موسسه، آنجا ماندهام برای شکستن رمز بقیه سیستمها و تقریبا کارم تمام است. فقط مانده هارد را تحویل لیلا بدهم.
لیلا هارد را میگیرد و در کیفش میگذارد. درهمان حال میپرسد:
-ببینم، چیزی از این فایلا رو که با خودت نگه نداشتی؟
-نه. چطور؟
لبخند میزند:
-برای خودت میگم. اینا پیشت نباشه برات بهتره. راستی بالاخره کی میری آلمان؟
-دو هفته دیگه تقریبا.
محکم به چشمانم نگاه میکند:
-اریحا، دقت کن! بخاطر جایگاه شغلی پدرت و توانمندیهای خودت، احتمال خطر برات زیاده اون طرف. برای همین، خواهش میکنم به مسائل امنیتی اهمیت بده. ما هم سعی میکنیم دورادور هواتو داشته باشیم. اما بازم، همه چیز به خودت بستگی داره و اینکه چقدر تیز باشی. متوجهی؟
سرم را تکان میدهم. اگر مطمئن نبودم این دوره مطالعاتی برایم پربار هست یا نه، اصلا خودم را در چنین دردسری نمیانداختم. اما حالا، نمیتوانم از بار علمی این دوره بگذرم.
وارد خانه که میشوم، عمو صادق را میبینم که دارد با عزیز خداحافظی میکند. عزیز خیلی سرحال نیست.
فکر کنم عمو آمده بوده برای ماموریتش خداحافظی کند. من را که میبینند، چهره هردوشان باز میشود و عمو جلو میآید که روبوسی کند. در گوش عمو میگویم:
-واقعا میخواین برین؟
عمو میخندد و میگوید:
-ای بابا... نمیرم که افقی برگردم که شما انقدر نگرانین. مطمئن باش میآم که خودمم توی خواستگاریت باشم.
لب میگزم:
-عمو دوباره شروع کردین؟
-کجاشو دیدی... شروع که هیچی... دارم تمومش میکنم با کمک عزیز.
و سریع خداحافظی میکند و میرود. آخ از دست این عموی هنرمندِ نظامیدیوانه!
عزیز یک نگاه خاص مادرانه حوالهام میکند؛ از آن نگاههایی که صورت دخترهای دمبخت را سرخ کند.
به روی خودم نمیآورم. عزیز میگوید:
-کی قراره بری؟
-انشالله دو هفته دیگه.
-کارای ویزا و دعوتنامه رو کردی؟
-آره، تقریبا تموم شده کارش.
برایم چای میریزد. برای خودش هم. آقاجون به بهانه آب دادن به باغچه بیرون میرود و عزیز میگوید:
-یادش بخیر. عمو یوسفت بعد جنگ یه چند وقت بود بهونه میگرفت. یکم رفته بود توی هم.
فکر میکردیم افسردگی داره. بهش گفتم بیا ببرمت پیش روانپزشک، اما گفت مشکلم چیز دیگهست. گفت زن میخوام! اینو که گفت سرخ و سفید شد بچهم. منم بال درآورده بودم که بالاخره داره میآد سر زندگیش. وقتی با طیبه آشنا شد، از این رو به اون رو شد. دوباره شد همون یوسف قبلی، شایدم بهتر. آره، خیلی بهتر.
شانه بالا میاندازم که فکر کند من اصلا منظورش را نفهمیدهام: خب!
-برای بابات هم میخواستم خودم یکی رو پیدا کنم، ولی یه روز اومد شماره خانواده ستاره رو داد گفت برو برام خواستگاریش کن! فکر کنم همدیگه رو توی دانشگاه پیدا کرده بودن.
میشناختن از قبل...
با بیحوصلگی میگویم: چی شده امروز دارین تاریخچه ازدواج های فامیلو مرور میکنین؟
ادامه دارد ...
#شاخه_زیتون
✍🏻نویسنده خانم فاطمه شکیبا
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
┗━━─━━━━⊰✾✿✾⊱━┛
رمان امنیتی شاخه زیتون 🌿
#قسمت_چهل_و_هشت
لبخند میزند و دستش را میگذارد روی دستم:
-تو هم مثل یوسفی. کلا مدلش اینجوری بود که نمیاومد بگه فلان چیز رو میخوام. باید خودمون میفهمیدیم.
حتی سر غذا خوردنشم نمیاومد بگه گرسنمه. خودم باید دقت میکردم هر بار یه چیزی به خوردش بدم. انقدر غرق کار و درسش بود که خودشو فراموش کرده بود. تو هم همینطوری اریحا.
اصلا حواست به خودت نیست. اما من دارم میبینم، مثل همون روزای یوسف شدی. یکم پکری.
مغزم آژیر میکشد. اگر از همین الان موضع دفاعی نگیرم، شب نشسته ام سر سفره عقد.
با ازدواج مخالف نیستم اما باید این مشکلات بگذرد، بعد با یک ذهن آرام درباره اش فکر کنم. سریع میگویم:
-من خوبم.
-عموت درباره یه بنده خدایی حرف زد. گفت بچه خوبیه. شاید خوب باشه روش فکر کنی.
حس میکنم لیوان چایی را روی سرم خالی کرده است. داغ میشوم و میگویم:
-من که الان دارم میرم!
-خب بعد فرصت مطالعاتیت چی؟
-حالا بذارین برگردم... اون وقت درباره ش فکر میکنیم. باشه؟
عزیز گله مندانه نگاه میکند. چاره ای جز تسلیم ندارد. پیشانی اش را میبوسم که از دلش دربیاورم. میگوید:
-امشب آماده شو، یه سر بریم قم و جمکران.
از پیشنهاد ناگهانی و شیرین عزیز ذوق زده میشوم. دم رفتن، واقعا نیاز دارم به چنین زیارتی. انقدر که تا زمانی که رسیدیم به قم، روی ابرها بودم و نفهمیدم مسیر چطور طی شد.
الان خودم را در میان شهدای مقابل حرم پیدا کردهام. مثل کسی که آخرین بار است برای زیارت آمده، به همه جا دست میکشم و به صورتم میکشم.
باید ذره ذره غبار حرم را برای شش ماه آلمان ذخیره کنم. در آلمان، نه خاک شهید پیدا میشود و نه حرم کریمه اهل بیت. نمیدانم مردمش چطور زنده مانده اند وقتی این عناصر مهم حیاتی را ندارند.
وارد مرز آسمانی حرم میشوم. جایی که زمین از آسمان جدا میشود. پرواز میکنم تا ضریح و درآغوش میگیرمش.
بالاخره کسی را پیدا کردم که بشود درگوشش بگویم دردم را. کسی که اگر از خدا بخواهد، دعایش ردخور ندارد. یاد غربتش میافتم. یک دختر در بلاد غریب...
اشک از چشمم میچکد و یادم میرود برای خودم دعا کنم که میخواهم بروم به بلاد غریب...
مادر خودش من را رساند فرودگاه. با پدر در خانه خداحافظی کردم، اما عزیز و آقاجون همراهمان آمدند. دلم میخواست با لیلا هم خداحافظی کنم اما نمیشد جلوی مادر.
حالا در سالن نشسته ایم منتظر اینکه پروازم را اعلام کنند. دلم برای عمو صادق تنگ میشود. تلفنی خداحافظی کردیم؛ هرچند خوب خط نمیداد و صدایش را درست نمیشنیدم. در فکر عمو صادقم که مادر با حالتی کمیعصبی میگوید:
-پروازت نیم ساعت تاخیر داره!
ادامه دارد ...
#شاخه_زیتون
✍🏻نویسنده خانم فاطمه شکیبا
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
┗━━─━━━━⊰✾✿✾⊱━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناجات_شبانه
💫خدايا
❄️آرامش را سرليست
💫ِتمام اتفاقات
❄️ِزندگی مان قراربده
💫آرامش را
❄️تنها از تو ميخواهیم
💫الهی❣
❄️به دوستانم
💫فردایی پر ازخیر و برکت عطا کن
❄️ شبتون بـخیر ✨💫
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خدایا!
💫بخشندگی از توست..
🌸عشق در وجود توست..
🌸مهـربانا!
💫عشق و بخشندگی را به ما
🌸بیاموز تا همیشه مهربان
💫باشیم و مهربان بمانیم
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
💫الــهـــی بــه امــیــد تـــو
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
#احکام
☑️سؤال
خرید کالا در بنادر که عمدتا بدون گارانتی و به صورت قاچاق و بدون پرداخت مالیات به فروش میرسد چه حکمی دارد؟به عنوان مثال در بنادر جنوبی کشور وسایل برقی به قیمت ارزان در اختیار افراد قرار میگرد. مرجع تقلید:آیت الله مکارم
✅پاسخ
قاچاق کالا (یعنى ورود غیر قانونى آن از مرزها) برخلاف دستور شرع است، و باید از آن به شدّت پرهیز کرد. مخصوصاً هنگامى که موجب ضرر و زیان جامعه مى شود، و به اقتصاد کشور اسلامى لطمه وارد مى کند، و کمک کردن به قاچاق چیان در امر قاچاق جایز نیست.
📚استفتائات سایت معظم له
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
#آشپزی
آش جو 🍲
✍️مواد لازم:
لوبيا چيتي ١/٢ پیمانه
نخود ١/٢ پیمانه
عدس ١/٢ پیمانه
جو پوست كنده ١/٢ پیمانه
برنج ١/٢ پیمانه
پياز ٤_٥ عدد
قلم گوسفند
سبزي آش نيم كيلو
نعنا ٢ قاشق غذاخوری
نمك، فلفل، زردچوبه و روغن به ميزان لازم
كشك ٢_٣ قاشق غذاخوری
💢 ۱- نخود و لوبيا را از شب قبل خيس كنيد. بعد بگذارید نیم پز شوند.
۲- يک عدد پياز را خرد كرده و تفت بدهید. قلم را اضافه كنيد. كمي روغن، فلفل و زردچوبه بزنید و باهم سرخ كنيد. بعد آب اضافه كنيد.
۳- وقتي به جوش آمد حبوبات نيم پز را اضافه كنيد. بعد از يك ساعت برنج و عدس و جو را بریزید.
۴- وقتي كامل پخت سبزي آش و ٤_٥ عدد پياز را كه قبلاً خرد و سرخ کرده اید اضافه كنيد. كمي نمك بزنيد. نيم ساعت ديگر روی شعله ملايم بگذارید تا سبزي بپزد و آش جا بيافتد.
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
پـابـست مـرام حـضـرت زهـرائـیم
دیـوانه ے نـام حضـرت زهـرائـیم
بـانـور به سنـگ قـبـر ما بنـویـسید
ما نـوڪـران حضـرت زهـرائـیم
#فاطمیه🕊
#وای_مادرم🕊
مداحی آنلاین - روز آخر - حجت الاسلام عالی.mp3
3.88M
🏴🏴🏴🏴🏴
روز آخر
🎤حجت الاسلام عالی
#فاطمیه
4_5821393781030651615.mp3
3.6M
🏴🏴🏴🏴🏴
بازم غم کوچه روضه نفس گیر شد
اینجا همونجاست که امام حسن پیر شد
🎤 امیر کرمانشاهی
#ایام_فاطمیه
#مناجات_شبانه
امیدوارم دراین شب عزیز 🏴
💚پيامبر(ص)
مشکل گشای غمهاتون✨
💚حسین(ع)
خريدار اشكهاتون✨
💚عباس(ع)
گره گشای کارهاتون✨
💚ومهدی فاطمه(عج)
سايبان دلهاتون باشه✨
#شبتون_فاطمی
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا 🤲
شکرت که ذکر زبان وقلبم 🧡
در آغاز هر کاری 🍁
نام رحمان و رحیم توست🧡
🍁بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🍁
🧡الهی به امید تو 🧡
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🏴🏴🏴🏴🏴
اشڪهایے را ڪه مےریزم نثارِ مادر اسٺ
هدیہ بر غم هاے قلبِ بےقرارِ مادر اسٺ
مےرسد روزے ڪه سوغاٺِ مدینہ مےشود
تربٺِ پاڪے ڪه از خاڪ مزارِ مادر اسٺ
#فاطمیه
#شهادت_مادرم_زهرا_س
#تسلیت_باد
مداحی_آنلاین_از_فاطمهس_بگو_استاد_پناهیان.mp3
7.16M
#فاطمیه
🏴🏴🏴🏴🏴
از فاطمه(سلامالله علیها) بگو
🎤حجت الاسلام علیرضا پناهیان
مداحی آنلاین - مادر غمخوار - رسولی.mp3
6.33M
#فاطمیه
🏴🏴🏴🏴🏴
انقدر غم مردمو خوردی
ای مادر غم خوار
🎤 مهدی رسولی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باز دوباره چشات رو باز کن عزیزم
من و نگاه کن که دارم
رو لحدت خاک میریزم
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#تسلیت_باد
#آشپزی
کیک پرتقال 🥧
مواد لازم:
تخم مرغ ۴ عدد
آرد ۳ پیمانه
شکر ۱ پیمانه
آب پرتقال ۱ پیمانه
روغن مایع ۱ پیمانه
رنده پرتقال ۱ قاشق
بکینگ پودر نصف قاشق
وانیل نصف قاشق
💢 ابتدا در ظرفی تمام مواد خشک را الک میکنیم
تخم ها را با شکر هم میزنیم با دور تند همزن بعد وانیل و در صورت تمایل اسانس پرتقال را اضافه میکنیم. روغن را به موادمان اضافه میکنیم و هم میزنیم تا از حالت آبکی در بیاد بعد آب پرتقال را به موادمون اضافه میکنیم و با دور تند همزن هم میزنیم سپس رنده پوست پرتقال را اضافه میکنیم. در آخر مواد خشکمون رو اضافه میکنیم و با لیسک هم میزنیم مواد که مخلوط شد ۳۰ ثانیه با دور تند همزن هم میزنیم. مواد را در قالب چرب شده و آرد پاشی شده میریزیم و در فر از قبل گرم شده با دمای ۱۸۰ درجه میپزیم.
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناجات_شبانه
🔹همه ی موجودات میگن #خدا
ولی تفاوتشون در اینه که با چه ارتعاشی میگن
🔹یکی با ارتعاش ناامیدی میگه
🔹یکی با ارتعاش طمع میگه
🔹یکی با ارتعاش امید و یقین میگه
🔹یکی با ارتعاش خشم میگه
🔹یکی با عشق میگه
🔹مهم #خداخدا گفتن نیست
مهم اینه که با چه ارتعاشی صداش می کنیم
چون جوابی که دریافت می کنیم
مطابق با همون ارتعاشیه که فرستادیم.
🌹خدا را باید
با عشق و امید و یقین صدا بزنیم
💫✨ #شبتون_خدایی💫✨
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣عاشق خدا هستم
💗خُداوندی کِه داشتِنِ او جُبرانِ هَمهِ
💓نداشتِه هایِ مَن است،
🌸🍃می سِتایَمَش چون لایِق سِتایِش اَست...
❤️روزمان را با نام او وصلوات برمحمدوآل محمد شروع میکنیم
❣بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ❣
❤️الهی به امید تو❤️
🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد
✨و َآلِ مُحَمَّد
🌸و َعَجِّل فَرَجَهُم
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🚨📣توجه توجه📣🚨
#پویش😍
#سردار_دلها♥️💫
نوبتی هم باشه نوبت
#دهه_هشتادیاست 😌
🔸وقتشه که دیگه یواش یواش برای سالگرد 🏴 #شهادتحاجقاسم 🏴 دست به کار بشیم 💪 وقتشه هرکدوممون 🤝 یه کار بزرگ برای حاج قاسم انجام بدیم 😍 باید کاری کنیم که تموم
مردم دنیـ🌍ــا از #مکتب_حاج_قاسم باخبر بشن😌✌️
♥️قراره #سفیر این پویش شما دانش آموزان دهه هشتادی و دهه نودی باشید 😍😊 میپرسی چه جوری🤔؟
#دانشآموزایمقطعابتدایی:😍
یه نقاشی 🖼 به دلخواه خودتون از عموقاسم مون ترسیم میکنید و با دقت یه عکس خـــوب از نقاشی تون برامون ارسال میکنید🧐🤓
#ویژهمتوسطهاول🧕👱♂
#ویژهمتوسطهدوم👩🎓👨🎓
میتونید یه کلیپ 🎞که حداکثر "۹۰ ثانیه"⏱ باشه توی یکی از این موضوعات اثرتون رو برامون ارسال کنید👇📲
#تهیهدلنوشته📝برایشهیدسلیمانی و ارسال اون به صورت متن، پادکست یا ویدیو...🎬
#ازکنارهمقراردادن📸عڪسهاےحاجقاسم یا #فرمایشاترهبرمعظمانقلاب 💚در مورد ایشان و باتدوین عڪس📸 ها در کنار هم یک ڪلیپ🎞 تهیه و برامون بفرستید📲
#قرائت🗣یکبخشازوصیتنامهحاجقاسم در قالب یک کلیپ🎞 به همراه موسیقی 🎶و تدوین...
#تهیهلباهنگازیکمداحی🎤یاسرود درباره سردار در قالب یه کلیپ 🎞بصورت انفرادی👤 یا همخوانی 😉👌
⌛️ #مهلتارسالآثار:
🗓 #چهارمتابیستمدیماه۱۴۰۱
⚠️📲 #نحوهارسالآثار: آثارتون رو میتونید به آیدی 🆔ادمین استانتون در کانال نوجوان پلاس به آدرس زیر ارسال کنید تا به دست ما برسه...👇👇👇👇
https://shad.ir/nojavan_enghelabi/BJBABGJICFBHAIB
🏅راستی به نفرات برتــ🤩ــر 🤯😱 درپایان پویش جوایزی🎁 اهداخواهد شد😍
‹💠⃟🇮🇷› بسیج دانش آموزی ‹💠⃟🇮🇷›
🆔 @parvareshi5