eitaa logo
مَه گُل
663 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
103 فایل
❤پاتوق دختران فرهیخته❤👧حرفهای نگفتنی نوجوانی و جوانی😄💅هنر و خلاقیت💇 📑اخبار دخترونه و...🎀 📣گل دخترا😍کانال رو به دوستانتون معرفی کنید @Mahgol31 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
مشاهده در ایتا
دانلود
. بله دوست من ⛔️ گناه کردن که کاری ندارد! مومن بودن جسارت میخواهد👌 💚ناراحت نباش ، دوره آخر الزمانه به خودت افتخار کن ... تو خاصی ... تو شیعه على هستى ... تو منتظر فرجى ... تو گریه کن حسینى ... نه اُمُّل ... بگذار تمام دنیا بد وبیراهه بگویند! به خودت ... به محاسنت ... به حجابت ... به غیبت نکردنت توجمع... به ترک کردن محل گناه... به عزاداریت ... به سیاه پوش بودنت ... همه ی اینا می ارزد به یک رضایت مهدی فاطمه وبالاتر ازاون رضایت خدا https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت نود و یکم ( ادامه قسمت قبل ) حاج اقا حق شناس به خوبی به زندگی احمد جهت داد و او را به قله معنوی رساند. کار نصب سنگ قبر انجام شد.برای اینکه تابلوی بالای مزار را نصب کنیم باید کمی از بالای قبر را گود میکردیم تا پایه های تابلو در زمین قرار گیرد. باران شدید شده بود.لحظات غروب بود.خاک انجا هم سست بود.من روی زمین نشستم و با دست مشغول کندن شدم. گودال عمیقی درست شد دست من تا کف گودال می رفت و خاک ها را بیرون میریخت.اما دیدم یک سنگ جلوی کار مرا گرفته... این قدر فکرم مشغول بود ک فکر نکردم گودال خیلی عمیق شده و ممکن است به محل قبر برسم.! دور سنگ را خالی کردم و ان را بیرون کشیدم. در آن لحظات غروب یک دفعه دیدم زیر سنگ خالی شد.! با تعجب سرم را پایین اوردم.دیدم سنگی که در دست من قرار دارد از سنگ بالای لحد است و اکنون یک راه به داخل قبر ایجاد شده...! رنگم پریده بود.چرا من دقت نکردم؟برای چی این قدر اینجا را گود کردم؟؟ همین که خواستم سنگ را به سر جایش قرار دهم ان چنان بوی خوشی به مشامم خورد که تا امروز هنوز شبیه آن را حس نکرده ام! می خواستم همین طور سرم را داخل گودال نگه دارم..... ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید🕊🌹 🌷https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌بغداد ،محله درب جبله ، خ المیدان ، مزار سفیر اول امام زمان عثمان بن سعید عَمْری 📙 شرح حال 🔸عثمان بن سعید عَمْری از یاران امامان جواد و هادی و حسن عسکری بود و پس از شروع امامت امام مهدی از سوی حضرت به عنوان نایب خاص انتخاب گردید 🔸عثمان به جهت تقیه، شغل روغن فروشی را برای خود برگزید تا بدین وسیله مسئولیت مذهبی خود را مخفی کند و از گزند حکومت محفوظ بماند 🔸به همین جهت به سمّان یعنی روغن‌فروش معروف شد شیعیان اموال و نامه‌‏ها را به او می‌‏رساندند و وی آنها را در پوست گوسفند و امثال آن قرار می‌داد تا کسی به آنها پی نبرد آن‌گاه آنها را به سوی امام‏ می‌‏فرستاد 🔸عثمان در بیماری آخر عمر امام یازدهم از آن حضرت پرستاری و مراقبت کرد بنا به گفته شیخ طوسی وی مراسم مذهبی تدفین امام را انجام داد پس از رحلت امام یازدهم، سامرا را ترک و به بغداد رفت 🔸سرانجام عثمان بن سعید به دستور حضرت مهدی فرزندش محمد بن عثمان بن سعید را پس از خود به عنوان نایب خاصّ منصوب کرد 🔸پيكر نايب اول به دست فرزندش محمد غسل داده و كفن شد و با حضور بزرگان شيعه و مردم در بغداد در مکانی که در اصل منزل او بوده به خاك سپرده شد. 🔸شيخ طوسى: قبر عثمان بن سعيد در همين مكان مذكور است و من قبر او را زيارت كرده ام و مردم نيز به زيارت قبر او مى رفتند و به آن تبرك مى جستند 🔸اولين بار حاكم وقت بغداد ابومنصور محمد بن فرج آن ديوار را خراب كرد و مقبرۀ نايب اول را ظاهر نمود و صندوقى هم بر روى آن نهاد https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20عددبرگ درخت زیتون راهمراه6عددعناب در 1 لیوان آب روی شعله ملایم قرارداده تا آرام بجوشد،بعداز10الی15دقیقه صاف کرده ودرون ظرفی دربسته،درون یخچال نگهداری شود ودرصورت نیازفوری،میل شود. _جوشانده ی پونه ونعنا به نسبت مساوی _بذرشنبلیله را تمیزنموده وآسیاب کنید،یک قاشق ظهر و یک قاشق به‌ وقت شام‌ میل کنید. 🎍🎍🎍🎍🎍 ☘ https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1☘☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌼پوششی که باعث می‌شود دیگران را نبینیم جوان ثروتمندی نزد خردمندی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. خردمند او را به کنار پنجره برد و پرسید: پشت پنجره چه می‌بینی؟ جوان جواب داد: آدم‌هایی که می‌آیند و می‌روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می‌گیرد. بعد خردمند آینۀ بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در این آینه نگاه کن و بعد بگو چه می‌بینی؟ جوان جواب داد: خودم را می‌بینم. خردمند گفت: دیگر دیگران را نمی‌بینی! آینه و پنجره هر دو از یک مادۀ اولیه ساخته شده‌اند، شیشه. اما در آینه لایۀ نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی‌بینی. این دو شیء شیشه‌ای را با هم مقایسه کن. وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می‌بیند و به آن‌ها احساس محبت می‌کند. اما وقتی از نقره (یعنی ثروت) پوشیده می‌شود، تنها خودش را می‌بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقره‌ای را از چشم‌هایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری. 🌺🍃🌺🍃https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌺🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا