eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.4هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
7هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 شهید حاج قاسم سلیمانی : دفاع از حرم حضرت زینب (س) ، دفاع از حرم (ع) در ایران هم هست . 💐 (ع) 💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتم اینجا تا مشهد چقدر راه است ؟! گفت: آنقدر که بگویی …
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای شنیدنی نامه رزمنده مدافع حرم به امام رضا(ع) از زبان حجه اللاسلام سید حسین آقامیری ‌ رزمنده ای که حتی یک بار هم حرم امام رضا(ع) نرفته بود اما امام رضا نامه شهادت این رزمنده را امضا کرد. (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴قسمت_چهارم ورزش باستانی🌴 از ديگــر کارهائي که در مجموعه ورزش باســتاني انجام ميشــد اين بود که بچه ها به صورت گروهــي به زورخانه هاي ديگر ميرفتند و آنجا ورزش مي کردند. يک شب ماه رمضان ما به زورخانه اي درکرج رفتيم. آن شب را فراموش نميکنم. ابراهيم شعر ميخواند. دعا ميخواند و ورزش ميکرد. مدتي طولانی بود که ابراهيم در كنارگود مشغول شناي زورخانه اي بود. چند سري بچه هاي داخل گود عوض شدند، اما ابراهيم همچنان مشغول شنا بود. اصلاً به کسي توجه نميکرد. پيرمردي در بالای ســكو نشســته بود و به ورزش بچه ها نگاه ميکرد. پيش من آمد. ابراهيم را نشان داد و با ناراحتي گفت: آقا، اين جوان كيه؟! با تعجب گفتم: چطور مگه!؟ گفت: 《من كه وارد شدم، ايشان داشت شنا ميرفت. من با تســبيح، شنا رفتنش را شمردم. تا الان هفت دور تسبيح رفته يعني هفتصدتا شنا! تو رو خدا بيارش بالا حالش به هم ميخوره》 وقتی ورزش تمام شد ابراهيم اصلاً احساس خستگي نميکرد. انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته! البته ابراهيم اين کارها را براي قوي شــدن انجام ميداد. هميشــه ميگفت: بــراي خدمت به خدا و بندگانش، بايد بدني قوي داشــته باشــيم. مرتب دعا ميکردكه: خدايا بدنم را براي خدمت كردن به خودت قوي كن. ابراهيم در همان ايام يك جفت ميل و سنگ بسيار سنگين براي خودش تهيه کرد. حسابي سرزبانها افتاده و انگشت نما شده بود. اما بعد از مدتي ديگر جلوي بچه ها چنين کارهائي را انجام نداد! ميگفت: اين کارها عامل غرور انسان می شه. ميگفت: مردم به دنبال اين هســتند كه چه کســي قوي تر از بقيه است. من اگر جلوي ديگران ورزشهاي سنگين را انجام دهم باعث ضايع شدن رفقايم ميشوم. در واقع خودم را مطرح کرده ام و اين کار اشتباه است. بعد از آن وقتي مياندار ورزش بود و ميديد که شــخصي خسته شده وکم آورده، سريع ورزش را عوض ميکرد. اما بدن قوي ابراهيم يکبار قدرتش را نشــان داد و آن، زماني بود که ســيد حســين طحامي قهرمان کشــتي جهــان و يکي از ارادتمندان حاج حســن به زورخانه آمده بود و با بچه ها ورزش ميکرد. 📚 منبع : کتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰چهل روز قبل از تولد او خواب آقایی سبز پوش  و نورانی را دیدم که مرا به فرزند پسر مژده داد و نام رضا را برای او انتخاب کرد.. 🔰 دو ساله بود که  به همراه مادرش برای زیارت (ع) به مشهد رفتیم.اطراف ضریح مطهر مشغول دعا بودیم که یک دفعه متوجه شدم دست های کوچک او به طرز عجیبی به ضریح چسبیده است. با نگرانی سعی کردم دست او را بکشم زیرا به نظر می رسید جدا کردنش ممکن نبود.مردم به سمت او هجوم آوردند.کمی طول کشید تا او را جدا کردیم. انگار به ضریح مطهر قفل شده بود .همین که به خانه رسیدیم،با کمـال تعجـب جای پنج انگشــت  سبز را روی کمر  او دیدیم..... (راوی :پدرشهید) 🌷✨ 🌷✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 ☀بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ☀ اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَ انْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ، وَ مُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى، وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنابِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان‌ وَانْصُراني‌ فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا ياصاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ أَللِّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَجَ🤲✨ (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔅 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ...🤚🌱 🌱سلام بر تو ای چشم بینای پروردگار... که همه عالم در نظر توست و نظر همه عالم به سوی تو.... 🤲 ارواحنا فداه 💚🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اے دو چشمت سبب و علت پیدایش صبـــح دیده بگشا ڪه جهان منتظر آغاز است . . . 🍃سلام ، صبـحتون شهــدایـی
🟡شهدای ایرانی مدافع‌حرم که در روز علیه‌السلام چشم به جهان گشودند! 💙شهید 🦋تاریخ ولادت: ۱۳۶۲/۰۵/۲۹ 🦋محل ولادت: درچه 💚شهید ☘تاریخ ولادت: ۱۳۶۶/۰۴/۱۷ ☘محل ولادت: فاضل آباد 💐هدیه به روح مطهر شهدا صلوات💐 💥اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💥
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥یا شما برای مردم ما، شما برای کشور ما، شما برای این سرزمین دعا بفرمایید..
*دلداده‌ے امام رضا (ع)*🕊️ *شهید محمد مردانی*🌹 *🌹پدرش← محمد روز تولد امام رضا(ع) توی كرمانشاه به دنيا آمد🎊 از بچگی علاقه شديدی به آقا داشت💛هر موقع می‌خواست كاری بكنه كه ما دوست نداشتيم🍂 ما را به امام رضا(ع) قسم می‌داد.🌙هر روز كه می‌خواست مدرسه برود، همراهش مهری بود كه پشتش عكس امام رضا(ع) درج شده بود💛 که با آن نماز میخواند📿 آن هم توی خفقان قبل از انقلاب.‼️بچه‌ها می‌گفتند: موقع نماز كه همه می‌رفتند توی حياط مدرسه، محمد مهرش را در می‌آورد و نماز می‌خواند.📿هميشه بعد از نماز می آمد كنارم و می‌خواست از امام رضا(ع) براش بگم🌙 از غريبی كرامت و رئوف بودن آقا💫 بزرگتر که شد به جنگ رفت يک روز كه محمد آمده بود به مرخصی، گفت: بابا خيلی دلم می‌خواد برم مشهد، پابوسی آقا امام رضا(ع)🥀از طرفی دفاع از كشور واجب تره آقا هم بيشتر راضی است🍃 به مشهد نرفت رفت غرب سنندج و حدود يک ماه بعد شهيد شد🕊️ به ما گفتند: بياين توی معراج شهدا و پیکر شهيدتان را تحويل بگيرين🌷آنجا که رفتیم پیکر شهیدی دیگر رو به ما تحویل دادند.‼️گفتیم این که پسر ما نیست. محمدما کجاست؟ نکنه مفقود شده و نمی‌خواین چیزی به ما بگید؟🥀مسئولین معراج هم گیج شده بودند. از این طرف و آن طرف پرس و جو کردند،🥀تا آنکه بالاخره مشخص شد محمد را اشتباهی فرستاده اند مشهد🌙‼️وصيت محمد را كه خونديم، نوشته بود: «پدرم و مادرم، اگر برایتان ممكن است مرا كنار امام رضا(ع) دفن كنيد.»🌙خواست خدا و امام رضا بود که این اتفاق افتاد،🌙 محمد را طلبید🕊️ و به زیبایی در حرم دفن شد🕊️🕋*
📚 | یادت باشد، به من قرمه‌سبزی ندادی 🔺️حکایتی درباره کرامت علیه‌السلام در بیان آیت الله مصباح یزدی