eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.2هزار دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🍁
🧡🌱 بٰا هَرنَفسے..؛ *سَلام ڪَردَن﴿؏ـــِشق۔۔𔘓﴾ أست۔۔* _آقـــــآ بہِ تــُᰔـــو۔۔۔ اِحتـــــرٰام ڪَردَن ؏ـِـشق۔۔ أست۔۔۔♡ اِسم قَشَنـــــگت ۔۔؛ بِہ میٰان چوُن آیَد۔۔ أز رو؎« أدب» ۔۔! "قیـــــآم ڪَردن ؏ِـــشق أست"۔۔۔𑁍۔۔۔ 🌱 ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🧡🍃' @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در تماشای چنین دست . . . من شدم از دست و حیران می روم 🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 رفتار و منش فرمانده لشکر عاشورا، سردار شهید مهدی باکری در هنگام مواجهه با جنازه دشمنان.. 🔹 مهدی از کشتن نفرت داشت. هدف او پیروزی بر صدام و سران حزب بعث بود نه بر سربازان و مردمانش. ◇ از کشته شدن کسی خوشحال نمی‌شد. از آن طرف اگر یک عراقی برای بچه ها ایجاد خطر می کرد هر طوری بود او را می زد تا آسیبی به بچه ها نرساند. ◇ طوری طراحی می‌کرد و نقشه می‌کشید که دشمن در محاصره بیفتد و مجبور به تسلیم شود. 🔹 می‌گفت: تا دیدین تسلیم شدن، دیگه شلیک نکنید. دیدن کشته های عراقی ناراحتش می‌کرد طوری که روی جنازه های آن ها پا نمی‌گذاشت. ◇ گاها می‌آمد که مجبور بودیم از داخل کانال که پر از جنازه های دشمن بود عبور کنیم. آقا مهدی آرام می‌آمد و به هیچ عنوان روی این جنازه ها پا نمی‌گذاشت ◇ و می‌گفت: هر کدوم از اینها عزیز یه خانواده هستند. خدا میدونه زن و بچه هاشون و پدر و مادرشون الان در چه حالی هستن و چه حالی میشن وقتی بفهمن ما داریم از روی جنازه عزیزانشون رد می شیم و پا روی اونا میذاریم. 👤 به نقل از محمد جعفر اسدی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظـری ڪن ، که به جـان آمدم از دلتنگــــی ... گریه‌ی همسر شهید روح الله قربانی هنگام ورود به منزل تو بگو قیمت این لحظه چند...؟! @mahman11
تو نیستی ولی در من غمگینی است! که هر شب بوی پیراهن تو پیغمبرش می‌کند.... پ.ن: پیراهنی که علی در عکس به تن دارد، همان پیراهنی است که مادر از او به یادگار نگهداشته است.... مادر در سفر پیراهن علی را با خود می برد تا فرزندش را در این زیارت معنوی سهیم کند.... متولد ۱۳۴۹ ،شهادت ۱۳۶۷ در منطقه بانه به رسید.🌷 📎همدان، بخش مرکزی، روستای رباط شورینی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هی نگاهت بڪنم، گم بشوم در چشمت گم شدن در شبِ چشمان تو پیدا شدن است... : دوست دارم اگر شهید شدم ؛ پیڪری نداشتہ باشم از ادب دور است ڪہ در پیشگاه سیدالشهدا با تنے سالم و ڪفن پوش محشور شوم... 🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
●آقا محمد(مرتضی) بسیار قدرشناس و صادق بودند، به نحوی‌که طی 10 سال زندگی مشترک، هیچ‌گاه از همسرم دروغ نشنیدم، همیشه به دنبال رفاه و آسایش خانواده بودند، حتی اگر خودشون در سختی قرار می‌گرفتند. ●همیشه می‌گفتند: از امام حسین (ع) شرم دارم که در کربلا به فکر آسایش همسر و خانواده‌ام باشم، به همین خاطر هیچ‌گاه با هم کربلا نرفتیم. ●همسرم ارادت ویژه‌ای به حضرت زهرا (س) داشتند و می‌گفتند: چادر، حجاب حضرت زهرا (س) است، اگر مشاهده می‌کردند خانم چادری به زمین می‌خورد، همان‌جا ایستاده و گریه می‌کردند. ●آقا محمد علاقه بسیاری به امام رضا (ع) داشتند، مدتی بود که دایم می‌گفتند: دلتنگ زیارت امام رضا (ع) هستم، اما می‌ترسم اگر به مشهد بروم از اعزام جا بمانم. ●رفتند سوریه موقعی که پیکر مطهر شهید بازگشت، زمانی‌که داخل معراج شهدا بودیم، به یاد حسرت زیارتی که بر دل شهید مانده بود افتادم نمیدونستم که روز خاکسپاری که مصادف با شهادت امام رضا (ع) بود، پرچم حرم امام رضا (ع) را برای او می آورند. 🌷 @mahman11
● رفتنش به سوریه در سال ۹۴ و زمانی بود که نبش قبر حجر بن عدی در سوریه توسط تکفیری‌ها اتفاق افتاد. با این اتفاق آقا مرتضی خیلی در رفتنش جدی شد. می‌گفت اگر این‌ها به حرم حضرت زینب (س) برسند امکان دارد چنین بی‌حرمتی را انجام دهند. ● همیشه می‌گفت: «بهترین سرنوشت و سرانجام برای انسان‌ها جز شهادت چه چیز می‌تواند باشد؟» با آنکه من به او می‌گفتم فکر رفتن شما هم برایم سخت است، ولی مرتضی خیلی با آرامش بنده را متقاعد می‌کرد و می‌گفت: «بهترین چیزی که آدم برای عزیزش بخواهد چه چیزی می‌تواند باشد؟ این همه در زندگی تلاش می‌کنیم که سرانجام چه شود؟ ما این همه سر روضه‌های اهل بیت (ع) می‌رویم تا وقتی نیاز باشد جهاد کنیم. اگر بی‌خیال باشیم چگونه رویمان می‌شود دوباره روضه اهل بیت (ع) را گوش کنیم؟» ● به من می‌گفت: «هرموقع یا هر طوری که خبر شهادت من به دستت رسید این جمله را با خودت تکرار کن «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» بدون شک مصیبت سیدالشهدا علیه‌السلام بزرگ‌ترین مصیبت در عالم است و هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت امام حسین (ع) نیست.» همین حرف‌های آقا مرتضی باعث می‌شد آمادگی روحی در رفتنش برای من ایجاد شود. ● حتی ایشان در سفر آخری که به سوریه داشت یک دستنوشته برای من به یادگار گذاشته بود که بعد از شنیدن خبر شهادتش آن را خواندم. واقعاً باعث شد قلبم خیلی آرام شود. برایم خیلی شیرین بود که آقا مرتضی حتی بعد از شهادتش هم به فکر من بود. آخرین نوشته شهید شفاعت نامه‌ای بود که با جمله «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» شروع می‌شد. نوشته بود در آن دنیا من را شفاعت می‌کند و باز به من تأکید کرده بود یادم نرود هیچ مصیبتی بالاتر از مصیبت امام حسین (ع) نیست. ✍به روایت همسر بزرگوارشهید 🌷 ●ولادت : ۱۳۶۶/۱۲/۹ تهران ●شهادت : ۱۳۹۶/۸/۲۳ دیرالزور @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 : علیرضا نوری 🍃 : اصفهان/تیران و کروند 🌷 :۵ مرداد ۱۳۶۶ 🌼 : سوریه-شیخ هلال 🌺 :۲۹ اسفند ۱۳۹۳ 🌻 : گلستان شهدای نجف‌آباد     🌷 یکی از نیروهای گردان پیاده لشکر ۸ نجف اشرف در جنگ با تروریست‌های تکفیری در نخستین روز از سال ۱۳۹۴ در کشور سوریه به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر مطهرش بعد از انتقال به نجف‌آباد در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.🌷 🕊 🌹 @mahman11
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 💠زندگی نامه وخصوصیات اخلاقی💠 🌷🌷🌷 در پنجمین روز مرداد سال 1366 در روستای (شهرستان تیران و کرون) به دنیا آمد. در یک خانواده روستایی و با ایمان قد کشید. در دوران نوجوانی رفتن بر سر و خواندن بود. تحصیلاتش را تا مقطع در روستای خیرآباد به پایان رساند و سال 1381 ساکن شدند. در تمام این سال‌ها عضو فعال بسیج بود و فعالیت می‌کرد. سال 1385 سربازی‌اش را در (پادگان مالک اشتر ارومیه) گذراند و بعد از گذراندن دوره نظامی در پادگان به سپاه درآمد و لباس مقدس سپاه را به تن کرد و در زرهی 8 نجف اشرف نجف‌آباد مشغول به فعالیت شد. یکی از نیروهای گردان پیاده لشکر8 در جنگ با 29 اسفند 1393 در کشور (شیخ هلال) در سن 28 سالگی بر اثر به سر به درجه رفیع نائل آمد و پیکر مطهرش بعد از انتقال به نجف‌آباد در گلزار این شهر به خاک سپرده شد. همسر در مورد اخلاق و منش این گفت: نوری و بود و همیشه به لب داشت، بعد از هم کسانی که از او یاد می‌کنند از رو بودنش می‌گفتند. او بود و معمولا از کسی ناراحت نمی‌شد. همیشه با دیگران را متوجه اشتباهشان می‌کرد، از و بیزار بود و را در زندگی سرلوحه خود قرار داده بود. آزاده عشوری افزود: طوری رفتار می‌کرد که مطمئن بودم می‌شود، حتی زمانی که وسایلش را جمع می‌کرد و گفت می‌خواهم به بروم، من گریه می‌کردم و می‌گفتم تو اگر بروی می‌شوی. وی ادامه داد: او خیلی خوشحال بود، چون پنج یا شش بار درخواست رفتن داده بود ولی قبول نکرده بودند. این دفعه که موافقت کرده بودند خیلی خوشحال بود و می‌گفت من نخواهم شد، می‌روم و دوباره برمی‌گردم. الان هم می‌گویم اگر تقدیرش بوده، خدا را شکر که با از دنیا رفت. 🌹 @mahman11
🥀🥀🥀🥀🥀درقسمتی از وصیت نامه به فرزندشان آمده: سلام برپسر عزیزم🌺 .ای تنها یادگاری من،ای عزیزتر از جانم،از روزی که خدا تورا به ما داد زندگیمان رنگ و بوی دیگری گرفت.. تو و مادرت از بزرگترین های زندگی من بودید. در زندگی ات بسیار به مادرت بگذار که از زنان پاک و بزرگ روزگار است. وهرچه میخواهی از مادرت بخواه تا برایت دعاکند. در زندگیت همواره و باش که امتداد آن (عج) و فرمانش و فرمان .. همواره بر احترام بگذارید که در دنیا و آخرت برگرفته از به پدرومادر است  همیشه برایم دعا کنید و مرا از یاد نبرید و همیشه و باشید و در دستوراتشان شک نکنید و با جان  و دل بپذیرید  و در پایان اگر جنازه برگشت مرا در گلزار به خاک بسپارید.و تا میتوانید بر سر مزارم بیایید و برایم طلب کنید.  انتهای تاریکی روزنه ای است به   و رسیدن به و گذری است از . 🕊 ✨❤🌹 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 من را به مانند می دانم که با به سوی پرواز می کنند. آنها به سوی می روند تا از دفاع کنند. آنها را به زندگی نمی فروشند و می دانند که این چه ثمره بزرگی برای آنها در نزد محفوظ نگه خواهد داشت. آنها به می روند، آنها در مقابل ایستادگی می کنند و بسیارشان به مقام می رسند. آن موقع است که با به سمت می روند. من حس میکنم آنها چیزی فراتر از هستند، چیزی فراتر از هستند، آنها هستند که آفرید تا به ما ثابت کند که و محض چیست؛ من حس میکنم خواسته تا با برترین را به رخ ما بکشد.تقدیم به 😢💔🥀🌷🌷 🌹 🍃حسن ختام🍃 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
81 ❇️ ساسان شروع کرد با دقت سوره مُلک رو خوندن تمام کرد! اما چیزی پیدا نکرد تو این سوره که به امام زمان (عج) ربط داشته باشه! 💠 ساسان : داداش ، مطمئنی این سوره درباره امام زمان (عج) هست؟ چیزی راجع به امام زمان (عج) نگفته آخه ! 🔰 محمد مهدی : نگفتم کل سوره درباره امام هست که ! گفتم یکی از آیات این سوره طبق روایات ، درباره امام زمان (عج) هست ! 💠 ساسان : آهان ، خب ، خب ... خب من چیزی پیدا نکردم ! اصلا اسمی از امام زمان و مسائل مهدویت در این سوره نیست 🔰 محمد مهدی : وقتی میگیم درباره امام زمان (عج) هست، منظور این نیست که حتما به اسم امام زمان (عج) یا غیبت ایشون اشاره مستقیم داشته باشه ، بلکه منظور این هست آیه به امام زمان (عج) به صورت غیر مستقیم ربط داره یعنی محتوای آیه درباره امام هست حالا که این رو یاد گرفتی، دوباره بخون ، ارزش داره ، با دقت بخون تا اون آیه رو پیدا کنی اگه خسته ای باشه فردا رفتی خونه با دقت بگرد و پیدا کن 💠 ساسان : نه نه ، اصلا ، خسته چیه ؟ اتفاقا کلی ذوق و شوق دارم تا زودتر پیدا کنم ، آدم مگه از قرآن خوندن خسته میشه؟ 🔰 : احسنت داداش، احسنت ، بخون ، مزاحم نمیشم 💠 ساسان دوباره با دقت خوند ، اما باز هم چیزی پیدا نکرد ! برای بار سوم هم خوند و هم زمان به معنی آیات هم توجه می کرد ، اما باز هم چیزی گیرش نیومد!!! که متوجه شده بود ساسان نتونسته پیدا کنه و برای همین کلافه هست ، دستش رو گذاشت روی شانه ساسان و گفت : چیه ؟ پیدا نکردی ؟ 🌀 ساسان : نه بخدا ، هرچی میگردم پیدا نمی کنم ، واقعا مطمئنی در این سوره ، آیه ای درباره امام زمان (عج) هست؟ 🔰 محمد مهدی : بله ، آخرین آیه این سوره درباره امام زمان (عج) هست، یعنی آیه 30 ! 💠 ساسان با تعجب گفت ...
82 🔰 ساسان با تعجب گفت : آیه 30 ؟ آخه این آیه اصلا ربطی به امام زمان (عج) و مهدویت نداره اصلا یک معنای دیگه داره ببین معنی اش چی هست: 👈👈: بگو: به من خبر دهید اگر آب مورد استفاده شما در زمین فرو رود [تا آنجا که از دسترس شما خارج گردد] پس کیست که برایتان آب روان و گوارا بیاورد؟! " ( سوره ملک / آیه 30) 🌀 محمد مهدی : خب همین دیگه ، میگه آب گوارایی که در زمین فرو بره و از دسترس شما خارج بشه ! 👈آب نمادی هست از حیات و نیاز ما به آب هم ضروریه 👌امام باقر (ع) می فرمایند منظور از آب گوارا در این آیه ، امام زمان (عج) است ، (منبع : کتاب کمال الدین و تمام النعمه / ج1 / باب آخر) 👈 امامی که نیاز به ایشون ضروری هست و ایشون غائب شده ، و هیچ کس هم جز خدا نمیتونه دوباره ایشون رو برگردونه ، ❇️ حاج آقا عسکری یک شب این آیه رو خیلی قشنگ تفسیر و باز کرد، می گفتند من و شما بدون آب نمیتونیم بیشتر از چند روز دوام بیاریم و می میریم 🔰 نیاز ما به امام هم همینطوره ، امام برای زندگی دنیایی ما و ساختن آخرت ما ضروری هست، بدون امام نمیشه راه درست رو از نادرست تشخیص داد 💠 ساسان: پس نقش عقل چی میشه؟ خدا به انسان عقل هم داده 🔰 محمد مهدی : بله ، خدا عقل داده ، اما خودت هم اعتراف میکنی که انسان ها حتی دانشمندترین انسان ها ، بارها و بارها تصمیمات اشتباه گرفتن و یا راه اشتباهی رو رفتن خود این مورد نشون میده که عقل انسان ، نیاز هست ، اما به تنهایی کافی نیست ، باید یک انسان بدون خطا که همه راه ها رو میشناسه به انسان در این راه کمک کنه 👈 میتونی آدمی معرفی کنی تو این دنیا جز معصومین (ع) که اصلا راه خطایی نرفته باشه و کار اشتباهی نکرده باشه؟ آره ؟ میتونی؟ 💠 ساسان : نه والله، نمیشه ، حق با تو هست، امام راه رو چطور به ما معرفی می کنه؟ 🔰 محمد مهدی : با استفاده از قرآنی که خدا فرستاده و احادیثی از معصومین (ع) که برای ما به یادگار مونده و استفاده از عقل و کمک علمای بزرگ ، میتونیم راه درست رو انتخاب کنیم ، به امام معصوم دسترسی نداریم فعلا، اما سخنان ائمه (ع) دست ما هست، میشه راه رو پیدا کرد 👈 این آیه میخواد همین رو بگه، میخواد بگه شما اگه به امام نیاز دارید، امام شما غائب هست، و کسی جز خدا نمیتونه این امام رو برگردونه پس باید از خدا بخواهید که غیبت امام تمام بشه 💠 ساسان گفت... ادامه دارد ... @mahman11