eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.5هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
7.1هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ این ستاد، ستاد نمی‌شود! 🔻 سردار عجم می‌گفت: در یکی از مناطق عملیاتی مستقر بودیم. به‌خاطر شرایط منطقه چند روزی بود که غذای سرد می‌خوردیم و امکان انتقال غذای گرم نبود. یک روز بوی عطر غذای گرم از پشت محل ستاد پخش شد. حال‌وهوای همه تغییر کرد. به سمت ستاد آمد و مطلبی گفت که برای من یک درس بزرگ بود. او گفت: مراقب باش روحیات از جدا نشود. ستادی که از آن بوی غذای گرم بیاید و رزمندگانش با کنسرو و غذای سرد سپری کنند، ستاد نمی‌شود... 📚 برگرفته از کتاب | براساس خاطراتی از سردار شهید حاج محمد طاهری و فرزندش مصطفی 📖 ص ۱۲۵
منطقه تیشه کن ، سال ۱۳۶۰ مقر فرماندهی تیپ۱۴ امام‌حسین(ع) قهرمانان و در جمع یاران
قسمتی از سخنرانی در عملیات رمضان: «همین بسیجی های کم سن و سال را شما ببین؛ از پشت میز مدرسه آمده جبهه، بعد شب حمله با آن کلاشینکف قراضه اش غوغا می کند صبح که می روی توی این بیابان شرق بصره همین طور جنازۀ کماندوهای گردن کلفت بعثی است که روی زمین ریخته... این ها را کی زده؟ همین بسیجی کوچولو» عکس: پاییز ۱۳۶۲، قلاجه، عملیات والفجر چهار 🌷 @mahman11
24.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 مصاحبه کننده ، بهمراه فیلم بردارش میخواستن از فرمانده نوبخت مصاحبه بگیرن ؛ اونم برگشت و گفت : شرمنده اصلا وقت نیست انشاءالله در فرصتی دیگر....این در حالیست که امروز بعضی از مسئولین برای جلوی دوربین رفتن و دیده شدن به هر دری میزنن ....!!!!!!!!! . 💢 کمتر دیده شده از سردار از ویژه ۲۵ . (( 📆۱۷ دی ۱۳۶۵_صیداویه آبادان...)) . @mahman11
🌹مکانیکی که فرمانده شد ... . 🔸اگر بگویم آچار فرانسه‌ ی گردان بود اغراق نکرده‌ام. اگر یک نفر او را نمی‌شناخت و برای اولین بار او را می‌دید، خیال می‌کرد، نیروی خدماتی گردان است. چون از آرایش‌گری گرفته تا مکانیکی خودروها و ... همه را او انجام می‌داد.یک روز که داشت پلاتین انگشت‌های دستش را با انبر دست در می‌آورد، گفتم: - «خلیل! چرا دستات این طوری شدند؟» خندید و گفت:- «عملیات والفجر 8 با یک عراقی گلاویز شدم و او 16 تیر به شکم و دستانم زد.»گفتم:«خودش چی شد؟» گفت: «با این که منو سخت مجروح کرده بود با هزار بدبختی با سرنیزه او را از پای در آوردم.»گفتم:- «چرا خودت پلاتین‌ها را در می‌آوری؟!»گفت: «خوشم نمی‌آد وقتم را در بیمارستان هدر بدهم.» . ▪️شب عملیات کربلای 4 مثل یک شیر غران به دشمن هجوم برد. با این که دشمن از شروع عملیات با خبر بود، ولی او تا خاکریز سوم جزیره پیش رفت. وقتی او را دیدم دستانش باند پیچی شده بود. گفتم: «خلیل چی شد؟» گفت: «دوباره ترکش خوردند.». 🌹 خلیل زالپولی از ویژه ۲۵ (به نقل از سید حشمت الله شهرزاد) _ شادی روحش صلوات. @mahman11
قسمتی از سخنرانی در عملیات رمضان: «همین بسیجی های کم سن و سال را شما ببین؛ از پشت میز مدرسه آمده جبهه، بعد شب حمله با آن کلاشینکف قراضه اش غوغا می کند صبح که می روی توی این بیابان شرق بصره همین طور جنازۀ کماندوهای گردن کلفت بعثی است که روی زمین ریخته... این ها را کی زده؟ همین بسیجی کوچولو» عکس: پاییز ۱۳۶۲، قلاجه، عملیات والفجر چهار 🌷 @mahman11
خبره‌ی سپاهِ خمینی امانِ دشمن را بریده‌اند ... 📎قائم‌مقام لشگر ۷ ولی عصر 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۳ بهبهان ، خوزستان ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۷ شلمچه @mahman11
💢 تو وصیت نامه ش نوشت : ملت ما چگونه زندگی کردن را از و چگونه کردن را از آموخته اند.آرزو دارم همچون زندگیم بمیرم‌. . 📝 سردار جلال الدین علاءالدینی از سیدالشهدا لشکر ویژه ۲۵ ... @mahman11
▪️رفیقان می‌روند نوبت به نوبت خوش آن روزی که نوبت بر من آید . 💢 لشکر ویژه ۲۵ ؛ پیکر سردار صمد اسودی ، ایستاده سمت راست سردار رمضانعلی صحرایی ؛ سمت چپ ۷۰ درصد نقی مهدوی... @mahman11