eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.1هزار دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
عُمُرٍ يَفْنَى فِيهَا فَنَاءَ الزَّادِ، وَ مُدَّةٍ تَنْقَطِعُ انْقِطَاعَ السَّيْرِ! چون توشه ای یافتنی به سر می رسد، و چون راهی که پیموده می شود سپری می گردد ! / خطبه ۱۱۳ - حواسمون هست؟ ...
❇️ 🍃🌸🍃 (قسمت ۲۷)👇👇👇 🌱این خانم ادامه داد هیچ دفاعی نمی‌توانستم از خودم انجام دهم هر چه گفتند قبول کردم. ✨بعد مرا به سمت محل عذاب بردند من آنچه که از آتش و عذاب جهنم توصیف شده را کامل مشاهده کردم. 💫درست در زمانی که قرار بود وارد آتش شوم یاد کتاب شما و توسل به حضرت زهرا افتادم. 😭همانجا فریاد زدم و گفتم: خدایا به حق مادرم حضرت زهرا( سلام‌الله‌علیها) به من فرصت جبران بده خدا.... 🌿تا این جمله را گفتم گویی به داخل بدنم پرتاب شدم با بازگشت علائم حیاتی، مرا به بیمارستان منتقل کردند و اکنون بعد از چند ماه، بهبودی کامل پیدا کردم. اما فقط یک نشانه از آن لحظه بر روی بدنم باقی مانده دستبندی از آتش بر دستان من زده بودند، وقتی من به هوش آمدم، مچ دستانم می‌سوخت، هنوز این مشکل من برطرف نشده! دستان من با حلقه‌ای از آتش سوخته و هنوز جای تاول‌های آن روی مچ من باقی است. فکر می‌کنم خدا می‌خواست که من آن لحظات را فراموش نکنم. 🌸من به توبه‌ام وفادار ماندم، گناهان گذشته‌ام را ترک کردم. نمازها را شروع کردم و حتی نمازهای قضا را هم می‌خوانم. 🌾ولی آنچه مرا دربه‌در به دنبال شما کشانده این است که مرا یاری کنید. من چطور این هزار و صد نفر را پیدا کنم؟ چطور از آنها حلالیت بطلبم؟ این خانم حرفهای آخرش را با بغص و گریه تکرار کرد. ☘من هم هیچ راه حلی به ذهنم نرسید. جز اینکه یکی از علمای ربانی را به ایشان معرفی کنم. 🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺 @mahman11
زندگی نامه شهید محمد معماریان سال 1387 حالا بيست سال از آن زمان مي‌گذرد. شال سبز با همان عطر و بوي بهشتي‌اش هست؛ همان شالي كه آيت‌الله العظمي گلپايگاني نيم سانتش را از مادر محمد گرفت؛ همان شالي كه هنوز خيلي‌ها را به بركت امام حسين(ع) شفا مي‌دهد؛ همان شالي كه اثبات حقانيت خانواده‌هاي شهدا شد و ماية عزت مادران صبور شهدا. قصة زيباي شال را سال‌ها پيش شنيدم، اما هيچ‌وقت پي‌گير نشده بودم تا لذت بوييدن آن را ببرم. وقتي كه روزيمان شد رفتيم دست‌بوس مادر شهيد محمد معماريان، كنار تمام زيبايي‌هاي وجودش از بركت عطر بهشتي شال هم بهره‌مند شديم. تا يادم نرفته بنويسم كه مادر نذرهايش را ادا كرد و به جاي چهار ماشين، هشت تا اتوبوس گرفت و همه را برد زيارت امام خميني. آوازه اين شال تا خيلي شهرها رفته است و به بركت شهدا ما هم نصيب برديم و البته اين نوشته را هم تقديم به شما مي‌كنيم كه بي‌نصيب نمانيد.. . . . 🔺🔺 @mahman11