🕊🌹🕊
دل گشتہ بی قرار تو یا صاحب الزمان
سخٺ اسٺ انتظار تو یا صاحب الزمان
عمرے سٺ در مسیر نگاهٺ نشستہ اند
عشاق جان نثار تو یا صاحب الزمان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌸صبحت به خیر آقا جان🌸
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#حدیث_مهدوی
🍃کلام امام زمان🍃
أنا خاتم الأوصياء وبي يدفع الله البلاء عن أهلي وشيعتي
ای شیعه ما
من آخرين وصي هستم. خداوند به وسيلهي من بلاها را از کسان و شيعيانم دفع می کند.
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
1_569754234.mp3
3.47M
💞تجدید عهد با امام زمان (عج)
🔹سعی من از صبح تا شب این است که محور زندگیم، پسندیدن یا نپسندیدن شما باشد
🔸تا رسیدن به خدا فقط یک قدم است؛ و آن یک قدم این است که...
🎤حجت الاسلام_عالی
#سخنرانی_بسیار_شنیدنی
🌼🍃🌼🍃🌼
#شهیدانه🌹
♦️خندھ هاۍ دݪنشین #شهدا🌷
نشان از آࢪامش دݪ داࢪد..
وقتے دݪت با "خدا" باشد
ݪبانت همیشھ مےخندد
اگࢪ با خدا نباشے هرچقدࢪ هم شادۍ ڪنے
آخࢪش دلت غمگین است...
🌷#سردارشهیدمحمودکاوه🌷
🍃نگاه#شهدا روزیتون🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
خاطرات به یادماندنی🌷
قسمت سوم
🍃#محمودمی خواست هر طور شده این عملیات استشهادی را انجام دهد. در صورت موفقیت، در اصل همان کاری را انجام می دادیم که قرار بود با هلی برن انجام دهیم.
🍃«#محمود» من را صدا زد و گفت: «مجید! سریع بلند شو برو پیش مهدی باکری توی القرنه، دوتا قایق جیمینی بگیر بیار. با قایق می ریم اون ور دجله، طناب می ندازیم، نیروها رو با طناب می بریم اون طرف رودخونه.» کاغذی هم برداشت و روی آن نوشت: «#برادرباکری سلام، لطفا تعداد دو عدد قایق جیمینی تحویل برادر ایافت مسئول واحد اطلاعات یگان دهید.»
🍃#محمود منتظر قایق هم نشد. او قبل از رفتن من، به بچه هایی که شناگر خوبی بودند دستور داد به خودشان طناب ببندند و عرض رودخانه «دجله را - که حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر می شد . طی کنند و به آن طرف بروند.
🍃تمام این آمد و شدها، زیر بارش بی امان گلوله و بمباران هوایی دشمن اتفاق می افتاد و ما لحظه ای در امان نبودیم.
🍃سریع با ماشین خودم را به مقر بچه های «لشکر عاشورا» رساندم و بعد از تحویل نامه به «#مهدی_باکری» دو عدد قایق «جیمینی» از واحد تدارك تحویل گرفتم. حال و روز آنها هم مثل ما بود و کلافه گی و سردرگمی و آتش تراکم دشمن، بیداد میکرد. قایق را پشت تویوتا انداختم و برگشتم.
🍃وقتی رسیدم، تعدادی از بچه ها با طناب وسط آب بودند و چند نفرهم
طناب را می کشیدند.
#محمود هم بین شان بود.
🍃قایق ها را از پشت ماشین پایین گذاشتیم و بعد از باد کردن، داخل آب انداختیم. «#محمود» که طناب دستش بود و عرق از صورتش می چکید، به من گفت: « مجید! بیا کمك .»
ادامه دارد
#راوی:سیدمجیدایافت
📚من کاوه هستم
🕊🌹🕊
گل؛براے زندگے،
نور را بهانہ مےڪند!
و ما؛شما را...
و هر روز پنجره ے قلبمان را
بہ آسمانِ یادتان مےگشاییم...
تا آفتابِ نگاهتان
در رگهایمان جارے شود...
با شما زنده مےشویم!
سلام بهانہ ے زندگے
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌱سلام مولاجان صبحتان بخیر🌱
🌸✨🌸✨🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋اندکی صبر سحر نزدیک است
#تصویری
🦋🌺🦋🌺🦋🌺🦋
🔻احترام و تواضع «پاپ» در مقابل آیتالله سیستانی نشانۀ چیست؟
🔻آیتالله سیستانی صاحب فتوای جهاد علیه تروریستهای دستپرودۀ غرب و نماد شیعیانی است که میتوانند از حقّ خود دفاع کنند
➖در این چند روز اخیر دیدیم که «پاپ» به عراق آمد و به مرجع عالیقدر شیعه احترام گذاشت و با ایشان دیدار کرد. آیتالله سیستانی کیست؟ صاحب فتوای جهاد علیه تروریستهایی که بهدست غربیها ساخته شدهاند.
➖صاحب این فتوا اینقدر عزّت آفرید و توانست مسلمانان عراق را با این فتوا نجات بدهد که وقتی غربیها این اقتدار را دیدند مجبور شدند از درِ احترام وارد بشوند. و الا میایستادند نگاه میکردند و نابود شدن مردم منطقه بهدست تروریستها را با خونسردی کامل تماشا میکردند.
➖صاحب دینِ غربیهایی که این تروریستها را ساختند و البته در تحقق اهدافشان موفق نشدند، الآن از درِ تواضع درآمده است، چون آنها دیدند نمیتوانند این اقتدار را بشکنند. فتوای آیتالله سیستانی یک وجهی از شیعۀ اجتماعی است؛ شیعهای که میتواند با ایجاد انساجم اجتماعی از حقّ خودش دفاع کند.
👤علیرضا پناهیان
🚩 کاظمین - ۹۹/۱۲/۱۸
خاطرات به یادماندنی🌷
قسمت چهارم
🍃جریان آب شدت داشت و باعث شده بود بچه ها به راحتی نتوانند از رودخانه عبور کنند.
🍃در همین حین، پیکی از طرف قرارگاه آمد و به «#محمود» گفت: «دیگه نیاز نیست شما برید اون طرف دجله، ماموریت شما عوض شده، باید نیروهاتون رو جمع کنید، ببرید کمك لشکر ۵ نصر و ۲۱ امام رضا. اون ور خط شکسته شده و باید برید اون جا پدافند کنید.»
🍃#محمود از شنیدن این خبر، چنان به هم ریخت که انگار با پتک بر سرش کوبیده اند. بدون معطلی به من گفت: «مجید! موتور رو روشن کن بریم .» می خواست به سنگر فرماندهی برود که حدود چهار کیلومتر عقب تر، داخل يك كانال عراقی در منطقه شرق «دجله» بود.
🍃آن جا که رسیدیم، «آقا رحیم» [صفوی داخل کانال نشسته بود. #محمود بلادرنگ نقشه را پهن کرد و گذاشت جلوی «آقا رحیم». ایشان به «#محمود» گفت: «اوضاع مساعد نیست. دشمن از بالای دجله وارد شده و یگانها رو یکی یکی با قدرت پس میزنه، شما باید برید همون جایی که بهتون ابلاغ شده.» «#محمود» با حرارت منحصر به فردش گفت: «حرفشم نزنین، من هر طور شده خودم و نیروهام رو می رسونم اون طرف دجله .»
🍃 «آقا رحیم» گفت: نه آقاجان! الان شما شرایطش رو نداری، نمیتونی بری.» «#محمود» که کمی صدایش بلند شده بود، جواب داد: «من وضعم خوبه، من نیومدم جنوب خوش گذرونی، اومدم عملیات چریکی بکنم، این بخشی ازکارمه،سخت ترازاینش روتوی کردستان انجام دادم.
#راوی سیدمجیدایافت همرزم شهید
📚من کاوه هستم