📖#پای_درس_علی.علیه‌السلام 🌹#حکمت۹۵ تقوی و ارزش اعمال(اخلاقی)🌱 💠و درود خدا بر او فرمود: هيچ كاري با تقوي اندك نيست، و چگونه اندك است آنچه كه پذيرفته شود؟ @mahmodkaveh🌻

📖#پای_درس_علی.علیه‌السلام 🌹#حکمت۹۶ ارزش علم و بندگی(اخلاقی،علمی)🍀 💠و درود خدا بر او فرمود: نزديكترين مردم به پيامبران، داناترين آنان است. سپس اين آيه را تلاوت فرمود: (همانا نزديكترين مردم به ابراهيم آنانند كه پيرو او گرديدند، و مومناني كه به اين پيامبر خاتم گرويدند.) (سپس فرمود:) دوست محمد (ص) كسي است كه خدا را اطاعت كند هر چند پيوند خويشاوندي او دور باشد، و دشمن محمد (ص) كسي است كه خدا را نافرماني كند، هر چند خويشاوند نزديك او باشد. @mahmodkaveh🌻

#جاده_سرنوشت 🔹قسمت۱۴۲ سازماندهی نیروهایی که به تدریج از مرخصی برگشته بودند و در مقر دخانیات سقز مستقر شده بودند،انجام شد.در قالب سه گردان به فرماندهی قمی،علاماتی و ملکیان نیروها در کنار هم قرار گرفتندو هرکدام از فرماندهان افراد خود را با تجهیزات کامل به جلدیان منتقل کردند.🌿 اما نظر کاظمی و #کاوه به اتفاق یک چیز بود و آن هم اینکه پادگان جلدیان تنها به یک علت می تواند مفید باشد و آن هم اینکه دشمن😱به راحتی متوجه منطقه عملیاتی ما نشودو پس از اوّلین مرحله عملیات همه نیروها بایستی به پادگان پیرانشهر که به منطقه عمل نزدیک است منتقل شوند.🍃 پس برنامه بعدی ما شد در اختیارگرفتن قسمتی از پادگان پیرانشهر.ارتش مشکل خاصی برای جا به ما نداشت و در اصل پادگان به علت درگیری های منطقه خالی شده بود و قسمت خانه های🏠 سازمانی خاک می خوردند.🌱 ادامه دارد....... 📚خاطرات جاوید ✍سید علیرضا میری @mahmodkaveh🌺

🌱اباعبدالله حسین(ع) با افتخار میفرمود: من فرزند خدیجه ام(س) 👈🏻 روایتی از عظمت شخصیت همسر پیامبر(س) ◾️رحلت جانسوز حضرت خدیجه(س) تسلیت باد. @mahodkaveh🏴🥀

📖#پای_درس_علی.علیه‌السلام 🥀#حکمت۹۷ ارزش یقین(اخلاقی،اعتقادی)🌿 💠و درود خدا بر او (يكي از خوارج را ديد كه نماز شب مي خواند و قرآن تلاوت مي كند) فرمود: خوابيدن با يقين برتر از نمازگزاردن با شك و ترديد است @mahmodkaveh🏴🥀

📖#پای_درس_علی.علیه‌السلام 🌺#حکمت۹۸ ضرورت عمل کردن به روایات(علمی، اجتماعی،تربیتی)☘ 💠و درود خدا بر او فرمود: چون روایتی را شنيديد، آن را بفهمید و عمل كنيد، نه بشنويد و نقل كنيد، زيرا راويان علم فراوان، و عمل كنندگان آن اندكند. @mahmodkaveh🏴🥀

#جاده_سرنوشت 🔹قسمت۱۴۳ #محمود قسمت خانه های🏘 سازمانی را انتخاب کرد و به من و رضایی و اصغرزاده گفت:"باید از امشب مستقر بشیم تا جامون تثبیت بشه."🌿 جاهایی که برای نیروهای پیاده مناسب بودند انتخاب کردیم و برای نیروهای ستادی هم یک سالن بلند را در نظر گرفتیم.دو طرف سالن تعداد ده اطاق بود و انتهای آن هم محوطه دایره شکل کوچکی بود که دور آن دایره شش اطاق کوچک قرار داشت.🌱 با پرده ای قسمت مدور را از قسمت مطول جدا کردیم و روی آن نوشتیم "فرماندهی".روی در هر اطاقی در سالن هم با زدن نوشته هایی📝مثل تدارکات و مخابرات☎️ یا تسلیحات🔫 و تبلیغات مشخص کردیم هر اطاق متعلق به کیست.🍀 نزدیک غروب🌄 بود که #محمود همراه با قمی و علاماتی و ملکیان و ایافت و کاظمی رسیدند.تعدادی هم پتو آورده بودند که برای پوشاندن کف اطاق ها هم کافی نبود چه برسد برای خوابیدن.😴تمام پادگان را گشتیم دریغ از تکه ای موکت که زیر پایمان بیاندازیم.☘ ادامه دارد....... 📚خاطرات جاوید ✍سید علیرضا میری @mahmodkaveh🏴🥀

🙏 آیا می بخشد؟ 🎤 حجت الاسلام عالی #سخنرانی_مذهبی @mahmodkaveh🌸

📖#پای_درس_علی.علیه‌السلام 💐#حکمت۹۹ تفسیر انّا لله و انّا الیه راجعون( علمی، تفسیری،اعتقادی)🍃 💠و درود خدا بر او (شنيد كه شخصي گفت انا لله و انا اليه راجعون) فرمود: اين سخن ما كه مي گوييم (ما همه از آن خداييم) اقراري است به بندگي، و اينكه مي گوييم (بازگشت ما به سوي او است) اعترافی است به نابودی خويش. @mahmodkaveh🌸

📖#پای_درس_علی.علیه السلام 🌼#حکمت۱۰۰ روش مناجات کردن(معنوی)🌱 💠و درود خدا بر او (آنگاه كه گروهی او را ستايش كردند) فرمود: بار خدايا تو مرا از خودم بهتر می شناسی، و من خود را بيشتر از آنان می شناسم، خدايا مرا از آنچه اينان می پندارند، نيكوتر قرار ده، و آنچه را كه نمی دانند بيامرز. @mahmodkaveh🌸

🌹زندگے معــبر است؛ وَ نه مقـــرّ ... "شهیـــد آوینے"🌹

#جاده_سرنوشت 🔹قسمت۱۴۴ سرمای😬شهریورماه هم به تدریج شاخ و شانه نشان می داد و باید فکری🤔 می کردیم.🍃 ناصر کاظمی که همیشه یک کیسه خواب گرم و نرم همراهش بود آن را برداشت و در حالی که دل ما را می سوزاند،گفت:" برادران عزیز با عرض معذرت از اینکه قصد خوابیدن😴 توی کیسه خواب گرم و راحتم رو دارم پیشنهاد می کنم به علت کمبود پتو به صورت شیفتی و نوبتی بخوابید.ما که رفتیم داخل ماشین🚗."🌱 ناصر کاظمی از بی تحرکی و تنبلی متنفر بود و همیشه آماده ورزش مخصوصا فوتبال بود.یک توپ⚽️ را می انداخت میانه و همه را مجبور می کرد بازی کنند.🌱 خودش هم یک بازیکن درجه یک فوتبال بود.برادرزن ناصر که همراه او به کردستان آمده بود،مدعی بود که نام ناصر را برای تیم ملی فوتبال نوشته بوده اند که او جنگل های🌳سبز کردستان را به چمن های سبز میدان فوتبال ترجیح داده بود.🌿 ادامه دارد....... 📚خاطرات جاوید ✍سید علیرضا میری @mahmodkaveh