دیدارجمعی ازهمرزمان شهید
#محمودکاوه درآستانه سالگردشهیدبامادربزرگوار
شهیدمحمودکاوه
@mahmodkaveh
دراین دیدارمادربزگوارشهید
#محمودکاوه نکاتی روخطاب به همه فرمودند:
#ببینید👇👇👇👇
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
ڪوفـيان بـا «ظهور» حسيـن(علیه السلام) و
مـا بـا «غـيبـت»
تـو امـتحـان شـديــم،
بـہ راستے ڪداميڪ
سخـت تـر اسـٺ!!!
ظهور.... يـا غيــبـٺ؟!
💔امیدغریب های تنها کجایی!💔
#عزای_غربت_مهدی_عج_کم_از_محرم_نیست
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#سلام_امام_حسین_ع
مثلخورشید ڪہ از
روےتورخصټ ڱیرد
با سلامے بہ شما
روز خود آغاز ڪنم
السلام اے پسر فاطمہ عادټ ڪردم
صبحها چشمِدلم رو بہشما باز ڪنم
✨السلام علیک یااباعبدالله✨
• • • 🏴
[ #محـرم ]
[ #حضرتابواݪفضݪعباس{عݪیہاݪسݪام} ]
پیغـام عݪقمہ بہ بقیـع بـرد جبرئیل
اُم اݪبنین بگو پسرۍ داشتے چہ شد...؟
#اݪسݪامعݪیڪیاباباݪحوائج♥️
✿﷽✿
◾️بصيرت حضرت اباالفضل در روز تاسوعا و عاشورا
▪️رهبرمعظم انقلاب: بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟همه یاران حسینی، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او #بصیرت را بیشتر نشان داد.
🏴در روز تاسوعا، وقتی که فرصتی پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنی آمدند به او پیشنهاد تسلیم و اماننامه کردند و گفتند ما تو را امان میدهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانهای کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم!؟ وای بر شما! اف بر شما و اماننامه شما!
🏴 نمونه دیگرِ بصیرت او این بود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستور داد که قبل از او به میدان بروند و مجاهدت کنند؛ تا اینکه به شهادت رسیدند. میدانید که آنها چهار برادر از یک مادر بودند: اباالفضل العبّاس - برادر بزرگتر - جعفر، عبداللَّه و عثمان. انسان برادرانش را در مقابل چشم خود برای حسینبنعلی قربانی کند؛ به فکر مادر داغدارش هم نباشد که بگوید یکی از برادران برود تا اینکه مادرم دلخوش باشد؛ به فکر سرپرستی فرزندان صغیر خودش هم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است.
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#حسین_جان❤
ما عزادار حسینیم کھ اشڪ غم او
آبــروی همهی ماست، خدا مےداند...
azadar asli moharam.alimp3.mp3
2.51M
🍃 سخنرانی
🎤 حاج آقا مسعود عالی
🏴عزادار اصلی محرم
امام زمان عج است 🏴
وچشمان تو روضه
مکشوف دیده است 😭
🔥اجرک الله مولای من 😭
🔥پیشنهاد دانلود
Clip-Panahian-RisheHayeAshoora.mp3
2.06M
🎵اگر ریشههای عاشورا را بررسی نکنیم ...
🔻ماجرای شیعیانی که نمیتوانند امام زمان را تحمل کنند!
#کلیپ_صوتی
سلام علیکم
◾️تسلیت عرض میکنم تاسوعا و عاشورای حسینی(علیه السلام) رو خدمت اعضاء محترم کانال
از امروز که روز تاسوعا هست، تا روز شهادت آقا محمود که مصادف شده با شهادت سیدالساجدین(علیه السلام)، مطلب مربوط به چگونگی شهادت شهید کاوه قسمت به قسمت ان شاء الله در کانال گذاشته میشه و سؤالات مسابقه رو هم روز سهشنبه خدمت شما دوستداران شهید ارائه میکنیم.
شهید کاوه نمونه بارز اصحاب آخرالزمانی سید و سالار شهیدان هست، ان شاء الله پیرو راه این عزیز و پاسدار خون پاک همه شهدا باشیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد؛ اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🏴
#مسابقه_سردار_آفتاب ☀️
#خاطرات (شهادت سردار شهید محمود کاوه؛ قسمت اول)
ساعت حول و حوش چهار بعدازظهر روز اول عملیات کربلای دو بود. به قول معروف، هنوز عرق تنمان خشک نشده بود که مجید ایافت آمد دم سنگر اطلاعات عملیات و گفت بچه ها امشب باید دوباره بزنیم به خط.
این خط، قله 2519 بود. روی حساب این که شب قبل کار در آنجا حسابی گره خورده بود، صدای اعتراض همه بلند شد. ایافت گفت این دستور فرمانده لشکره، سفارش کرده همه تون الان برید قرارگاه.
بچه ها می خواستند باز هم از مشکلات حمله به آن قله بگویند که ایافت امان نداد و گفت این حرف ها رو می تونید به خود آقامحمود بگید. بدون معطلی با شش هفت نفر از بچه های واحد راه افتادیم طرف قرارگاه تاکتیکی. غیر از ما، نیروهای دیگری هم از طرح و عملیات، تخریب و مخابرات آمده بودند. به محض ورود ما، کاوه جلسه را شروع کرد. وقتی دیدم در بحث حمله آن شب کاملاً جدی است، به عنوان نیرویی از نیروهای اطلاعات که شب قبل با گردان ها تا پای کار رفته و قبل از آن هم منطقه را شناسایی کرده بودم، کمی در مخالفت با این اقدام، چیزهایی گفتم. بقیه بچه ها هم هر کدام چیزهایی گفتند. یکی می گفت شکستن این خط خیلی سخته. دیگری می گفت محور قفل شده، اصلاً امکانش نیست بتونیم خطشون رو بشکنیم، خصوصاً امشب آماده تر هم هستند.
تمام این حرف ها درست بود و شک نداشتیم که همه راهکارها قفل شده اند. کاوه سرش را انداخته بود پایین و به دقت به حرف های بچه ها گوش می کرد. وقتی همه ساکت شدند، سربلند کرد و گفت من دیشب از پشت بی سیم، تمام حرف هاتون رو می شنیدم و کاملاً در جریان هستم. سختی کار رو هم می دونم، 2519 رو هم می شناسم، ولی با همه این حرف ها آقای شمخانی دستور داده که حتماً باید دوباره بزنیم به خط. سکوت کرد و چند لحظه به نقطه ای خیره شد. سپس ادامه داد برای همین هم چون راهکار دیگه ای نمی تونیم شناسایی کنیم، باید از همون محورهای دیشب عمل کنیم.
هرکس به دیگری نگاه معناداری کرد و بعضی در گوش هم چیزهایی گفتند. از نظر بیشتر بچه هایی که تو جلسه بودند، این کار غیرمنطقی بنظر می آمد. کاوه گفت وقتی فرمانده دستور میده که کاری انجام شه، باید بشه؛ اگه با دلیل و منطق جور دراومد که خوب، اگه هم جور درنیومد، باز باید دستورش اجرا بشه. بعد هم گفت حالا برید آماده بشید.
آخر جلسه حرفی زد که دل همه را لرزاند. گفت خودم هم امشب همراهتون میام.
همه می دانستند کاوه کسی نیست که شب عملیات را تو قرارگاه بماند و راضی شود نیروهایش زیر آتش باشند. گرچه قرارگاهی که زیر نظر او زده بودند، با خط فاصله ای نداشت و با انفجار اولین خمپاره، آن ها هم به نوعی به فیض شهادت می رسیدند، ولی او به همین هم راضی نبود. جلسه در حالی تمام شد که همه با آمدن او مخالفت می کردند.
ادامه دارد ...
#شهید_محمود_کاوه 🕊🥀
📚حماسه کاوه
@mahmodkaveh