eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.6هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
125 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5992528780164333924.mp3
1.64M
استاد پناهیان 🌺خدایا دیگه شهید نمیخوای؟؟ خدایا دیگه درهای شهادت رو بستی دیگه؟؟
ﻣﺮﺍ ﺑـﺎﻟﯽ ﺍﺳـﺖ ﺍﺯ ﭘـﺮﻭﺍﺯ ﻣـﺎﻧﺪﻩ ﻗﺪﻣﻬﺎﯾﯽ ﺍﺳـﺖ ﺩﺭ ﺁﻏـﺎﺯ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺷﻬﯿﺪﺍﻥ! ﺩﺳﺘـﻬﺎﯾـﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﯿـﺮﯾـﺪ ﻣﻨــﻢ ﻫﻤـــﺮﺍﻩِ ﺍﺯ ﺭﻩ ﺑـﺎﺯ ﻣـﺎﻧـﺪﻩ 🌷 @mahmodkaveh
‌ | #امام_خامنه‌ای | ⇦این عکس شهدا را ازدیوارخانه هایتان پایین نیاورید این زینت ها زینت‌های ⇦ همیشگی تاریخ ماست...!! #شادی_روح‌شهدا_صلوات .. .. .. 🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻 @mahmodkaveh
💞 همنشینی با آدم های معنوی ❣همنشینی با آدم های معنوی، وجود انسان را سرشار از انرژی مثبت می کند. انسان های با خدا اضطراب ندارند و دلگرم و سرگرم خدا هستند و سرشار از آرامش هستند.❣ 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 دستت را در دست شهدا بگذار، تا اضطراب نداشته و غرق آرامش شوی❗️ شهدا غرق آرامش و معنویت اند....💚👇 @mahmodkaveh
#مهدے_جان می نشینم همہ شب گوشہ ی این تنہایی بہ امیـدی کہ تو روزی ز سفـر باز آیی دل بہ تو بستم و خلق رهـایم کردند آخر عشق همین است همین تنہایی 🔸اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ @mahmodkaveh
⬆️⬆️شهیدی که گوشتش بدست ضد انقلاب خورده شد ناطق که با پیروزی انقلاب نام مستعار سعید را برای خود انتخاب کرده بود، بچه شهر قم بود. حضور در کردستان ، ایمانی قوی و دلی چون شیر را میطلبید،. در اردیبهشت سال 59 و درجریان عملیات آزادسازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه ، مجروح شد و توسط کومله به اسارت گرفته شد. همان لباس با آرم سپاهی که پوشیده بود، کفایت میکرد تا خونخواران کومله تا لحظه شهادت بلاهائی برسر او بیاورند که باور این رفتارها از یک انسان بسیار سخت است بعد از مجروحیت و اسارت سعید، دیگر هیچ خبری از او نبود و نیست و برای همیشه مفقود الاثر شد و تنها سند و حکایت بعد از اسارت ایشان خاطرات یک برادر ارتشی است که از آن دوران دارد: حدود یك سال و چندی كه دردست کومله اسیر بودم همان اول اسارت كه به پایگاه منتقل شدم، گفتند هیچ اطمینانی در حفظ اینها نیست، به همین خاطر پاشنه‌های هر دو پایم را با مته و دلر سوراخ كردند و برادران دیگر را هم نعل كوبیدند و با اراجیف و فحاشی براین عملشان شادمانی میکردند. بعد از 18 روز قرارشد ما را به سبك دموكراتیك و آزادانه!! محاكمه و دادگاهی كنند. روزدادگاه رسید، رئیس دادگاه، سرهنگ حقیقی را كه همان اوایل انقلاب فراركرده بود شناختم و محاكمه بسیار سریع به انجام رسید. چون جرم محكومین مشخص بود - دفاع از حقانیت اسلام و جمهوری آن و ندادن اطلاعات- و بالطبع حكم هم مشخص، عده‌ای به اعدام فوری و بقیه هم به اعدام قسطی (یعنی به تدریج) محكوم شدیم. حكم ما كه اعداممان قسطی بود بصورت كشیدن ناخن‌ها، بریدن گوشت‌های بازو و پاها، زدن توسط كابل، نوشتن شمارهای انقلابی! توسط هویه برقی وآتش سیگار به سینه و پشت و تمامی اینها بی چون و چرا اجراء میشد. كه آثارش بخوبی به بدنم مشخص است. مرسوم است به میمنت ازدواج نوجوانی، جلو پایش قربانی ذبح شود. این رسم راكومله نیز اجرا میكرد بااین تفاوت كه قربانی‌ها دراینجا جوانان اسیر ایرانی بود. عروسی دختر یكی از سركردگان بودپس از مراسم، آن عفریته گفت: باید برایم قربانی كنید تا به خانه شوهربروم، دستور داده شد قربانی‌ها رابیاورند. ۱۶ نفر ازمقاوم ترین بچه‌های سپاه وبسیج وارتش ودو روحانی راكه همه جوان بودند، آوردند و تك تك ازپشت سر بریده شدند، این برادران عزیز مانند مرغ سربریده پرپر میزدند وآنها شادی و هلهله میكردند. بله، بزرگترین جرم همگی مااین بود كه میخواستیم دست اینان را از سرمردم مظلوم ومسلمان كُرد آن منطقه كوتاه کنیم. سعید 75 روز زیر شكنجه بود، ابتدا به هر دوپایش نعل كوبیده وبه همین ترتیب برای آوردن چوب و سنگ به بیگاری میبردند. پس ازدادگاهی شدن محكوم به شكنجه مرگ شد بلكه اعتراف كند. اولین كاری كه كردند هر دودستش را ازبازو بریدند وچون وضع جسمانی خوبی نداشت برای معالجه و درمان به بهداری برده شد و این بهداری بردن و معالجه كردن هایشان بخاطراین بود كه مدت بیشتری بتوانند شكنجه كنند والا حیوانات وحشی را با ترحم هیچ سنخیتی نیست. پس از آن معالجه سطحی، با دستگاه های برقی تمام صورتش راسوزاندند، سوزاندن پوست تنها مقدمه شكنجه بود به این معنی كه مدتی میگذرد تا پوست‌های نو جانشین سوخته‌ شده و آن وقت همان پوست‌های تازه را میکندند كه درد وسوزندگی‌اش بسیار بیش ازقبل است و خونریزی شروع میشود و تازه آن وقت نوبت آب نمك است كه باهمان جراحات داخل دیگ آب نمك می‌اندازند كه وصفش گذشت. تمام این مراحل راسعید وكیلی بااستقامتی وصف‌ناپذیر تحمل كرد ولب به سخن نگشود. او ازایمانی بسیار بالا برخوردار بود و مرتب قرآن را زمزمه میكرد. استقامت این جوان آن بی‌رحم‌ها را بیشتر جری میكرد او كه دیگر نه دستی، نه پائی، نه چشمی و نه جوارحی سالم داشت با قلبی سوخته به درگاه خدا نالید كه خدایا مپسند اینچنین در حضور شیاطین افتاده و نالان باشم دوست دارم افتادگی‌ام تنها برای تو باشد و بس خداوند دعایش را اجابت نمود. سعید را به دادگاه دیگری بردند و محكوم به اعدام گردید. زخمهایش را باز كردند و پس از آنكه با نمك مرهم گذاشتند داخل دیگ آب جوش كه زیرش آتش بود انداختند و همان جا مشهدش شد و با لبی ذاكر به دیدار معشوق شتافت. اما این گرگان كه حتی از جسد بی‌جانش نیز وحشت داشتند دیگر اعضایش را مثله نمودند و جگرش را به خورد ما كه هم سلولیش بودیم دادند و مقداری را هم خودشان خوردند و البته ناگفته نماند مقداری را هم برای امام جمعه ارومیه فرستادند.درود بر شرف پاک این شهید وتمامی شهیدان 📚راوی :آقا بالا رمضانی @mahmodkaveh
🔰 قدم‌به‌قدم با نیروها اومدند در چادر فرماندهی : - حاجی* میای عڪس بگیریم ؟ رفت . داشتیم مےرفتیم ، صداش زدن . - حاجی میای با ما غذا بخوری ؟ رفت . رو موتور بود . یڪی دوید طرفش . - حاجی منو مٻرسونی ؟ سوارش ڪرد . 👈ڪفرم گرفت ! بهش گفتم : ڪاوه جون ! ناسلامتی تو فرمانده‌ای . گفت : دوست ندارم از نیروهام جدا باشم . دوست دارم قدم بہ قدم با اونا باشم . تازه ڪجاشو دیدی؟! صبر ڪن عملیات بشہ ... 🌹 #شهید_محمود_کاوه ✅ #اسوه‌های‌تشکیلاتی 🕊 #اخلاق_حسنه 🌷ڪانال شهید محمودکاوه🌷👇 @mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا اباصالح المهدی (عج) از امروز پرچمدار ولایت، تــــویی 💚 و فصل انتظار ما آغاز می شود. به امید روزی که پایان فصل انتظار، بهار آمادنت باشد، ای موعودِ آمدنی ما ما عهد بسته ایم به پای امامتت ما زنـده ایم از برکــــات ولایتت 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا ما را طاقت مُردن نیست، کن 😭 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گرد و غباری که بر چهره‌های نورانی شما نشسته کجا، و گرد و غباری که از گناه بر دل ما نشسته کجا!!! 😢 اللهم نَوِّر قلبی بنور معرفتک 💚 #شهید_محمود_کاوه 🌷 #شهادت‌اتفاقے‌نیست .
970303-Panahian-M-ImamSadegh-CheguneMehrabaniKhodaRaBavarKonim-09-18k.mp3
9.02M
#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم (جلسه نهم) #استاد_پناهیان 💚
970304-Panahian-M-ImamSadegh-CheguneMehrabaniKhodaRaBavarKonim-10-18k.mp3
8.54M
#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم (جلسه دهم) #استاد_پناهیان 💚
💌 خدا اصرار دارد ما به مهربانی او دائماً توجه کنیم و آن را عمیقاً باور کنیم؛ به همین دلیل باید دائماً «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» بگوییم و هر کاری را با نام موصوف با رحمانیت پروردگار آغاز کنیم. .
#سلام_امام_زمانم ❤️ من در این خلوت خاموش سڪوت اگر از یاد تو یادی نڪنم ؛ می شڪنم ... •┄❁ قرار‌ هر شب‌ ما ❁┄• فرستادن پنج #صلوات بہ نیت سلامتی و تعجیل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان «عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر #شهیدمحمودکاوه
🌹 💫با خدا بودن ، نابود کننده ترس ها ▫️برگشت سمت من و توے تاریکے گفت: کے هستے؟ دیدم الان است که بزند. گفتم: نزنے! منم.. گفت: مگه نگفتم دنبال من راه نیفت؟! گفتم: خُب بابا داری تنها می ری! گفت: تنها می رم. گرگ که نمے خورَدَم. ▫️حالا همه دور و بر کومله و دمکرات بودند که من پیش گرگ ها راحت مے تونستم بخوابم، اما پیش این ها نه. چی بهش بگم؟ گفتم: مے ترسم تنها برگردم. گفت: برو. برو بازی درنیار.. گفتم: چشم.. یادگاران، جلد 6 کتاب شهید #محمود_کاوه، ص 43🍃
🍃🌹 ✍ واژه چیست ⁉️ 💟 ش: شهادت، شهامت، شجاعت 💟 ه: هدایت، هادی 💟 ا: اراده، آزادی، امنیت، آرامش 💟 د: دوستدار اهل بیت، دیندار، دانا 💟 ت: توانا، تجلی عشق 👆 همه را نیمی از معنای است .. ☘🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘🌷 🌹 چیست که لاله زاری از پرچمش رفتند و آمدند و رفتند و نیامدند .. آری آنان عاشقانی بودند که رفتند تا ما بمانیم و رفتند تا نمانند و نماندند تا نمیرند .. ⬅️عاشقان را "عشق" فرمان میدهد .. 🔻برای شادی روح شهدا 🔻
🌷 💌 (قسمت دهم) 🔹... به من نگفتند محمود مجروح شده حالش بد است. عید بود. سال 64. نمی خواستند من هول کنم. یا مثلاً نگران شوم نتوانم بچه ام را درست شیر بدهم. گذاشتند یک هفته بگذرد بعد آمدند گفتند. آن هم کجا؟ توی محل کارم. گفتم «چرا این قدر دیر؟ مگر من غریبه بودم؟» دلیل های منطقی و غیرمنطقی می آوردند و من حوصله شنیدن‌شان را نداشتم. گفتم «کجا زخمی شده حالا؟» - خیبر - آن که عملیاتش پارسال بود، توی زمستان؟ - نخواستند شما بفهمید. - الان کجاست؟ - تهران مصصم گفتم «گیرش می آورم.» تلفنی با هم حرف زدیم. خیلی حرف زدیم. گفتم : «حالا دیگر من غریبه شده‌ام؟» محل کارم فرودگاه بود. زنگ زدم گفتم بلیط می خواهم. - نداریم فعلاً، بعداً تماس بگیرید. پدر و مادرش گفتند «نمی خواهد بروی، راضی نیست اصلاً» گفتم «شوهرم است. راضی باشد یا نباشد باید بروم ببینمش. دلم مثل سیر و سرکه دارد می جوشد. شماها هم می آیید برویم؟» از خانه زنگ زدم به فرودگاه گفتم «باز هم خبری نیست؟» گفتند «برای امروز نه» - فردا چی؟ - برای ساعت شش صبح خوب است؟ - عالی است - یکی؟ - نه، چهار تا من و مامانم و پدر و مادر محمود، از آن طرف هم محمود شوهرخواهرش را فرستاده بود که «برو سریع برشان دار بیاورشان» گفتم «من نمی توانم صبر کنم.» شوهرخواهرش گفت «اختلاف زمانش فقط ده ساعت است» گفتم «من یک ساعت هم نمی توانم منتظر بشوم. دیگر بَسَم است. همه مان با هواپیما آمدیم رسیدیم تهران. راننده خودش آنجا منتظرمان بود. ما را برداشت برد بیمارستان. جمعه بود. رفتم بالای سرش. اشک جمع شد توی چشم هام. گفت «اینها چیه دیگر فاطمه؟» گفتم «روراستی یعنی این که نگویی چه بلایی سرت آمده؟» گفت «به جان خودم فقط مراعات بچه را کردم که یک وقت...» گفتم «فقط بچه؟» گفت «باشد بابا، نمی توانستم به خودم اجازه بدهم باز هم باید این اشک ها را ببینم، خوب شد؟» گفتم «دیگر حق نداری» گفت «حق ندارم مجروح بشوم؟» گفتم «حق نداری چیزی را ازم پنهان کنی» گفت «باشد، حالا که این طور شد باید بگویم فردا می خواهند عملم کنند» 🔸مادرش زد توی سر خودش گفت «وای ننه‌ام، چرا؟» - عمل که چرا ندارد؟ محمود گفت «می توانید؟» 📝 ادامه دارد... 📚 💚@mahmodkaveh
🔴 چرا امام(ره) بنی‌صدر را تحمل می‌کرد؟ چرا علی(ع) اشعث را در کنار خود تحمل می‌کرد؟ 🔹🔸 در حکومت ولایی، بزرگواریِ ولیّ‌خدا خیلی نقش دارد ♦️حکومت ولایی، حکومتی است که بزرگواری و ادبِ ولیّ‌خدا خیلی در آن نقش دارد، امیرالمؤمنین(ع) از بس با نجابت و بزرگوارانه برخورد می‌کرد که برخی به ایشان می‌گفتند: شما مدیریت و سیاست بلد نیستید! حضرت می‌فرمود: اگر تقوا نبود-که من را به یک‌سلسله از خودداری‌ها وادار می‌کند- من زیرک‌ترین مردم بودم (نهج‌البلاغه/خطبه ۲۰۰) ♦️پیامبر(ص) و ائمۀ هدی(ع) از بس ادب رعایت می‌کردند و محترمانه برخورد می‌کردند که خودشان مظلوم واقع می‌شدند. ما تا وقتی اهمیت کرامت و بزرگواری ولیّ خدا را درک نکنیم، راز مظلومیت اولیاء خدا و راز تأخیر در ظهور را درک نخواهیم کرد. ♦️در تاریخ اسلام ببینید پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) چقدر بزرگواری می‌کردند! علی(ع) این‌قدر باادب است که منافقین درجۀ یک پای رکاب خود را هم حتی‌المقدور رسوا نمی‌کند، ایشان می‌توانست با چندکلمه، خیلی‌ها را رسوا کند اما رسوا نکرد و آنها هم تا آخر به خیانت خودشان ادامه دادند؛ نمونۀ بارزش «اشعث» است. ♦️اشعث یکی از فرماندهان پای رکاب علی(ع) بود که مملکتِ علی(ع) را به‌هم ریخت! مشکل خوارج را در اصل، اشعث درست کرد، یعنی خوارج را تحریک کرد و آنها علیه علی(ع) قیام کردند، آن‌وقت خودش رفت کنار علی(ع) ایستاد! ♦️چرا علی(ع) با اشعث، محترمانه برخورد می‌کرد و او را در کنار خودش تحمل می‌کرد؟ چون منشِ ولایت در حکومت، بزرگوارانه است! چرا ظهور امام‌زمان(ع) این‌قدر تأخیر دارد؟ برای اینکه ما باید مدیرانی را به حضرت ارائه بدهیم که وقتی حضرت، بزرگوارانه برخورد کرد، آنها مثل اشعث، خیانتکارانه برخورد نکنند. ♦️حکومت ولایی یک حکومت کریمانه، باادب و بزرگوارانه است. شما برخورد بزرگوارانۀ حضرت امام(ره) را ببینید! برخی از مسئولین می‌رفتند نزد امام(ره) و گریه می‌کردند که «بنی‌صدر را عزل کن» اما حضرت امام‌(ره) می‌فرمود: «مردم او را انتخاب کرده‌اند.» ایشان این‌قدر بزرگوارانه برخورد کرد که دیگر بنی‌صدر، قصه را به نهایت فاجعه رساند و در نهایت، نمایندگان مردم او را عزل کردند. ♦️مهمترین علت این بزرگواری و مهلت دادن به جریان نفاق «روشن شدن و رشد مردم» است. اگر کسی می‌خواهد به ولایت کمک کند باید به روشنگری بپردازد. هرچه مردم دقیق‌تر انتخاب کنند مشکلات کمتر خواهد شد. ✍ علیرضا پناهیان/حرم رضوی- ۹۸.۶.۲۵ ✅ 🆔 @naslechaharome
"چهل تیکه" لقبی بود که همرزمان او به علت دفعات بالای مجروحیت و تکه‌های ترکشی که در بدنش بود به او نسبت می‌دادند 🌷شهید-محمود-کاوه یادش کنیم باصلوات @mahmodkaveh
۲۵_ساله_ای_که_معادلات_دشمن_را_بهم_ریخت 😳👇 🚫جایزه برای کشتن فرمانده 20 ساله🚫 شهید محمود کاوه، به کمک هم رزمانش، با عملیات های پی درپی، ضد انقلاب را در کردستان منفعل و مستأصل😰 نموده بودند تا جایی که در اوج درماندگی، برای زنده یا کشته شهید کاوه جایزه🎁 تعیین کرده بودند😳 شجاعت و سرعت عمل و نبوغ نظامی ایشان، موجب گشت که نام کاوه بر سر زبان ها بیفتد و ضد انقلاب همواره به دنبال راهی برای از میان بردن ایشان باشد 😱 ضد انقلاب به حّدی به نام ایشان هم حساسیت داشت که یکی از هم رزمان ایشان در عملیات آزادسازی شهر بوکان و سد بوکان، می گفت: «وارد تأسیسات سد بوکان که شدیم، دیدیم کفِ ورودی آن سد نوشته اند «محمود کاوه» که هر کس آمد، اسم محمود را لگد کند👣 و داخل برود، از بس که از محمود متنفر بودند».😠 . ضد انقلاب برای سر بعضی پاسدارها هزار تومان جایزه می گذاشت؛ خیلی که ارزش طرفشان می رفت بالا، سرش را سه هزار تومان هم می خریدند💰 چند ماه بعد، بوکان که آزاد شد، قیمت سر محمود کاوه به دو میلیون تومان هم رسید. 😳 یازدهم شهریورماه۱۳۶۵ روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیه الله الاعظم (عج) در عملیات کربلای۲ بر بلندای قله ۲۵۱۹ حاج عمران به پرواز درآمد و دل صخره و کوه، یاد و خاطره شجاعت‌های بی‌نظیر او را در خود ثبت کرد✌️ 🕊 -کاوه @mahmodkaveh
📚 ️⃣0️⃣1️⃣ 🔴 💠نماز شب را ترک نکنید ولو اینکه قضایش را بخوانید. واقعاً بدون توجّهات معنوی نمی‌شود، بدون توسّل، بدون دعا، بدون نماز شب، بدون مراجعه‌ و خواندن سجادیه نمی‌شود. اگر چنانچه آدم بخواهد ارتباط قلبی خودش را، ارتباط معنوی خودش را با خدا حفظ نکند و مراقبت نکند از آن، کار پیش نمی‌رود. 🔹 خدا رحمت کند، مرحوم حاج احمدآقا می‌گفت نیمه‌ی شبها که امام پا میشود می‌کند، دستمالهای معمولی کفایت نمی‌کند که اشکهایش را پاک کند، حوله‌ی دست و رو خشک کنی امام دمِ دستش می‌گذارد که اشکهایش را با آن پاک کند؛ خدا هم به او توفیق داد، کمک کرد، به خاطر همین معنویّت. 🔸 من توصیه می‌کنم را تا آنجایی که می‌توانید، ولو یک وقتی هم نتوانستید، مثلاً قضایش را [بخوانید]، ترک نشود؛ یعنی دنبال کنید اینها را، اینها خیلی اثر می‌گذارد، نورانیّت می‌دهد به شما و آن وقت این نورانیّت، به شما کمک می‌کند در پیدا کردن راه. امام خامنه ای عزیز