eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
113 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم 💚 السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ... ▫️سلام بر تو ای مولایی که یک لحظه ما را فراموش نمی‌کنی و دستان مهربانت همیشه پشت و پناه ماست... 🆔@mahmodkaveh
💌 اگر امام‌زمان(عج) تنها یک آدم معمولی بودند ... 🆔@mahmodkaveh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آوردنی است! 🎙حجت الاسلام 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه (۲)🌿 ، 1⃣ در دوره آموزشی،بچه های ارزشیابی و عقیدتی از احتمال منافق بودن یکی از نیروهای پاسدار خبر دادند.آن ها در سئوالات و جلساتی که با او داشتند،به این نتیجه رسیده بودند،ولی ما به راحتی نمی توانستیم کسی را برحسب احتمال، اخراج کنیم.🌱 در این گونه موارد به قول خودمان هوای او را بیشتر داشتیم.در کلاس های آموزشی،فشارها وسخت گیری های مضاعفی بر شخص مورد نظر می آوردیم تا در نهایت چهره واقعی سوژه برای ما آشکار شود.🌿 سخت گیری های مفرطی در کلاس ها بر او وارد شد.طوری که در چند کلاس بر اثر همین فشارها،زبانش به یاوه و فحش باز شد."" می گفت"این بابا خیلی اوضاعش خرابه! پاسدار مگه از این حرفا می زنه؟!🍃 یه کم اذیتش کردم،به من می گه:"بی شرفا! اگه دین اینه که شما ازش دم می زنید،من این دینو نمی خوام،پدرمو درآوُردین!" بقیه مربی ها هم از این دست صحبت ها از او نقل می کردند.سرانجام طرف کم آورد و نیّت فرار از پادگان فرار کرد.🍀 ادامه دارد... راوی:سیدهاشم موسوی 📚 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹💙🌿› میگفت.. خداگاهی‌به‌مانشون‌میده‌که‌ببین! هیچکس‌دوستت‌نداره! ولی‌یواشکی‌میاددرگوشِت‌میگه: جزمن:) +استادپناهیان 🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🕊🌷 دست‌ بیمـاران‌ گرفتـن بر طبیبـان‌ واجب‌ اسـت من‌ زِ پـا افتـاده‌ام دستـم‌نمیگیــری‌طبیـب..؟! :) 🌷 🍃 🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 صبحت بخیر یابن الزهرا 🌷 دیده در حسرت دیدار شما مانده هنوز و به امید نگاهت دل ما مانده هنوز...   فقرا پیش کریمان که معطل نشوند منتظر بر سر راه تو جدا مانده هنوز می‎شود دیدن روی تو نصیبم یا نه؟ دل من بین همین خوف و رجا مانده هنوز 🆔@mahmodkaveh
🌹قرآن درباره ظهور امام زمان(عج) میفرماید: إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا وَنَرَاهُ قَرِيبًا(معارج/۶-٧) آنها فرج امام زمان را دور می بینند ولی ما نزدیک می بینیم! روی این آیه فکر کنید! ظهور امام زمان ارواحنافداه را نزدیک ببینیم. وقتی انسان ظهور حضرت را دور دید،"آزادی" عمل پیدا می کند!میگوید: حالا معلوم نیست کی ظهور بشود!!! 🔹اما اگر اعتقادش این باشد که ظهور نزدیک است و هر لحظه ممکن است حضرت ظهور بفرمایند، سریعترخودش را آماده می‌کند، خودش را جمع و جور می کند. سر تا پایش، زندگیش، رنگ و روی خانه‌اش را امام زمانی می کند. 🌼این معنای انتظار است که اجر هزارشهید را دارد و روایت میفرماید مانند کسی است که درخیمه امام زمان است! 🔸استاد اخلاق حاج آقا زعفری‌زاده 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 یک « ذکر اعظم » که فهم و مداومت بر آن ما را به نهایت قدرت و آرامش می‌رساند! 🎙استاد 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه (۲)🌿 ، 2⃣ آن زمان ما کوله پشتی،ساک و وسایل شخصی بچه ها را می گرفتیم و داخل یک چادر نگهداری می کردیم.این‌کار از آن جهت انجام می شد که مثلاََ اگر می خواستیم در زمینه موادغذایی به نیروها فشار وارد کنیم ودر مراحل مختلف آموزش گرسنه نگه شان داریم،آن ها سراغ موادغذایی داخل ساک هایشان نروند..🍀 البته بچه ها می توانستند در موارد لزوم، مثل واکس زدن کفش ها و تعویض لباس و این قبیل موارد به وسایل شخصی خود دسترسی داشته باشند که در این صورت هم بچه های ارزشیابی که حفاظت از وسایل را برعهده داشتند، بدون هیچ امرونهی به نیرو،در صورت غیرمتعارف بودن،اقلامی را که او از وسایلش برمی داشت،به ما اطلاع می دادند.🍃 آن روز هم به ما گفتند سوژه موردنظر، بعد از اتمام کلاس ها آمد سراغ ساکش و غیر از لباس نظامی،کارت ها و بقیه وسایل به درد بخورش را برداشت‌.من و "" شدیم مامور پی گیری این ماجرا.طبق برنامه ریزی که با هم انجام دادیم،قبل از غروب جلوی نیروها طوری وانمود کردیم که می خواهیم از پادگان خارج شویم.🌿 ادامه دارد... راوی:سیدهاشم موسوی 📚 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ مرحـوم دولابـی (ره) : خداوند فرمود: اگر شڪر کردید، برای شما زیاد میکنم و اگر کفران کردید، همانا عـذابم سخت است. شڪر هر چیزی منــاسب خود آن چیز است. شکر پـول، کمک کردن و انفـاق به فقیـر است. شکر علم تعلین دادن و شکر قدرت، گرفتن دست ضعیف... 🌿🌿🌿🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا فِلْذَةَ كَبِدِ رَسُولِ الله صَلَّى‌الله عَلَيْهِ وَآلِهِ... 🔸سلام بر تو ای مولایی که قلب مهربان آخرین فرستاده خدا، مملو از محبت و انتظار توست. 🔸سلام بر تو و بر روزی که جهان را با آفتاب محمدی روشن خواهی کرد. 🆔@mahmodkaveh
♨️ زندگی‌مان را با امام زمان گره بزنیم... 🔹 زندگی‌مان را با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گره بزنیم. این‌طور نباشد که فقط در دعای ندبه یاد امام زمان باشیم. در متن زندگی با امام زمان محشور باشیم. در درست عمل کردن با امام زمان محشور باشیم. اگر این‌طور شد، آن‌وقت امام زمان در صحنه مؤثر است. 🔹 لذا دارد یک کسی خدمت امام صادق علیه السلام رسید، عرض کرد من می‌آمدم عده‌ای گفتند: سلام ما را به آقا برسان و بگویید: برای ما دعا کنند. امام صادق علیه السلام فرمودند: « فکر می‌کنید ما برای شما دعا نمی‌کنیم؟ هر روز اعمال شما بر ما عرضه می‌شود و وقتی ما می‌بینیم کوتاهی‌هایی از شما صورت گرفته، ناراحت می‌شویم و برای شما دعا می‌کنیم که خدا توفیق بدهد جبران کنید و برگردید.» 🔹یعنی هر فعل هر روز من به حضرات عرضه می‌شود. آن‌وقت می‌شود من در دعای ندبه بنشینم زار بزنم ولی در روز رفتار من طور دیگری باشد؟ 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آثار شگفت انگیز حدیث کساء. ماجرای شیخ جعفر اقا مجتهدی (ره) و توصیه به خواندن حدیث کساء 👤حجت الاسلام عالی 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه (۲)🌿 3⃣ اطمینان داشتیم او هنگام نماز مغرب و عشاء را برای خروج از پادگان در نظر دارد.چون در این زمان،نیروها همه برای گرفتن وضو و رفتن به نمازخانه،وسط محوطه پادگان جمع می شوند و این شلوغی بهترین زمان برای فرار است.🌿 بعد از خداحافظی نمایشی،"" گفت:"تو برو روی تپه اون وری،من می رم روی این تپه." سنگرهای خوبی دورتادور پادگان تعبیه کرده بودیم و از آن جا اشراف کاملی بر پادگان داشتیم.🍀 هوا گرگ و میش بود که نگهبان فریاد زد:" در رفت...! در رفت...!" او از داخل شیاری که رودی در آن جاری بود،با تمام توان می دوید.بهترین مسیر را هم برای فرار انتخاب کرده بود.چون بعد از چند پیچ متوالی در شیار به راحتی می توانست،خودش را مخفی کند.🍃 "" فریاد زد:"هاشم!تو چپشو بزن، من راستشو می زنم." امانش را بریده بودیم.یک تیر این طرفش می خورد،یک تیر آن طرف.بعضاََ روی زمین می افتاد، اما دوباره بلند می شد و می دوید.تیرها هم این ور و آن ورش زمین را می شکافت. کلافه شده بود.🌱 ادامه دارد... راوی:سیدهاشم موسوی 📚 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا