eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
112 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل تنها نردبانی است که آدمی را به آسمان می‌رساند و تنها وسیله‌ای است که خدا را در می‌یابد..🌱 -شهیدچمران- ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️ سلام امام زمانم🌺🤚🏻 🔹همه هست آرزویــم شـــرف لقای مهدی چه خوشست گر ببینم رخ دلربای مهدی 🔹چه خوشست روزی، ز ڪنار بیت ڪعبه به تمــام اهــل عــالم برسد صدای مهدی 🆔@mahmodkaveh
🌹مهدی موعود (عج) عالم را پر از عدالت خواهد کرد ♦️امام خمینی(ره):در زمان ظهور مهدی موعود( سلام الله علیه)که خداوند ذخیره کرده است او را از باب اینکه هیچ کس در اولین و آخرین ، این قدرت برایش نبوده است و فقط برای حضرت مهدی موعود بوده است که تمام عالم را ، عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد. 📚صحیفه نور جلد ۱۲ صفحه ۲۰۷ 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 خدا با تهِ قلبت کار داره! ➖ته دلت از دستور خدا خوشت نیاد خدا می‌فهمه ➖ته دلت یه بدی پنهان شده باشه خدا یه روزی رو میاره 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه (۴)🍃 ؟ 2⃣ تا رسیدن به آنجا امید بازگشتنش بود.به نقطه رهایی که رسیدیم،"" همراه با "حسین علی نوری"و "محسنی" آماده حرکت شد."منصوری" جلو آمد و گفت:"شما فرمانده تیپ هستی.تیپ به شما نیاز داره.من با این دو نفر می رم. شما نمی خواد بری."" گفت:"نه نیازی نیست،خودم می رم."🌿 من به او گفتم:"آقای ،اصلاََ درست نیست شما بری شناسایی،اونم تو این موقع روز!" "" گفت:"نه،می رم، مشکلی پیش نمی آد،شما منصوری رو نگه دارین."هرچه استدلال آوردیم،قانع نشد.دست آخر وقتی اصرار شدید ما مبنی بر نرفتنش را دید،با این حرف که:" من فرمانده هستم و می گم که کی بره، کی بمونه"،دست ما را بست.🌱 من با این که،"مسئول ستاد" تیپ بودم، اما با رودربایستی داشتم و مثل فرمانده گردان هایی که همشهری اش بودند و با او شوخی هم می کردند،زیاد راحت نبودم.به او گفتم:"آقای ،من در این که نذارم شما بری،خیلی جدّی هستم."🍃 گفت:"حالا جدّی یا غیرجدّی،من باید برم." دیدم فایده ای ندارد.در یک لحظه تنها چیزی که به ذهنم خورد،این بود که پاهایش را بگیرم.با توجه به رودربایستی که با او داشتم،خیلی برایم سخت بود،اما بین این موضوع و از دست ندادن "" دومی را انتخاب کردم.نشستم، و دو دستم را دور پاهایش حلقه کردم.🌱 ادامه دارد... راوی:حمید عسگری 📚 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا