eitaa logo
حاج محمود کریمی
1.3هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
443 ویدیو
10 فایل
📺پایگاه رسانه‌ای‌حاج محمود کریمی 📜 تنها کانال متن اشعار حاج محمود کریمی 📢 اعلام مراسم:دهه اول محرم 🗓 از ۵شنبه ۱۱ تیر،ساعت۱۶ 🕌 امامزاده علی اکبر،چیذر ارتباط با مدیر @ali2581 ✅پایگاه اینترنتی فطرس: www.fotros.ir ⛔️انتشارفقط با لینک
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شبای پریشونی، با چشمای بارونی مثل چشمه ای اما، بازم تشنه می مونی برا او که مرد مرداس، حرمش شبیهه دریاس علمش همیشه بالاس، یا مولا یامولا یاعباس تو خونه ی کرمتم، ابالفضل، اباالفضل، اباالفضل دیوونه ی حرمتم، اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل بهونه ی کرم تو حسینه، حسینه ،حسینه نشونی حرم تو حسینه، حسینه، حسینه همه کس و کار منی، علمدار، علمدار، علمدار ماه شب تار منی، علمدار، علمدار، علمدار وفامون اباالفضله، صفامون اباالفضله به اذن خود ارباب، آقامون اباالفضله پسر رشید مولاس، پسر عزیز زهراس قمر تموم دنیاس، یامولا، یامولا، یاعباس ستاره شبای من، اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل همه‌ی نفسای من، اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل تویی که حال دلم و میدونی، میدونی، میدونی تویی که پای عاشقا میمونی، میمونی، میمونی می دونی که جای دیگه نمیرم، نمیرم، نمیرم آرزومه برای تو بمیرم، بمیرم، بمیرم دلی که گرفتاره، نداره دیگه چاره کلید دل ارباب، تو دست علمداره لقبش امیر و سقاس، آقای دلای شیداس یه نگاش دوای درداس، یامولا یامولا یاعباس سینه زن خواهرتم، اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل گدای برادرتم، اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل همه آب و گل منی، علمدار، علمدار، علمدار همه چیه دل منی، علمدار، علمدار، علمدار دلی که شده دیوونه، واویلا، واویلا، واویلا نوحه برا تو می خونه، واویلا، واویلا، واویلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 کانال متن‌اشعار حاج‌محمودکریمی 🔗 @mahmoudKarimi_matn
📝 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تشنه بودیم، بوی آب می رسید از علقمه از تو نخلا، می رسید رایحه ی فاطمه... از میون، گرد و خاک سمت حرم می رسید بابا گریون، قده خم روی لباش زمزمه با این که غم داشتیم / صاحب علم داشتیم عمومون و کشتن / همین و کم داشتیم... عمو جونم، تا تو بودی، سر و سامونی داشتیم تو که رفتی، چش گریونی داشتیم بعد تو بیچاره شدیم، دنبال زینب همه آواره شدیم بی هوش و گوشواره شدیم... رفتی و رفت، دشمنت سمت حرم صف به صف ناله ها و زجه ها می رسید از هر طرف تا عمود خیمت و، دستای بابا کشید عمه میزد بر سرش، دستش و رو به نجف عمه هزار بار مُرد / خیمه گرفت آتیش همه میگن بابا / چرا نیاوردیش؟؟! عمو جونم، تا تو بودی دشمنامون می ترسیدن تا تو رفتی، چشم تو رو دور می دیدن ماها گریون بودیم و، اونا همش می خندیدن اشک باباس، که نشوند ما رو به روز سیاه بی قرار و، تشنه و بی کسه و بی پناه جای خالیت، میکِشه پنجه به زخم دلش اون دمی که، قاتلش می رسه تو قتلگاه... چشمت و دور دیدن / غارتمون کردن سر بسته باید گفت / همه چیو بردن عمو جونم، تا تو بودی چاره داشتیم کی لباس، پاره داشتیم!! تو که رفتی سر به صحرا ها گذاشتیم پا برهنه، روی خارا گذاشتیم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 کانال متن‌اشعار حاج‌محمودکریمی 🔗 @mahmoudKarimi_matn
📝 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جون و دلم فدای تو آب و گلم پر شده از هوای تو آرزوم اینه بمیرم برای تو حاله جنون حاله منه سینه زدن پای غمت باله منه شکر خدا، این همه عشق ماله منه روی سرم سایه‌ی تو هی میشه نازل به دلم آیه‌ی تو کی میشه این دل بشه همسایه‌ی تو عشق تو توو، خونه منه کرب و بلات عشق منه، جونه منه آرزوی این دله مجنون منه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 کانال متن‌اشعار حاج‌محمودکریمی @mahmoudKarimi_matn
📝 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همین که نعره ی لشکر بدل به هلهله شد عمود روی سرت خورد و ختم قائِله شد عمود خوردی و دیدند صورتت پیچید چنان شکاف دو ابرو دچار فاصله شد میان علقمه با هِیبت نگاه تو با هجوم تیر و کمان دار ها مُقابله شد برای قتل تو دینارها محاسبه شد برای غارت تو بینشان مُجادله شد قسم به پیکر از بین رفته ات عباس برای من بدن کوچک تو مسئله شد!! بلند شو که پس از رفتن تو خیمه گَهَت محلِ تاخت و تازه سنان و حرمله شد پس از تو معجر زنان خیمه را چه کنم؟!! پس از تو بازوی زینب اسیر سلسله شد " بعد تو عمه ام عمو جان زد گره محکمی به معجر من علتش را سوال کردم، گفت: دشمنت بی حیاست دختر من " غروب علقمه با رقص نیزه داره سرت میان خیمه ی زن ها ز ترس وِلوله شد... برای آن که بچرخی به هر گذر بروی میان مردم کوفه سرت مُعامله شد... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 کانال متن‌اشعار حاج‌محمودکریمی 🔗 @mahmoudKarimi_matn
📃 راز عطــش سفــــره افطــــار 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۰ 📍 🏷 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‏راز عطش سفره‌ی إفطار؛ اباالفضل لب‌تشنه شدم؛ باز زدم جار، اباالفضل معنا ندهد عشق، زمانی که نباشد دلدار، حسین‌بن‌علی؛ یار، اباالفضل با گیسوی او، کار دلم خورده گره؛ کاش هرگز مگشاید گره از کار، اباالفضل می‌رفت که تفسیر شود سوره‌ی زلزال آن‌لحظه‌که شد عازم پیکار، اباالفضل می‌خواست بریزد به‌هم ارکان جهان را فرمود خدا: دست نگه‌دار، اباالفضل "پشت سر او، لشکر القاب به صف شد، سردار و وزیر و سپر حضرت ارباب کرم، حامی و هم‌بازی طفلان حرم، ماه بنی‌هاشم و خورشید بنی‌آدم و سرلشکر و صاحب‌علم و فارس و وافی و یل بی‌مثل و ناصر و مُستعجل و صدّیق و امیر و بطل و اکبر و اعلی‌درجات و حمس و اطلس و اطیار، اباالقاسم و ساعی و قدرقدرت و واقی و خدای ادب و ضیغم و ضرغام و قوی‌شوکت و فادی و جوان‌مرد، حسن‌روی و علی‌هیبت و کشّاف کروب و اسد و صابر و زهرا صفت و غیرتی و صف‌شکن و سیّد و سالار، اباالغوث و اباالقربه و سقّا و ولی‌نعمت و عبّاس جهان‌گیر و جهان‌بخش و جهان‌دار و، مصفّا و مواسی و سپه‌دار و علم‌گیر و علم‌دار، اباالفضل" از روز ازل با علی و فاطمه بوده‌است همسایه‌ی دیوار به دیوار، اباالفضل هرچند که حر، سیّدالاحرار جهان است شد سیّد این سیّد‌احرار، اباالفضل معشوق شدن، اصل اصولش دوکلام است مقیاس، علی‌اکبر و معیار، اباالفضل در روضه‌ی رضوان هم اگر روضه گرفتند تردید نکن؛ هست میاندار، اباالفضل چون خواست خدا، نام تو را باب حوائج یک‌ بار خدا گفتم و صد بار، اباالفضل ای کاش تو هم «میثم تمّار» بخواهی بردار سرم را بده بر دار، اباالفضل ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ متن‌اشعار حاج‌محمود‌کریمی 📎 @mahmoudKarimi_matn
📃 مشکــت صدپـــاره شـــــده 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۰ 📍 🏷 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مشکت صدپاره شده؛ قلبم آواره شده رفتی و برادر تو، بیچاره شده گل وفای من، شنو صدای من زمین و آسمان ببین می‌لرزد به ناله‌های من شدم غریب و قاتلت می‌خندد به گریه‌های من بی تو، من بی‌سپرم، بی تو، بی‌بال و پرم با دیدن پیکر تو، خم شد کمرم یل دلاورم، امیر لشکرم میان ناله‌های تو می‌آید صدای مادرم صدای وامصیبتای زینب می‌آید از حرم جان جانان منی، امّا گریان منی از بس نگران من و اطفال منی چه شد پناه من، یل سپاه من؟ کجایی آن‌دمی که آید قاتل به قتلگاه من؟ کجایی آن‌دمی که آید آتش به خیمه‌گاه من؟ تو سر نهاده‌ای دم آخر به سینه‌ام من را بگو که رو به زمین می‌شود سرم تو سر نهاده‌ای روی دامان فاطمه من را بگو که شمر نهاد پا به حنجرم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ متن‌اشعار حاج‌محمود‌کریمی 📎 @mahmoudKarimi_matn
📃 ای آب‌آور رشیــــــد زینـــــب 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۰ 📍 🏷 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای آب‌آور رشید زینب امّید همه، امّید زینب با هر رفتنت به معرکه تا برگردی، دلش تپیده زینب ای علمدار اباعبدالله یا ابوفاضل، فی امان‌الله سرباز حرم، سردار لشکر زنده می‌کنی قتال حیدر وقتی می‌زنی به قلب میدون پیغمبر میگه الله‌اکبر چشمت از ارباب حتّی یه‌لحظه برنمی‌گرده، مطیع محضه عالم می‌کنه از تو تمنّا افتاده به پات، ماه مهنّا وقتی که سوار میشی رو مرکب می‌خونه حسین إنّا فَتَحنا محضر زهرا، آبرو داری آبروی این ایل و تباری استدعای هر موج فراتی گرمای دل مخدّراتی ای معنای یا باب‌الحوائج سکّان‌دار کشتی نجاتی یا ابوفاضل، ذکر عاشوراس خیمه‌ها امنه تا علم بالاس شهید علقمه؛ واویلا عزیز فاطمه؛ واویلا ابوفاضل مدد؛ واویلا گل امّ‌البنین؛ واویلا شده قطع‌الیمین؛ واویلا فتاده بر زمین؛ واویلا به روی آن جبین؛ واویلا عمود آهنین؛ واویلا علمدار حسین؛ واویلا امیر نشعتین؛ واویلا عزیز عالمین؛ واویلا امّید زینبین؛ واویلا ای نازنین برادرم؛ واویلا خفته به خون برابرم؛ واویلا خیز و ز جا و بکن نظر؛ واویلا قدّ خمیده‌ی مرا؛ واویلا آب نمی‌خورد دگر؛ واویلا سکینه گر کند نظر؛ واویلا مشک دریده‌ی تو و؛ واویلا رنگ پریده‌ی مرا؛ واویلا علمدار حسین؛ واویلا سپه‌دار حسین؛ واویلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ متن‌اشعار حاج‌محمود‌کریمی 📎 @mahmoudKarimi_matn
📃 بیشـــه از سیطــــره‌ی شیـر 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۰ 📍 🏷 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بیشه از سیطره‌ی شیر، به‌هم ریخته بود لشکر از غیرت شمشیر، به‌هم ریخته بود چشم‌های غضب‌آلود، نفس می‌گیرد دشت از ضرب نفس‌گیر، به‌هم ریخته بود مثل این بود، زمین‌لرزه به شام افتاده کوفه با نعره‌ی تکبیر، به‌هم ریخته بود یک سوار آمده بود و همه رم می‌کردند دشمن از صاعقه‌ی تیر، به‌هم ریخته بود مرتضی بود، حسن بود ولی لب‌تشنه کربلا با دو سه تصویر، به‌هم ریخته بود آب بر دامن او چنگ زد و گفت: بنوش آب از غصّه‌ی تقدیر، به‌هم ریخته بود دست در آب فرو برد؛ فرات آتش شد آب از سوز لب آب حیات، آتش شد ناگهان داغ رقم خورد؛ بماند بعدش به زمین، ماه حرم خورد؛ بماند بعدش داد زد حرمله از دور؛ چه چشمی دیدم تیر را تا که زدم، خورد؛ بماند بعدش همه سردرد گرفتند میان خیمه به سر او که علم خورد؛ بماند بعدش آبرویش، همه از مشک چکید و بر مشک خون آن دست قلم خورد؛ بماند بعدش این عمو، جان حرم بود که هی کم می‌شد قامتش زود به‌هم خورد؛ بماند بعدش تاکه افتاد زمین، موقع مشعل‌ها شد راه دشمن به حرم خورد؛ بماند بعدش وای من! داد حرم، داد حرم در آمد یک برادر به سر چند برادر آمد خیز از جا بگو تا کمرم را چه کنم تو که راحت شده‌ای؛ من جگرم را چه کنم موقع آمدنم، حال ربابم بد بود بعد این وضع بگو که پسرم را چه کنم مادرم آمده این‌جا که مرا جمع کند پدرم از نجف آمد، پدرم را چه کنم پا مکش روی زمین؛ دشت نگاهت نکند جان من، هلهله‌ی دور و برم را چه کنم از رشیدی تو در راه، کمی ریخته است بازویت را چه کنم، چشم ترم را چه کنم مشک افتاده، زمین پر شده، سر پاشیده یک نفر هستم و صد دردسرم را چه کنم قطعه‌قطعه شدی و قطع‌یقین می‌بیند از مدینه به خدا امّ‌بنین می‌بیند سر، کنار تو نهم یا به حرم سر بکشم که سر دخترکانم، دو سه معجر بکشم قول دادی که بیایی و برایم بد شد حال، شرمندگی مادر اصغر بکشم تا که زینب نرسیده به تماشای تنت زود باید به رویت، چادر مادر بکشم به زمین دوخته‌ای؛ مزرعه‌ی تیر شدی چند صد تیر، چگونه همه از پر بکشم وای! خاصیّت این تیر سه‌شعبه این است باید از پشت‌سرت از طرف سر بکشم خورده‌ای تیر از این‌سو و از آن‌سو پیداست این‌که بالای سرت تاب ندارد؛ زهراست ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ متن‌اشعار حاج‌محمود‌کریمی 📎 @mahmoudKarimi_matn
📃 آب‌آور را زدند، ناله‌ای پیچید 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۰ 📍 🏷 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آب‌آور را زدند ناله‌ای پیچید در خیمه که لشکر را زدند در میان نخل‌ها دست‌ها تا شد قلم، گفتند حیدر را زدند بازهم از پشت نخل حرمله یک چشم، خولی چشم دیگر را زدند خورد تا روی زمین دید بر دیوار کوچه، روی مادر را زدند تا که کوتاهش کنند تیغ‌ها از سمت پا، بدجور پیکر را زدند یک‌نفر مو را گرفت یک تبر محکم به پایین آمد و سر را زدند آستین شد موی سر دزدهای قافله این‌بار معجر را زدند روی تیغ نیزه‌ها ابتدا عبّاس را و بعد اصغر را زدند چند باری افتاد باز محکم‌تر به نیزه، حنجر را زدند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ متن‌اشعار حاج‌محمود‌کریمی 📎 @mahmoudKarimi_matn
📃 خواستم مشــک به دستــت 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۰ 📍 🏷 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خواستم مشک به دستت برسانم که نشد یا که آبی به لبت، حیف به جانم که نشد بین دندان من، این مشک دلم را سوزاند سعی کردم نشود خیس لبانم که نشد پیش تو پا نشدم؛ آه! مرا می‌بخشی گفتم از تیر، خودم را بتکانم که نشد سعی کردم به‌خدا هرچه که تیر است و سنان جای این مشک بر این سینه نشانم که نشد که عمود آمد و تا بین دو ابرو واشد خواستم نشکند ابروی کمانم که نشد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ متن‌اشعار حاج‌محمود‌کریمی 📎 @mahmoudKarimi_matn
📤‌ مراسم ۱۴۰۱ 🎙 مداح: 📍 (ع) 🗓 شنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۱ | صدایت را شنیدم | بــرای آن‌که نمی‌ریـم؛ دم... | پاشیـــده‌انـــد روی تــــو را | هـــو الليــث؛ هـــو الغـــوث | قمــــر آل‌الله؛ سپـــــر ثارالله | دل بــه دریـــــا زد و دریــــا | ایها الساقــی؛ ایهـــا الراقی | به‌‌فرمان تو می‌شه دل‌ما عازم 🏷 🏴 پایگاه رسانه ای حاج محمود کریمی @mahmoudKarimi_matn