📃 بیشـــه از سیطــــرهی شیـر
🎙 #روضه از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_نهم_محرم_۱۴۰۰
📍 #اجتماع_عظیم_عشیره_عاشورا
🏷 #حضرت_عباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیشه از سیطرهی شیر، بههم ریخته بود
لشکر از غیرت شمشیر، بههم ریخته بود
چشمهای غضبآلود، نفس میگیرد
دشت از ضرب نفسگیر، بههم ریخته بود
مثل این بود، زمینلرزه به شام افتاده
کوفه با نعرهی تکبیر، بههم ریخته بود
یک سوار آمده بود و همه رم میکردند
دشمن از صاعقهی تیر، بههم ریخته بود
مرتضی بود، حسن بود ولی لبتشنه
کربلا با دو سه تصویر، بههم ریخته بود
آب بر دامن او چنگ زد و گفت: بنوش
آب از غصّهی تقدیر، بههم ریخته بود
دست در آب فرو برد؛ فرات آتش شد
آب از سوز لب آب حیات، آتش شد
ناگهان داغ رقم خورد؛ بماند بعدش
به زمین، ماه حرم خورد؛ بماند بعدش
داد زد حرمله از دور؛ چه چشمی دیدم
تیر را تا که زدم، خورد؛ بماند بعدش
همه سردرد گرفتند میان خیمه
به سر او که علم خورد؛ بماند بعدش
آبرویش، همه از مشک چکید و بر مشک
خون آن دست قلم خورد؛ بماند بعدش
این عمو، جان حرم بود که هی کم میشد
قامتش زود بههم خورد؛ بماند بعدش
تاکه افتاد زمین، موقع مشعلها شد
راه دشمن به حرم خورد؛ بماند بعدش
وای من! داد حرم، داد حرم در آمد
یک برادر به سر چند برادر آمد
خیز از جا بگو تا کمرم را چه کنم
تو که راحت شدهای؛ من جگرم را چه کنم
موقع آمدنم، حال ربابم بد بود
بعد این وضع بگو که پسرم را چه کنم
مادرم آمده اینجا که مرا جمع کند
پدرم از نجف آمد، پدرم را چه کنم
پا مکش روی زمین؛ دشت نگاهت نکند
جان من، هلهلهی دور و برم را چه کنم
از رشیدی تو در راه، کمی ریخته است
بازویت را چه کنم، چشم ترم را چه کنم
مشک افتاده، زمین پر شده، سر پاشیده
یک نفر هستم و صد دردسرم را چه کنم
قطعهقطعه شدی و قطعیقین میبیند
از مدینه به خدا امّبنین میبیند
سر، کنار تو نهم یا به حرم سر بکشم
که سر دخترکانم، دو سه معجر بکشم
قول دادی که بیایی و برایم بد شد
حال، شرمندگی مادر اصغر بکشم
تا که زینب نرسیده به تماشای تنت
زود باید به رویت، چادر مادر بکشم
به زمین دوختهای؛ مزرعهی تیر شدی
چند صد تیر، چگونه همه از پر بکشم
وای! خاصیّت این تیر سهشعبه این است
باید از پشتسرت از طرف سر بکشم
خوردهای تیر از اینسو و از آنسو پیداست
اینکه بالای سرت تاب ندارد؛ زهراست
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#محرم
#عاشورا
#امام_حسین
متناشعار حاجمحمودکریمی
📎 @mahmoudKarimi_matn
📃 آبآور را زدند، نالهای پیچید
🎙 #روضه از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_نهم_محرم_۱۴۰۰
📍 #اجتماع_عظیم_عشیره_عاشورا
🏷 #حضرت_عباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آبآور را زدند
نالهای پیچید در خیمه که لشکر را زدند
در میان نخلها
دستها تا شد قلم، گفتند حیدر را زدند
بازهم از پشت نخل
حرمله یک چشم، خولی چشم دیگر را زدند
خورد تا روی زمین
دید بر دیوار کوچه، روی مادر را زدند
تا که کوتاهش کنند
تیغها از سمت پا، بدجور پیکر را زدند
یکنفر مو را گرفت
یک تبر محکم به پایین آمد و سر را زدند
آستین شد موی سر
دزدهای قافله اینبار معجر را زدند
روی تیغ نیزهها
ابتدا عبّاس را و بعد اصغر را زدند
چند باری افتاد
باز محکمتر به نیزه، حنجر را زدند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#محرم
#عاشورا
#امام_حسین
متناشعار حاجمحمودکریمی
📎 @mahmoudKarimi_matn
📃 خواستم مشــک به دستــت
🎙 #واحد از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_نهم_محرم_۱۴۰۰
📍 #اجتماع_عظیم_عشیره_عاشورا
🏷 #حضرت_عباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواستم مشک به دستت برسانم که نشد
یا که آبی به لبت، حیف به جانم که نشد
بین دندان من، این مشک دلم را سوزاند
سعی کردم نشود خیس لبانم که نشد
پیش تو پا نشدم؛ آه! مرا میبخشی
گفتم از تیر، خودم را بتکانم که نشد
سعی کردم بهخدا هرچه که تیر است و سنان
جای این مشک بر این سینه نشانم که نشد
که عمود آمد و تا بین دو ابرو واشد
خواستم نشکند ابروی کمانم که نشد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#محرم
#عاشورا
#امام_حسین
متناشعار حاجمحمودکریمی
📎 @mahmoudKarimi_matn
📝 #آسمان_در_نظر_خلق_بیابان_بلاست
🖊 #روضه | #حاج_محمود_کریمی
🖊#شب_یازدهم_محرم_نودوهشت
🖊 #بیت_رهبری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آسمان در نظر خلق بیابان بلاست
وسعت ملک خدا، تیره چو زندان بلاست
همه جا محفل ماتم، همه جا خوانِ بلاست
سینه ی دهر پر از آتش طوفان بلاست
شور محشر به یسار و به یمین افتاده
شعله در قلب سماوات و زمین افتاده
لرزه بر نه فلک و عرش برین افتاده
یوسف فاطمه از عرشه ی زین افتاده
حضرت فاطمه را خون شده جاری ز دو عین
گوید ای وای حسین، وای حسین، وای حسین
مصحف فاطمه صدپاره ز شمشیر شده
آیه ها با دم خنجر همه تفسیر شده
نقطه نقطه همه از نیش سره تیر شده
فاطمه گوشه ی گودال زمین گیر شده
پسر فاطمه از زخم زره پوشیده
یم خون است که از سینه ی او جوشیده
حضرت فاطمه را خون شده جاری ز دو عین
گوید ای وای حسین، وای حسین، وای حسین
همه جا محشر کبراست، خدا رحم کند
اثر خشم هویداست، خدا رحم کند
لرزه بر پیکر زهراست، خدا رحم کند
یوسف فاطمه تنهاست، خدا رحم کند
گرگ ها بر تن صدپاره ی او چنگ زدند
گاه با نیزه، گهی تیر، گهی سنگ زدند
بی سعادت ها خیل سُعدا را کشتند
از خدا بی خبران خون خدا را کشتند
وای بر ما که امام شهدا را کشتند
گمرهان با هم، مصباح هدا را کشتند
صید غلتیده به خون دم به دم از حال رود
نگذارید که زینب سوی گودال رود
حضرت فاطمه را خون شده جاری ز دو عین
گوید ای وای حسین، وای حسین، وای حسین
کفر بر کشتن توحید هماهنگ شده
مُهر پیشانی قرآن هدف سنگ شده
گیسوی فاطمه از خون پسر رنگ شده
در پی غارت پیراهن او جنگ شده
این حسین است که به نیزه درخشد سر او
با لب تشنه بُریدند سر از پیکر او
"روی نیزه چه خوش است صوت قرآن
ز تو دلرُبا شنیدن به رُخت نظاره کردن
سخن خدا شنیدن..."
این حسین است، که اعضاش ز هم پاشیده
این حسین است، که خون از گلویش جوشیده
این حسین است، که داغ علی اکبر دیده
این حسین است، که در خون خودش غلتیده
این حسین است، که بر سینه ی چنگ زدند
این حسین است، که بر پیکر او سنگ زدند
حضرت فاطمه را خون شدن جاری ز دو عین
گوید ای وای حسین، وای حسین، وای حسین
اهل کوفه به پیمبر قسم این قرآن است
روی هر آیه ی او جای سُم اسبان است
جامه پوشیده ز خون و بدنش عریان است
" به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند
مباد اینکه ببیند کسی تو را عریان...
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
که پاره پاره نبیند تن تو مادر جان..."
جامه پوشیده ز خون و بدنش عریان است
خنجر شمر به زخم گلویش گریان است
آخرین این نخل نبوت ثمرت را کشتند
شمسه ی عصمت زهرا قمرت را کشتند
حضرت فاطمه را خون شده جاری ز دو عین
گوید ای وای حسین، وای حسین، وای حسین
کعبه نی بود که میخورد به کِتف اطفال
قتل گه پیش رو و دشمنشان از دنبال
چشمشان اشک فشان بود به سوی گودال
وای بر من که چه کردند به پیغمبر و آل
نونهالان همه در دام اسیر افتادند
وسط خیمه ی آتش زده گیر افتادند
در میان اُسرا دخترکی فاطمه بود...
سینه ی سوخته اش سوخته تر از همه بود
گوش پاره، جگرش خون به لبش زمزمه بود
با لب تشنه نگاهش به سوی علقمه بود
از کتابِ: #یک_ماه_خون_گرفته
شاعر: #حاج_غلامرضا_سازگار
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#امام_حسین
#عاشورا
#شام_غریبان
📝 کانال متناشعار حاجمحمودکریمی
🔗@mahmoudKarimi_matn
📝 #تو_های_و_هوی_نیزه_نگاه_به_سوی
🖊 #روضه | #حاج_محمود_کریمی
🖊#شب_یازدهم_محرم_۱۳۹۸
🖊 #بیت_رهبری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توو های و هوی نیزه / نگام به سوی نیزه
دیدم که خون از چشمات / میریزه بر گلوی نیزه
دیدم سرت رو پیشه چشمام / زدن به روی نیزه
ای حسینم ای حسینم ای حسینم...
قدم قدم با نیزه / یا سنگ زدن یا نیزه
خودم در آوردم از / پهلوی زخمی چند تا نیزه
داره برای زخمات گریه / میباره حتی نیزه
ای حسینم ای حسینم ای حسینم...
سر تو نور نیزه / پیش تنوره نیزه
من و میبردن از پیش پیکرت / به زوره نیزه
میخوام ببوسم پیشونیت و / ولی چه دوره نیزه
گلوی شیرخواره کوچیکه / چقدر قَطوره نیزه
چه بی گذشته نیزه / تویی تو مُشته نیزه
دارم میام دنبالت کوچه / به کوچه پشته نیزه
سرت سرِ بازار افتاده و / زینب و کشته نیزه
ای حسینم ای حسینم ای حسینم...
کمین نشسته نیزه / راهت و بسته نیزه
توی ضریح سینت دیدم / سنان شکسته نیزه
پیرهنی که مادر داده / میوفته دسته نیزه
ای حسینم ای حسینم ای حسینم...
شلوغ دوره گودال / دیدم که رفتی از حال
چادر من هم مثل / پیراهنِ تو میشه پامال
عقیقت و که بردن حالا / میرن سراغ خَلخال
عمه جانم، عمه جانم، عمه جانه قد کمانم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#عاشورا
#امام_حسین
#شام_غریبان
📝 کانال متناشعار حاجمحمودکریمی
🔗 @mahmoudKarimi_matn
📝 #یک_لحظه_تو_خیمـهگام_یک_لحظه
🖊 #نوحه | #حاج_محمود_کریمی
🖊#شب_یازدهم_محرم_۱۳۹۸
🖊 #بیت_رهبری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک لحظه تو خیمه گام، یک لحظه تو قتلگام
لبه تشنه کشتنت پیش چشام
از گریه زخمه صدام، بارونه اشک چشام
دشمنم گریه میکرد با گریه هام
ای حسینم ای حسینم ای حسینم...
رفتی ریختن سره ما، میسوزه پیکره ما
مثل انگشرت انگشتره ما
رفتی زخمه پره ما، غارت شد سنگره ما
خدا رحمی کنه به معجره ما...
ای حسینم ای حسینم ای حسینم...
یا جَداه، یا اَبَتاه، یا زهرا، یا اُماه
این حسینه غرق خون تو قتلِگاه
الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى، مذبوحِ من القفا
هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ بکربلا
واویلا عَلَی البَنات، والاجساد العاریات
وَ عَلَی الاَعضاءِ المُقَطَعات...
واویلا مخدرات، عَلَی الخُدود لاطمات
..........
ای حسینم ای حسینم ای حسینم
تو رفتی با شهدا، من موندم با اُسرا
به رضای حق شدم منم رضا
با اینکه شدی فدا، از زینب شدی جدا
غیر زیبایی ندیدم به خدا...
ای حسینم ای حسینم ای حسینم...
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
ای حسینم ای حسینم ای حسینم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شام_غریبان
#امام_حسین
#عاشورا
📝 کانال متناشعار حاجمحمودکریمی
🔗@mahmoudKarimi_matn
📝 #بال_جبرائیل_را_فرش_محرم_می_کند
🖊 #دودمه | #حاج_محمود_کریمی
🖊#شب_یازدهم_محرم_۱۳۹۸
🖊 #بیت_رهبری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بال جبرائیل را فرش محرم می کند
دست سردار حسین
شر اسرائیل را از این جهان کم می کند
دست سردار حسین
1- "پس روی در بقیع به زهرا خطاب کرد
وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد
کای مونس شکسته دلان حال ما ببین
ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین
آن تن که بود پرورشش در کنار تو
غلتان به خاک معرکه ی کربلا ببین
آن سر که بود بر سر دوش نبی مُدام
یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین
تنهای کشتگان همه بر خاک و خون نگر
سرهای سروران همه بر نیزه ها ببین
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار"
1- شاعر: #محتشم_کاشانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#عاشورا
#امام_حسین
#شام_غریبان
📝 کانال متناشعار حاجمحمودکریمی
🔗 @mahmoudKarimi_matn
تو را به خاطر دِرهم چه دَرهمت کردند
چنانکه شرح تن تو به آخرت افتاد...
#شب_جمعه
#عاشورا
#شام_غریبان
کربلا امروز
عاشورای ۱۴۴۳ ه ق
امشب رقيه فهمید بابا دو بخش دارد
بخشی به روی صحرا
بخشی به روی نیزه
#عاشورا
#محرم
#امام_حسین
#درباره_حسین علیهالسلام
◽ بهترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم، این است که حسین علیهالسلام و یارانش، ایمان استوار به خدا داشتند
◾️◾️◾️
#امام_حسین
#عاشورا
☑️ @mahmoudKarimi_matn
⭕️ حاج محمود کریمی همونه که هیئتش تو شب عاشورا میزبان رئیسجمهور میشه!
روز عاشورا خودش باصندلی پلاستیکی تو مناطق محروم برای بچه ها مداحی میکنه
خداخیرت بده #نوکر_امامحسین
#عاشورا
#امام_حسین
#نوکری