eitaa logo
『مـهموم』
148 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
3 فایل
﷽ - حسین جان من همانم که به آغوش تو آورد پناھ :) خودمانیم ؛ کسی جز تو نفهمید مرا . .♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌿🌼 🌿🌼 🌼 🌸 🍃 📖 مثل پسر نداشته خودم دوستش دارم! اما واقعا تصمیم سختیه من همین یه دونه دخترو بیشتر ندارم! این همه داراییه منه تو این همه سال زندگی! با این حرفای بابا تو دلم قربون صدقش میرفتم! ادامه داد +: سپهر به من چه تضمینی میده که مطمئن باسم دخترمو خوشبخت میکنه!...؟ نگاه ها چرخید سمت سپهر خواست چیزی بگه که زنعمو گفت -: چی مهم تر از دوست داشتن ؟ من مطمئنم پسر من به شما قول شرف میده که میتونه آوای عزیزمو خوشبخت کنه! و رو به سپهر گفت +: درست میگم سپهر جان؟ سپهر با اطمینان گفت -: بله ! عمو پشت بندش گفت +: راجع به خونه هم که طبقه بالا فرش قرمز پهن میکنم براشون انشالله به خوبی و خوشی زندگی کنن! بابا رو به سپهر گفت +: میخوام چند لحظه باهات صحبت کنم! بعد اینکه با سپهر به سمت تبقه بابا رفتن دل شوره گرفتم بعنی الان بابا داره بهش چی میگه؟ گرم صحبت با سهیلا شدم و خودمو سرگرم بازی با مهدی و نرگس کردم تا بابا و سپهر حرفاشون تموم بشه!! یک ربعی گذشت ! صدای قدم هاشون از پله ها میومد! اما بابا تنها امد ! ترس همه وجودمو گرفت. نکنه بابا سپهرو کشت؟؟ چرا تنها امد؟؟ پس سپهر ؟؟ به فکر های بچه گانه و احمقانم خندم گرفت همه منتظر بودن تا بابا حرف بزنه که رو بهم گفت +: برو بالا حرفاتونو بزنین!... با این حرفش دلم آروم گرفت! تو دلم گفتم +: یعنی همه چی تموم شد؟ یعنی سپهر قراره برای همیشه بشه برای من؟ سنگینی نگاه ها رو حس میکردم از جا ام پا شدم به سمت پله ها قدم برداشتم و یکی یکی پله هارو پشت سر گذاشتم تو اتاقم بود در زدم و واردش شدم همونطور که عروسکم رو تو دستش گرفته بود خندیدو گفت +: تو اتاق خودتم در میزنی! چقدر من گیج و سربه هوا بودم ! اولین سوتیمو دادم! خودم ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎💚✨ ᯽ 🌸 🍃 📖 خندم گرفته بود ! نشستم کنارش ! یه نگاه به عروسکم انداخت و گفت -: عروسکشو نگاه!!! بعد عروسکو به سمت صورتم گرفت و ادامه داد -: تو هنوز عروسک بازی میکنی؟ با مزه حرف میزد با موهای عروسکم که به سرو صورتم میخورد صورتمو جمع کردمو گفتم +: نه !!!واسه بچه گی هامه!!!! بعد اینکه عروسک و سر جاش کنار تختم گذاشت پرسیدم -: میشه یپرسم بابا چی بهت گفت؟ با یه لبخند جواب داد +: یه سری حرفای مردونه بود بین منو عمو ! وقتی فهمیدم قرار نیست راجع بهش صحبت کنه سکوت کردم و دیگه چیزی نپرسیدم اما داشتم از کنجکاوی سکته میکردم! که گفت +: آوا؟ انقدر قشنگ اسممو صدا میزد که دلم میخواست خودمو بزنم به کَری که دوباره صدام کنه و اسممو از روی زبونش بشنوم! -: بله؟ +: مطمئنی کنار من احساس خوشبختی میکنی؟ با این حرفش ترسیدم نکنه بابا گفته بود باهام حرف بزنه و نظرم و راجع بهش عوض کنه!!! تو چشماش نگاه کردم معلومه که مطمئن بودم! اونقدر مطمئن که نمیتونستم حتی یک لحظه به چیزه دیگه ای جز بهش فکر کنم!! -: مطمئنم!... هر دو سکوت کرده بودیم! که بی هوا پرسیدم -: به نظرت من میتونم همسر خوبی برات باشم؟ با خنده گفت +: این چه سوالیه؟ خب معلومه! اگه غیر ازین بود که من الان الان اینجا نبودم!... تو نه تنها میتونی همسر خوبی برای من باشی بلکه میتونی مادر خوبی هم برای بچه هامون باشی!... با شنیدن کلمه (بچه هامون) خندم گرفت !! -: بچه هامون؟؟ سر شو انداخت پایین و چیزی نگفت عاشق بچه بود!.. بعد اینکه حرفامون تموم شد گفت +: بریم پایین ؟ الان میگن اینا سه ساعته دارن چی میگن! خندیدمو گفتم -: اره راست میگی بریم! وقتی از پله ها پایین رفتیم همه با لبخند نگاهمون میکردن! که زنعمو به سمتم ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎💚 @MAHMOUM01 🌼 🌿🌼 🌼🌿🌼