eitaa logo
『مـهموم』
155 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
3 فایل
﷽ - حسین جان من همانم که به آغوش تو آورد پناھ :) خودمانیم ؛ کسی جز تو نفهمید مرا . .♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀 ✳️ نعمت یادآوری گناه ✍ آیت‌الله جوادی آملی: مشکل ما در نقص و نرسیدن به کمال، است که از بدترین مصیبت‌های ماست. کار خوبی را که انجام می‌‌دهیم، فراموش نمی‌‌کنیم. چون آن را بارها بازگو کرده و به آن علاقه‌مندیم؛ ولی چون مرتکب شده را پنهان می‌‌کنیم، کم‌کم از یادمان می‌‌رود. و در صدد جبران آن هم نیستیم؛ زیرا انسان آنگاه در صدد جبران نقص است که متذکر آن نقیصه باشد. 🔸 از این رو به ما گفته‌اند: اگر کار خیری کردید، آن را فراموش کنید و اگر از شما اشتباهی سر زد، به یاد آن باشید؛ زیرا تذکر خطا وسیله‌ی و سبب انفعال است ولی یادآوری کار خیر، زمینه‌ی را فراهم می‌‌کند. گاهی انسان آن‌قدر کار خیر را بازگو می‌‌کند که کار خیرش پژمرده می‌‌شود. 🔺 در بعضی از روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) آمده است که اگر شما کار خیری را انجام دادید، لازم نیست آن را برای کسی بازگو کنید؛ مثل اینکه، شما گلی را از بوستان بکنید و چند بار به آن دست بزنید. طبیعی است که پژمرده می‌‌شود و عطر و زیبایی آن از بین می‌‌رود. کار خیر نیز وقتی زیبا و معطر است که پنهان بماند یا اگر درِ شیشه‌ی عطری را باز کنیم، عطر از آن می‌‌پرد. ولی کار شر مثل بوی بد است، درِ شیشه‌ی آن را بردارید بگذارید زود بویش برود، یعنی به یاد آن باشید. وقتی به یاد بودید، با توبه آن را جبران می‌‌کنید. 📚 مبادی اخلاق در قرآن صفحات 55 و 56 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅───────┅╮ @mahmoum01 ╰┅───────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیروز که گذشت و به فردا هم اطمینانی نیست، امروزت را با اعمالِ صالح غنیمت شمار.✨ ✍🏻 امام علی(ع) 📖 شرح غرر، ج۲، ص۵۷ @MAHMOUM01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🌿🌼 🌿🌼 🌼 🌸 🍃 📖 قطع کرد و رو بهم گفت +: ببین دخترم اونجا مینا و سیما داره از من گفتن بود این بره هوو میاره سرت! با تعجب یه نگاه به سپهر انداختم که پرسیدم -: مینا کیه؟ سیما کیه؟؟ ابرویی بالا انداخت و مثل اینکه تازه منظور عمو رو متوجه شده بود +:بابا سیما و مینا چیه! منظورشون سیم ها و مین ها هست!!! کمی مشکوک نگاهش کردم که عمو گفت +: تو مگه زن نداری! چطور میخوای بری جبهه ؟ جبهه مال مجرد هاست! زنعمو رو به عمو پرسید -: پس اینا که زن دارن چجوری میرن جبهه! +: بابا آخه اینا به یه زن قانع نیستن میخوان برن اونجا شهید شن حوری بگیرن مثل من نیستن که تورو با صد تا حوری عوض نمیکنم واگر نه منم میرفتم جبهه دیگه! با حرفای عمو و زنعمو خندمون گرفت! سپهر با یه خدا حافظی خواست از خونه بزنه بیرون که عمو دستش و روی سینه سمت راستش گذاشت و گفت -: آی قلبم! آی قلبم ! نشست روی تخته آلاچیق گوشه حیاط و ادامه داد -: قلبم گرفت!!! دارم میمیرم این دفعه دیگه راستکیه! با دیدن سپهرکه میخندید دوییدم سمت عمو و گفتم +: عمو جون حالتون خوبه؟؟ زنعمو با نگرانی کاسه آب و از توی سینی تو دستم گرفت و برد به سمت عمو و گفت -: بیا علی بیا بخور ! و رو به سپهرا دامه داد -: دیدی. کشتیش؟ بیا مُرد !!!! سپهر شروع کرد بلند بلند خندیدن که با اخم گفتم +: الان داری به چی میخندی؟؟ نمیبینی عمو حالش بده!؟؟ با خنده جواب داد -: آقا جون من صد دفعه گفتم قلب سمت چپه نه راست!!! با این حرفش زدم زیر خنده که عمو دستش و از روی سینه راستش برداشت و و روی سینه سمت چپش گذاشت و با ناله گفت +: خوب شد گفتی!! قلبمو پیدا کردم!! و رو. بهم ادامه داد +:من مردم بگید این منو کشت ها ! به مردم بگید اینو پسرش کشت اینو سپهر کشت! ‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌ '‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌱✨ @MAHMOUM01 🌼 🌿🌼 🌼🌿🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🌿🌼 🌿🌼 🌼 🌸 🍃 📖 دم مسجد هم حق نداره وایسته!!! حلالشم نمیکنم چیپس پفک فیلم بی تربیتی هرچی خورده حرومش!!! شیرمم حلالش نمیکنم! به زنعمو اشاره کرد و ادامه داد +: نه یعنی ...حاج خانم شیرشم حلالش نمیکنه!!! سپهر با خنده دستی به صورتش کشید و جواب داد -: شما که به من شیر خشک دادین!! زنعمو با حرص گفت +: دستت درد نکنه دو سال شیر ریختم تو حلقومت!!! -: خب شیر خشک بوده دیگه! عمو پرید وسط و گفت +: برو من که حلالت نمیکنم! -: خب پس اگه در همین حده که پس با اجازتون من برم! از لبه حوض پا شد و به طرف در قدم برداشت و رو بهم گفت -: مراقب خودت باش زود برمیگردم ! با بغض سرم. و تکون دادم و چفیه اشو بوسیدم ودور گردنش انداختم! قرآن و بوسید و از زیرش دو بار رد شد زنعمو با کاسه آب به سمتشمون امد و گفت +: میدونم چقدر دلت پر میکشه بری جبهه امام حسینم پشت و پناهت باشه عزیز مادر! دست مادرش و بوسید و وقتی دور میشد گریه ام بیشتر شدت میگرفت ... زنعمو دستی روی شونم کشید و گفت -: بیا تو مادر! عمو پا هاش و روی زمین میکوبید و گفت +: رفت؟؟ زنعمو جواب داد -: آره! +: سپهر رفت؟؟ -: خب آره دیگه! +: پسر من رفت؟؟؟ زنعمو دیگه جوابش و نداد و به سمت خونه قدم برداشت... سپهر...& رسیدم دم مسجد قبل از اعزام حاج آقا پازکی چند کلامی باهامون صحبت میکرد نشستم کنار رسول حاج آقا گفت +: خیلی خوش امدید بچه ها ! من وقتی میبینم صف کنکور از صف اعزام طولانی تره خجالت میکشم! اما شما رزمنده ه نشون دادین که غیرت دارین نسبت به امنیت ناموستون مسئولبت دارین! من به وجود شماها افتخار میکنم مثل یه سری افراد نیستید که میگن آقا ما پدرمون اجازه نمیده! چمیدونم مادرمون اجازه نمیده! زن و بچه داریم! آقا تو کربلا ‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╮‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌ '‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌱✨ @MAHMOUM01 🌼 🌿🌼 🌼🌿🌼
آقای‌امام‌حسین ، تو‌آقای‌قلب‌‌شکسته‌ی‌منی💔:)) ‌ ❁@MAHMOUM01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿❤️°• حسین جان دل آدمی مگر چقدر تحمل دارد ندیدنت را ! آنقدر پشتِ درِ خانه تو می ایستم تاکه در باز شود بوسه زنم بر پایت @mahmoum01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا