🌙مَہ رویـــٰــان
💗| #رمان_مسیحا ✨| #پارت_دویست_نود_دو این ترفند را زنعمو یادم داده.گفت ڪہ مسیح طاقت دلخورے و قہر ر
💗| #رمان_مسیحا
✨| #پارت_دویست_نود_سه
ڪہ باعث شده،از او و خانواده اش همیشہ دورے ڪنم.
★
نیڪے،جلوے آیفون مےرود:ماییم مہوش جان...من و مسیح.
مہوش،همسر آرش "بفرمایید" مےگوید و در با صداے تیڪے باز مےشود.
جعبہے شیرینے ڪہ بہ اصرار نیڪے خریده ام روے دست جابہجا مےڪنم.
لبخندے مےزنم و میگویم
:_خبرگزارے مامانشراره دیشب همہ ے اطلاعات رو راجع آرش و خانمش داده،آره؟
نیڪے مےخندد
:+نہ،وقت نشد...
در را فشار مےدهم و بہ نیڪے اشاره مےڪنم.
سوار اسانسور مےشویم.
نیڪے برمےگردد و در آینہ؛ دستے بہ چادر و روسرےاش مےڪشد.
خم مےشوم و نزدیڪ گوشش مےگویم
:_خوبے خانم... مثل همیشہ!
نیڪے،خجول مےخندد و سرش را پایین مےاندازد.
آسانسور مےایستد.
جلوے در واحدشان ڪہ مےرسیم،با اضطراب مےگویم
:_ببین ممڪنہ آرش یا مہوش چیزے بگن...
نیڪے با آرامش لبخندے بہ صورتم مےپاشد
+:ناراحت نمےشم آقامسیح...هرکس هرچیزے گفت من ناراحت نمےشم..خیالت راحت...
لبخندے از سر آسودگے مےزنم.
نیڪے،چادرش را سفت مےڪند و ڪوبہ ے روے در را مےزند.
بعد سریع انگار یاد چیزے افتاده مےگوید:بده من..جعبہ شیرینے رو بده من.
جعبہ را بہ دستش مےدهم.
آرش در را باز مےڪند:به به آقامسیح،چشممون بہ جمال شما روشن..
سلام خانم..
سرد و خشڪ جواب سلامش را مےدهم.
نگاهش بہ نیڪے و چادرش را اصلا نمےپسندمـ.
نیڪے اما گرم و صمیمے تعارف مےڪند
:+سلام آقاآرش...خوب هستین؟ ببخشید اسباب زحمت شدیم...
آرش دستش را برابرم دراز مےڪند.
جدے و رسمے دستش را مےگیرم و سریع رها مےڪنم.
آرش اینبار وقیحانہ دستش را برابر نیڪے دراز مےڪند.
نیڪے لبخنِد صمیمانہاے مےزند و جعبہ ے شیرینے را بہ طرف آرش مےگیرد :زحمت دادیم،ناقابلہ
آرش با پوزخند مےگوید:اختیار دارین..مگہ اینڪہ خانم،شما سبب خیر بشید و این
آقامسیح ستاره ے سہیل رو رؤیت ِکنیم
ِمعلومه هم ڪہ شما ڪلا دستت تو ڪار خیره...
...
و بعد،خودش بہ متلڪش مےخندد.
عصبانےام.اصلا نباید اینجا مےآمدم.
نگاهے بہ نیڪے مےاندازم.مظلومانہ،سرش را پایین انداختہ و بہ ڪفشهایش خیره شده.
احساس میکنم خون در مغزم میجوشد.
مہوش در چہارچوب در ظاهر مےشود.
موهاے شرابے اش را روے شانہهایش ریختہ و پیراهنه قرمز ڪوتاهے پوشیده.
ناخودآگاه نگاهم را از چہرهے آرایش شده اش مےگیرم.
نمیخواهم به پاڪے چشمان نیڪے خیانت ڪنم.
مہوش لبخند پہنے مےزند :آرش جان این چہ رسم مہموننوازیہ عزیزم؟
سلام نیڪےجان،سلام مسیح جان...
و دستش را برابر نیڪے دراز مےڪند:خیلے خوش اومدے عروس خانم..
نیڪے بہ گرمے لبخند مےزند و دست مہوش را مےفشارد.
دلم غنج مےرود براے خندهاش...
مہوش دستش را برابرم مےگیرد.
نویسنده:
#فاطمهنظری
@mahruyan123456