eitaa logo
🎇تماشاگه راز🎇
104 دنبال‌کننده
527 عکس
218 ویدیو
22 فایل
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینۀ نامحرم زد حافظ غزل ۱۵۲ ایدی مدیر صفحه: @s_m_a57 @majaleezendegi
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️درنگی در غزل زندگی ساز صائب تبریزی آدمی پیر چو شد حرص جوان می‌گردد خواب در وقت سحرگاه گران می‌گردد آسمان در حرکت از نظر روشن ماست آب از قوت سرچشمه روان می‌گردد رای روشن ز بزرگان کهنسال طلب آب‌ها صاف در ایام خزان می‌گردد طالب خلق اگر گوشه عزلت گیرد همچو دامی است که در خاک نهان می‌گردد رتبه عشق به تدریج بلندی گیرد باده چون کهنه شود نشئه جوان می‌گردد آسمان خاک ره مردم بی‌آزار است گرگ در گله این قوم شبان می‌گردد هرکه را تیغ زبان نیست به فرمان صائب عاقبت کشته شمشیر زبان می‌گردد 📝غزل شماره ۳۲۸۴ ⚡️پ ن: ☑️در تمامی ابیات ، مصرع های دوم مثالی برای توضیح و تاکید مصراع های اول میباشد و این از خصایص بارز سبک اصفهانی یا همان سبک صائب است. ☑️آرایه اسلوب معادله، مصرع دوم تمثیل یا مصداقی از مصراع اول است: عشق بر یک فرش بنشاند گدا و شاه را سیل یکسان میکند پست و بلند راه را 👈مجال عیش محفل زیست آگاهانه را همراهی فرمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت ▪️فرارسیدن سالروز رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت باد▪️ کاش تو مدینه داشتی صحن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برا تو بارونی میشد چشم همه دنیا… آه رسوال الله 😭😭 🌷زندگی تون با برکت و شادی ماندگار🌷        «ورود به محفل قرآنی  رحیق»
⚡️آزمونی برای 🎇گویند:گل پسری‌ برای مراسم عروسی اش ليستی از اسامی دوستانش را كه بيش از 30 نفر بودند را به پدرش داد و از او خواست كه با دوستانش تماس بگيرد‌و آنها را برای روز عروسی دعوت كند ، پدر هم قبول ميكند. ▪️روز عروسی ، پسر با تعجب دید كه فقط شش نفر از دوستانش آنجا هستند ،بشدّت ناراحت شد و به پدرش گفت: من‌ از شما خواستم تمام‌ِ‌ دوستانم رادعوت كنيد اما اينها كه فقط شش نفر هستند. ▪️پدر گفت: من با تك تك دوستانت تماس گرفتم و به آنان گفتم مشكلی برای تو پيش آمده و به كمك آنها احتياج داری,و از آنها خواستم كه امروز اينجا باشند. ☑️بنابر اين پسرم نگران نباش ، دوستان واقعی تو کسانی هستندکه امروز درخدمت شمامی باشند . دوست نَبوَد ، آن که در نعمت زند لاف یاری و برادر خواندگی دوست آن دانیم که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی 📝چه خوش گفت شاعر : وه چه خوش فرمودآن اهل طریق این مثل در صحبت از یارو رفیق، تا توانی میگریز از یار بد یار بد بدتر بُوَد از مار بد، ماربدتنهاهمین برجان زند یاربد برجان و بر ایمان زند 👈مجال عیش محفل زیست آگاهانه را همراهی فرمایید.
52508-fz-1862893498.mp3
6.9M
⚡️عزیز جان!ابدیت در پیش داریم ⚡️صائب و درنگ در تجسم عمل به قدر رم ازین عالم، توانی آرمید آنجا که اینجا هر که سستی کرد نتواند رسید آنجا رواجی نیست در محشر عبادات ریایی را به سیم قلب نتوان ماه کنعان را خرید آنجا هلال جام می هر جا نماید گوشه ابرو ز خجلت پشت سر خارد به ناخن ماه عید 👈مجال عیش محفل زیست آگاهانه را همراهی فرمایید.
⚡️عزیز جان!ابدیت در پیش داریم ⚡️صائب و درنگ در تجسم عمل به قدر رم ازین عالم، توانی آرمید آنجا که اینجا هر که سستی کرد نتواند رسید آنجا رواجی نیست در محشر عبادات ریایی را به سیم قلب نتوان ماه کنعان را خرید آنجا هلال جام می هر جا نماید گوشه ابرو ز خجلت پشت سر خارد به ناخن ماه عید آنجا در اقلیم مدارا ضعف بر قوت بود غالب به مویی می توان کوه گرانی را کشید آنجا میاسا از گرستن گر وصال کعبه می خواهی که باشد جامه احرام از چشم سفید آنجا به غربال بصیرت پاک گردان دانه خود را که هر تخمی که کاری، یک به یک خواهد دمید آنجا اگر بر دفتر عصیان، خط باطل کشی اینجا نخواهی بر زمین از شرمساری خط کشید آنجا ز خشکی، خرده ای کز تنگدستان در گره بستی عرق خواهد شد و بر چهره ات خواهد دوید آنجا اگر اینجا گشایی عقده ای از کار محتاجان در جنت به رویت باز گردد بی کلید آنجا نسازی تا به خون چون لاله اینجا چهره را رنگین ز جوی شیر نتوان کاسه ها بر سر کشید آنجا ره بی منتهای عشق دارد جذبه ای صائب که نتواند شکار وحشی از دنبال دید آنجا ✏ «صائب تبریزی_غزل شماره ۳۲۱» 📝پ ن: ☑️آرامش پایدار در گریز از وابستگی ها و دلبستگی های ناپایدار دنیوی است.با سعی و تلاش می توان به آسایش پایدار رسید ☑️باسکه تقلبی و نماز و روزه و عمل ریایی نتوان به یاررسید ☑️توانایی و نیروی حقیقی درمدارا و همراهی بامردمان است ☑️دستیابی به حریم یار با ناله و زاری میسر شود.جامه احرام کوی یار چشم سفید شده از گریه و تضرع است. ☑️اعمال خویش از صافی حقیقت عبور ده .غربال گری ،در معرض آزمون ها قرار گرفتن دانه حقیقت را بارور می سازد. ☑️شرمساری در پیشگاه محبوب نتیجه باطل گرایی و سرکشی در برابر خواسته های او در دنیا. ☑️عرق شرمساری در پیشگاه خداوند نتیجه بخل و کوتاهی های تو در برابر محرومان است. ☑️چون گره از کار نیازمندی گشایی در حقیقت کلید خانه یار را به دست آورده ای ☑️دستیابی به نعمت های بهشتی در گرو شادمانی چهره و جان مردمان است. 🎇خلاصه مضمون غزل آن است که، دنیا و آخرت از هم جدا نیستند و مرگ امتداد حیات دنیوی است و اینجا کشتگاه است و آنجا برداشت می کنیم. و دقیقا آنجا عمل آدمی از خوب و بد تجسم می یابد. 🌷خوانش غزل و فایل صوتی در اینجا🌷 👈مجال عیش محفل زیست آگاهانه را همراهی فرمایید.
⚡️تمثیلی زیبا از دلبستگی به دنیا 🔹مَثَلُ الدنيا مَثَلُ ماءِ البحرِكُلَّما شَرِبَ مِنهُ العَطشانُ ازدادَ عَطَشاً حتّى يَقتُلَهُ 🔹امام کاظم علیه السلام می فرمایند: دنيا به آب دريا مى ماند كه هر چه تشنه از آن بنوشد، تشنه تر مى شود تا سرانجام او را مى كشد. 📚تحف العقول : ۳۹۶
کسی قدم به حرم بی مدد نخواهد زد دم از صفات رضا بی احد نخواهد زد گدای کوی رضا شو که این امام رئوف به سینه احدی دست رد نخواهد زد شهادت امام رضا (ع)  ولی نعمت مان بردوستدران اهل‌بیت  تسلیت باد🖤
⚡️زیارت آگاهانه 🎇سوالی که از پرسیده شد شما چگونه را زیارت میکنید؟ ▪️یک شب در طی مسیر به حرم فرصت را غنیمت شمرده و پرسیدم آقای بهشتی هر کس به زیارت امام رضا (ع) می آید یک جور خاص خود امام را زیارت میکند یکی قرض دارد دیگری شفای بیمارش را میخواهد یکی زن می خواهد دیگری قبولی درسش را میخواهد یا شغلی میخواهد یا بعضی برای کسب ثواب زیارت میکنند! 🟢شما حضرت رضا (ع) را چگونه زیارت می کنید؟ ▪️ایشان طبق معمول که این گونه سوالات را سریعاً جواب نمیدهند سرشان را اندکی پایین انداختند و بعد از مکثی چند دقیقه ای فرمودند زیارت یک دیدار است و یک تجدید عهد شما برای دیدن کسی که به عنوان الگوی زندگی تان پذیرفته اید از شهر و دیارتان بلند میشوید و حرکت میکنید باید ببینید در این دیدار چه چیزی را میخواهید بگیرید و اصلا چرا به چه دلیل او را الگوی خودتان گرفته اید؟ به این دلیل که او یک شیوه متعالی در زندگی خود داشته است که شما به عنوان زیارت می آیید تا به او بگویید من شیوه و راه و روش و منش شما را قبول دارم و آمده ام تا یک بار دیگر با شما تجدید بیعت و پیمان بکنم که در ادامه زندگی این شیوه را تا آن جایی که میتوانم پیاده کنم . ▪️آقای بهشتی می فرمودند زیارت مقبول آن است که این شیوه زندگی و رفتار امام (ع) در رفتار زائر او واقعا وجود داشته باشد یا به وجود آید یعنی اگر حضرت رضا را قبول دارد عشق به محرومان عشق به طاعت و عبادت پروردگار و.... را در حد توان خود داشته باشد. 📚خاطره از حجت الاسلام جواد اژه ای سیره شهید بهشتی، صص ۲۴۸-۲۴۹ 👈مجال عیش محفل زیست آگاهانه را همراهی فرمایید.
السلام علیک یا فاطمه المعصومه یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه در جوار حضرتش همراه فرشتگان الهی دعاگوی شما بزرگواران هستم ارادتمند:سید
: ⚡️ذکر خدا چیست؟ آیا قرآن و مفاتیح خواندن را ذکر خدا میگویند؟ برای درمان قلبی که به خدا گرایش ندارد چه کار باید کرد؟ ⚡️پاسخ: ▪️ اینکه انسان به یاد آورد صاحبی سیدی و سروری دارد احساس کند که خودش مالک وجود خود نیست و ادراک کند که عبد و بنده است، ذکر خداست. ▪️ ذکر الله یعنی احساس صاحب کردن فرض کنید شخصی را به عنوان سرایدار به خانه ای بیاورند. ممکن است بعد از مدتی که صاحب خانه به آنجا نرود او فکر کند که صاحب خانه شده تازه اگر شخص صاحب خانه زمانی آمد می گوید خانه مال خودم شده است. حالا انسان هم بر اثر مرور زمان برایش مشتبه میشود که این اعضا مال خودش است. وقتی فکر کرد که این اعضا مال خودش است یادش می رود که صاحب و مالکی دارد و اینها امانتی است که به دستش داده اند. ▪️ذكر الله یعنی به یادآوردن اینکه انسان مملوک است و نه مالک ،چیزی و آنچه در اختیار اوست از برکت اراده دیگری است چنین فردی خدا را به یاد دارد. ▪️ ذکر الله یعنی خدا را در هر عملی ناظر و حاضر دیدن کار قرآن و مفاتیح(کتاب های ادعیه) این است که مملوک بودن را به یاد انسان بیاورند . 🔅مفاتیح (کتاب های نیایشی)خطرات و اشتباهات انسان را تشریح میکند و خیانتهایی را که انسان به خدا و خودش کرده است بیان میکند و انسان را با خدا آشتی میدهد لذا انسانی را که پشت به خداست رو به او می.کند به خصوص « که برای انسان عقده گشایی کرده و شرایط آشتی را بیان میکند. دلی هم که به خدا گرایش ندارد باید کاری را که موجب رضای خداست با همه مشکلاتش انجام دهد و بر آن صبور باشد آنگاه به خدا گرایش پیدامی کند و از گرایش های دیگر خلاص میشود ان شاء الله. 📖برشی از کتاب تعلق اثر مرحوم آیت الله حائری شیرازی 👈مجال عیش محفل زیست آگاهانه را همراهی فرمایید.
⚡️بشتاب عزیز! و گفت: شتابزدگی از شیطان است، مگر در پنج چیز: طعام پیش مهمان نهادن؛ و تجهیزمردگان؛و نکاح دختران بالغه؛و گزاردن وام؛ و توبه گناهان. ✏ «تذکره الاولیا عطار،داستان حاتم اصم» 👈مجال عیش محفل زیست آگاهانه را همراهی فرمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ در روزگاری سخت برانگیخته شد. ▪️ نادانی و بی‌اخلاقی بر همه جنبه‌های زندگی سایه افکنده و آن را در حد غارت و هوس‌رانی پایین آورده بود. ▪️خداوند را برانگیخت تا به زندگی معنا بخشد و آن را تا حد ابدیت ارتقا دهد. ▪️ او را و دور از هرگونه خطا آفرید تا سخن، سکوت و رفتارش آینه خدا باشد و اعتماد انسان را جلب کند. ▪️ و او بود و مردانی بزرگ تربیت کرد که یاری‌اش کردند. دراین‌میان، اهریمنانی نیز سد راه شدند. هر دو گروه، خاطرات سرنوشت‌سازی با (ص) داشتند. ▪️ و از یک سو، و و از سوی دیگر به‌نمایش درآمد که باید بازگو و آیندگان شوند. و در این پـ،ست سعی کردیم تا شما را با برخی از این چراغ‌های راه که کمتر از ایشان شنیده‌اید آشنا کنیم. 🎇برای تقویت آموزه های الهی محفل قرآنی ما را حمایت فرمایید. @rahighemakhtoom
🎇می خواهم بار امتم را خویش به دوش کشم! ⚡️ اخلاق محور و دین محور ▪️ملا فتح‌الله کاشانى در تفسیر منهاج در ذیل آیه شریفه «وَاِنَّکَ لَعَلى خُلُق عَظیم» نقل مى‌کند: پیرزنى چادر نشین که راهش از مدینه منوره دور بود علاقه عجیبى به اسلام و به وجود مقدس پیامبر(ص) داشت. او چند بار از فرزندانش خواسته بود او را به مدینه ببرند تا به زیارت حضرت محمد(ص) مشرف شود، ولى فرزندان او موفق به این کار نشدند، پیرزن در آتش فراق رسول خدا(ص) مى‌سوخت و در اشتیاق دیدار پیامبر در حسرت و اندوه و غم و غصه به سر مى‌برد. دیدار رسول الله(ص) را براى خود بهشت برین مى‌دانست و زیارت حضرتش را بهترین عبادت به حساب مى‌آورد. ▪️فرزندانش هر روز به صحرا مى‌رفتند و او در تهیه وسایل استراحت و فراهم آوردن آب و غذا مى‌کوشید و در قلب خود هم با خداى مهربان براى پیدا کردن توفیق زیارت حبیب خدا مناجات مى‌کرد. ▪️روزى براى آوردن آب، همراه با یک مشک به سر چاهى که در بیابان بود آمد. از عنایت خداوند حضرت محمّد(ص) با دو سه نفر از یاران و اصحابشان از آن منطقه عبور مى‌فرمودند.چون به سر چاه رسیدند و پیرزن را دیدند که بند مشک به دست دارد و براى آب کشیدن از چاه آماده مى‌شود، به او فرموند: ▪️«این کار براى تو زحمت دارد، مشک را به من بده تا کمکت کنم.» پیرزن در پاسخ گفت: «اگر این زحمت را از دوش من بردارى برایت دعا مى‌کنم.» ▪️پیامبر اسلام(ع) مشک را پر از آب کرده، سپس به دوش مبارک گذاشته و به سوى خیمه و چادر آن زن روان شدند. گرماى هوا بیداد مى‌کرد. بار سنگین بود و عرق بر پیشانى رسول خدا جارى شده بود. ☑️یاران حضرت عرض کردند: «مشک را به ما بده تا به در خیمه پیرزن برسانیم.» ☑️حضرت در جواب، با قلبى سرشار از عاطفه و محبت فرمودند: «دوست دارم بار امتم را خود به دوش بکشم!» به خیمه رسیدند و مشک آب را بر زمین نهادند. از صاحب خیمه خداحافظى کرده و به سوى مقصد حرکت کردند. در این هنگام فرزندان پیرزن از راه رسیدند، پیرزن به آنان گفت: «آن مردى که به این علامت در بین آن چند نفر است به من کمک کرد و آب از چاه کشید و تا درون خیمه آورد؛ بروید و از وى سپاسگزارى کنید.» ▪️بچه‌ها دویدند و تا چشمشان به دیدار جمال الهى رسول خدا روشن شد، به آن حضرت عرضه داشتند: «مادر ما در آتش شوق دیدار شما مى‌سوزد، برگردید تا وجود مبارکتان را زیارت کند، او شما را نشناخته.» حضرت رسول(ص) برگشتند. فرزندان پیرزن به سوى وى دویدند و فریاد زدند: «مادر، آن شخصى که آب را از چاه کشید و به خیمه آورد رسول خدا بود.» ▪️پیرزن که نزدیک بود از شوق این خبر قالب تهى کند، به محضر رسول خدا(ص) رسید و خدا را بر این نعمت آسمانى و معنوى و ملکوتى شکر کرد. سالروز ولادت https://eitaa.com/majaleezendegi