❣هشت ضرب المثل مدیریتی عجیب از سراسر دنیا:
- جامائیکا:
قبل از آنکه از رودخانه عبور کنی، به تمساح نگو “دهن گنده”.
تفسیر: تا وقتی به کسی نیاز داری، او را تحمل کن و با او مدارا کن.
- هاییتی:
اگر میخواهی جوجههایت سر از تخم بیرون آورند، خودت روی تخممرغ ها بخواب.
تفسیر: اگر به دنبال آن هستی که کارت را به بهترین شکل انجام دهی آن را به شخص دیگری غیر از خودت مسپار.
- لاتین:
یک خرگوش احمق، برای لانهی خود سه ورودی تعبیه میکند.
تفسیر: اگر خواهان امنیت هستی، عقل حکم میکند که راه دخالت دیگران را در امور خودت بر آنها ببندی
- آفریقا:
هر سوسک از دید مادرش به زیبایی غزال است.
تفسیر: معادل فارسیاش میشود، اگر در دیدهی مجنون نشینی، به غیر از خوبی لیلی نبینی.
- روسی:
بشکهی خالی بلندترین صدا را ایجاد میکند.
تفسیر: هیاهو و ادعای زیاد نشان از تهی بودن دارد.
- اسپانیا:
برای پختن یک املت خوشمزه ، حداقل باید یک تخم مرغ شکست.
تفسیر: بدون صرف هزینه به نتیجه مطلوب دست نخواهی یافت
- روسی:
هر که چاقوی بزرگی در دست دارد، لزوماً آشپز ماهری نیست.
تفسیر: دسترسی به امکانات مطلوب ضامن موفقیت نیست.
- ژاپنی :
اگر می خواهی جای رئیس ات بشینی پس هلش بده بره بالا
تفسیر: برای پیشرفت زیر آب کسی رو نزن.
🌱امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
إِنَّ لِلّهِ فِی کُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ.
خداوند در هر نعمتى حقى دارد. کسى که حق آن را ادا کند، آن نعمت را بر او افزون مىکند و کسى که در آن کوتاهى نماید آن نعمت را در خطر زوال قرار مىدهد.
✍️نهجالبلاغه، حکمت۲۴۴
#حکمت_های_نهج_البلاغه
🥀شما جذب افرادی میشوید که بخشی از وجودتان به آنها نیازدارد. اگر آن نیاز رابرطرف کنید،جذب آن افراد متوقف میشود.
#جذب
#آرامش
#خوشنویسی_مجید_آل_حسین
@majidalehosein
☄•راههای کاهش استرس
۱_ موسیقی ملایم و ترجیحا بی کلام گوش کنید.🎻
۲_ دمنوش بنوشید🍃. ( ترجیحا چای سبز).
۳_ پیاده روی کنید .⛹🏻♀
۴_ بنویسید.📝( احساسات خود را برروی کاغذ جاری کنید).
۵_ یک رایحه را بو کنید.🌸 ( زیبایی و بوی گل های تازه آرامبخش هستند، در محیط کار یا منزل داشته باشید).
۶_ بخندید.🌝( خنده نشانه شادی درونی است و با استرس تعارض دارد).
۷_ نفس عمیق بکشید.☁️ ( در کاهش استرس و بهبود شرایط روانی شگفت انگیز است .
🌿🌸🌱🌸🌿🌸
@majidalehosein
داستان⚘
مجلس ميهمانی بود.
پير مرد از جايش برخاست تا به بيرون برود.
اما وقتی که بلند شد، عصای خويش را بر عکس، بر زمين نهاد.
و چون دسته عصا بر زمين بود، تعادل کامل نداشت.
ديگران فکر کردند که او چون پير شده، ديگر حواس خويش را از دست داده و متوجّه نيست که عصايش را بر عکس بر زمين نهاده!!!
به همين خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخُر نبود به وی گفت:
پس چرا عصايت را بر عکس گرفته ای؟!
پير مرد آرام و متين پاسخ داد :
زيرا انتهايش خاکی است،
میخواهم فرش خانه تان خاکی نشود !!!
مواظب قضاوتهايمان باشيم.