eitaa logo
هیئت مجازی(منتظران ظهور)
295 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
94 فایل
💠💠💠💠💠💠 📿بسم الله الرحمن الرحیم📿
مشاهده در ایتا
دانلود
#عبدالله_بن_الحسن_ع💚 نخواه خیمه بمانم دلم شکسته شود ازاینهمه غم واندوه بی توخسته شود چگونه دق نکنم؟! وقت رفتن از اینجا جلوی چشم ترم دست عمه بسته شود #یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 لعنت الله علیه حصین بن نمیر که تلفظ صحیح آن حُصَیْنُ بْنُ نُمَیْرٍ (بر وزن حُسَین) است همان حصین بن تمیم است. وی یکى از سران امویان از قبیله کنده بوده که همواره با آل على علیه السلام دشمنى داشت. جنایاتش: در جنگ صفین، در سپاه معاویه بود. در ایام یزید هم بر عده ‏اى از سپاه، فرماندهى داشت. در دوران قیام‏ مسلم بن عقیل در کوفه، رئیس شرته های ابن زیاد بود و ماموریت داشت براى یافتن و دستگیرى مسلم، خانه‏ هاى کوفیان را تفتیش کند. هم او بود که قیس بن مسهر، فرستاده‏ امام حسین‏ علیه السلام را دستگیر کرد و نزد ابن زیاد فرستاد که به دنبال آن قیس به شهادت رسید. او خبيثى است كه سرهاى مطهّر اهل بيت عليهما السلام را در اختيار گرفت و از كربلا به سوى شام برد! در سال 60 ه ق، زمانی که حسین بن علی علیه السلام در مخالفت با یزید قیام کرد و از مدینه به مکه و از آنجا به طرف سرزمین عراق رفت. ابن زیاد که کارگزار یزید بن معاویه در کوفه بود، حصین بن نمیر را با لشگر انبوهی بر سر راه آن حضرت به قادسیه فرستاد و او پیاده و سواره اش را بین قادسیه و منطقه حفان تا قطقطانه و از طرف دیگر تا کوه لعلع در بصره مستقر کرد و در مقابل امام حسین علیه السلام ایستاد. در شهادت حبیب بن مظاهر، از یاران اباعبدالله حسین بن علی علیه السلام در عاشورا 61 هـ ق، دستی داشت و بعد از شهادت آن بزرگوار، سر مقدس او را در کوفه برگردن اسب خویش آویخت تا به قصر ابن زیاد ببرد. در سال 64 هـ ق زمانی که عبدالله بن زبیر در شهر مکه بر ضد یزید بن معاویه حاکم وقت سر به مخالفت برداشت و به کعبه پناه برد حصین بن نمیر بر کوه ابوقبیس منجنیق گذاشت و کعبه را هدف قرار داد. در سال 65 هـ ق در سرکوبی نهضت توابین به سرکردگی سلیمان بن صرد خزاعی، حصین به عنوان فرمانده کل سپاه شام، با وی جنگید تا اینکه سلیمان کشته شد. سرنوشت او: سرانجام سال 66 هـ ق، در نهضت خروج مختار ثقفی، بعد از کشته شدن ابن زیاد در جنگ با ابراهیم اشتر، به دست ابراهیم بن اشتر کشته شد. برخى هم قتل این جنایتکار را به دست‏ یاران ‏مختار ثقفى (شریک بن جدیر تغلبی) در نزدیکی موصل می دانند. اما برخی دیگر نقل کرده اند که قاسم پسر حبیب بن مظاهر کمین کرد و او را کشت. بر تا قیامت لعنت بر تا قیامت لعنت 📚نفس‌المهموم 📚ترجمه کامل ابن اثیر 📚تاریخ طبری 📚منتهی‌الامال 📚ابصار العین 📚موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری، نفس المهموم، کامل بهائی، لهوف، ارشاد ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
مداحی آنلاین - مثل غروبای مدینه است غروب کربلا - حمید علیمی.mp3
8.17M
🔳 #زمینه #شب_پنجم #محرم 🌴مثل غروبای مدینه است غروب کربلا 🌴صدای ناله ای میرسه صدایی آشنا 🎤 #حمیدعلیمی #یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴🏴
⁉️ چگونه مفاهیم قیام عاشورا را با کودکانمان مطرح کنیم؟ 🚩 قدم قدم تا بین الحرمین 👶 دنیای بچه‌ها، گاهی از دنیای ما آدم بزرگ‌ها بزرگ‌تر می‌شود. در دنیای ما هر زمانی به یک بهانه‌ای کربلا راهش بسته می‌شود و یا ما توان رفتنش را نداریم. اما بچه‌ها هیچ محدودیتی ندارند. من در این سال‌ها چیزهای زیاد از بچه‌ها و بچه هیئتی‌ها یاد گرفتم و قدم قدم مرا به امام حسینی بودن نزدیک کردند. 💖 قدم اول: حر باشیم 🌱 شاید در ظاهر، نام‌گذاری روزها یک تشریفات باشد برای مناسک سازی. اما در باطن برای این است که به ما کربلا را از زوایای مختلف نشان دهد. از زاویه‌ی مسلم و نامردمان کوفی. از زاویه‌ی حر تواب و امام رئوف. از نگاه علی‌اکبر شجاع و پدر دریادلش. از نگاه علی‌اصغر پاک و دشمن ناپاکش. از نگاه عباس غیور و مؤدب و خاضع در برابر امامش. از نگاه زینب صبور و کاروان اسرا. از نگاه امام مظلوم و غریب و شهید. با هرکدام که آشنا می‌شوی، دلت می‌خواهد در دنیای بی‌کران شخصیتش غرق شوی. 🌱 من حر را خیلی دوست دارم. احساس می‌کنم خیلی‌ها هم شبیه من او را خیلی دوست دارند. اصلاً امام هم فکر می‌کنم او را قبول کرد، چون می‌دانست که خیلی‌ها بعداً عاشق حر می‌شوند. آدمی کوچک که جلوی امام را گرفت و راه را بر او بست. ولی آن‌قدر بزرگ بود که اشتباهش را قبول کرد و بزرگ‌تر شد. 🌱 من در هیئت‌ها برای بچه‌ها شب اول یا دوم داستان حر را می‌گفتم. داستانش را. بزرگی‌اش را. شجاعتش را زمانی که اشتباهش را قبول کرد. در پایان زمانی که شهادتش را می‌گفتم، به بچه‌ها می‌گفتم که امام یکی از یاران خوب و با وفایش را از دست داد. همه با هم بگوییم یا حسین غریب... یا حسین تنها... یا حسین عطشان... و برای لحظه‌ای حر را در آغوش امام می‌دیدم که می‌گفت پسر رسول خدا آیا از من راضی شدی؟ آرزویم این بود که من جای او بودم... حرِّ حر... آزاد آزاد. 📝 حجت‌الاسلام‌والمسلمین احمدرضا اعلایی ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔻شبه پیغمبر، حضرت علی‌اکبر🔻 ✍ روز عاشورا، امام حسین (ع)، هنگام میدان رفتنِ حضرت علی‌اکبر فرمود: ⚡️ اللَّهُمَّ اشهَد فَقَد بَرَزَ إلَيهِم غُلامٌ أشبَهُ النّاسِ خَلقاً و خُلُقاً و مَنطِقاً بِرَسولِكَ مُحَمّدٍ صلى اللهُ عليه و آله، وَ كُنّا إذَا اشتَقنا إلى وَجهِ رَسولِكَ، نَظَرنا إلى وَجهِهِ. 💢 خداوندا! گواه باش كه براى جنگ بسوی این مردم مى‌رود، كه شبيه‌ترينِ مردم به پيامبرت از جهت صورت، سيرت و سخن گفتن است.. 💢 و ما هرگاه مشتاق ديدار پيامبرت مى‌شديم، به او نگاه مى‌كرديم. 📚 لهوف، سید ابن طاووس. ➖➖🚥🚥➖➖ ✅️ این جمله‌ی امام حسین (ع) درباره شباهتِ حضرت علی‌اکبر به پیامبر، ۳ تا کلید واژه اصلی داره: ① خَلقاً👈شباهت در صورت و ظاهر ② خُلُقاً👈شباهت در خلق و خو ③ مَنطِقاً👈شباهت در منطق، و سخن گفتن ☝️ حالا اگر میخوای حضرت علی‌اکبر (ع) رو بشناسی، ببین قرآن درباره خُلق و خو، و منطق پیامبر (ص) چی میگه: درباره خُلق و خوی پیامبر:👇 🕋 إِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ (قلم/۴) 💢 ای پیامبر تو اخلاقِ عظیم و برجسته‌ای داری! درباره منطق پیامبر:👇 🕋 وَ مَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَی، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَی (نجم/۳و۴) 💢 این پیامبر هرگز از روی هوایِ نفس سخن نمی‌گوید! آنچه می‌گوید چیزی جز وحیِ الهی که بر او نازل شده، نیست! حالا دقّت کن!📣 کسی که در خُلق و خو، و منطق، شبیه‌ترینِ مردم به پیامبر باشه، دیگه معلومه... چهره و سیما، و تمام حرکات و سکناتش هم مثل پیامبر میشه.❤️ 🔚 اصلاً میشه خودِ پیامبر. سلام پیغمبر کربلا😔✋ ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌹وقتی که می‌خواهید به #روضه بروید، اگر سؤال کردند که کجا می‌روید، نگویید می‌رویم روضه، ❤️#بگویید_می‌_خواهیم_برویم_کربلا. #یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔔 ⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز ✅ حر بن يزيد رياحی اولين کسی بود که آب را به روی امام حسین(ع) بست و روز عاشورا اولین شهید کربلا شد و جانش را فدای اسلام کرد. ❌ عمر سعد هم اولين کسی بود که به امام نامه نوشت و اولين کسی شد که تير را به سمت او پرتاب کرد! 🔔 چه کسی باخبر است که آخر کارش به کجا ميرسد؟ 🕋 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً ⚡️ خدایا آخر و عاقبت ما را ختم به خیر کن #یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#شعر_کودکانه دویدم و دویدم به کربلا رسیدم کنار نهر آبی لب های تشنه دیدم یه باغبون خسته با یک دل شکسته کنار باغ تشنه زانو زده نشسته کوچولوی شش ماهه که پاک و بی گناهه اگه طاقت بیاره عمو جونش تو راهه آهای! آهای ستاره! یه دختر سه ساله خواب باباشو دیده اشک می ریزه می ناله امام مظلوم من! کاشکی کنارت بودم وقتی تو تنها بودی رفیق و یارت بودم #یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴🏴
⚫️🔶آداب و سنت های محرم #نشر_حداکثری = #صدقه_جاریه #اینفوگرافی #یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ده نکته از زیارت عاشورا ۱. زیار‌ت عاشورا به دو بخش: تولی ، سلام بر افراد جبهه ی حق و تبری ، لعن بر افراد جبهه ی باطل تقسیم می شود. ۲. در زیارت عاشورا می آموزیم عبادتی که با اطاعت نباشد فریبی بیش نیست زیرا انسان به وسیله عبادت توام با اطاعت است که می‌تواند به درجه عبد (بندگی) برسد. ۳. در زیارت عاشورا یزید و شمر متهمان ردیف اول نیستند بلکه لعن اول متوجه پایه گذاران" المُمهّدین " ظلم می باشد. پس یاد بگیریم که هرکاری که خواستیم انجام دهیم آینده آن را تصور کنیم و بدون بصیرت هیچ اقدامی نکنیم. زیرا که می تواند موجب لعن خدا بر خود و خاندانمان شود. ۴. در زیارت عاشورا آخرین نفرین بر «تابعین» است؛یعنی کسانی که به کشته شدن یاران خدا رضایت دارند. پس مواظب اعمالمان و مواظب تایید کردن ها و رد کردن های خود باشیم. بدانیم که هر رای و نظر ما در نهایت یا به یاری ولی خدا می انجامد یا به کشته شدن ولی خدا. ۵. در زیارت عاشورا کسانی که برای جبهه ی باطل اسب آماده کردند لعنت شده اند. پس مواظب کمک های مادی خود به این و آن باشیم؛ زیرا یاری ما نیز در نهایت یا به یاری ولی خدا می انجامد یا به کشته شدن ولی خدا. ۶. در زیارت عاشورا می آموزیم که گفتن یک مرگ بر دشمنان ولایت اهل بيت و یا یک درود بر پیروان ولایت اهل بيت، کافی نیست، بلکه باید صد مرتبه بگوییم تا تمام دوستان خدا و دشمنان خدا بفهمندکه خط و مرام ما چیست؟ پس با قدرت ؛ "موضع" خود را مشخص کنیم. ۷. در زیارت عاشورا می آموزیم فدا شدن در راه خدا کافی نیست، بلکه باید فدا شدن ما بر محور ولیّ معصوم خدا باشد. " حلّت بِفِنائک" ۸. در زیارت عاشورا می خوانیم که باید خانواده خود را آل رسول الله کنیم که اگر نکردیم جزء آل امیه وآل مروان و آل زیاد خواهیم شد. ۹. در زیارت عاشورا هیچ سخنی از گروه سومی نیست (یا حق ؛ یا باطل) پس ما هر چه زودتر خط خود را مشخص کنیم (حسینی یا یزیدی) (مهدوی یا دجّالی)؟ ۱۰. از زیارت عاشورا می آموزیم که باید سه توانایی خود را ارزیابی کنیم: • توانایی در تشخیص دوست و دشمن (جبهه ی حق و باطل) • توانایی در یاری کردن دوستان خدا (تولی به جبهه ی حق) • توانایی در مبارزه کردن با دشمنان خدا (تبری از جبهه باطل) ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اجرای صحنه روز عاشورا در کشور عراق 🔻 برای اولین بار صحنه واقعی روز عاشورا منطبق بر مقاتل به صورت کامل و اجرای هنرمندان عراقی در کربلا به تصویر کشیده شد! #یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴🏴
زیارت-عاشورا-pdf.pdf
118.6K
متن زیارت عاشورا #یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴🏴
Ziyarat e Ashura Farahmand_120516170200.mp3
4.27M
💠 زیارت #عاشورا #یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴🏴
✨﷽✨ 🌼حکایت خوبان ✍سید مهدی قوام روضه خوانی که پاکت روضه خوانی اش را به زنان بدکاره میبخشید. روضه خوان مشهور شهر بود ، یکی از شبهای محرم الحرام ، تهران قدیم ، بعد از آخرین مجلس به راننده گفت: فلانی! امشب مستقیم مرا به منزل نبر ، اول به لاله زار میرویم ، تا اسم لاله زار را آورد برق راننده را گرفت، آخر آن زمان در تهران هرکس میخواست به معصیت و عیش حرامی مرتکب شود میرفت آنجا، راننده روضه خوان میگفت: با تعجب و حیرت به سمت لاله زار رفتیم ، مدام بین راه باخود می‌گفتم سید مهدی را چه به لاله زار! وارد خیابان شدیم، چند کاباره اینجا بود که با وجود فرا رسیدن ماه عزا همچنان فعالیت داشت، جلوتر کنار خیابان زن فاحشه ای منتظر ایستاده بود تا بقول معروف مشتری پیدا کند و خودش را به او بفروشد، همین که از مقابل آن زن بد کردار گذشتیم ، حاجی زد بروی شانه ام و گفت: نگه دار! میگم نگه دار! تعجب من صد چندان شد، خدای من! نکند سید مهدی... خیلی بهم ریختم و نگران شدم. ترمز کردم ، حاجی پیاده شد، رفت بسمت زن بد کاره ، سرش را پایین انداخت ، سلام کرد، دستش را زیر عبایش برد، پاکتی از جیب عبایش بیرون آورد، به آن فاحشه با لحن پدرانه ای گفت: "این پاکت یک دهه روضه خوانی منه، تو رو به صاحب این عزا ، تا وقتی پول این پاکت تمام نشده از این راه پول درنیاور. یکسال گذشت ، سید مهدی عازم کربلا شده بود ، در حرم سیدالشهدا علیه السلام مردی جلویش را گرفت،حاج آقا ببخشید ، سلام علیکم جوان، بفرمایید، حاج آقا آنجا گوشه ی صحن خانمم ایستاده ، از وقتی شما را دیده گریه اش بند نمی آید ، بمن گفت با شما کار دارد، سید مهدی رفت به سمت خانم، سلام کرد، بفرمایید خواهرم ،صدای گریه زن از زیر پوشیه بگوش می‌رسید،حاج آقا میدونی من کی هستم، شب آخر محرم، خیابان لاله زار، از وقتی پول روضه خوانی ات در زندگی ام آمد دیگر از خانه بیرون نیامدم امام حسین علیه السلام مرا خرید، آن مرد شوهرم است ، دنیای نجابت و پاکیست ، خیلی مدیون شما هستم... 📙 روایتی آزاد از زندگی سید مهدی قوام ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📚 روزی در یک دهکده کوچک، معلم مدرسه از دانش‌آموزان سال اول خود خواست تا تصویری از چیزی که خیلی دوست دارند، نقاشی کنند. او با خود فکر کرد که این بچه‌های فقیر حتماً تصاویر بوقلمون و میز پر غذا را نقاشی خواهند کرد. ولی وقتی یکی از دانش‌آموزان نقاشی ساده کودکانه خود را تحویل داد، معلم شوکه شد. او تصویر یک دست را کشیده بود، ولی این دست چه کسی بود؟ بچه‌های کلاس هم مانند معلم از این نقاشی مبهم تعجب کردند. یکی از بچه‌ها گفت: «من فکر می‌کنم این دست خداست که به ما غذا می‌رساند.» یکی دیگر گفت: «شاید این دست کشاورزی است که گندم می‌کارد و بوقلمون‌ها را پرورش می‌دهد.» هر کس نظری می‌داد تا این که معلم بالای سر پسر رفت و از او پرسید: «این دست چه کسی است؟» پسر در حالی که خجالت می‌کشید، آهسته جواب داد: «خانم معلم، این دست شماست.» معلم به یاد آورد از وقتی که این دانش‌آموز پدر و مادرش را از دست داده بود، به بهانه‌های مختلف نزد او می‌آمد تا خانم معلم دست نوازشی بر سر او بکشد. شما چطور؟! آیا تا بحال بر سر کودکی یتیم دست نوازش کشیده‌اید؟ بر سر فرزندان خود چطور؟ ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
معجزه سیاه پوشی برای امام حسین علیه السلام سیاه پوشان بخوانند: یکی از نمایندگان حضرت آیت الله خوئی رحمت الله علیه میگوید:یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم ودر آن گرمای شدید ایشان را درحالی دیدم که از سرتاپایشان سیاه پوش بود، حتی لباسهای زیر و جوراب های ایشان نیز سیاه بود.من درحالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سوال کردم که آیا فکرنمیکنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا،ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟؟!!! ایشان در پاسخ فرمودند:فلانی من هرچه دارم از سیاه پوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیه السلام دارم.پرسیدم:چطور؟؟فرمود:بنشین تا برایت تعریف کنم.سپس اینگونه برایم تعریف نمود: پدر من مرحوم حاج سیدعلی اکبر خوئی از وعاظ و منبری های معروف زمان خود بود.همسرش که مادر من باشد هرچه از ایشان باردار میشد پس از دو سه ماه بارداری بچه اش سقط میشد و خلاصه بچه دار نمیشدند.روزی پدرم بالای منبر این جمله را به مردم میگوید:...که ایهاالناس دستتان را از دست امام حسین و اهلبیت علیهم السلام رها نکنید که اینها خاندان کرامت و بخشش اند،و هر حاجت یا مشکل بزرگی که دارید جز درب خانه ی ایشان جای دیگری نروید که این خانواده حلال مشکلات اند.... پس از آنکه پدرم از منبر پائین میاید زنی به او میگوید آسیدعلی اکبر شما که به ما سفارش میکنید تا برای حل مشکلات و گرفتن حوائجمان درب خانه ی اهلبیت و امام حسین علیهم السلام برویم،چرا خودت از امام حسین علیه السلام نمیخواهی تا به تو فرزندی عنایت فرماید؟؟!! ایشان درحالیکه به شدت ناراحت میشوند به خانه میرود.همسرشان (مادربنده)میپرسد آقا چرا اینقدر ناراحتید؟؟؟و ایشان قضیه ی منبر و صحبت آن زن را بازگو میکنند.مادرم میگوید خب راست گفته،چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه السلام نمیکنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه دار شویم؟؟پدرم میگوید: ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم؟؟ مادرم در جواب میگوید حتما لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم،اصلا شما نذر کن که امسال تمام 2 ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه السلام از سر تا پا،حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید. در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپاسیاه پوش شد.در همان سال هم مادرم باردار میشود و 7ماه نیز از بارداری اش میگذرد و بچه اش سقط نمیشود.یک شبی یکی از طلبه ها که از شاگردان پدرم بوده در آخرشب درب منزل ایشان می آید.وقتی پدرم درب را باز میکند پس از سلام و احوال پرسی عرض میکند که من یک سوال دارم.پدرم که گمان میکند سوال او یک مساله ی علمی و یا فقهی باشد میگوید بپرس.اما در کمال ناباوری آن طلبه میپرسد آیا همسرشما باردار است؟؟؟ایشان با تعجب میگوید بله،تو از کجا میدانی؟کسی از این قضیه اطلاع ندارد.باز میپرسد ایشان 7ماهه باردارند؟؟پدرم با تعجب بیشتری پاسخ مثبت میدهد.ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن میکند و میگوید:آسیدعلی اکبر من الآن خواب بودم،در خواب وجود مبارک پیامبراکرم صل الله علیه و آله را زیارت کردم.حضرت فرمودند:برو و به آسیدعلی اکبرخوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و 2 ماه از سرتاپا سیاه پوشیدی این بچه ای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ میکنیم و او سالم میماند و ما او را بزرگ میکنیم و او را فقیه و عالم در دین میگردانیم و به او شهرت میدهیم.و او را به نام من "ابوالقاسم" نام بگذار. ....حالا فهمیدی که من هرچه دارم از سیاه پوشی سرتاپایی دارم؟؟؟..... شادی روح حضرت آیت الله حاج سید ابوالقاسم خوئی و تمام علمایی که مدافع شعائر اهلبیت علیهم السلام بودند،صلوات.... ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاکید مرحوم علامه امینی بر خواندن زیارت عاشورا مرحوم حجة الاسلام والمسلمین دکترمحمد هادی امینی فرزند علامه امینی قدس سره فرمودند: پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم پدر ( علامه امینی ) شب جمعه‌ای قبل از اذان فجر، ایشان را در خواب دیدم ، او را شاداب و خرسند یافتم. به ایشان گفتم : آقا جان!شما اکنون از میان ما رخت بر بسته‌اید به جهان دیگر منتقل شده‌اید. در آنجا که هستید کدامین عمل باعث نجات شما گردید از میان صدها خدمت و کارهای بزرگ علمی و دینی و مذهبی انجام داده اید. مرحوم علامه امینی درنگ و تأملی نمودند. سپس فرمودند: {{ زیارت الحسین علیه السلام }} عرض کردم: شما می‌دانید اکنون روابط بین ایران و عراق تیره و تار است و راه کربلا بسته، چه کنم؟ فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین علیه السلام برپا می‌شود شرکت کن. ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به تو می‌دهند. سپس فرمودند: پسر جان! در گذشته بارها تو را یادآور شدم و اکنون به تو توصیه می‌کنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش نکن. مرتب زیارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظیفه بدان. این زیارت دارای آثار و برکات و فوائد بسیاری است که موجب نجات و سعادتمندی در دنیا و آخرت تو می‌باشد . #یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🎞 #ماذنب_طفلی | گناهِ طفل من چیست؟ 🏴 زبان حال جانسوز حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در شهادت طفل شیرخواره‌اش حضرت #علی_اصغر علیه‌السلام 🎤 ملا باسم کربلایی 🖊 به قلم علي جعفر القطيفي 📋 مترجم فارسی: عباس رزیجي 📀 از آلبوم #لك_أنتمي ؛ #محرم #یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴🏴
💎امام حسین علیه السلام: کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود مَن حاوَلَ اَمراً بِمَعصِیَةِ اللهِ کانَ اَفوَتُ لِما یَرجو و اَسرَعُ لِما یَحذَرُ 📚تحف العقول، صفحه248 #یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴🏴
منتظر: 💠 ابوبکر و عمر قاتلان سیدالشهدا در کتب اهل سنت چون بر بدن مبارک امام حسین علیه السلام ۷۲ زخم وارد شد ایستاد تا اندکى استراحت کند، ضعف بر بدنشان غالب شده بود، به طوری که دیگر توان جنگ را نداشت، در این هنگام ناگاه سنگى آمد و بر پیشانیش خورد و خون جاری شد، پس پیراهنش را بالا گرفت تا خون را از پیشانیش پاک کند که ناگاه تیر تیز سه شعبه و مسمومى آمد و بر قلب حضرت نشست. امام حسین علیه السلام گفت: بسم اللّه و باللّه و على مله رسول اللّه. آنگاه سر به آسمان بلند کرد و عرضه داشت: خداى من! تو مى‌دانى که اینان کسى را مى‌کشند که روى زمین فرزند پیامبرى جز او نیست. امام تیر را از پشت سر بیرون آورد و خون مانند ناودان جارى شد. دستش را زیر محل زخم گرفت و چون پر از خون شد به آسمان پاشید. که قطره ای از این خون به زمین بازنگشت و پیش از آن سرخى در آسمان دیده نشده بود. دو مرتبه دست مبارک را زیر زخم گرفت و چون از خون پر شد به صورت و محاسنش مالید و فرمود: این‌گونه به خون خضاب خواهم بود تا جدّم محمدصلی الله علیه و آله را دیدار کنم و بگویم اى رسول خدا! 👈فلانى و فلانى👉 ( ابوبکر و عمر ) مرا کشتند. 🔴🔴🔴 تمامی کسانی که در علم حدیث و رجال شناسی کار کرده اند همه به اتفاق گویند مراد از👈 فلان و فلان👉 یعنی ابوبکر بن ابی قحافه و عمر بن خطاب 📚 مقتل الحسين، خوارزمی ( یکی از عالمان بزرگ اهل سنت) ج ۲ ص ۳۹ ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🇮🇷دستور عجیب سرتیپ عراقی برای یک شهید🌷 راوی: حسن یوسفی 🔸«یک بار یکی از بچه‌ها آمد و به ما گفت که ان شاءالله ما تا ۴۵ روز دیگر می‌رویم ایران. در حالیکه آن موقع هنوز هیچ خبری از اعلام آزادی اسرای ایرانی نشده بود. بچه‌ها سر به سرش گذاشتند و شوخی کردند. این برادر رزمنده یک آدم مؤمنی بود که ما قبولش داشتیم. به او گفتیم حالا گیریم آزاد هم شدیم. اگر برویم ایران، تو می‌خواهی رسیدی خانه‌ات، چه کار بکنی؟ گفت:«من با شما نمی‌آیم. چون قبل از آزادی می‌میرم. شما در این اردوگاه برای من چهل روز عزاداری می‌کنید. جنازه‌ام را دور اردوگاه تشییع می‌کنید.» بچه‌ها در جوابش گفتند: «همه حرف‌هایت را که باور کنیم، این یکی را که چهل روز برایت عزاداری برپا باشد را باور نمی‌کنیم. تشییع جنازه را که نمی‌گذارند انجام دهیم. ضمناً این بعثی‌ها برای آقا امام حسین(ع) که در کشور خودشان دفن است نمی‌گذارند عزاداری کنیم، چطور می‌خواهند بگذارند برای تو عزاداری کنیم؟» 🌷سه چهار روز بعد ایشان از دنیا رفت...در همان روزی که دوستمان از دنیا رفت، یک سرتیپ عراقی مسئول کل اردوگاه‌ها که معمولاً ۶ ماه یکبار توی اردوگاه‌ها سرکشی می‌کرد و بسیار هم مغرور بود، آمد. یک سربازی به او گزارش کرد که امروز یک نفر مرده. نمی‌دانم چطور شد که آن ژنرال عراقی گفت: برویم ببینیمش. همه تعجب کردند چون چنین مقامی هیچ وقت برای دیدن جنازه‌ی اسیر اقدام نمی‌کرد. ملحفه را خودش از روی پیکر شهید کنار زد. ما خودمان هم منظره‌ای که دیدیم را باور نکردیم. چهره شهید خیلی حالت عجیبی پیدا کرده بود. انگار آنجا را با چیزی روشن کرده بودند. چهره سفید و نورانی و براق. هر کسی که آنجا چهره شهید را دید اصلاً انگار از این رو به آن رو شد. تا مدتی حالت چهره‌اش را فراموش نمی‌کردیم. 🌷همان موقع که همگی چهره دوست شهیدمان را دیدیم، آن سرتیپ عراقی یک سیلی محکم زد توی گوش سربازش که کنار ایستاده بود و گفت:«لا بالموت...هذا شهید... والله الاعظم هذا شهید...» دیگر باورش شده بود که این شهید است و از آنجا آن بعثی هم زیر و رو شده بود. گفت: « برای این شهید باید چهل و پنج روز عزاداری کنید و دستور می‌دهم بدنش را دور تا دور اردوگاه سه بار تشییع کنید.» او که این‌ها را می‌گفت بچه ها گریه می‌کردند. اتفاق عجیبی بود. بعد یکی از ایرانی‌ها رفت و گفت ما چهل و پنج روز نمی‌توانیم عزاداری کنیم. افسر بعثی گفت: چرا؟ جواب دادند: چون ما چهل روز دیگر می‌رویم. گفت: شما از کجا این حرف را می‌زنید؟ جواب داد: خود این شهید قبل از شهادتش گفته. افسر بعثی گفت: «اگر او گفته پس درست است.» 🔶🔸سر چهل روز دیدیم درها باز شد و صلیب سرخی ها آمدند داخل و گفتند که دیگر باید به ایران بازگردید.🔸🔶 📖 سیری در زمان - جلد سوم - صفحه ۵۴۵ الی ۵۴۶ 🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏁🚩🏴🏁🚩 🏴🏁🚩🏴 🏴🚩 🟫 ضیافت اندیشه از کتاب کربلا 🟫 🚩 🚩 💢حضرت آیت‌الله صمدی آملی: ✍در واقعه کربلا امام حسین(ع) افراد مختلفی را جهت عروج و رشد دعوت روشنگرانه نمودند. نتیجه این دعوت‌ها با سه عکس‌العمل از سوی مخاطبین مواجه شد: 1⃣فرصت‌سازی(اهل نجات_حر ریاحی) 2⃣فرصت‌سوزی(اهل خسران_ عبیدالله حر) 3⃣فرصت‌طلبی(اهل خسران_ عبدالله بن زبیر) عبیدالله حر جعفی از مصادیق فرصت‌سوزی در واقعه کربلا بود. وقتی امام او را دعوت نمود در پاسخ گفت: سوگند! می‌دانم کسی که از تو پیروی کند، در قیامت سعادتمند است؛ ولی نصرت من تو را در قتال با دشمن بی‌نیاز نمی‌کند و در کوفه برایتان یاوری نیست و من چنین نکنم؛ زیرا نفسم به مرگ راضی نمی‌شود؛ ولی اسبم و شمشیرم را در اختیارتان می‌نهم. حضرت فرمود: «ما جِئْناک لِفَرَسِک وَسَیفِک اِنَّما اَتَیناک لِنَسْأَلَک النُّصَرَةَ ما برای اسب و شمشیرت به نزد تو نیامدیم. ما آمدیم که برای سعادت‌مندی تو یاری بخواهیم حال که یاری نمی‌کنی، به اسب و شمشیرت نیازی نیست》 ✍در محرم ۱۴۴۲(ق) نیز اولیای الهی دعوت می‌نمایند ولی عده‌ای فرصت‌سوزی می‌کنند. ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
مصیبت شب6 حضرت قاسم ع.pdf
489.2K
#یاوران_حضرت_مهدی_عج_نکا #محرم ۹۹ #غدیریم #صلوات🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نوحه شب ششم مولا قاسم بن الحسن (ع) چه ماهی از خیمه جدا شد-چه شیری از بیشه رها شد عجب شوری در خیمه ها شد(واویلا) سر لفش دست نسیم است-زنسل آقای کریم است چه نازی در اشک یتیم است (واویلا) واویلا-کجایی حسن رزم قاسم بینی زخشکی لبها تو بوسه چینی-کنارش نشینی کشیده شمشیر پور یل جمل گرفته عباس مه پاره ای بغل شده شهادت اهلا من العسل ((یابن الزهرا لبیک یاحسین)) دعا کن ای نجمه برایش- تجلی کرده نعره هایش به صحرا پیچیده صدایش(حسن جان) رجز می خواند بین لشگر-زسمت خیمه آل حیدر همه گویند الله اکبر(حسن جان) یاحیدر-قلندر شده با دمه جاء الحق به یک قمزه گردن زده از ارزق- هو الهو هو الحق نام حسن شد زنده در این زمین زخیمه سقا زد نعره آفرین حسن بیا و شیر نرت ببین ((یابن الزهرا لبیک یاحسین)) ولی عمر شادی سر آمد- صدای فریادی در آمد عمو باچشمان تر آمد-(واویلا) عجب تصویری پیش رو بود-عجب قاتل بی آبرو بود سر گیسو دست عدو بود(واویلا) واویلا-به خاک بلا حج او کامل شد قدو قامتش چون ابوفاضل شد-چه خونی به دل شد به سینه آه ممتد کشیده است زیر لگدها او قد کشیده است نفس چو مادر چه بد کشیده است ((یابن الزهرا لبیک یاحسین)) ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا