eitaa logo
ذاکران
245 دنبال‌کننده
112 عکس
15 ویدیو
4 فایل
با عرض سلام و احترام🌹 به کانال "ذاکران" خوش آمدید این کانال برای نشر مطالب محتوایی در زمینه ستایشگری و مرثیه خوانی و اطلاع رسانی جلسات "مجمع الذاکرین" ویژه طلاب گرامی می باشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچه ما داریم داریم از رضا جانِ نجف ای به قربان خراسان ای به قربانِ نجف ما نمک‌گیرِ ضیافت خانه‌ی زهرا شدیم از تنورِ فاطمه خوردیم تا نان نجف خاکِ ما خاکِ عزیز بچه‌های فاطمه است ما از ایرانِ رضائیم و از ایران نجف وای بر کاهی که بر مشهد نگاهی بد کند دودمانش می‌رود با تیغِ سلطان نجف بارها نادِعلی خواندیم در ایوان طلا بارها رفتیم از این ایوان به ایوان نجف ایلِ زهرائیم یعنی غیرت ما یا رضاست آی دنیا گوش کن حیثیت ما یا رضاست لحظه لحظه از حریمِ تو خبرها می‌رسد هر‌چه می‌خواهیم بی اما اگرها می‌رسد از ملائک دسته دسته می‌رسند و می‌بَرند لطف پایِ زائران تو به پرها می‌رسد کربلا با اکبر است و مشهدت هم با جواد زود الطاف پدرها با پسرها می‌رسد کار وقتی که گره خورده است نیمه شب بیا دیدن آقای ما مادر سحرها می‌رسد گریه‌های ما براتِ کربلای ما نوشت از سخن‌ها زودتر آهِ جگرها می‌رسد هرکه خوشبخت است تنها مرغ بختش مشهد است کشورِ ما تا قیامت پایتختش مشهد است ما به این صحن و در و دیوار عادت کرده‌ایم بر شفای اینهمه بیمار عادت کرده‌ایم بر همین آئینه‌کاری‌ها به کاشی‌ها به حوض و طاق‌ها یا به این فیروزه‌ها انگار عادت کرده‌ایم حق بده وقتی که می‌بینم بقیع را دِق کنم ما به این جمعیتِ زوار عادت کرده‌ایم کاش تنها ما تو را از تو بخواهیم و نه هیچ... ما به این حاجاتِ بی مقدار عادت کرده‌ایم دور یا نزدیک آقاجان چه فرقی می‌کند ما به این دیدار این دیدار عادت کرده‌ایم هر زمانی که در این دنیا مردد می‌شویم با قطاری باز هم راهیِ مشهد می‌شویم دور تا دورِ ضریحت دیدم اقیانوس را ای خدا از ما نگیر این قبله‌ی مأنوس را چند بیمار التماسم کرده‌اند از راه دور می‌برم از کفشداریَت غبارِ طوس را عرش هم قدری ندارد پیش این پایینِ پا جبرئیل اینجا چشیده لذتِ پابوس را هرچه می‌گردد نمی‌بیند نگاهِ جبرئیل ناامیدی ، بی پناهی ، زائری مایوس را بیشتر از جمع بیماران طبیبان آمدند دیده‌ام در پنجره‌فولاد جالینوس را هیچ چیزی که ندارم یک نگاه آورده‌ام - بر امام مهربان خود پناه آورده‌ام- @majma_zakerin_tolab
با سلام خدمت شما طلاب گرامی🌹 به اطلاع شما عزیزان میرسانیم تاریخ برگزاری جشنواره ستایشگری "ذاکران" تا عید قربان -۱۹ تیرماه- تمدید شد. از شما عزیزان خواهشمندیم با شرکت در جشنواره و اطلاع رسانی آن، مارا در برگزاری هرچه بهتر و با شکوه تر این مهم، یاری فرمایید. با تشکر؛ "مجمع الذاکرین طلاب" سید احمد موید
"اللهم عجل لولیک الفرج" سومین نشست سالانه‌ی "به امید دیدار" هم‌زمان با ایام زیارتی حضرت رضا"ع" در جوار حرم مطهرش و با حضور شاعران و ذاکران، به یاد حضرت صاحب‌الزمان"عج" گرد هم می‌آییم. سخنران: حجةالاسلام حامد کاشانی جمعه، ۳ تیر ساعت ۱۸ میدان برق- نبش بهار۳ - حسینیه هراتی‌ها
با عرض سلام و احترام خدمت طلاب گرامی🌹 ان شاءالله سی و چهارمین جلسه "مجمع الذاکرین طلاب" برگزار می شود؛ زمان: شنبه ۴ تیر ماه، ساعت ۱۸ الی ۱۹:۳۰ مکان: خیابان آخوند خراسانی ۱۸، سمت چپ، فرعی سوم (سرشور ۲۱) پلاک ۱۳. مدرسه علمیه فاضلیه (حسنیّه مرحوم عابد زاده) تذکر: بجهت بهره مندی بهتر و بیشتر، لطفا دوستان از اول جلسه حضور بهم رسانند. موضوعات پیشنهادی؛ ◇ مناجات با امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) ◇مدیحه خوانی و منقبت حضرت رضا ( علیه سلام) ◇ایام زیارتی حضرت رضا علیه السلام شماره تماس جهت پاسخگویی: ۰۹۱۵۱۲۱۰۸۱۹ 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
بردار از خاک کف حجره سرت را از بی کسی کمترصدا کن مادرت را اینجا جواب ناله هایت نیشخند است اصلاً نمی فهمند چشمان ترت را آه جگر سوزت امانت را بریده اتش زدی با سرفه ات دوروبرت را حتی توان ایستادن هم نداری قوّت نداری وا کنی بال و پرت را باید که تنها در غریبی بگذرانی در خانه ی خود لحظه های آخرت را در پیش رویت آب را روی زمین ریخت می بینی آقا دشمنی همسرت را ؟ @majma_zakerin_tolab
ذاکران
تمدید جشنواره ستایشگری "ذاکران"
علیه السلام شاعر عاقبت آه کشیدم نَفسِ آخر را نفسِ سوخته از خاطره‌ای پرپر را روضه‌خوانیِ مرا گرم نمودی امشب روضه‌یِ آنهمه گُل ، آنهمه نیلوفر را آخرین حلقه‌یِ شب‌هایِ محرّم هستم شُکر اِی زَهر ندیدم سحری دیگر را باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده‌است باورم نیست تماشایِ تَنی بی سر را باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود دیدنِ سوختنِ چـارقَدِ دختر را غارتِ خود و عَلَم ، غارتِ گهواره و مَشک غـارتِ پیرهن و غارتِ انگشتر را ذوالجَناحی که زِ یالَش به زمین خون می‌ریخت نیزه‌هایی که رُبودند سَرِ اکبر را آه در گوشه‌ی ویرانه که دِق مرگ شدیم تا که همبازیِ من زد نَفسِ آخـر را کمکِ عمّه شدم تا بدنَش خاک کنیم بیـن زنجیر نهان کرد تَنی لاغر را چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم سرخ دیدم بدنش ، تکّه‌ای از معجر را
علیه‌السلام شاعر ای چارمین علیِّ ولیّ و دهم امام وی بر فراز عرش ولایت تو را مُقام وه! ای به کنیه بوالحسن و در لقب نقی خورشید و ماه، آینه‌دار تو صبح و شام خصمانِ تو که یکسره خصم ولایتند انداختند سنگ شقاوت تو را به جام می‌خواستند تا تو نباشی و بستُرند از لوح روزگار تو را نقش هرچه نام پس زهر سینه‌سوز به کام تو ریختند پس تیغ کینه‌ساز کشیدند از نیام «هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده‌شد به‌عشق» ای زنده همیشه و ای جان مستدام ای با همه جوانیِ خود آنچه خضر دید در آینه پدید، تو دیده به خشت خام ای رهنمای گمشدگان، هادی‌البشر وی این لقب به نام تو ظرفیتش تمام ماییم و زخم‌های گرانی که تا ابد در سینه‌های‌مان نپذیرند التیام زخم عمیق سینه سوزان کربلا این خون‌چکان که تازه نماید علی‌الدوام ماییم و انتظار، اماما، که کی کِشد از آستین نوادۀ تو تیغ انتقام 🤲اللهم عجل لولیک الفرج💚
علیه‌السلام شاعر لطف امام هادى و نور ولایتش ما را اسیر کرده به دام محبتش بر لطف بى کرانۀ او بسته ایم دل امشب که جلوه گر شده خورشید طلعتش منت خداى را که به ما کرده مرحمت توفیق برگزارى جشن ولادتش تبریک باد بانوى کبرى سمانه را کین غنچه بر دمید ز گلزار عصمتش ماه تمام و نیمۀ ذى حجه مطلعش خیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش این است آن امام که تقدیر ایزدى بعد از جواد داده مقام امامتش این است آن امام که ذرات کائنات اقرار کرده اند به جود و کرامتش این است آن امام که در برکة السّباع شیران شوند رام و گذارند حرمتش این است آن امام که از نقش پرده هم ایجاد شیر زنده کند حکم قدرتش این است آن امام که دشمن به چند بار رخسار عجز سوده به درگاه عزتش سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش آن سومین ابوالحسن از خاندان وحى چون سه على دیگر باشد عبادتش افزون ز ریگ هاى بیابان عطاى او بیش از ستاره هاى درخشان فضیلتش مائیم و دست و دامن آن حجت خدا چون نا امید کس نشود از عنایتش گردیده ایم جمع به ذیل لواى او افکنده ایم دست به دامان رحمتش از آستان قدس رضا هدیه مى کنیم آه دلى به غربت و اشکى به تربتش یارب بحق فاطمه با فتح کربلا بگشا بروى ما همه راه زیارتش از لطف آن امام (مؤید) مؤید است کو را نشان خدمت آل محمد است
با عرض سلام و احترام خدمت طلاب گرامی🌹 ان شاءالله سی و پنجمین جلسه "مجمع الذاکرین طلاب" برگزار می شود؛ زمان: شنبه ۲۵ تیر ماه مکان: نجف اشرف "خانه پدری" نائب الزیاره و دعاگوی همه دوستان هستم. 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
السلام علیک یا اباعبدالله فرا رسیدن ماه حزن و اندوه اهل بیت (علیهم السلام) را به محضر امام عصر ( ارواحنا له الفداء) و تمام شیعیان و محبین آن امام همام بویژه شما اعزه گرامی، تسلیت و تعزیت عرض می نماییم. به اطلاع شما می رسانیم به مناسبت ایام تبلیغی و اقامه عزا توسط طلاب و مبلغان گرامی، "مجمع الذاکرین طلاب" در ماه محرم و صفر برگزار نمی شود. امیدواریم بتوانیم با ارائه اشعار و مطالب مناسب، در ثواب عظیم مرثیه خوانی حضرت سیدالشهداء (علیهم السلام) توسط شما گرامیان، سهیم باشیم. 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
# پیشواز ماه محرم # شب اول ماه محرم "فیض بهشت" هرکه با عشق تو راهی به محرم دارد هرکجا هست، سراپرده ی ماتم دارد مکتب سرخ تشیع زمحرم باقی است جان ما برخی دینی که محرم دارد در محرم، همه ساعت شب قدری دگر است آری؛ این ماه، شرف بر رمضان هم دارد ای که سرمایه ی هستی همه از توست؛ حسین! هرکسی مهر تو دارد، چه دگر کم دارد؟ درِ فیض است و گشوده است خدا بر مردم در عزای تو هر آن خانه که پرچم دارد به خدا فُلک نجاتی تو و مصباح هدی این بیانی است که پیغمبر اکرم دارد انبیا را غم عشق تو رسانده به کمال شاهدم سوز و گدازی است که آدم دارد جان عاشق به تو پیوسته برد فیض بهشت دلِ فارغ زتو در سینه، جهنم دارد زآن نگینی که در انگشت سلیمان جا داشت بنده ی کوی تو بسیار به خاتم دارد عالم بی تو جحیم است از آن میگویم سگ کوی تو شرف برهمه عالم دارد چون (موید) که سراپا زغمت می سوزد هر که دارد غم تو کی ز جزا غم دارد؟ 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
# عنایت پروردگار به عزاداران حضرت حسین ( علیه السلام) 👈🏼 خدای متعال به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: فَوَعِزَّتِي وَجَلَالِي أَنِّي لَأَخلُقُ لَهَا (فاطمة) شِيعَةً طَاهِرِينَ مُطَهَّرِينَ، يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ عَلَي عَزَاءِ الْحُسَيْنِ، وَأَرْوَاحَهُمْ عَلَي زِيَارَتِهِ، وَيُقِيمُونَ عَزَاءَهُ فِي مَجَالِسِهِمْ، وَيَسْبِكُونَ الدُّمُوعَ، وَيُقَلِّلُونَ الهُجُوعَ، لَيْسَ لَهُمْ مِنْ ذَلِكَ رُجُوعٌَ. 📝 ای محمّد! ... به عزّت و جلالم سوگند، برای فاطمه عليهاالسّلام شیعیان پاک و پاک شده ای خلق می کنم، این شیعیان اموالشان را در راه عزای حسین عليه‌السّلام انفاق می کنند، و در راه زیارت حسین عليه‌السّلام جان می دهند، و عزای وی را در مجالسشان به پا می کنند، خالصانه بر وی اشک می ریزند، خوابشان را کم می‌کنند و از این شیوه باز نمی‌گردند. 📚تَظَلُّمُ الزَّهرَاء: ص۷۳/۷۴ 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
# شعر ورودیه کربلا درای کاروانی سخت با سوز و گداز آید چو آه آتشینی کز دل پر غصه باز آید گمانم کاروانی از وطن آواره گردیده که آواز جرس با ناله های جانگداز آید اگر این کاروان است از حسین فرزند پیغمبر چرا او را اجل منزل به منزل پیشواز آید فلک گسترده خوانی آب و نانش خون و لخت دل عراقی میهمان دار است و مهمان از حجاز آید به روی میهمانان حجازی آب و نان بستند که دیده؟ میزبان هرگز چنین مهمان نواز آید ؟! الا ای آسمان درگاه عزت بر سر پا کن که ناموس خدا ، زینب ، ز راهی بس دراز آید *به وقت بازگشتِ شام یا رب چون بود حالش بهین دخت علی کِامروز اندر مهد ناز آید بنازم مقتدائی را که در محراب، شمشیرش ز خون سر وضو باشد چو هنگام نماز آید... (ملک الشعراء صبوری) *مناسب برای گریز و روضه پایانی 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
# حضرت رقیه ( سلام الله علیها) از نیمه شب گذشته وخوابش نبرده بود               طفل سه ساله‌ای که دگر سالخورده بود درگوشۀ خرابه به جای ستاره‌ها  تا صبح زخم‌های تنش را شمرده بود ازضعف نای پاشدن ازجای خود نداشت آخر سه روز بود که چیزی نخورده بود با دست‌های کوچکش آرام وبی صدا از فرط درد بازوی خود را فشرده بود این نیمه جان مانده هم ازلطف زینب است  ورنه  هزار مرتبه در راه مرده بود ********************** پیش ازطلوع، بانوی گوهرشناس شهر آن گنج را به دست خرابه سپرده بود (محسن عرب خالقی) 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
حر (علیه السلام) سوار گمشده را از میان راه گرفتی چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی  شبیه کشتی نوحی، نه! مهربان تر از اویی  که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی  چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود  حسین فاطمه! می گفتم اشتباه گرفتی  من آمدم که تو را با سپاه و تیر بگیرم  مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی  چگونه آب نگردم؟ که دست یخ زده‌ام را  دویدی و نرسیده به خیمه گاه گرفتی  چنان تبسّم گرمی نشانده ای به لبانت  که از دل نگرانم مجال آه گرفتی  رسید زخم سرم تا به دستمال سفیدت  تو شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی (قاسم صرافان) 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
عبدالله بن الحسن ( علیه السلام) در رگ رگش نشانه ی خوی کریم بود او وارث کمال پدر از قدیم بود دست عمو به گیسوی او چون نسیم بود این کودک شهید که گفته یتیم بود؟ وقتی حسین سایه ی بالای سر شود کو آن دل یتیم که تنگ پدر شود؟ در لحظه های پر طپش نوجوانی اش با آن دل کبوتری و آسمانی اش با حکم عمّه، عمّه ی قامت کمانی اش بر تل زینبیه بود دیده بانی اش اخبار را به محضر عمّه رسانده است دور عمو به غیر غریبی نمانده است خورشید را به دیده شفق گونه دید و رفت از دست ماه دست خودش را کشید و رفت از خیمه ها کبوتر عاشق پرید و رفت تا قتلگاه مثل غزالی دوید و رفت می رفت پا برهنه در آن صحنه ی جدال می گفت عمّه، جانِ عمو کن مرا حلال دارد به قتلگاه سرازیر می شود مبهوت تیر و نیزه و شمشیر می شود کم کم خمیده می شود و پیر می شود یک آن تعلّلی بکند دیر می شود در موج خون حقیقت دریا نشسته است دورش تمام، نیزه و تیر شکسته است دستش برید و گفت: که ای وای مادرم رنگش پرید و گفت: که ای وای مادرم در خون طپید و گفت: که ای وای مادرم آهی کشید و گفت: که ای وای مادرم وقتی که ضربه آمد و بر استخوان نشست در عرش قلب فاطمه چون پهلویش شکست خونش حنا به روی عمویش کشیده است از عرش، آفرینِ پدر را شنیده است مشغول ذکر بانوی قامت خمیده است تیری تمام قد، به گلویش رسیده است تیری که طرح حنجره اش را بهم زده آتش به جان مضطر اهل حرم زده یعقوب را بگو که دو تا یوسفش به چاه ماندند در میانه ی گرگان یک سپاه فریاد مادرانه ای آید که: آه، آه دارد صدای اسب میآید ز قتلگاه ده اسبِ نعل خورده و سنگین تن آمدند ارواح انبیا همه با شیون آمدند (محسن عرب خالقی) 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
قاسم بن الحسن ( علیه السلام) در خیام حسین ز گریه طوفان شده  قاسم بن الحسن عازم میدان شده یادگار حسن، کرده در بر کفن وای حسین جان، وای حسین جان پسر فاطمه جان ز برش می رود  که جگر گوشۀ برادرش می رود مادرش در فغان، عمه اش موکنان  وای حسین جان، وای حسین جان گل یاس ولایت ز عطش خسته است قاتلش بهر او حجلۀ خون بسته است آن مه خوش خصال، شد تَنش پایمال وای حسین جان، وای حسین جان پایمال ره دوست شده پیکرش بر سر نی رود در ره قرآن سرش دین از او سرفراز، زنده از او نماز وای حسین جان، وای حسین جان سیزده ساله و معلم مکتب است با خبر از غم شهادتش زینب است بر عزیز حسن، زینب اندر محن وای حسین جان، وای حسین جان گفت در کام من مرگ گوارا بود آری این منطق عترت زهرا بود او ز جان دل برید، تا به جانان رسید وای حسین جان، وای حسین جان کربلا مرکز عشق شهادت بود همه را بر رهش روی ارادت بود قبلۀ انبیاست، کعبۀ اولیاست  وای حسین جان، وای حسین جان (استاد سید رضا مؤید) 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
علی اصغر ( علیه السلام) پسرم از نفس افتاد، به دادم برسید داد از این همه بی داد به دادم برسید تشنه ام ؛شیر ندارم ؛چه کنم ؛حیرانم باید آخر چه به او داد به دادم برسید دیگر از شدت گرما و عطش همچو کویر چاک خورده لب نوزاد به دادم برسید بوی آب و دل بی تاب و سپاهی بی رحم طفلی و این همه جلاد به دادم برسید آب دامی ست که دلبند مرا صید کند وای از حیله ی صیاد به دادم برسید با پدر رفت و ندانم چه شده کز میدان شاه پیغام فرستاد : به دادم برسید بارالها چه بلایی سرش آمد که حسین میزند این همه فریاد به دادم برسید (لاادری) 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
علی اکبر ( علیه السلام) باد آمد سحاب را گم کرد اشک از دیده خواب را گم کرد رفت از دست در افق امید تشنه کامی سراب را گم کرد در ستیغ و محاق نیزه و تیر شمسِ حق ماهتاب را گم کرد خضر عشاق گرم دیدن بود سیل اشک آمد آب را گم کرد علی اکبر که بر زمین افتاد آسمان آفتاب را گم کرد آنچنان زخم روی زخم آمد که عدو هم حساب را گم کرد خواست تا خیمه پر کشد اما شیر زخمی عقاب را گم کرد پدر آمد به یاریش برود من بمیرم رکاب را گم کرد پسر بوتراب بین تراب نوه ی بوتراب را گم کرد جلد قرآن خویش پیدا کرد برگه های کتاب را گم کرد (لاادری) 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
ابولفضل العباس (علیه السلام) بر لب آبم و از داغ لبت می میرم هردم از غصه ی جانسوز تو آتش گیرم مادرم داد به من درس وفاداری را عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم ... کربلا کعبه ی عشق است و من اندر احرام شد در این قبله ی عشاق دو تا تقصیرم دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم باید این دیده و این دست دهم قربانی تا که تکمیل شود حج من و تقصیرم زین جهت دست به پای تو فشاندم بر خاک تا کنم دیده فدا، چشم به راه تیرم وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود بی رکوع است نماز من و این تکبیرم بدنم را به سوی خیمه ی اصغر نبرید که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم تا کند مدح ابوالفضل، امام سجاد نارسا هست"حسان"! شعر من و تقریرم 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
حسین ( علیه السلام) تو کیستی که گرفتی به هر دلی وطنی که نه در انجمنی نه برون ز انجمنی جگر خراش عقیقی خراش بر جگری سخن گداز و سخن آفرین و خوش سخنی به هر صدف گهری و به هر گهر چمنی که در نظر مه و منظور چشم مرد و زنی محمدی نه علی نه حسن نه پس تو که یی؟ تویی حسین که بویت وزد به هر چمنی   به بوی، همچو محمد به خوی، همچو علی بدین مظهر داور به خُلق چون حَسنی   تو آن حسین غریبی که روز عاشورا جهان مصالحه کردی به کهنه پیرهنی   تو آن حسین وحیدی که زد لبان تو را یزید چوب، همی گفت خوش لب و دهنی   تو آن حسین شهیدی که در کنار فرات شدی شهید و نکردی ز آب، تر دهنی   تو آن حسین غریبی که زیر خنجر شمر به فکر درد و غم شیعیان خویشتنی   بلی بلی تو همانی که روز عاشورا دو صد مجادله کردی نبرده یک کفنی   تو آن حسین غریبی که خانۀ خولی سرت میان تنور و جداست از بدنی خموش (ناصردین) شو که زینب مضطَر بگفت نیست به دوران ستم کشی چو منی (ناصر الدین شاه) 🏴 کانال ذاکران @majma_zakerin_tolab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت شاعر رمق نمانده به پاهای پر زآبله ام توان نمانده به جسم اسیر سلسله ام تو خود حدیث غمم را بخوان ز نیزه و کن نگاه بر دل بشکسته ی پر از گله ام اسارت و غل و زنجیر و تازیانه و سنگ گرفته از من خسته تمام حوصله ام تو درتنور تو در تشت و نیزه ها و من میان کوچه و بازار و پشت قافله ام اگر به دست من افتد فراق را بکشم چقدر دور و دراز است از تو فاصله ام عمو کجاست بیاید به داد ما برسد کجاست تا که ببیند اسیر حرمله ام من از یزید بگیرم تقاص خون تو را قسم به فاطمه پیروز این مقاتله ام کفن نداری و من هم کفن نمیخواهم خدا گواست که خشنود ازاین معامله ام @majma_zakerin_tolab