#اربعین
#زبان_حال_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
ز جا برخیز و وا کن چشم در چشم تر زینب
ببین ای خفته ی آرام، حال مضطر زینب
نبودم پای رفتن، حال با سر آمدم پیشت
چرا تنها رها کردی مرا ای لشکر زینب
کنار قتلگاهت ماند جان زینب و رفتم
به جسم بی رمق تا شام ای همسنگر زینب
اگر برخیزی از جا خواهرت را نیز نشناسی!
نمیپرسی برادر جان چه آمد بر سر زینب؟!
شکایت میکنم پیش تو از باد مصیب ها
که پیش آسمان افکند از رخ معجر زینب
ذبیح من چه نزدیک است آن روزی که می بُرّد
ستیغ بغض های در گلویم حنجر زینب
به یادت هست؟! مادر شانه می افتاد از دستش
شکسته مثل دست فاطمه، بال و پر زینب
تمام کودکان را یک به یک زیر پَرم بُردم
بنفشه زار شد از ظلم دشمن، پیکر زینب
سرت بر نیزه بود و چوب محمل حائل ما شد
شکست آن چوب را از فرط دلتنگی، سر زینب
به پایت قطره قطره خون زینب ریخت مولایم!
که این درسی است از ایثار های مادر زینب
سرت قرآن که میخوانْد از سرِ من هوش پر میزد
چه میکردی! تو با قرآن خود ای باور زینب
لب تو چوب میخورد و دل زینب ترک میخورد
به لب آمد ز دست چوب، جان مضطر زینب
برایت حرف ها دارم که بیم گفتنم باشد
گذشته خاطراتی جان گداز از منظر زینب
به ماهِ کربلا سوگند در شام بلا مُردم
گذشت از تیر های چشم مردم، معبر زینب
سکینه مضطرب شد از جسارت های بی پروا
نگاه غیرت اللهی تو شد یاور زینب
رقیه از حضور اربعین جاماند و با خِجْلت
به جای او زیارت میکند چشم تر زینب
#سید_روح_الله_موید
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها_کوفه
#زبان_حال_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
ای هلال من! به بالای سنان قرآن بخوان
قاری قرآن و قرآن را زبان! قرآن بخوان
با صدای خود مُسَخّر کن تمام کوفه را
کوفه را هم کربلا کن؛ همچنان قرآن بخوان
گرچه بشکسته جبینت بر سر نی، سجده کن
گرچه گشته از دهانت خون روان، قرآن بخوان
تا مگر آوای قرآن تو آرامم کند
بر فراز نیزه، ای آرام جان! قرآن بخوان
تا که اسلام تو را اهل زمین باور کنند
ای امام کلّ اهل آسمان قرآن بخوان
زادۀ مرجانه دارد قصد آزار تو را
تا نرفتی زیر چوب خیزران قرآن بخوان
صوت قرآن سر تو سربلندم میکند
تا نگشته قامت زینب کمان قرآن بخوان
یاد قرآن پدر کن؛ روی دست جدمان
وارث حیدر! تو هم نوک سنان قرآن بخوان
آنچه دیدم مادرم زهرا برایم گفته بود
این مصیبت را نمیکردم گمان؛ قرآن بخوان
هرکه هرچه دارد، از این خاندان دارد حسین
تا به «میثم» هم دهی سوز نهان قرآن بخوان
#غلامرضا_سازگار