eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.5هزار دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم بهانه گرفته اگر که غم دارد غمی که از پی آن آه و ناله هم دارد غم چهار امامی که خاک مقبره شان شده است سرمهٔ چشمی که گاه ، نم دارد چه آمده به جگرهای پاره که این خاک هنوز هم که هنوز است بوی سم دارد؟ یکی کسی است که بر ما نه ، آسمان ها ، نه به اهل بیت نبی دست با کرم دارد پس این عجیب نباشد اگر که زائر او همان کسی است که در کربلا حرم دارد یکی کسی است که از لطف گریهٔ شب اوست عزای شاه شهیدان اگر عٙلٙم دارد یکی کسی است که مدیون اوست با پسرش کسی اگر که به دستان خود قلم دارد کٙرٙم که هست ، عٙلٙم هست ، عِلم هم مانده است چه غم سعودی هتاک ، هم قسم دارد؟
به نام تو بهشتی می کنم حال جهنم را خدا را شکر که آموختم من اسم اعظم را بدون جلوه ات در کودکی ، باور نمی کردند تکلم های در گهوارهٔ فرزند مریم را نٙوٙد ساله برای طفل نُه ساله تواضع کرد تو خٙم کردی برای دست بوسی قامت خٙم را یکی از قاتلانت علم تو در خردسالی بود که رسوا کردی آخر با سؤالی ابن اکثم را حسن از حیث همسر با تو همدرد است اما او چو زینب خواهری دارد که از دل می بٙرٙد غم را اگر تشنه میان حجرهٔ دربسته افتادی به یاد جد خود با اشک بنشان آتش سٙم را ** شما رفتید و صدها سال لازم شد که بنویسند برای هر جواب مسأله «الله أعلم» را
سرِ انکار ، آخر کار ، خواهد رفت بر دارش خدایا جان من را هم اگر راضی است بردارش چرا راضی شوم بر بیعتی که از همان اول به سقط بار آتشبار زهرا بسته شد بارش؟ چرا دنیا نیامد؟ پاسخش در روزگاران است که تا روز قیامت باز خواهد ماند طومارش مگر جبریل هم تاب و توان دارد که بنویسد به صد لوح و قلم ؟ گیرم که اسرافیل هم یارش چرا راهیِ آن راهی شوم که با لگد ، آن را برای پیروان خود حسابی کرد هموارش اگرچه خواست زنده زنده در گورش کند اما ببین در سورۀ تکویر پیچیده است اَخبارش سقیفه خانۀ خود را بنا دارد بنا سازَد اگر حتی بپاشد خون زهرا روی دیوارش خلیفه قاتل زهراست این را فاش می گویم اگر برمی خورَد حتی به میلیون ها طرفدارش خلیفه در اُحُد با اختیارش یک بز کوهی است علی را صبر او بُرده است تا مسجد به اجبارش مهم اثبات کفر غاصب باغ فدک باشد چه فرقی می کند دیگر چه اندازه است هکتارش؟ یقیناً کار این امت به اوباشش نمی افتاد اگر دنبال حیدر بود حمزه یا که طیارش سقیفه بر سفینه فائق آمد ، غرق شد امت همان کِشتی که در خُم غدیرش ساخت نجارش چنین بوده است برخورد بشر با فتنۀ کوچه مسلمان ها طلبکارش ، یهودی ها بدهکارش
این سرزمین که عرصهٔ جولان جنگ نیست اینجا قم است ، نیزه و میدان سنگ نیست تا تشنه می شوی همه سَقّات می شوند اینجا برای آب ، نیازی به جنگ نیست اینجا همه برای تو تعظیم می کنند حرف از هجوم تلخ نظرهای تنگ نیست قرعه اگر به نام تو افتاده غم نخور یونس در این دیار ، دچار نهنگ نیست این رسم عاشقی است که میراث برده ای رویی به غیر روی برادر قشنگ نیست آخر ، وصال رود به دریا سراب شد پس آسمان برای تو فیروزه رنگ نیست اینجا که جلوهٔ حرم اهل بیت شد پس هیچ کس چو زائر قبرت زرنگ نیست امثال من که هیچ ، فقیهان روزگار اینجا کمیت حاجتشان با تو لنگ نیست بی خود که نیست دور و بر تو شلوغ شد حاجت ، اسیر چون و چرا و درنگ نیست