eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
54 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
به روشناییِ چراغ راه بشر تا کمال، قرآن است چرا که پاسخ هرچه سؤال قرآن است اگر به معجزه هم مثل سحر می‌نگری بیا که آینه‌ی بی‌مثال، قرآن است همیشه اوج گرفتن دو بال می‌خواهد برای ما یکی از این دو بال، قرآن است در انتها پی فصل‌الخطاب باید رفت جواب قطعی هر احتمال، قرآن است حلالِ اوست حلال و حرامِ اوست حرام که حد و مرز حرام و حلال، قرآن است به حفظ کردن آن سعی کن که در محشر به گردن تو شبیه مدال، قرآن است اگر برای رسیدن به حق پی راهی به هوش باش که راه وصال، قرآن است قسم به نور که این آیه‌ها نمی‌سوزند چرا که معجزه‌ی بی‌زوال، قرآن است
به روشناییِ روی گل محمدی از اشک، تر شده‌ست با ما مصیبتی‌ست که عالم خبر شده‌ست با ما مصیبتی‌ست که ورد زبان شده با ما مصیبتی‌ست که خونِ جگر شده‌ست دشمن به فتنه سنگر تصویر را گرفت لشکر نبرده‌ایم و نبردی دگر شده‌ست آن سوی خنده‌ها، همه دندان گرگ بود اینک زبانشان به دهان، نیشتر شده‌ست از هیچ زاده‌اند و پی هیچ، زیسته شیطان، براین جماعت ابتر، پدر شده‌ست نمرود تیر بسته به زیبایی خدا زیبایی خدا، به خدا بیشتر شده‌ست هم مصحف شریف، درخشید بازهم هم آتش جهنمشان شعله‌ور شده‌ست عالم، هنوز در صلوات است و همچنان این رأیت نبی‌ست که بر بام، بَر شده‌ست
به روشناییِ میان شعله می‌سوزد مگر باران؟ نمی‌سوزد اگرچه «جسم» هم آتش بگیرد، «جان» نمی‌سوزد به آتش می‌کشند این روزها قرآنِ ما را... لیک نمی‌دانند «فجر» و «طارق» و «فرقان» نمی‌سوزد نمی‌دانند این اصحاب نار، این شعله بر دوشان که «حمد» آتش نمی‌گیرد که «الرحمان» نمی‌سوزد خدای قصۀ قرآنیِ «عاد» و «ثمود»! آخر چرا این شهرها در آتشِ کفران نمی‌سوزد؟ مگر قرآن چه دارد؟ سوره سوره، خط به خط، ایمان دل مردم برای این همه ایمان نمی‌سوزد؟ به این کافرمرامان، منکرانِ نور و زیبایی بگو قرآن نمی‌سوزد، بگو قرآن نمی‌سوزد
به روشنایی کلام نوری و روشن‌ترین کتابی تو چرا کتاب بگویم‌؟! که آفتابی تو در این زمانه‌ی ظلمت چراغ بیداری به دیدگان و به دل‌های غرق خوابی تو به تشنگان کویری که راه گم کردند اگر بقیه سراب‌اند، عین آبی تو  به دوستان چو نسیمی لطیف و روح‌نواز به دشمنان خدا آتشین‌خطابی تو به مؤمنین چه بگویم که آیه‌های بهشت به هر چه کفر ولی آیهٔ عذابی تو سؤال توست که «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِه» به این سؤال خودت بهترین جوابی تو تو آن شراب طهوری که وعده داده خدا بریز تا که بنوشم، همان شرابی تو! در این زمانهٔ سرشار از فریب و دروغ به راستی که همان حرف بی‌نقابی تو
به روشناییِ کفر اهانت می‌کند هرچه به ایمان بیشتر مؤمنان همدل شوند و او پشیمان بیشتر گرچه سوزاندند احمق‌ها کلام الله را مسلمین هر روز می‌خوانند قرآن بیشتر هر چه از اسلام ترساندند دنیا را ولی باز حتی در اروپا شد مسلمان بیشتر منع کردند از تجمع‌های دینی خلق را آمدند اما خلائق در خیابان بیشتر می‌درخشد نام ملت‌های مؤمن در جهان نام جمهوریِ اسلامیِ ایران بیشتر از جوانانِ مسلمان ترس دارد صهیونیست از جوانانِ فلسطینی و لبنان بیشتر کور هستند و نمی‌بینند در فصلِ عزا چشم مردم اشک می‌بارد ز باران بیشتر جانشان را می‌دهند این قوم در راه حسین چون که مردم دوستش دارند از جان بیشتر ** به شهادت هر قَدَر نزدیک‌تر می‌شد حسین روی ماهش لاجرم می‌شد درخشان بیشتر اهل بیتش گریه می‌کردند هنگام وداع عمه‌ی سادات اما بود گریان بیشتر آه! از آن لحظه‌ای که شمر در گودال رفت روضه‌ی جانسوز شد این‌گونه سوزان بیشتر...
به روشناییِ باید زند فریاد هر صاحب کلامی بر پاشود هر گوشه از عالَم قیامی گشته جریحه‌دار قلب اهل ایمان بر ساحت قرآن شده بی احترامی تاریخ ثابت کرده گر کوتاه آییم هرگز ندارد بی حیایی‌ها تمامی یک روز قرآن روی نیزه رفت بالا یک روز شد نیزه‌نشین رأس امامی آغاز این بی‌حرمتی‌ها قتلگاه و پایان آن هم می‌شود دشنام شامی آیا مهیای ظهور یار هستیم؟! مانند تیغ ذوالفقارِ در نیامی گمراه خواهد شد کسی که رو بتابد از انقلاب و رهبرش از روی خامی آن‌روز که خون‌خواهِ مظلومان بیاید می‌گیرد از اهل ستم چه انتقامی دست ادب بر سینه بگذاریم و داریم بر محضر آقای مظلومان سلامی ای انتقام غربت شیعه کجایی؟ ای کاش جانِ مادرت زهرا بیایی...
خواب دشمن‌های قرآن را پریشان می‌کنم عهد می‌بندم حسین کودکم را نذر راه حفظ قرآن می‌کنم عهد می‌بندم حسین
آیه آیه رهنمایی، تا که هم‌راهم کنی راهِ قرآن راه توست روی نی قرآن به لب داری که آگاهم کنی راه قرآن راه توست