eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.7هزار دنبال‌کننده
2 عکس
1 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
از آن زمان که خدایم سرشت تا باشم نوشت تا که فقط عاشق شما باشم   نوشت با همه کس غیر تو غریب شوم نوشت تا که فقط با تو آشنا باشم   خدا رقم زده این سرنوشت را؛ چه کنم؟ همیشه شاه تو باشی و من گدا باشم   امام عصر! امام زمان! مباد دمی دمی که از تو و از یاد تو جدا باشم   تو نیستی و من این را ز خود نپرسیدم در این زمانه که او نیست، من چرا باشم؟   میان خانه‌ات امشب عزا به پا کردی چه می‌شود که در آن مجلس عزا باشم؟   برای آنکه کمی در غمت شریک شوم اجازه می‌دهی امشب که سامرا باشم؟   قسم به اشک روانت، برای من بنویس که باز یک سحر جمعه کربلا باشم
دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را نگاهی باز می گیرد سرِ راهِ نگاهم را کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را که برگردانده امشب سوی دیگر قبله­ گاهم را من امشب حاجی این قبله این قبله نما هستم من امشب بنده مولایِ سُرِّ من رَئا هستم                                 * درون سینه ام انگار شور دیگری دارم به لطف ساقی امشب در سبویم کوثری دارم به دستی زلف یار و دست دیگر ساغری دارم شرابی ناب از انگورهای عسكری دارم من امشب عشق را تکرار در تکرار می­خوانم حسن(ع)جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم                               * وزیده از پگاهِ شهر پیغمبر(ص) نسیمی که رسیده سالهایی قبل همراه شمیمی که تمام شهر را پُر کرد آن فیضِ عظیمی که خبر داده است باز از جلوه­ ي دست کریمی که همان خُلق و همان خو در جمالش منجلی باشد که مثلِ آن حسن(ع) آرامِ جانِ این علی(ع) باشد                                * نگاهت چون مسیحاییست که بر مرده ها جان است که گاهی لرزه بر اندام مأمورانِ زندان است و یا ابریست که در آسمان هم حکمِ باران است بگو این چشم انسان است یا از آنِ یزدان است تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی صِفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟ رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید حریمت کعبه آمال، قبرت قبله­ ي امید گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه می خواهید دخیل عشق بندید از همان جا بر درِ خورشید اگر که سائل شهر مدینه مجتبی(ع) دارد کسی چون عسكری(ع) را هم گدای سامرا دارد                             * میایی و برای مهدی ات(عج) دلداده می­سازی هزاران عاشقِ در دامِ عشق افتاده می­سازي از اشک دیده­ ي چشم انتظاران جاده می­سازی برای امرِ غیبت شیعه را آماده می­سازی میان پرده، اسرارِ خدا را بی صدا گفتی برای شیعیانت افضل الاعمال را گفتی                             * تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست به جز درد فراقِ مهدی ات(عج) آقا ملالی نیست یقیناً جاي فرزندِ تو در اين بزم خالی نیست دعا کن تا که من هم جمکرانی باشم آقا جان دعا کن تا ابد صاحب زمانی(عج) باشم آقاجان                            * اجازه می دهی امشب تو را ابن الرضا(ع) گویم صفای مرقدِ شش گوشه ات را کربلا گویم غریب سامرا، از غربت یک آشنا گویم برایت قصه­ ی یک مادر و یک کوچه را گویم از آن ابری كه زیر ظلمتش پوشاند ماهش را از آن مادر که بينِ کوچه ها گم راهش را