#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
قدم اگر خمید، فدای سر حسین
جانم به لب رسید، فدای سر حسین
ام البنین سابق این شهر عاقبت
شد مادر شهید، فدای سر حسین
یک چند وقتی است در این شهر هیچ کس
لبخند من ندید، فدای سر حسین
هر جملۀ بشیر مرا پیر کرده است
مویم شده سفید، فدای سر حسین
گلچین چهار تا گل گلخانۀ مرا
چه وحشیانه چید، فدای سر حسین
هر شب به یاد عمر کم ناز دانه ها
اشکم به رخ چکید، فدای سر حسین
هر شب به یاد تشنگی کودک رباب
خواب از سرم پرید، فدای سر حسین
عباس پاسبان حرم شد به جای من
دستش اگر برید، فدای سر حسین
گویند جا شده به مزار محقری
آن قامت رشید، فدای سر حسین
#محمدحسین_رحیمیان
#حضرت_زهرا_ولادت
#حضرت_زهرا_مدح
زمستان دوره اش سر شد ، بهار بی خزان آمد
تمام علت خلق ِ کران تا بی کران آمد
چه غوغایی شده بر پا ، که دنیا آمد امشب که
سراسیمه جنان بهر زیارت بر جنان آمد ؟!
همان که چون شب قدر است قدرش تا ابد پنهان
همان که چون خدا دارد نشان در بی نشان آمد
نماید نوش جان قرآن ، سه جرعه آیه ی کوثر
بگو بر ابتران نسل ِ رسول انس و جان آمد
بزن بر طبل شادی شیعه ی اثنی عشر امشب
دلیل محکم حق بودن ِ آیینمان آمد
مبارک باشد عید سهله ای ها ، جمکرانی ها
که امشب الگوی آقای ما صاحب زمان آمد
خدا پر کرده از عطر گل یاسش دو دنیا را
دهد جور دگر امشب جواب مادری ها را
به عشق تو خدا بخشید بر فردوس، کوثر را
نمی بیند دو عالم تا قیامت از تو بهتر را
تو دنیا آمدی گویی ، فقط کفوت علی باشد
نباید با کسی جز تو ، برابر کرد حیدر را
برای شرح قدری از ، کتاب قدر تو مادر
یقین دارم خدایت آفریده روز محشر را
نگاهت نه ، خودت نه ، رشته ای از چادرت کافی است
کند تا که مسلمان در شبی ، یک ایل ، کافر را
مقام چادر تو نه ،مقام چادر فضه
به مِن مِن بی شک اندازد زبان اهل منبر را
کسی که خورده شیر پاک ، غیر از روز میلادت
نداند روز مادر مطمئنا روز دیگر را
سلام ای بهترین چاره ، سلام ای بهترین یاور
چه بیچاره است آن کس که ، نمی گوید به تو مادر
خوشا بر آنکه یار او ، شود زهرای مرضیه
قرار او ، بهار او شود زهرای مرضیه
کسی که چون خدیجه ، خرج دین دار و ندارش شد
همه دار و ندار او شود زهرای مرضیه
و تنها حکمت تنهایی مولای ما این است
که تنها بی قرار او ، شود زهرای مرضیه
یقین دارم که بر عهده ، بگیرد کل عالم را
کسی که عهده دار او ، شود زهرای مرضیه
امید ِ زندگی بخشد جهان را جمعه تا جمعه
جهانی که مدار او ، شود زهرای مرضیه
جهان یک جمعه می بیند امید آخر ما را
خدا رسوا نماید قاتلین مادر ما را
علی گویان ِ عالم را ، شفاعت می کند زهرا
علی گویان ، قیامت را ، قیامت می کند زهرا
هزار و چهار صد سال است با این قبر پنهانش
ز آن دو دارد اظهار برائت می کند زهرا
الا ای شیعه بعد از هر ، نماز خویش لعنت کن
همان ها را همان ها را که لعنت می کند زهرا
اگر عیسی سخن گفته است در گهواره ای مردم
تکلم روزها قبل از ولادت می کند زهرا
خدا هر وقت می نازد به خود گویند عرشی ها
یقینا در زمین دارد عبادت می کند زهرا
همانند خدایش بی همانند است این بانو
نگو فخر زنان ، فخر خداوند است این بانو
منم مدیون ِ چشمان ِ حسین و مجتبی مادر
مسلمانم مسلمان ِ حسین و مجبی مادر
صفایم کربلا گشت و ، مدینه مروه ام باشد
منم یک عمر حیران ِ حسین و مجتبی مادر
اگرچه دامن آلوده ، اگر چه روسیاه اما
بُوَد دستم به دامان حسین و مجتبی مادر
گهی یاد حرم گریم ، گهی یاد کفن گریم
پریشانم پریشان حسین و مجتبی مادر
دوشنبه در مدینه یا ، شب جمعه دم مقتل
صدایم کن مرا جان حسین و مجتبی مادر
به جان حضرت حیدر ، مرا هم در صف محشر
بخوانم دیده گریان ِ حسین و مجتبی مادر
زبان از شرح غم های دو آقازاده ات شد لال
بمیرم از کدامین غم ، غم آن کوچه یا گودال ؟
#محمدحسین_رحیمیان
#حضرت_زهرا_ولادت
المنت لله که من هستم گدای فاطمه
شد خانه ی امّید من ، دولت سرای فاطمه
شرمنده ام از این همه ، لطف و عطای فاطمه
اسباب زحمت بوده ام عمری برای فاطمه
هستیم عمری پشت این ، باب نجات فاطمه
المنت لله که ، هستیم مات فاطمه
شکر خدا نان مرا ام ابیها می دهد
او آبرو و عزتم در هر دو دنیا می دهد
در دین ما با فاطمه هر چیز معنا می دهد
من عاشق جنت شدم ، چون بوی زهرا می دهد
از قبل میلادم شدم سایه نشین چادرش
از من خریده آبرو ، حبل المتين چادرش
مثل خدایت برتر از درک همه دنیا تویی
آن که حکومت می کند بر عالم بالا تویی
آنکه ز نورش دیدنی شد جنت الاعلا تویی
حورا ترین انسان تویی ،انسان ترین حورا تویی
ای خاکیان را فاطمه ، منصوره افلاکیان
تو کیستی که مدح تو اصلا نچرخد در زبان
آنکه ز خلق آدم و حوا خبر دارد تویی
آن دختری که دست در خلق پدر دارد تویی
آن کس که جا روی سر ِ خیر البشر دارد تویی
آن آسمان که یازده ، قرص قمر دارد تویی
آنکه حسینش عشق را داده است بال و پر تویی
رحمت به شیر پاک تو ، شیر جمل پرور تویی
آن زن که دارد قبه ای در آسمان هفتمین
آن زن که دارد خادمی مانند جبریل امین
آن زن که در عالم بُوَد صدیقه کبری ترین
باید که باشد شوهرش ، تنها امیرالمومنین
مولود کعبه خلق شد تا شوهر زهرا شود
هیهات اگر این شیر زن ، سهم فراری ها شود
تو هم ستاره گشته ای ، هم مهر و ماه مرتضی
تا روز محشر یک تنه ، هستی سپاه مرتضی
تکیه گه عالم علی ، تو تکیهگاه مرتضی
بعد از خدا مثل نبی ، هستی پناه مرتضی
در وصف حیدر بس بُوَد ، اینکه هوادارش تویی
ماه شب تارش تویی ، گرمی بازارش تویی
ای همدم ِ بی همدمی ، ای چاره درد ِ مگو
دیدم من از تو معجزه، منزل به منزل کو به کو
من با تو تنها می رسم بر قله های آرزو
ای ذکر تسبیحات تو ، بر هر نمازم آبرو
سبحانَ سبحان مرا ، حب تو معنا می کند
این قطره را الطاف تو ، راهی دریا می کند
ای شیر بانوی علی ، ای قهرمان جاودان
عمر کم تو آبرو ، برد از سقیفه در جهان
از جان گذشتی فاطمه، تا که نیاید دین به جان
تو با مزار بی نشان ، دادی به ما حق را نشان
تشییع سوت و کور تو ، فریاد زد حق با علیست
ای مردم عالم فقط ، آقای این دنیا علیست
#محمدحسین_رحیمیان
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
آه زینب باز هم باید عزاداری کند
ام کلثومم که بعد از تو مرا یاری کند؟
آه ای آیینه ی زینب در عالم الوداع
مونسم ، دلگرمی ِ پنجاه سالم الوداع
رفتی و من همچنان با کوه غم ها مانده ام
ای عصای دست زینب ، دست تنها مانده ام
محرم اسرار من ، دار و ندارم ، خواهرم
با که بعد از تو کنم گریه برای مادرم ؟
شاهد خون گریه ی مسمار آن در الوداع
میزبان آخرین افطار حیدر الوداع
ای دل ِ از دست این دنیا پریشان الوداع
شاهد پیری ِ آنی ِ حسن جان الوداع
آه پاره معجر شام غریبان الوداع
بی برادر مانده در بر و بیابان الوداع
من خبر دارم چه آمد بی حسینم بر سرت
من خبر دارم چه کرده کعب نی با پیکرت
آه خواهر حرمت ما بی برادر ها شکست
پیش سرهایی که شد نیزه نشین، سرها شکست
در بنی هاشم کسی جز ما اسارت دیده بود ؟
در بنی هاشم کسی چون ما جسارت دیده بود ؟
خواهرم ما دو علی را دست بسته دیده ایم
هیجده دسته گل ِ در خون نشسته دیده ایم
ما دو تا را که ندیده بود حتی آفتاب
همسفر با حرمله کردند آن هم بی نقاب
ای بمیرد حرمله از عمر سیرت کرده است
دوری شش ماهه ، این شش ماهه پیرت کرده است
شیر دخت ِ شیر یزدان شد غرورت پایمال
ای زبان آن اراذل های شام و کوفه لال !
مُردم و زنده شدم آن لحظه که شمر لعین
زد سر دروازه ی ساعات رویت را زمین
ای بهاری که شدی رنگ زمستان الوداع
ای شنیده طعنه ها در بزم مستان الوداع
پا به پای من کشیدی ، درد پشت درد آه
نان خیراتی غرورت را به جوش آورد آه
#محمدحسین_رحیمیان
#امام_جواد_ولادت
ما تا نفس داریم از حیدر بخوانیم
از معجزات دائم این در بخوانیم
این چارده رکعت نماز عاشقی را
رکعت به رکعت تا دم آخر بخوانیم
ما را درین عالم خدا آورده تا که
بدخواه آل الله را کافر بخوانیم
دنیا و محشر در عذاب اندر عذابیم
هر بی سر و پا را اگر دلبر بخوانیم
حالا که رسوایی نصیب ابتران شد
خوب است با هم سوره کوثر بخوانیم
دنیا دوباره عطر زهرا دارد امشب
حال سیه رویان تماشا دارد امشب
امشب ببین دنیا ولیعهد رضا را
دسته گل صدیقه و خیرالنسا را
هر کس غلام خانه ابن الرضا شد
حاتم نماید گوشه ی چشمش گدا را
امکان ندارد رد شود ، هر کس قسم داد
بر جان این آقا ، علی موسی الرضا را
هر بنده ای که شد دلش ابن الرضایی
دارد همیشه پشت سر ، دست خدا را
آن قدر از میخانه ی او خیر دیدیم
آن قدر لطف او خجالت داد مارا
مردم همه دنیاش بر وفق مراد است
هر کس رفیق بی کسی هایش جواد است
ای که تو را پروردگارت داده عزت
نه ساله بودی و شدی صاحب ولایت
ای که به گهواره چو عیسی لب گشودی
عالم به قربانت ، خداوند کرامت
ای یادگار حضرت باب الحوائج !
دیدیم از تو معجزات بی نهایت
دل برده ای از دوستان و دشمنانت
مامون به آقایی تو داده شهادت
از عمر کوتاه تو مردم ، قدر یک قرن
دیدند آقایی ، وفاداری ، محبت
مثل رضا با دشمنت هم مهربانی
امّید اول ، آخر بیچارگانی
دار و ندار حضرت معصومه ای تو
آقا بهار حضرت معصومه ای تو
بعد از علی موسی الرضا در این زمانه
دلدار و یار حضرت معصومه ای تو
گردد علیِ اکبر و زینب تداعی
وقتی کنار حضرت معصومه ای تو
هم حضرت معصومه باشد بی قرارت
هم بی قرار حضرت معصومه ای تو
مانند یک قرص قمر امّید بخشه
شبهای تار حضرت معصومه ای تو
دیدیم که در صحن قم حاجت روا شد
هر کس که ذکرش یا جواد و یا رضا شد
بابا پس از اینکه به گوش تو اذان گفت
از داغ عاشورایی این دودمان گفت
از کربلا ، از تشنگی ، از سربریدن
از کوفه و بی حرمتی بر میهمان گفت
از تشنگی ، از حرمله ، از شرم عباس
از کودک شش ماهه و تیر و کمان گفت
از غصه گهواره خالی اصغر
از خون دل های رباب نیمه جان گفت
من مطئن هستم که ای آقا برایت
نه سال هر جا کرد فرصت ، آن به آن گفت :
بابا همیشه یاد جد سرجدا باش
هر روز و شب گریه کن کرببلا باش
#محمدحسین_رحیمیان
#امام_جواد_ولادت
خوشحال ازین غلامی و عرض ارادتم
همراه با ملائکه مشغول خدمتم
این لطف فاطمه است که داده لیاقتم
عبد علی و آل علی تا قیامتم
من نوکر و محب و فدائی اهل بیت
بیچاره ام بدون گدایی اهل بیت
دارم به سر هوای جگر گوشه رضا
افتاده ام به پای جگر گوشه رضا
ممنونم از عطای جگر گوشه رضا
ای جان من فدای جگر گوشه رضا
عمریست زیر دین جواد الائمه ام
محتاج کاظمین جواد الائمه ام
ای نایب امام رضا ، حضرت جواد
یابن الرئوف ! شاه وفا ! حضرت جواد
ای معدن جود و عطا ، حضرت جواد
دریاب روزگار مرا ، حضرت جواد
آقا به مهربانی تو دارم اعتقاد
هستی جواد و ابن جواد و ابالجواد
ای سومین محمد این خانه، السلام
ای سائل تو عاقل و دیوانه السلام
ای صاحب کرامت جانانه السلام
عیسی مسیحِ حضرت ریحانه السلام
تو آمدی و دشمن دین نا امید شد
بار دگر امام رضا رو سفید شد
با بودنِ تو عهد وفا سر نیامده
چیزی به حز کرم که به این در نیامده
وصفت به جز رضا ز کسی بر نیامده
مولود از تو با برکت تر نیامده
تنها امام لایق فرزندی رضا !
وصفت کجا و ذهن گنهکار من کجا
در کودکیت پیر زمین و زمان شدی
آقا نهم ستاره این آسمان شدی
امّید آخر همه بیچارگان شدی
بالاتر از توقع ما مهربان شدی
آنانکه خاک بوسی ابن الرضا کنند
باید که خاک را به نظر کیمیا کنند
ای عادت همیشه ی تو ذره پروری
خوب و بدند بر سر کوی تو مشتری
دادی به یاد سائل خود کیمیاگری
حقا که یادگاری موسی بن جعفری
هر کس که برد نام تو حاجت روا شده
درد نگفته در حرم تو دوا شده
ای انتقام کوچه همه آرزوی تو
دل برده از امام رضا خلق و خوی تو
باید گرفت درس برائت ز کوی تو
ای غصه های فاطمه بغض گلوی تو
تو مادری تر از همه ای بعد مجتبی
خیلی عذاب داده تو را داغ کوچه ها
#محمدحسین_رحیمیان
#امام_جواد_ولادت
خبر آمد نشود دست گدا رد امشب
دیدنی گشته کرمخانه ی مشهد امشب
ابتران را روی لب ناله ی ممتد امشب
کوثری آمده با نام محمد امشب
باز هم نغمه لب آیه ی اعطینا شد
صلواتی بفرستید رضا بابا شد
آن که باشد ز همه با برکت تر آمد
یادگار خلف موسی جعفر آمد
آنکه او را به جهان نیست برابر آمد
یک رضاجان دگر ، قند مکرر آمد
مژده وصل به کنعان ِ فراق آمده است
حضرت ضامن آهوی عراق آمده است
آمده باب مراد همه دنیا بشود
آمده تا همه ی زندگی ما بشود
آمده یک نفره لشکر بابا بشود
آمده منتقم حضرت زهرا بشود
چون حسن بر همه ی فاطمیون سالار است
از فلانی و فلانی چه قدَر بیزار است
به کریمان جهان داد کرم یاد ، جواد
غالبا بیشتر از خواهش ما داد جواد
رمز هر معجزه ی پنجره فولاد ، جواد
خانه آباد کند ، خانه اش آباد جواد
می دهد مثل رضا حاجت ما ، نشنیده
" گوش این طایفه آواز گدا نشنیده "
حضرت بنده نواز ، ای کرم رویایی
شرف الشمس ِ جوانان ِ بنی الزهرایی
از طفولیت خود نه ، ز ازل آقایی
حرز دادی به عدویت ، چه دل دریایی ...
تو چه کردی که به تو دشمنت ایمان دارد
این شفاخانه برای همه درمان دارد
حضرت عشق مگر لطف تو پایان دارد ؟
با شما نا شدنی ها همه امکان دارد
خانه ات ثانیه به ثانیه مهمان دارد
کاظمینت چه قدَر بوی خراسان دارد
رو به تو کرد بیابان و گلستان برگشت
مور آمد در ِ این خانه ، سلیمان برگشت
دم به دم از تو رسیده است به این دنیا فیض
قطره با فیض نگاهت شده یک دریا فیض
تا ابد گشته ز عمر کم تو معنا فیض
لب به گهواره گشا تا ببرد عیسی فیض
آمدی تا که کنی راه علی را کامل
شد ز تیغ دو دم ِ نطق ِ تو رسوا باطل
ای امید همه ، دریای کرامت ، الغوث
قمر ِ شمس ِ شموس آه ز ظلمت ، الغوث
گم شدم ، ای پدر هادی امت ، الغوث
کی رسد کی سحر این شب غیبت ، الغوث
غم گرفته همه آبادی ما را آقا
برسان جمعه ی آزادی ما را آقا
#محمدحسین_رحیمیان
#امیرالمؤمنین_ولادت
#امیرالمؤمنین_مدح
از عرش تا فرش خدا ، باشد به فرمان علی
از اول خلقت همه ، خوردند از نان علی
در جای جای این جهان ، کردیم هر چه جستجو
دیدیم گشته هر کسی ، یک جور حیران علی
هر کس که دارد آبرو ، دارد ارادت بر نجف
هر کس شده صاحب نفس ، دستش به دامان علی
در کعبه دنیا آمده ، آن کعبه سیار حق
او میهمان کعبه شد ، یا کعبه مهمان علی؟!
جلوه نمایی می کند ، بین تمام انبیا
پیغمبری که می شود ، گهواره جنبان علی
دارم سوال از دشمنان ، آیا نبی در سجده اش
خورده قسم بر آن سه تا ، یا اینکه بر جان علی ؟
دارم سوال از دشمنان ، آیا یکی از آن سه تا
دارد در عالم یاوری ، مانند سلمان علی؟
او خالقی که دیده را تنها عبادت می کند
پس فرق دارد با همه سبحانَ سبحانِ علی
کار که بوده جز خدا ، که جمع کرده قدرتش
میخانه ها را دور هم ، در زیر ایوان علی
#محمدحسین_رحیمیان
#حضرت_زینب_مدح
#حضرت_زینب_شهادت
ما همه نوکر دربار حسین و زینب
نسل در نسل بدهکار حسین و زینب
همه پشت سر انصار حسین و زینب
الگوی ماست علمدار حسین و زینب
نام ما سینه زن طایفه ای بی همتاست
کربلا، زینبیه ، کعبه و میخانه ی ماست
ما که هستیم سیه پوش عزای زینب
کاش یک روز بمیریم به پای زینب
روز و شب عادت ما گریه برای زینب
هر چه شادی است در عالم به فدای زینب
ما عزادار ولی تا به ابد دلشادیم
در غم عمه سادات جوانی دادیم
وای از آن روز که شد بی کس و یاور زینب
ماند تنها وسط آن همه لشکر زینب
لب گودال ، غریبی ، تن بی سر ، زینب
خیره بر پیکر زخمی برادر زینب
زیر لب فاطمه یا فاطمه با خود می خواند
آن همه نیزه و شمشیر تنش را لرزاند
غم او گفتنش حتی به اشاره سخت است
ماجرای بدنی غرق ستاره سخت است
به خدا بوسه زدن بر رگ پاره سخت است
سخن از مرکب ده مرد سواره سخت است
داشت می سوخت همه ارض و سما واویلا
یک زن و این همه اندوه و بلا واویلا
روز و شب داشت ازین رسم زمانه گله ها
دختر فاطمه شد همسفر حرمله ها
وای از خواندن روضه وسط هلهله ها
آه ، بی حرمتی کعب نی و سلسله ها
وای از آتش اشرار که سوزاند پرش
وسط کوچه و بازار شکستند سرش
وای از خون دل و اشک مدام و زینب
وای از آن همه سنگ لب بام و زینب
خیزران ، تشت طلا ، بزم حرام و زینب
وای از قصه ویرانه ی شام و زینب
دردها دارد و نشنیده کسی فریادش
تا ابد داغ رقیه نرود از یادش
دم رفتن چه قدر غم به دلش جا دارد
قامتی خم شده چون حضرت زهرا دارد
گله پشت گله از مردم دنیا دارد
به بغل پیرهن کهنه آقا دارد
وقت مهمان شدنش پیش حسین و حسن است
گفت لبیک حسین چشم ازین دنیا بست
#محمدحسین_رحیمیان
#امام_حسین_ولادت
مژده بده از زندگانی سیر ها را
آمد به سر عشق جوانی پیرها را
امشب شب مخصوص ما دیوانگان است
آماده سازید عاقلان ، زنجیر ها را
در فطرس دل شد قیامت ، آمد آنکه
این رو به آن رو می کند تقدیرها را
قربان نقاشی که اینگونه کشیده
از عشق در یک رخ ، همه تصویرها را
شیر علی بن ابیطالب رسید و
لرزاند دلهای تمام شیر ها را
روح الامین گوید بزن فریاد با من :
یا عشق ، یا نعم الامیر اهلا و سهلا
.....
ای عشق شد تشریف فرما سفره دارت
ای کربلا دیده گشوده شهریارت
یا مرتضی دوم عصای دستت آمد
آسوده شد زین پس خیال ذوالفقارت
یا فاطمه برده است دل از باغ رضوان
این عطر سیبی که وزیده در بهارت
کوری چشم هر چه بدخواه حسود است
یا مجتبی ! آمد قرارت ، بی قرارت
مولای مظلومان این عالم رسیده
ای ظلم از این پس سیه شد روزگارت
ای شمر از حالاست او دل ناگرانت
ای حر از امروز است او چشم انتظارت
مستانه می آید ندایی ای منابر
آمد حبیبت ای حبیب بن مظاهر
.......
تو زنده ی دیروز و امروزی و فردا
تو بوده ای از قبل خلقت ، مثل مولا
السابقون السابقون عاشقانت
نوح و خلیل و آدم و عیسی و موسی
ای عرش تا فرش خدا در اختیارت
ای آبرودار زمین و آسمان ها
نام من از قبل ولادت هست نوکر
نام تو از قبل ولادت هست آقا
آقای من وقتی تو کشتی نجاتی
در موج طوفان میزنم دل را به دریا
راه نجاتی نیست جز راه نجاتت
تنها صراط المستقیم ما صراطت
.......
ما در غلامی تو دیدیم آبرو را
نامت دوا کرده است هر درد مگو را
نا اهل ها را هم محل دادی همیشه
بنده نوازا ! سرورا ! سنگ صبورا
ای مهربان تر از پدرها مهربانیت
نگذاشت بر دل حسرت یک آرزو را
ناکام یعنی آن کسی که وا نکردند
با تربت کرببلایت کام او را
آقا دم چایی موکب های تو گرم
حتی خیالش می کند کار سبو را
هر چیز که خرج تو شد بالا نشین شد
بد در بهشت روضه آمد ، بهترین شد
......
ای سایه ی خورشید ِ چشمت سرپناهم
من رو به تمثال تو تنها رو به راهم
جان همین پیراهن ِ مشکی ِ کعبه
تنهاست باب القبله ی تو قبله گاهم
من هر چه باشم بد ، تو خوب خوب خوبی
من هر چه باشم شب ، تو هستی قرص ماهم
جان ابوفاضل صدایم کن ، صدایم
جان زهیر آقا نگاهم کن ، نگاهم
هرگز سوا کردن نباشد در مرامت
لطفت خریدار بد و خوب است با هم
پایین نیاید پرچم آوازه ی تو
عاشق ندارد هیچ کس اندازه ی تو
......
ای فوق ادراک ، ای قیامت در قیامت
ای آبروی عشق ، ای فخر شهادت
عیسای آنها حرف زد در گاهواره
عیسای ما وا کرده لب ، قبل از ولادت
شش ماه زهرا بود و اشک و بی قراری
شش ماه می خواندی برای او مصیبت
شش ماه مادر گریه کرده ،گریه کرده
قربان این سوز ِ اناالمظلوم هایت
شش ماه ، تنها بود کار مادر و تو
گریه برای زینب و داغ اسارت
یک مقتل و یک پیکر و یک کربلا درد
شش ماه گفتی ماجراها ، از سه ساعت
مادر بهارش از غمت رنگ خزان شد
دیگر انا العطشان نگو ، او نصفه جان شد
#محمدحسین_رحیمیان
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
شب رحمت ، شب احسان اباعبدالله
باز عالم شده حیران اباعبدالله
عرض تبریک به طه و به یاسین امشب
آمده قاری قرآن اباعبدالله
چه مبارک سحری ! قسمت عالم شده است
دستگیری ِ حسن جان ِ اباعبدالله
عرض تبریک به عباس ِعلمدار آمد
شیر جنگاور گُردان اباعبدالله
آسمان و قمرش سجده کنانند امشب
پیش این شمع شبستان اباعبدالله
حضرت خسرو دین ! نغمه ی شیرین آمد
چشم بد دور ، علی جان ِ نخستین آمد
کیست این بانی ِ الطاف ِ نهانی کردن
عادتش مثل حسن خیر رسانی کردن
طیب الله به این رحمت پیغمبری اش
کار او گشته محبت به جهانی کردن
ما نخواهیم از او غیر خودش را که خطاست
از کریمان طلب لقمه ی نانی کردن
زندگی چیست به جز لحظه ی شیرینی که
به فدای سر و جانش ، سر و جانی کردن
شهدا روز قیامت همگی می گویند
این جوان داد به ما یاد جوانی کردن
با سر و جان سوی این حضرت ِ جان باید رفت
"زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت"
حرکات و سکنات تو تجلای نبی
با تو یک شهر نشسته به تماشای نبی
چشم بد دور که تو آمدی و بار دگر
همه دیدند نشسته است علی ، جای نبی
تو فقط راه برو سرو خرامان حسین
تا مدینه بکند یاد ز زهرای نبی
شهد ِ دیدار دوباره ز پیمبر کردن
نوش جان ِ علی ِ عالی ِ اعلای ِ نبی
ای مسلمان ِ تماشای تو نصرانی ها
فیض روح القدست فیض مسیحای نبی
پسر ِ باب نجاتی و خودت باب نجات
بر تو و این همه فیض و برکاتت صلوات
آفریدند تو را تا که قیامت بکنی
چون پدر بر دل عشاق حکومت بکنی
حسرتی مانده میان دل عالم که نشد
تا بر آن چند صباحی تو امامت بکنی
از کرامات اباالفضل همین ما را بس
که تو زیر علمش مشقِ رشادت بکنی
قصد کردی چو پدر دست بگیری زهمه
تا قیامت به بد و خوب محبت بکنی
آی شهزاده ترین قصد نمودی انگار
به پدر بیشتر از "جَون" تو خدمت بکنی
گرچه بر کون و مکان ، سید و مولا بودی
بیشتر از همه تو ، همدم بابا بودی
ای که فرموده علی تا ابد همتایت نیست
زینت دوش حسین ، روی زمین جایت نیست
زودتر از همه عازم شده ای چون که تو را
بیش از این طاقت ِ تنهایی ِ بابایت نیست
اف به دنیا که برای پدر بی تابت
جای یک بوسه میان همه اعضایت نیست
عطش و نیزه و شمشیر چه کردند حتی
رمق آه کشیدن روی لب هایت نیست
...
آه یعقوب حرم ! دل بکن از یوسف خود
محرمی دور و بر زینب کبرایت نیست
یک تنه لشکر ارباب ، شده لشکر ها
ام لیلا شده آه ام ِ علی اکبر ها
#محمدحسین_رحیمیان
#امام_زمان_مناجات
من همان چشم امید امت پیغمبرم
مهدی صاحب زمانم ، بی کسان را یاورم
وارث بر حق تیغ ذوالفقار حیدرم
آمدم دنیا برای انتقام مادرم
اهل عالم الگوی من هست زهرا مادرم
از فلانی و فلانی آبروها می برم
می شود این عالم از دلدادگی سرشار باز
می شود بخت همه بیچارگان بیدار باز
می شود در خانه ها عشق و صفا بسیار باز
می شود تکرار، عدل حیدر کرار باز
بدترین ها دور گردد ، بهترین دوران رسد
من به دنیا آمدم تا حق به حق داران رسد
آمدم تا کشتی دین ، روی بر ساحل کند
حق رسیده تا که باطل را به زیر گِل کند
باز محشر در جهان نام ابوفاضل کند
انقلاب کربلا را کار من کامل کند
شاهکاری می کنم چون خیبر و بدر و حنین
من به دنیا پا نهادم ، یا لثارات الحسین
من به دستور خدا کار خدایی می کنم
من شکسته بال و پرها را هوایی می کنم
مثل جدم از همه مشکل گشایی می کنم
من تمام این جهان را کربلایی می کنم
چشم امّید قیام زینب کبری منم
مقصد پایانی کشتی عاشورا منم
وعده ام با مجتبایی های امت در بقیع
هر دوشنبه می شود معنا قیامت در بقیع
شیعه گریه می کند یک روز ، راحت در بقیع
روضه می گردد به پا ، ساعت به ساعت در بقیع
کن مهیای ظهورم آستانت را بقیع
می کَنَم شر ِ تمام دشمنانت را بقیع
من قرار بی قراران ، من امید نا امید
قبل خلقت داده حق ، روز ظهورم را نوید
اولیا که جای خود ، در انبیا دارم مرید
حضرت صادق ز جا برخاست تا نامم شنید
ای مسلمانان ! همه اسلام یاری من است
زاهدان! طاعت فقط چشم انتظاری من است
تشنگان من آبم و هر چه به غیر از من سراب
آی سائل از کسی جز من نمی گیری جواب
هست آمینم کلید هر دعای مستجاب
رو مزن بر هر سیه رو ، شب ندارد آفتاب
نیست حرف از آشنایی تا که من در غربتم
روز دنیا را سیه کرده است شام غیبتم
آی مردم نیمه شعبان های سابق پس چه شد
ندبه ها و جمعه های غرق هق هق پس چه شد
در غم معشوق ، بی تابی عاشق پس چه شد
صبح ها و چله ها و عهد صادق پس چه شد
جان فداها یادتان رفته چرا جانانتان
بوی هر چه غیر یوسف میدهد کنعانتان
الامان از بی وفایی ، وای بر بی عارها
چون حسن از دوست و دشمن کشم آزارها
آه افتاده عقب امر ظهورم بارها
رسم یاری این نبود ای یارها ، ای یارها
در نیاید از فراق من چرا فریادتان
غافلید از من که هستم لحظه لحظه یادتان
خوش به حال آنکه دردش چشم خونبار من است
شعبه ای از کربلا در قلب انصار من است
در زمین هر جا حسینیه است ، دربار من است
هر که کارش گریه بر زینب بُود یار من است
اهل عالم عمه ما در اسارت پیر شد
عمه ما دست هایش بسته با زنجیر شد
اهل عالم عمه ما غم فراوان دیده است
اهل عالم عمه ما داغ طفلان دیده است
اهل عالم عمه ما شام ویران دیده است
اهل عالم عمه ما چوب و دندان دیده است
اهل عالم عمه ما دل پریشان گشت آه
اهل عالم عمه ما سنگ باران گشت آه
#محمدحسین_رحیمیان