eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
54 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. بگو با هرکه در تاریکی دنیا شده محصور "وَ مَن لَم یَجعَلِ اللهُ لَهُ نورًا، فَما مِن نور" جهان مانند بازار است و سودش را کسی برده که - با هرقیمت - از یاد خدا یک‌دم نباشد دور همیشه خوب سهم خوب و بد هم سهم بد باشد جهان شد برقرار از روز اول با همین منشور یقین در آسمان‌ها شهره خواهد شد هر آن‌کس که بماند در زمین از دیده‌ی نامحرمان مستور کلام عبد چیزی جز "سَمِعنا و اَطَعنا" نیست زمانی که به او از جانب رب می‌رسد دستور من از "والله یَهدی مَن یَشا" این‌گونه فهمیدم که بی‌اذن خدا حتی هدایت هم نشد منظور اگر در خانه‌ی دل شد چراغ یاد او روشن نه تنها در زمین، در آسمان هم می‌شوی مشهور «وَ مَنْ يَمْشِي عَلَىٰ بَطْنِهِ وَ مَنْ يَمْشِي عَلَىٰ رِجْلَيْنِ» کدامین نعمت او کرده ای‌انسان تو را مغرور؟ یقیناً چیزی از چشم خدا پنهان نخواهد ماند سر سنگ سیاهی در دل شب، رفتن یک مور جهان مثل کویری پر سراب است و بشر تشنه کجا از دیدن باده شود سرمست یک‌مخمور؟ اگر نوح است در کشتی، اگر یونس به بطن حوت اگر عیسی‌ست در معراج، اگر موسی به کوه طور "وَ لِله یُسَبِّح فی‌السماواتِ و فی‌الارضِ" اگر بر دار شیپور اناالحق می‌زند منصور خداوندا نصیب ما مکن جز رستگاری را در آن ساعت که اسرافیل دارد می‌دمد در صور خدایا بی‌نهایت دوستت دارم که می‌دانم که با محبوب خود روز قیامت می‌شوم محشور .
دلت را زآلودگی پر مکن مسلمانی ات را تظاهر مکن اگر هم مدیری رییسی شدی خودت باش و هرگز تکبر مکن به این شوکت و منصبت دل نبند و نان کسی را هم آجر مکن اگر با فقیری شدی هم کلام به مال و منالت تفاخر مکن تو اربابی و دیگران رعیتت؟ به ذهنت هم این را تصور مکن اگر بذله گویی شده کارتو دگر مومنی را تمسخر مکن کمرخم نکن پیش هر بی خرد ببین بیخودی هم تشکر مکن بده پند اول خودت را (بهار) مسلمانی ات را تظاهر مکن ابوذر رییس میرزایی (بهار)
. ای دل از دلبر شدن غافل چرا؟ نیستی در عاشقی کامل چرا دل به دریای محبت می زنی ره نمی جویی سوی ساحل چرا پَر گشا در آسمانِ بیکران آشیان در باغِ بی حاصل چرا از سماواتی نه از اهلِ زمین دور ماندی آخر از منزل چرا تو پُر از شوری پُر از نوری ببین مانده ای در بندِ آب و گل چرا پرده از رخسارِ جانت باز کن جانِ تو در پرده و حائل چرا عاشقان صاحب دلان عالمند نیستی در عشق صاحب دل چرا؟
ای کاش با امام حسین(ع) محشور بشیم نه مشهور ای کاش که از کبر و ریا دور شوی در خانه ی اهلبیت چون نور شوی چون شاخه ی پر ثمر که افتاده شده افتاده شوی نه این که مغرور شوی برخاک اگر لگد زنی خاک خوری کوچک‌ مشمار، با همان کور شوی تو در پی شستن گناهان که ای؟ یک روز که شستشو به کافور شوی با عشق علی ع مرتبه داری ورنه در دایره ی وجود مهجور شوی در وادی عشق و نوکری با حضرت ای کاش که محشور، نه مشهور شوی ابوذر رییس میرزایی