eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
579 ویدیو
296 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
*(حجـــاب)* اهل سـیرت ، با حجـــاب نـــاب می‌آید برون اهل صــورت ، عـــــاری از آداب می‌آید برون تــا نمــایـد دلبـــری ، بــر دیــده‌هـای بلهــوس گــاه حتـی بـا لبــــاس خــــو‌اب می‌آید برون فصـل گــرمــا چکمــه پوشد تا کند جلب نظر در زمسـتان ، پـــای بی‌جـــوراب می‌آید برون چون نـدارد مشـتری و هست بــازارش کساد خود بــدون بــانــگِ دق البــــاب می‌آید برون تـا کنـد جـــادو ، جـــوانــان عـــزَب را با نگاه بـا طلسم و رَمْـــل و اُسطــرلاب می‌آید برون حسن صـورت را یقیناً حاجت مشّاطه نیست زشـت‌رو ، با وسمــه و سرخــاب می‌آید برون چون ندارد جــلوه ، سیمـای کـریـهِْ بدسرشت بـا قـــر و اطـــوار و بـا میکـــاب می‌آید برون غنچـه تا پیچیده باشد در امـان است از گزند چیــده گردد ؛ تا ز پیـچ و تـــاب می‌آید برون مــوج ویــرانگــر به روی آب جــولان می‌دهد قعــر دریــا ، گـــوهـــر نـــایـــاب می‌آید برون آسمــان عشــق را نـــازم کــه در شــام ســیاه اختــری تـابنـــده چون مهتـــاب می‌آید برون از بـرون گشتن سخـن، آمد اگر در این مقــال هر کسی امــروزه از یک بـــاب ، می‌آید برون گفتــم این را تـا بــدانــی هر که دارد کاسـتی بـا هــرآنچــه می‌کنـد ایجـــاب ، می‌آید برون ذات نیکــو عـاقبـت ، انسان بـه بـــار آرد ولی از دل بــی مــــادران ، نـــابـــاب می‌‌آید برون گر معلــم را نبــاشد خــوی صــدق و راسـتی از کــــلاس درس او ، کــــــذّاب می‌‌آید برون شاعری که هست محفوظـات او کــم، لاجرم  بـا کتــاب و دفتـــر‌ و لب تـــاب می‌آید برون عشق میهـن گر بـوَد در سر به "اقبــال" سخن شاعــری ، از خطّــه‌ی "پنجــاب" می‌آید برون بخـت اگر باشد قـرین در روزگار از لطف حق آنکه گشـته غـــرق در ســیلاب ، می‌آید برون عمـــر اگر بــاقـی بوَد حتی میان بحـــر شوم مــاهــی درمــانـده ، از قـــــلاب می‌آید برون حرف (پـا) با (بـا) اگر شد جاگـزین در قافیه * در تـلفـــظ : آپ ، همچـــون آب می‌آید برون (ساقیا) آنکس که نوشد باده‌ای از جام عشق کـــوه غـــم باشد اگـر ، شــاداب می‌آید برون. *سید محمدرضا شمس (ساقی)*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ورود اهل بیت ع به مدینه) ای مدینه منم،دختر حیدر عزیز فاطمه،حسین را خواهر دیده گریانم دل پریشانم غریب حسین من،مظلوم برادر۲ مدینه رفتم من،با گل زهرا پیکر پاک او،مانده کربلا کو نور عینم مظلوم حسینم غریب حسین من،مظلوم برادر۲ مدینه دیده ام،دشمن کافر نموده اکبرم،چون لاله پرپر عزیز لیلا شد اربا اربا غریب حسین من،مظلوم برادر۲ مدینه دیده ام،علی اصغر روی دست حسین،شد پاره حنجر دلش شد کباب غمدیده رباب غریب حسین من،مظلوم برادر۲ مدینه دیده ام،پرپر گل یاس افتاده بر زمین،دستان عباس فرقش دو تا شد جانش فدا شد غریب حسین من،مظلوم برادر۲ مدینه حسینم،بر زمین افتاد از کینه ی عدو،لب تشنه جان داد دیدم روی خاک با پیکر چاک غریب حسین من،مظلوم برادر۲ مدینه دیده ام،سویش دویدند از ظلم و کینه ها،سرش بریدند در تاب و تبم من جان بر لبم غریب حسین من،مظلوم برادر۲ مدینه بوده ام،بی جرم و تقصیر به دست دشمنان،گردیدم اسیر شد ظلم تمام در کوفه و شام غریب حسین من،مظلوم برادر۲ مدینه دیده ام،در شام بلا سر برادرم،در تشت طلا دم زد ز محبوب خورد بر لبش چوب غریب حسین من،مظلوم برادر۲
(ورود اهل بیت ع به مدینه) مدینه منم دختر مرتضی که برگشته ام من ز کرب و بلا غریبم غریبم شده غم نصیبم فدای حسین۲ مدینه شدم من به غم مبتلا بدیدم همه صحنه ی کربلا غریبم غریبم شده غم نصیبم فدای حسین۲ مدینه شهید ستم اکبر است چنان لاله ای پر ز خون پیکر است غریبم غریبم شده غم نصیبم فدای حسین۲ مدینه بدیدم علی اصغرش ز تیر ستم پاره شد حنجرش غریبم غریبم شده غم نصیبم فدای حسین۲ مدینه بدیدم گل یاس من فتاده زمین دست عباس من غریبم غریبم شده غم نصیبم فدای حسین۲ مدینه بدیدم حسینم فتاد سرش بر روی خاک مقتل نهاد غریبم غریبم شده غم نصیبم فدای حسین۲ مدینه بدیدم حسین روی خاک فتاده ولی بی سر و چاک چاک غریبم غریبم شده غم نصیبم فدای حسین۲ مدینه عدو قلب ما را شکست روی سینه ی نور عینم نشست غریبم غریبم شده غم نصیبم فدای حسین۲ مدینه بدیدم به سویش دوید سرش از قفا شمر بی دین برید غریبم غریبم شده غم نصیبم فدای حسین۲ مدینه به ما گشته ظلم کثیر به دست عدوی تو گشتیم اسیر غریبم غریبم شده غم نصیبم فدای حسین۲ ببردند ما را سوی شهر شام به ما می زدند سنگ کینه ز بام غریبم غریبم شده غم نصیبم فدای حسین۲ مدینه بدیدم به شام بلا سری غرق خون را به تشت طلا غریبم غریبم شده غم نصیبم فدای حسین۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ورود اهل بیت ع به مدینه) یا ختم مرسل آمدم،با تو کنم نجوا واویلا واویلا من زینبم دخت علی،گردیده ام تنها واویلا واویلا یا ختم مرسل آمدم،جانم بود بر لب من زینبم زینب قامت خمیده گشته ام،از کینه ی اعدا واویلا واویلا در کربلا من دیده ام،جسم علی اکبر چون لاله شد پرپر شد اربا اربا پیکرش،اکبر گل لیلا واویلا واویلا در کربلا دیدم گل،یاسم علی اصغر با تیر کین پرپر بهر علی اصغرش،شد خونجگر بابا واویلا واویلا در کربلا دیدم گل،ام البنین عباس نقش زمین عباس دیدم کنار پیکرش،گرید گل زهرا واویلا واویلا در کربلا دیدم گل،زهرا بود در خون جدا شدم محزون دیدم میان دشمنان،حسین شده تنها واویلا واویلا دیدم به دشت کربلا،حسین به روی خاک با پیکر صد چاک غرقه به خون شد پیکرش،جدا در آن صحرا واویلا واویلا دیدم شده تشییع او،زیر سم اسبان آن جا شدم گریان دیدم سرش به روی نی،آن روح با تقوا واویلا واویلا دیدم اسیر دشمنان،اهل حرم دلخون طفلان همه محزون دیدم به وقت رفتنم،ماتم شده برپا واویلا واویلا ما را ببردند دشمنان،در کوفه و در شام دادند به ما دشنام وقت ورود بزم غم،گردیده بود غوغا واویلا واویلا از ظلم و جور دشمنان،شام بلا دیدم تشت طلا دیدم اندر کنار تشت زر،خون شد دل زهرا واویلا واویلا قاری قرآنم حسین،دم می زد از محبوب دشمن به لب زد چوب خون شد دل اهل حرم،طفلان بی بابا واویلا واویلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ نوحه امام حسن عليه السلام 🔻 ميثم مومنى نژاد 1️⃣ بند اول گر چه امام صبر و روح صلاتم ای زهر کین دادی از غربت نجاتم یک کوه ماتم دارم به سینه خدا نگهدارت ای شهر مدینه 2️⃣ بند دوم طشت پر از خون بر داغ من بگرید در غربت من حتی دشمن بگرید عمری بسوزم زآه شرر بار کی میرود از یاد من درو دیوار بند سوم3️⃣ چون شمع سوزان میسوزد سینه ی من مادر کجایی...گیری سرم به دامن ارث از تو دارم باشد گواهم که خانه ی من گردیده قتلگاهم. عليه السلام