eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
254 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
579 ویدیو
296 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق بازی کارهر شیاد نیست این شکار دام هر صیاد نیست عاشقی را قابلیت لازم است طالب حق راحقیقت لازم است عشق از معشوق اول سر زند تا به عاشق جلوه ی دیگر زند تا به حدی که برد هستی از او سر زند صد شور مستی از او شاهد این مدعی خواهی اگر بر حسین و حالت او ، کن نظر روزعاشورا در آن میدان عشق کرد روبر جانب سلطان عشق بار الها این سرم این پیکرم این علمدار رشید این اکبرم این سکینه این رقیه این رباب این عروس دست و پاخون درخضاب این من واین ساربان این شمردون این تن عریان میان خاک وخون این من واین ذکر یا رب یا ربم این من و این ناله های زینبم پس خطاب آمدزحق کی شاه عشق ای حسین ای یکه تاز راه عشق گر تو برمن عاشقی ای محترم پرده برکش من ز توعاشق ترم غم مخور که من خریدار تو ام مشتری بر جنس بازار تو ام هرچه بودت داده ای درراه من مرحبا صد مرحبا خود هم بیا خود بیا که می کشم من ناز تو عرش و فرشم جمله پا انداز تو لیک خود تنها نیادر بزم یار خود بیا و اصغرت را هم بیار خوش بود بر بزم یاران بلبلی خاصه در منقار او برگ گلی خود تو بلبل گل علی اصغرت زود تر بشتاب سوی‌داورت.
شمر گفتا این من و این ضربه های آخرم این من و این خنجرم ۲ شاه گفتا راضیم من بر رضای داورم این من و این حنجرم ۲
علیهاالسلام (وداع) فرازی از یک خواهرش بر سینه و بر سر زنان رفت تا گیرد برادر را عنان زن مگو، مردآفرینِ روزگار زن مگو، بِنتُ‌الجَلال، اُختُ‌الوقار زن مگو، خاکِ درش نقش جبین زن مگو، دست خدا در آستین سیل اشکش بست بر شه، راه را دود آهش کرد حیران، شاه را در قفای شاه رفتی هر زمان بانگ «مهلاً مهلاً»اش، بر آسمان کای سوار سرگران! کم کن شتاب جان من لختی سبک‎‌تر زن رکاب تا ببوسم آن رخِ دل‌جوی تو تا ببویم آن شکنج موی تو... پس زِ جان بر خواهر استقبال کرد تا رُخش بوسد، الف را دال کرد هم‌چو جانِ خود، در آغوشش کشید این‌ سخن، آهسته بر گوشش کشید کای عنان‌گیرِ من! آیا زینبی؟ یا که آه دردمندان در شبی؟ پیش پای شوق، زنجیری مکن راه عشق است این، عنان‌گیری مکن با تو هستم جان خواهر! هم‌سفر! تو به پا این راه کوبی، من به سر... جانِ خواهر! در غمم زاری مکن با صدا بهرم عزاداری مکن...
دو دمه شب یازدهم (شام غریبان) گشته ناموس خدا آواره ی دشت بلا آه از کرببلا ۲ پیکر خون خدا بر خاک مانده سر جدا آه از کرببلا ۲ دمه
نوحه سنتی امام حسین (علیه السلام) یا رب عزیز فاطمه امشب مهمان بود بر خواهرش زینب فغان و‌واویلا زین ماتم عظمی زیر سم اسبان تنش فردا اطفال او گم‌گشته در صحرا فغان و واویلا زین ماتم عظمی فردا ز ظلم لشگر عدوان جسمش شود در خاک و خون پنهان فغان و واویلا زین ماتم عظمی عباس شیر بیشهٔ حیدر گردد به دور خیمهٔ خواهر فغان و واویلا زین ماتم عظمی امشب به روی دامن مادر از تشنه کامی کرده غش اصغر فغان و واویلا زین ماتم عظمی
﷽ مرثیه عاشورایی مرحوم محمد جعفر خان ( شیدای گراشی ) (به شیوه قاآنی) گرید که؟ شیعه، بهر که؟ مظلوم کربلا نور خدا شفیع امم، شاه اولیا جدّش که بُد؟ رسول خدا، مام؟ فاطمه نامش بگو که بود؟ حسین خامس عبا مقصود حق، شهید عدو، سومین امام بابش که بُد؟ علیّ ولی، شاه لافتی چون شد بگو؟ شهید بشد او چه رو؟ زکین بر حکم که؟ یزید مرآن نطفه زنا آوخ کجا شهید بشد؟ دشت ماریه پنهان شهید گشت؟ نه والله برملا همراه داشت او سپه و جیش و لشکری؟ آری که بود؟ قاسم و اصحاب و اقربا دیگر برادر و پسری داشتی؟ بلی عباس و عون و اکبر و عثمان باوفا همراه او بُدند به دشت بلا؟ نعم بر جانِ‌شان بگو که کسی رحم کرد؟ لا پس چون شدند؟ راست بگو خاک بر سرم: گشتند جمله کشته به شمشیر اشقیا چون کشته شد؟ چه وقت؟ که او کشت؟ وقت ظهر ببرید شمر رأس همایونش از قفا دیگر پسر نداشت؟ چرا داشتی، دو تن اصغر که ...
⁉️اهل بیت(ع) اربعین چه سالی به کربلا برگشتند؟ 👇طبق شواهد موجود، ماه صفر سال ۶۱، یعنی ۴۰ روز بعد از ، تاریخ دقیق رسیدن کاروان اسرا به سرپرستی امام (ع) به است. ✔️ برخی از مورخان و اندیشمندان همانند، ابوریحان بیرونی، ابن نمای حلی، سیدبن طاووس، مستوفی هروی و شیخ بهایی، تصریح کرده اند: حضور اهل بیت امام حسین(ع) در کربلا در روز بیستم صفر سال۶۱ یعنی همان اربعین اول بوده است. 👇 افزون بر این گزارشها، شواهد دیگری برای اثبات این امر وجود دارد که می توان به آنها استناد کرد. از جمله: 1⃣ الحاق سر امام (ع) به بدن امام توسط امام (ع) در روز اربعین همان سال؛ به تصریح شیخ صدوق و ابن فتال نیشابوری؛ زیرا الحاق سر در اربعین یک سال بعد، معقول نبوده و بعید به نظر می رسد. 2⃣ همچنین هیچ گزارشی مبنی بر حضور امام سجاد(ع) در کربلا در غیر این سال نیست. 📚صدوق، امالی، ص۲۳۱، 📚ابن فتال، روضه الواعضین، ص۱۹۲، 📚ابوریحان بیرونی، آثارالباقیه، ص۳۳۱.
(علیه‌السلام) الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم نه تنها سر، برایت بلكه از سر بهتر آوردم پی ابقایِ قَد قامَت، به ظهر روز عاشورا برای گفتن اللّه‌اكبر، اكبر آوردم... علی را در غدیر خم، نبی بگرفت روی دست ولی من روی دست خود، علی اصغر آوردم اگر با كشتن من دین تو جاوید می‌گردد برای خنجر شمر ستمگر، حنجر آوردم برای آن‌كه قرآنت نگردد پایمال خصم برای سُمّ مركب‌ها، خدایا پیكر آوردم علی، انگشتر خود را به سائل داد اما من برای ساربان انگشت با انگشتر آوردم... من «ژولیده» می‌گویم، حسین بن علی گفتا: الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم.
(علیه‌السلام) نازم آن زنده شهیدی که برِ داور خویش سازد از خونِ گلو تاج و نهد بر سر خویش تا دهد صبح ازل، هدیه به سلطان ابد به سر دست بَرَد جسم علی‌اکبر خویش تا شود مُهر نماز مَلک اندر ملکوت ریخت بر بام فَلک خون علی‌اصغر خویش می‌رود راهِ خدا با سر خود بر سر نی چون به زیر سُم اسبان نگرد پیکر خویش... آن سلیمان که اگر خاتم از او خواهد دیو بند انگشت دهد، همره انگشتر خویش در شگفتم چه جوابی به خدا خواهد داد قاتل او چو در آید به صف محشر خویش... چشمهٔ چشم «ریاضی» گهر از خون جگر ساخت تا هدیهٔ آن شاه کند گوهر خویش.