┄━═✿♡﷽♡✿═━┄
لب پر ز خنده دید به هر کس که بنگرید
کف پُر خضاب دید به هر سو نظاره کرد
..
پوشید رخ ز موی پریشان ز اشگ و آه
گردون سیاه خرمن ماه و ستاره کرد
..
ابن زیاد روی به زینب نمود و گفت
حرفی که زخم ها به دل سنگ خاره کرد
..
بودی مرا هوای غم کشتن حسین
منت خدای را که غمم زود چاره کرد
..
دیدی که تیغ شحنۀ قَهرَم چو شد بلند
نه رحم بر جوان و نه بر شیر خواره کرد
..
دیدی که با چه حال تو را پای تخت ما
حاضر زمانه با دف و چنگ و نقاره کرد
..
زینب چو رعد ناله ز دل بر کشید و گفت
کای بی خبر ز حق ز تو باید کناره کرد
..
کُشتی ز راه کینه کسی را که از غمش
خیرالنسا به خُلد برین جامه پاره کرد
..
کُشتی ز تیغ کینه حسینی که ذوالجلال
وصفش به آیه آیۀ قرآن شماره کرد
..
پس آن لعین به خشم شد و از ره غضب
بر حاضرین به کشتن زینب اشاره کرد
..
یک باره چاک زد به گریبان سکینه گفت
آه و فغان که چرخ یتیمم دوباره کرد
..
جودی خموش باش که این آه آتشین
دلهای شیعیان حسین پاره پاره ...
#جودی_خراسانی #مجلس_ابن_زیاد #مجلس_ابن_زیاد_جودی_خراسانی.
#نوحه_شهادت_امام_زین_العابدین(ع(
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
گرفته غم شهر یثرب را خدایا
آید به گوش از جنان آوای زهرا
واویلا واویلا واویلا واویلا. ۲
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
در ناله امشب آسمان و زمین است
شام عزای سیدُِالساجدین است
واویلا واویلا واویلا واویلا. ۲
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
رفت از جهان آن امام بی قرینه
قبرش ندارد زائری در مدینه
واویلا واویلا واویلا واویلا. ۲
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
او شاهد صحنه ها ی کربلا بود
او شا هد سرهای از تن جدا بود
واویلا واویلا واویلا واویلا. ۲
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
او دیده درخاک و خون جسم شهیدان
او بو ده چهل منزل همراه اسیرا ن
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
#شيدا_نیشابوری
(امام سجاد ع)
از داغ تو یابن الحسین،هر دل شده ناشاد
یا حضرت سجاد
گشتی شهید راه دین،از کینه و بیداد
یا حضرت سجاد
با زهر کینه گشته ای،شهید راه دین
باقر شده غمگین
از داغ تو خون گریه کرد،این عالم ایجاد
یا حضرت سجاد
دیدی شده غرق به خون،از کین علی اکبر
شد همچو گل پرپر
شد اربا اربا پیکرش،امان از این بیداد
یا حضرت سجاد
دیدی که طفل تشنه لب،با تیر شده سیراب
رفته علی در خواب
قلب تو را ای نور حق،سوزانده این رخداد
یا حضرت سجاد
دیدی علی اصغر ز کین،دردش شده چاره
شد حنجرش پاره
قنداقه اش پر خون شده،با تیر آن صیاد
یا حضرت سجاد
دیدی که عباس علی،دستش جدا گشته
جانش فدا گشته
سقای طفلان حسین،در علقمه جان داد
یا حضرت سجاد
دیدی پدر از صدر زین،روی زمین افتاد
در راه دین جان داد
سرش جدا شد از بدن،با دست آن جلاد
یا حضرت سجاد
دیدی سری بر نیزه ها،مولی شدی دلخون
عمه شده محزون
آتش زدند بر خیمه ها،آن لشکر الحاد
یا حضرت سجاد
دیدی گلستان نبی،از کین شده پرپر
زینب زند بر سر
دیدی که مانده از ستم،روی زمین اجساد
یا حضرت سجاد
در تشت زر رأس پدر،دیدی شدی گریان
ای حامی قرآن
می زد به لب با چوب کین،یزید بی بنیاد
یا حضرت سجاد.
#رضا_یعقوبیان
#امام_سجاد_ع
(امام سجاد ع)
ای گل گلزار دین مولی امام ساجدین
نور چشمان حسینی رهبر دنیا و دین
یا علی بن الحسین۲
ای که هستی از تبار حیدر و نور دو عین
جان تو گشته فدا مولی علی بن الحسین
یا علی بن الحسین۲
بعد داغ کربلا راحت ز غم ها گشته ای
زین جهان مولی روانه سوی عقبی گشته ای
یا علی بن الحسین۲
هر کجا از داغ تو برپا شده بزم عزا
شد مدینه از غم داغت جهان ماتمسرا
یا علی بن الحسین۲
زهر کینه زد شرر بر جسم و جان پاک تو
جنت هر شیعه ی حیدر بگشته خاک تو
یا علی بن الحسین۲
ای شهید راه قرآن کشته ی جور و جفا
بوده ای هر لحظه ی عمرت به یاد کربلا
یا علی بن الحسین۲
بوده ای همراه بابای غریبت کربلا
دیده ای از دشمنان دین و قرآن تو جفا
یا علی بن الحسین۲
دیده ای از ظلم و کینه اربا اربا اکبر است
یوسف زهرا کنار پاره پاره پیکر است
یا علی بن الحسین۲
دیده ای بر دست بابا غرق در خون اصغر است
غنچه ی نشکفته با تیر سه شعبه پرپر است
یا علی بن الحسین۲
جان فدای غربت و اشک تو و احساس تو
دیده ای افتاده دستان عمو عباس تو
یا علی بن الحسین۲
دیده ای نور دو چشم فاطمه تنها شده
نور چشمانت اسیر لشکر اعدا شده
یا علی بن الحسین۲
دیده ای با پیکر خونین و بشکسته جبین
باب مظلوم و غریب تو شده نقش زمین
یا علی بن الحسین۲
دیده ای شمر ستمگر سوی مقتل می دوید
از قفا رأس حسین بن علی را می برید
یا علی بن الحسین۲
دیده ای بعد از پدر تو آتش بر خیمه ها
پیکری نقش زمین و سر به روی نیزه ها
یا علی بن الحسین۲
#رضا_یعقوبیان
#امام_سجاد_ع
من چهل سال غم و غصه مکرر دیدم
نرود از نظرم آن چه که آخر دیدم
بلبلان از غم گل ها همه بی تاب شدند
غنچه ها را همه پژمرده و پرپر دیدم
کوچه ی تنگ ندیدم چو عمویم امّا
تنگی قتلگه و پیکر بی سر دیدم
مات و مبهوت نظر کردم و فریاد زدم
جای یک زخم هلالی روی پیکر دیدم
آن چه من دیده ام ای کاش نبیند چشمی
من خودم کاکل او در کف لشکر دیدم
از همه سختی گودال همین بس باشد
قتل صبر پدر و نیزه و خنجر دیدم
بوریا جمع تنش را همه بر عهده گرفت
پی انگشت پدر در همه جا گردیدم
با عبا جمع نمودم که نریزد عباس
پاره های تنِ سقای دلاور دیدم
کاش می مردم ازاین غم که نبینم امّا
چادر سوخته و پاره ی خواهر دیدم
وای از شام که ناموس خدا را بردند
خنده و هلهله در مردم کافر دیدم
سخت تر از همه بازار یهودی ها بود
عمه ها را همه در حالت مضطر دیدم
سخن از برده فروشی شد و لرزید رباب
به روی نیزه سرشک علی اصغر دیدم.
#محمود_اسدی_شائق
#امام_سجاد_ع