eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
37.6هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3هزار ویدیو
343 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmaozakerine لینک کانال مطالب کانال #صدقه_جاریه می‌باشد https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac لینک گروه 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🍥: تنها زنی که در کربلا شد. هانیه همسر عبدالله‌ بن‌ عمیر‌ کلبی، هفده روز بیشتر از زندگی مشترک با عبدالله‌ بن‌ عمیر را پشت سر نگذاشته بود که در نزدیکی ثعلبیه همراه همسرش و مادر همسرش به اباعبدالله (ع) پیوست. این نوعروس که احتمالا بود در طول راه چنان شیفته رفتار و گفتار و منش اباعبدالله (ع) شد که در کربلا همسرش را برای یاری اباعبدالله (ع) تشویق کرد. او در بازگشت عبدالله از میدان، در حالی که انگشتان دست عبدالله قطع شده بود، گفت:عبدالله! عزیزم! میثاق را فراموش نکن؛ بنابراین گزارش، وقتی حلقه محاصره تنگ شد و دست راست عبدالله قطع گردید. هانیه عمودی از خیمه برداشت و به رزمگاه شتافت و درست لحظه‌ای به بالین همسرش رسید که پایش نیز قطع شده بود. هانیه خون از صورت همسر گرفت. پیشانی مردانه‌اش را بوسید. به او آفرین گفت و سپس گفت:پدر و مادرم فدایت باد که از پاکان و ذریّه پیامبر دفاع کردی. بهشت بر تو گوارا باد! از خدا بخواه مرا نیز با تو هم‌سفر کند. عمر‌سعد که نگران تأثیرگذاری این صحنه بر سپاهش بود. به شمر اشاره کرد و شمر غلامش رستم را فرستاد تا با ضربه عمودی به این صحنه خاتمه دهد. عمود فرود آمد و جویباری از خون بر صورت هانیه نشست. لحظه‌ای بعد هانیه، عروس گلگون کربلا بر سینه همسرش افتاد و دو گل ارغوانی با هم به بهشت وصل محبوب پیوستند. گفتنی است هانیه تنها زن شهید کربلا است. او هنگام شهادت حدود ۱۸ تا ۲۰ ساله بود. منابع: ۱. تاریخ طبری ۲. مقتل خوارزمی ۳. تاریخ کامل ۴. بحارالانوار ۵. انصارالحسین (ع) ۶. ابصارالعین ۷. آینه در کربلاست (محمدرضا سنگری) @wwwmajmazakrin
ما که حالا چنين زمين گيريم روزگاري در آسمان بوديم پر پروازمان که وا مي شد مي پريديم و بي نشان بوديم خوب بوديم و خوب مي ديديم پاک بوديم و پاک مي رفتيم متديّن بدون بار گناه زير خروار خاک مي رفتيم همه در زير سايه ي قرآن همه مشغول زندگي بوديم لحظه هاي جواني خود را در مناجات و بندگي بوديم بر سر شانه هايمان هر شب کيسه هاي کريم مي برديم نان افطار سفره هامان را از براي يتيم مي برديم لقمه ناني که بود مي خورديم کي به فکر غذاي فردا بود اهل از خود گذشتگي بوديم دلمان دل نبود دريا بود هر شب جمعه کنج خانه مان سر سجاده ي دعا بوديم با همان ذکر السلام عليک زائر صحن کربلا بوديم هر کجا خيمه مي زديم با خود کوله بار اميد مي برديم شاد بوديم از اينکه هر لحظه روي شانه شهيد مي برديم ناگهان بين ناگهاني ها پاي شيطان به خانه ها وا شد عطر سجاده هايمان هم رفت جبرئيل از کنارمان پا شد ناگهان بين ناگهاني ها باد آمد بهارمان را برد بوي پرواز رفت و همراهش بوي آغوش يارمان را برد کم کم از ذکر حق که دور شديم روزي آسمان مان کم شد مي دويديم از پي دنيا ولي از سفره نانمان کم شد کاروان رفت و عده اي رفتند عده اي بين چاه افتادند عده اي در مسير خود ماندند عده اي بين راه افتادند عده اي رفته و شهيد شدند عده اي بي بها عزيز شدند عده اي تا خدا سفر کردند عده اي هم اسير ميز شدند از دل زندگي ما بوي عمر بي استفاده مي آيد از سر سفره هاي ما حالا بوي خمس نداده مي آيد اي شهيدان راه عشق و وفا خوش به حال شما و بال شما پيش ارباب ياد ما هستيد؟ منم و غبطه ي وصال شما بايد اين روزهاي پاييزي يک نفر با بهار برگردد از براي نجات اين دنيا وارث ذولفقار برگردد با هزاران اميد مي گويم آفتابا امام ما برگرد يا ابالغوث يا اباصالح جان زهرا تو را خدا برگرد 🔹http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
|⇦• تقدیم به شهدایِ مدافعِ امنیت شهید ، شهید ، شهید و دیگرِ شهدا به نفس کربلایی سید رضا نریمانی•✾• ابرِ بهارم ، عطرِ شهادت پیچیده تویِ دیارم آرزو دارم ، سرم رو قربونی کنم پایِ نگارم تا ابد نوکریِ منصبم از شوقِ کربلا لبالبم شاگردِ و دربانِ خیمه گاهِ زینبم .. افتخارم اینه ، نوکر تو باشم کشتۀ حریمِ خواهر تو باشم « یا ثارالله .. اباعبدالله ... » رو به ضریحت ، سلام میدم که بشنوم یه روز جوابت رد نکن اقا ، درسته کربلا نبودم پا رکابت حالا میخوام به پات بشم نزار آقا که نا امید بشم دعا کن تا که رو سپید بشم قاطعِ نطفۀ یزید بشم مثل فاطمیون ، مثل صابری شم پاسبان زینب ، جان فدایِ دین شم « یا ثارالله .. اباعبدالله ... » با دم ارباب ، میگیرم انتقام خون شهدارو پام اگه واشه ، محالِ زنده بزارم تکفیریارو تو هستی یار جانی ام حسین رویایِ جاودانی ام حسین فدای تو جوانی ام حسین من شیعۀ ایرانی ام حسین پای بیرق تو جون سپردن عشقِ با تو زنده موندن با تو مردن عشقِ « یا ثارالله .. اباعبدالله ... »
نوحه برای اجرا در یاداره های شهدا و هفته بسیج آه و واویلا صد آه و واویلا خونجگر زینب بی پسر لیلا ای بسیجی های عشق روحُ الله جان نثارانِ راه ثارُالله آه و واویلا صد آه و واویلا خونجگر زینب بی پسر لیلا پیروان راه سرخ عاشورا روی لبهاتان ذکرِ یا زهرا آه و واویلا صد آه و واویلا خونجگر زینب بی پسر لیلا با شهادت عهدِ عاشقی دارید در تمامِ عُمر در پِیِ یارید آه و واویلا صد آه و واویلا خونجگر زینب بی پسر لیلا اشکِتان جاری به یادِ آن سَروَر آنکه شد بینِ قتلگه بی سر آه و واویلا صد آه و واویلا خونجگر زینب بی پسر لیلا آن حسینی که جانش فدا گردید رأسِ او ماهِ نیزه ها گردید آه و واویلا صد آه و واویلا خونجگر زینب بی پسر لیلا .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بانسیمی آشنا در کوچه های شهر باز عطر بویی تازه میپیچد آورده‌اند @majmaozakerine
💢تاریخ دقیق شهادت (سقط شدن) فرزند حضرت زهرا(س) مشخص نیست، چگونه عده ای از 28 صفر تا هشتم ربیع را، آغاز میدانند؟ شهادت حضرت محسن و هجوم به بیت وحی از است ولی اینکه این اتفاق در چه زمانی افتاده است، مورد بحث است، مشهور شده که بلافاصله بعد از رحلت پیامبر(ص) ایام محسنیه یا دهه محسنیه بر پا می کنند. ✅دلایلی است که شهادت حضرت محسن را بلافاصله بعد از رحلت پیامبر(ص) زیر سوال می برد و این دلایل حاکی از آن است که اقلا بعد از یکماه پس از رحلت پیامبر(ص) و هجوم به خانه اتفاق افتاده است از آنجا که چند هجوم به خانه وحی صورت گرفته و در حمله آخر منجر به محسن(ع) و ضرب و شتم حضرت زهرا(س)شده، بعضی هجوم نهایی را با هجوم اول خلط کرده اند ✅به دلایل زیر در هجوم اول محسن(ع) نشده و پس از یک ماه این اتفاق افتاده است دلیل اول: با توجه به حدیث امام صادق(ع) که حضرت زهرا(س) پس از مضروب شدن دچار شدید شدند نشان از آن دارد که بعضی از تحرکات اجتماعی حضرت زهرا(س) قبل از شدن اتفاق افتاده است. بنابراین خطبه حضرت زهرا(س)قبل از هجومی بوده که منجر به شهادت حضرت محسن(ع) شده است چون نحوه حرکت ایشان به مسجد نشان از عدم بیماری ایشان دارد. ✅ابن ابی الحدید در توصيف چگونگي آمدن حضرت فاطمه(س) به مسجد براي ايراد خطبه فدكيه آورده است كه آن حضرت با پوشش كامل در ميان جمعي از زنان در حالي كه بر اثر بلندي به زير پاهايش مي‌رفت و همچون رسول خدا(ص) راه مي‌رفت، به مسجد آمد. با توجه به اين تعبير كه: «ما تخرم من مشيه رسول‌الله؛ راه رفتنش هيچ تفاوتي با راه رفتن رسول خدا(ص) نداشت»، مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه تا هنگام ايراد خطبه، هنوز هجمه‌اي به خانه حضرت فاطمه(س) صورت نگرفته بود، زيرا در صورت حمله و مضروب شدنِ آن حضرت، نوعِ حركت او نمي‌تواند معمولي باشد تا راوي آن را به راه رفتنِ رسول خدا(ص) كند. ✅مسئله بعدی رفتن حضرت زهرا(س) به خانه مهاجر و انصار برای جذب نیروست. بنا بر نقل سلمان فارسي، پس از غصب خلافت و فدك، اميرالمؤمنين(ع) همراه حضرت فاطمه(س) و حسنين شب هنگام به درِ خانه مهاجران و رفته و آنان را به همراهي براي بازپس‌گيري حق خويش فرا خواندند. از آنجا كه بنا بر روايت سلمان، پس از حمله مهاجمان به خانه حضرت فاطمه(س) و واقعه سقط جنين، آن حضرت به طور مداوم و پيوسته بستري بود تا به رسيد، مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه تا زمان ملاقات‌هاي شبانه آن حضرت با مهاجر و انصار، هنوز حمله‌اي به خانه او صورت نگرفته بود؛ زيرا در صورتِ وقوع حمله، آن ديگر توان رفتن به در خانة تعداد زيادِ مهاجران و انصار(حتي فقط اهل بدر) را نداشت. ✅دلیل دوم :اعزام اسامه است، طبق برخي شواهد هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) بعد از برگشت سپاه اسامه صورت گرفته است. ✅حضور به نام بریده بن حصیب اسلمی که در جریان هجوم به منزل حضرت زهرا(س) نامش آمده و در سپاه اسامه نیز بوده است، گویای این مطلب است که این اتفاق نمی تواند در روزهای اول ماه افتاده باشد چون سپاه اسامه تقریبا بیش از یک ماه بعداز رحلت پیامبر(ص) به مدینه باز گشت. بریده در این جریانات طرفدار حضرت علی(ع) بوده است. 📚طبری دلائل الامامة.صفحه 134 📚 ابن‌ابي الحديد، 263 📚 سليم‌بن قيس الهلالی153 📚تلخيص الشافي صفحه 50 تا 78
میلاد سیدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام مبارک‌باد؛ (۴  ۱۷۳ق) 🔹 خدا نوری مثل شاه علیه‌السلام در تهران گذاشته که فرموده‌اند: زیارتش مثل زیارت حضرت علیه‌السلام می‌ماند. اگر این باشد پس باید از حالا تجدید نظر کنیم در . چرا کوتاهی بکنیم؟! خب حالا ما را به خاطر آن‌ها اهمیت می‌دهیم. فرصت رفتن به هم پیدا نمی‌کنیم، باشد. اما فرصت این را نداریم که هر روز، هر شب، دو رکعت ، یک بخوانیم و برای آن حضرت هدیه کنیم که حجره و ما مانند کابل با زیارت حضرت عبدالعظیم متصل بشود. ما، ما از او بگیرد. یک وقتی می‌بینیم یک سال، دو سال، سیصد مرتبه زیارت حضرت عبدالعظیم خوانده‌ایم. 🌹 آن بزرگوار، آن نائب امام علیه‌السلام که خدا به اهل و منّت گذاشته که قبر او را این‌جا برای ما قرار داده. ⏪ واقعاً جای تعجب است که با وجود حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، اهالی تهران مشکلات و داشته باشند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ─┅─═🍃🌹🍃═─┅─
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها سیدمجتبی علمدار😭
🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹 👇👇👇 🌸رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب اوّل ❤️دوازده رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت مرتبه سوره (حمد) و مرتبه سوره ؛ خداوند پاداش دوازده را به وی می کند، و برای او سال می ، و از بیرون می آید روزی که وی را به دنیا آورد، و به ازای هر آیه ای در قرآن، در به وی می کند. 📚(اقبال الاعمال، ص193) 🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🥀🌹
سلام و عرض ارادت خدمت تمامی دریادلان بزرگوار دوستان عزیز عارضم خدمتتون سال ۹۵ چند شهید گمنام از جزیره مجنون عملیات خیبر تفحص شدند، دو شهید در بوستان گلزار واقع در منطقه ۱۵ تهران، خیابان شهریور جنوبی، بلوار رستگاری مقدم خاکسپاری شدند، یکی از شهیدان عزیز مثل اربابش اباعبدالله الحسین (ع) سَر نداشته است. تا قبل از ورود شهدا پارک محله بر اثر جرائم بسیار زیاد جوانان ناخلف امنیت کافی برای حضور خانواده و کودکان نداشت، صرفا فضایی جهت مصرف مواد مخدر بود، پس از ورود شهدا برخی جوانان قیور و انقلابی به صورت خودجوش شروع به برگزاری مراسمات فرهنگی و مذهبی کردند که خوشبختانه این امر به برکت وجود پاک و مقدس شهدا سبب شد جرائم اجتماعی جوانان محله به صورت چشمگیری کاهش پیدا کند و محیطی صمیمانه و دلنشین جهت آسایش خانواده ها ایجاد شود، بعد مدتی خانواده ها از متصدیان برگزاری مراسمات درخواست کردند برای شهدا مقبره ای در شان شهید ساخته شود ، اصلا انصاف نیست شهدا چون صرفا گمنام هستند و نام و نشانی ندارند با دوتا سنگ قبر وسط بوستان رها شوند (شهدا به گردن ما حق دارند) در همین راستا جوانان متصدی برگزاری مراسمات با جمعی از خیرین محله و با پول توجیبی هاشون شروع به ساخت کردند بعد مدتی که قیمت مصالح چندصد برابر شد دستمزد کارگران بالا رفت از گروه های مردمی و بقیه مردم درخواست کمک کردند تا این پروژه به لطف و یاری خداوند متعال به اتمام برسد. در حال حاضر مقبره به ستون رسیده است. ضرورت ساخت ستون ها: ساخت ستون در اماکن مذهبی منجر به آرامش انسان شده است و حس معنویت و ارزشهای دینی دارد. ♻️ مقبره شهدا گمنام که در حال ساخت است، اِلِمان به این سبک طراحی شده است، مقبره اصلی بنا به چهار راهروی که وجود دارد و منتهی به مقبره میشود چهار سر درب طراحی شده و ۲۳ رواق است. ♻️ این رواق ها در آینده بصورت دیوارهای مشبک بسته شده و در جهت برگزاری مراسمات مذهبی و فرهنگی نظم بهتری پیدا میکند و محوطه سازی خواهد شد. ♻️ در مزار شهدای بوستان گلزار چون پایگاه ماه رمضانی هست و ۳۰ شب مراسم دایر می باشد این ستونها کمک میکند که بتوانند به صورت موقت محیط را مسقف کنند. ♻️مقبره دارای هجده ستون میباشد. ♻️ هزینه اجرت ساخت هر ستون یک میلیون و پانصد هزار تومان میباشد. (جدا از مصالح ساختمانی ) ♻️ هر ستون به نیابت یک شهید ساخته میشود. ♻️ در حال حاضر ستون یازدهم به نام سید ابوالفضل کاظمی هستیم. هر ستون 75 سهم 20,000 تومانی
یادواره شهدا،،،،،،مثنوی؛ دوش آماده شدم تا غزل آغاز کنم. باب شعری به هوای شهدا باز کنم. روی دفتر قلمم سُر شد و لرزید که باز. نام زیبای شهید آمد و ما غرق نیاز. ناگهان حس عجیبی به دل من افتاد. دستی از غیب مسیر دگری بر من داد. گفتم انگار قرار است جوانی بکند. مثنوی جای غزل واژه پرانی بکند. با مدد از شهدا مثنوی آغاز شده. دری از شور و شعف در دل من باز شده. بسم رب الشهدا گفتم و آغاز سخن. نشود یاد شهید از دل عشاق،کهن. شهدا نقطه ی عطفند ز ایثار و وفا. رسد از ما به شما در همه ایام جفا. شهدا آینۂ شور و صفایند هنوز. باعث عزت دین این شهدایند هنوز. شهدا فاتح میدان نبردند همه. بر سر محور توحید بگردند همه. شهدا اسوۂ صبرند در آن دشت جنون. لب خشکیدۂ شان تر شده در ساحل خون. میکنم باب سخن از شهدا باز امشب. ما پر از سوز نیاز او به همه ناز امشب. ناز کن ناز که تا بی تو شوم غرق نیاز. باز کن یک دری از باب بهشت امشب باز. بس کنم، نام شهید آمد و دلها شیدا. حزن و اندوه ز رخسار شماها پیدا. روی سنگی بنوشتند بصیر اینجا هست. دل این قافله بی آب خودش دریا هست. روی قبر دگری مادر خونین جگری. با ولع بوسه زند روی مزار پسری. درد دل میکند انگار خودش می داند. واژه ها حس غریبیست که در دل ماند. وصف حال پسرش را من از او پرسیدم. اشکِ باران شده از چشم ترش را دیدم. زخمها یک به یک از سینۂ مادر جاری. گفت، مادر تو هم انگار ز من بیزاری؟ میدهم من قَسَمت بر شه بی غسل و کفن. با دل سوخته ی مادر خود حرف بزن. یاد آنروز که از من سند میدان خواست. اذن دادم ولی آشوب،در این دل برپاست. عاقبت اذن جهاد از منِ مادر بگرفت. مددی از شه افتاده و بی سر بگرفت. رفت و دیدم ز رخش شوق وصال رخ دوست. گفتم از هر چه که باید سخن دوست نکوست. تا که نام شهدا از دهنم جاری شد. واژه ها هر چه گران بود قلم کاری شد. این شهید است کنون میل پریدن دارد. رقص خون در نگه یار چه دیدن دارد. میرود تا که رگ شیعه نمایان سازد. سربلند از هدفش مصحف قرآن سازد. میرود تا که دگر صاعقه طوفان نشود. بر تو این شام،دگر شام غریبان نشود. میرود تا که جهان شعله به آذر نزند. "سر سجاده کسی تیغ به حیدر نزند." میرود تا که تو را باز تماشا نکنند. و تو را در وسط معرکه حاشا نکنند. میرود تا که اسیر غم دنیا نشوی. میرود تا که در این معرکه تنها نشوی. میرود تا که تنت حیف در عالم نشود. روح عرشیّ تو یکدم به خدا کم نشود. جبهه و جنگ نشان از شهدا را دارد. و بسیجی به دلش سوز دعا را دارد. اینکه رفته است زند سر به جنون. در سرش عشق حسین است،کنون. شوق دیدار رخ دوست کند شیدایی. خوش به حال تو شهید اینکه چنین پیدایی. جبهه و جنگ چه گویم تو بگو محشر بود. تیر و ترکش همه در حول یکی محور بود. روی مین رفته که تا معبر دیگر بزند. به هوای خودش از خود به خدا پر بزند. سنگری کنده در آن دور که تنها باشد. از کم و بیش جدا گشته که دریا باشد. فکر تسبیح و دعا در وسط سنگر بود. از خودش غافل و در فکر غم رهبر بود. ناگهان ترکش خمپاره غمی بر پا کرد. دشت خشکیدۂ آن منطقه را دریا کرد. همه گفتند که از غم شده آزاد انگار. به گمانم که رسید عاشق دلداده به یار. رفت اما چه غریبانه ، ز ما دلگیر است. به خود آیید چو امروز که فردا دیر است. در دمِ سازِ پر از سوز و ریا دم نزنید. حرفها پشت سرِ زاده ی آدم نزنید. عشق،ایثار، وفا در همه جا گم شده است. هرزگی، این همه سرگرمی مردم شده است. ما ز رخسار پر از درد شما شرمنده. رُخِتان تا به ابد در دو جهان تابنده. به دل سوختۂ مادر خوبان سوگند. به همان سینۂ سوزان شهیدان سوگند. دست از راه تو هرگز نکشانیم،شهید. در غمت تا به ابد اشک فشانیم شهید. ما گرفتار هواییم خدا رحم کند. در پی یک نخ کاهیم خدا رحم کند. عرفا غرق خدایند ولی می ترسند. ما که افتاده به چاهیم خدا رحم کند. @khatmkhanimajma
هرچہ غریب اسٺ از نواده‌ے هرچہ اسٺ از تبار حسین اسٺ فاطمہ قبرش نهان‌ شده ڪه بگوید وعده‌ے دیدارمان مزار اسٺ 💔
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سینه زنی در مراسم شهید ==================⚫️🔵🟣🌹 تا ابد ما _ممنون این شهدائیم امنیت را _مدیون این شهدائیم در ره حق _عاشقان جرعهٔ حق چشیدن زین جهان دنی دل بریدن هر بلا را دل و جان خریدن غیر حق هیچ در این ره ندیدن زین جهت ما _مجنون این شهدائیم تا ابد ما _ممنون این شهدائیم امنیت را _مدیون این شهدائیم ==============🌹 مادر این راه _ بهترینها را قربانی دادیم فخری زاده ، سلیمانی دادیم نیک سرشتان جوانانی دادیم اسوه و پهلوانانی دادیم تا ابد ما _محزون این شهدائیم تا ابد ما _ممنون این شهدائیم امنیت را _مدیون این شهدائیم ==============🌹 با بصیرت _ ما سرود شجاعت بخوانیم پشتیبان ولایت بمانیم ماهم از خیل این رهروانیم داغشان گر چه ما قد کمانیم رفتند و ما _دلخون این شهدائیم تا ابد ما _ممنون این شهدائیم امنیت را _مدیون این شهدائیم ‌ ==============🌹 دست بیعت _ میدهیم بهر یاری قران یاری بنمائیم از راه آنان جاودان با دا رسم شهیدان آن دلیران پاکباز ایران سر افرازی _ از خون این شهدائیم تا ابد ما _ممنون این شهدائیم امنیت را _مدیون این شهدائیم ==============🌹 یاد یاران _تا ابد نقش گرفته به دلها نام سربندشان بود و زهرا در شلمچه هویزه به هرجا یا ابالفضل بوده رمز آنها دیده پر نم _ گریون این شهدائیم تا ابد ما _ممنون این شهدائیم امنیت را _مدیون این شهدائیم ==============🌹 هر چه داریم _ایثاری از شهدا هست راه حسین و کربلا هست فرماندهش رهبر ما هست نائبَ حجت خدا هست چون (صفا) ما _افسون این شهدائیم تا ابد ما _ممنون این شهدائیم امنیت را _مدیون این شهدائیم
🔸 تصویری از بسیجی شهید مدافع امنیت محمد حسین کریمی دلیگانی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🏴انا لله و انا الیه راجعون شهادت مظلومانه شهید محمد حسین کریمی مدافعان امنیت را به مردم شهید پرور شهرستان برخوار تسلیت عرض می نماییم. : مدافع امنیت محمد حسین کریمی دلیگانی ---------------------------- این شهید بزرگوار از شهر دلیگان ناحیه برخوار در شب چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ برای امنیت کسبه ملک شهر عازم اصفان شد و در خانه اصفهان هدف گلوله تروریست های قرار گرفت ... شادی ارواح مطهر شهید فاتحه ای همراه با صلوات قرائت نماییم.
🏴🏴🏴 🏴🏴🏴 حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از مزارت نیز می ترسند، یعنی زنده ای سیف الاسلامی و تا روز ابد بُرّنده ای نور تو خاموش خواهد شد مگر؟! واحیرتا! خون تو می جوشد و تا قرن ها پاینده ای اسم تو رمزِ جهانی می شود، تردید نیست اسم تو حک گشته بر سربند هر رزمنده‌ای خاطراتی تلخ دارد  قصه ی انگشترت آه... یعنی مثل ارباب خودت بخشنده ای! حاج قاسم! خون تو کار خودش را می کند حاج قاسم! از تو می ترسند، یعنی زنده ای .