🔸آموزههای کوتاه اخلاقی از امام باقر(ع)
✍#محمدجعفر_سعیدیانفر
۱) تعاون اجتماعی
عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ: الْخَلْقُ عِيَالُ اللَّهِ فَأَحَبُّهُمْ إِلَيْهِ أَحْسَنُهُمْ صَنِيعاً إِلَى عِيَالِهِ (مستدرك الوسائل، ج۱۲، ص۳۸۷)
امام باقر(ع) فرمود همه مردم عيال (تحت سرپرستی و نيازمند) خداوند هستند، پس محبوبترين خلق به درگاه خدا کسی است که به عيال خدا (مردم) سودی رساند (جهت تعاون در نیازمندیها و رفع سختی و مشکلات آنان تلاش کند.)
۲) ویژگیهای شیعیان
عَن الباقِر عليه السلام : اِنَّ بَعْضَ اَصَحْابِهِ سَأَلَهُ فَقالَ جُعِلتُ فَدِاكَ اِنَّ الشّيعَهَ عِنْدَنا كثيروُنَ، فَقالَ:هَلْ يَعْطِفُ الغَنِىُّ عَلى الفَقيرَ، فَقالَ: يَتَجاوَزُ المُحْسِنُ عَنْ المُسى ء وَ يَتَواسُونَ؟ قُلْتُ: لا، فقالَ عليه السلام : لَيْسَ هؤُلاءِ الشّيعَةَ، الشَّيعَةُ مَنْ يَفْعَلُ هذا (قضاء حقوق المؤمنين، ص۲۱، ح ۲۲)
يكى از ياران امام باقر(ع) به آن حضرت گفت: شيعيان در منطقه ما زيادند. حضرت فرمود: آيـا توانـگر آنان بر فقير مهر مىورزد؟ و نيكوكار از بدكار مىگذرد؟ و مواسات و بذل و بخشش مالى دارند؟ گفت: خير. حضرت فرمود: اينان شيعه نيستند. شيعه كسى است كه چنين باشد. (در جفرافیای مکانی و اسمی شیعه هستند؛ ولی تشیع حقییقی نیاز به پیروی آگاهانه و عملگرایانه اخلاق مدار از اسلام، پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) و داشتن رابطه عاطفی با اهل بیت(ع) دارد.)
۳) پرهیز از فرصتسوزی و از دست دادن زمان
إیّاکَ و التَّفریطَ عِندَ إمکانِ الفُرصَهِ فَإنَّهُ مَیَدانٌ یَجری لأِهلِهِ الخُسران (تحف العقول، ص۲۸۶)
امام محمدباقر(ع) فرمود: مبادا فرصتهای به دست آمده را از دست بدهی که در این میدان آن که وقت را ضایع کند (زمان را از دست بدهد) زیان میبیند (و فرصتسوزی جز زیان و خسران چیزی نیست. البته توجه داریم که استفاده بهینه از فرصتها که مورد تاکید و مطلوب امام(ع ) است و غیر از فرصتطلبی مذموم است.)
۴) شعار دهندگان عدالت ابزار
قَالَ الباقر(ع) إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ حَسْرَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَبْدٌ وَصَفَ عَدْلًا ثُمَّ خَالَفَهُ إِلَى غَيْرِه (تحف العقول، ص۲۹۸)
حسرت زدهترين مردم به روز رستاخيز بندهاى است كه عدالت و عمل عادلانهاى را توصيف كرده و بستاید ولى خود خلاف آن را به كار بسته و عملى ديگر نمايد.
۵)شعار دهندگان عدالت ابزار و سرنگونان جهنمی
فى قَوْلِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ فَکُبْکِبُوا فیها هُمْ وَ الْغاوُنَ قالَ هُمْ قَوْمٌ وَصَفُوا عَدْلاً بِأَلْسِنَتِهِمْ ثُمَّ خالَفُوهُ إِلى غَیْرِه (اصول کافی، ج۱، ص۶۰)
امام باقر(ع) درباره آیه شریفه «فَکُبْکِبُوا فیها هُمْ وَ الْغاوُنَ»؛ یعنی اینها و گمراهان در دوزخ سرنگون گردند، فرمود: ایشان گروهى باشند که عدالت را به زبان بستایند؛ (و شعار عدالتطلبی را ابزار رسیدن به اهداف خود قرار دهند) امّا در عمل با آن مخالفت ورزند.
#آموزههای_اخلاقی
🆔@majmaqomh
🔖#مقاله_هفته
🔰خدا همچون کنشگری اخلاقی (۱)
📝#ابوالقاسم_فنائی
📍این مقاله بخش نخست از پژوهشی مفصل دربارهیِ سرشت کنشگری خداوند را گزارش میکند. دو پرسش اصلی این پژوهش اینهاست:
(۱) آیا خدا کنشگری اخلاقی است؟
(۲) اگر آری، آیا اخلاق الاهی همان اخلاق انسانی است یا اخلاق الاهی کلاً یا بعضاً با اخلاق انسانی تفاوت دارد؟
🔖در رابطه با پرسش نخست، نویسنده به بررسی سه نظریهیِ رقیب زیر میپردازد: «خدا همچون کنشگری خودکامه»، «خدا همچون کنشگری مصلحتاندیش» و «خدا همچون کنشگری اخلاقی». در این پژوهش به سود ایدهیِ خدا همچون کنشگری اخلاقی، و علیه دو تلقی دیگر از سرشت کنشگریِ خداوند، استدلال خواهد شد. در رابطه با پرسش دوم، نویسنده از این نظریه دفاع میکند که اخلاق الاهی و اخلاق انسانی از حیث «محتوای هنجاری» هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند، هرچند از سایر جهات با یکدیگر تفاوتهای چشمگیری دارند.
🔖بخش نخست این پژوهش که در این مقاله ارائه میشود پس از طرح کلیات و مباحث مقدماتی، به نظریهیِ «خدا همچون کنشگری خودکامه» میپردازد و برخی از استدلالهایی را بررسی و نقد میکند که به سود این تلقی از سرشت خداوند اقامه شده یا میتوان اقامه کرد. بخشهای دوم و سوم این پژوهش که در قالب مقالاتی دیگر در شمارههای آیندهیِ همین مجله انتشار خواهد یافت به شرح و بسط دو تلقی دیگر از سرشت خداوند میپردازد.
🔸📎لینک دریافت مقاله
@majmaqomh
🔸گفتارهایی درباره اسلام رحمانی- عقلانی
🎤دکتر #عبدالرحیم_سلیمانی
📍جلسه چهل و هفتم: استفاده شیعی از آیه تطهیر در بوته نقد
⏱زمان برگزاری: شنبه ۲۶ خرداد ساعت ۱۸
🏛مکان:صفائیه، کوچه ۳۹، پلاک ۳۹، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
#اسلام_رحمانی_عقلانی
🆔@majmaqomh
🆔@soleimanisaa
🔖#بیانیه_انتخابات
🟢 بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم و انجمن محققان و مدرسان حوزه علمیه اصفهان در حمایت از دکتر مسعود پزشکیان
"بسم الله الرحمن الرحیم"
ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها ( سوره مبارکه نساء، آیه ۵۸) خدا به شما فرمان می دهد تا امانتها را به صاحبانشان بازگردانید.
امروز مردم ایران با مشکلات بسیاری مواجه هستند. وضعیت بغرنج اقتصادی، تورم بالا، رشد پایین اقتصادی، بیثباتی اقتصادی و ... موجب گسترده شدن و شدت یافتن فقر در جامعه، ریزش طبقه متوسط و گسترش نابرابریها شده است. همچنین محدودیتهای شدید در عرصه دانش، فرهنگ و هنر به شکلهای اخراج اساتید و معلمان، گشتهای خیابانی، تنگ نظریها در حوزه هنر و مانند آن موجب انزوای فرهیختگان جامعه و مهاجرت آنان شده است. در عرصه بینالملل نیز طولانی شدن دوره تحریم، موجب انزوای ایران در جهان بهویژه در سطح اقتصادی شده و همین امر منشأ دیگر مشکلات و نارسایی شده است.
وقایع سه سال اخیر اعم از دو مدیریت حکومتی انتخابات 1400 و 1402 و اعتراضات مردمی سال 1401 موجب تشدید شکاف دولت-ملت شد و شرایط به گونهای رقم خورد که یأس و ناامیدی را در کنشگران سیاسی، دلسوزان و به طور کلی جامعه تزریق کرد.
هرچند رد صلاحیتهای گسترده کاندیداها، نشانه اعمال نظر شورای نگهبان و مورد انتقاد است؛ اما در این میان حضور آقای دکتر مسعود پزشکیان در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را به فال نیک میگیریم و امیدواریم صداقت، پاکدستی و کاردانی ایشان باعث شود تا امور کشور در جهت منافع ملی و حقوق مردم جریان یابد.
دکتر پزشکیان در بزنگاههای حساس تاریخی، تعهد و مسئولیتپذیری خویش را به نمایش گذارده و مدافع حقوق مردم بوده است. به خوبی میدانیم کشور در شرایط نامطلوبی به سر میبرد و آگاهیم که رئیس جمهور با انواع محدودیتها و مسیری پر از سنگلاخ روبروست؛ از این رو سطح انتظارات خود را با واقعیتهای موجود تنظیم میکنیم و توقع داریم:
✔️۱. جناب پزشکیان با توجه به محدودیتهای موجود، وعدههایی واقعگرایانه و امکانپذیر دهند.
✔️۲. انتظار این است که وزیران و همکارانی دارای تجربه، توانمند و متخصص انتخاب کنند.
✔️۳. با اندیشمندان و صاحب نظران تعامل داشته باشند.
✔️۴. بهبود روابط خارجی ایران و برداشتن تحریمهای ظالمانه را وجه همت خود قرار دهند.
✔️۵. فرهنگ، هنر، دانشگاه و سینما را که از پایههای کلیدی هر نظام اجتماعی است، مورد توجه ویژه قرار دهند و وزارت علوم و ارشاد را به جایگاهی در شأن اسلام و ایران برسانند.
✔️۶. به دو اصل شفافیت و پاسخگویی برای مبارزه با فساد در حکمرانی اهتمام داشته باشند.
✔️۷. شایستهسالاری و مبارزه با فساد برای اصلاح و اعتلای کشور (مورد اشاره امیر المومنین در دو خطبه ۱۵ و ۱۶) را در دستور کار خود قرار دهند.
✔️۸. ساز و کاری برگزینند که شکاف دولت-ملت کاهش یابد و در حد مقدورات خویش جامعه و بهویژه جوانان و زنان را به آینده امیدوار سازند.
✔️۹. ازآنجاکه دین دولتی و حکومتی جذابیتی نداشته و باعث دینگریزی شده است، دخالت دولت در مسائل دینی و اعتقادی مردم را به حداقل برسانند.
✔️۱۰. حقوق مصرح مردم در قانون اساسی از جمله آزادیهای مدنی، فعالیت احزاب و مطبوعات در چارچوب قانون اساسی را مورد توجه و تاکید عملی قرار دهند.
✔️ ۱۱. به مقابله با برخوردهای امنیتی که به خاطر اظهار فكر و عقیده صورت میگیرد، اهتمام داشته باشند.
در پایان امیدواریم سازوکاری برای پاسداشت قانون اساسی (که از وظایف رییس جمهور است) اندیشیده شود، هرچند میدانیم دایره اختیارات رییس جمهور محدود است.
🔸مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
🔸انجمن محققان و مدرسان حوزه علمیه اصفهان
۱۴۰۳/۳/۲۶
🆔@majmaqomh
⚡️دیدار دکتر پزشکیان با اعضای مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
🔹کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در سفر به قم، در مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم حاضر شد.
🔹در این نشست، چند نفر از اعضای مجمع، نقطه نظرات خود درباره انتخابات را بیان کردند.
@majmaqomh
🔰ولایت به مثابه امانت یا قیمومیت!
✍️#سید_علی_میر_موسوی
🟢غدیرخم؛ برکه و آبگیری در نزدیکی جحفه، در ۱۸ ذی الحجه سال دهم هجری، رویدادی سرنوشت ساز را شاهد بود، که برنامه و مسیر آینده را مشخص می کرد؛ اعلام ولایت علی(ع). مناقشه بر سر معنای ولایت از همان زمان درگرفت و دست کم دو دیدگاه در این باره طرح شد: نخست معنایی گسترده و فراگیر که جانشینی پیامبر در همه شأن های معنوی، دینی و دنیوی؛ از جمله رهبری سیاسی جامعه را در بر می گرفت. دوم معنایی محدود که بیشتر جنبه معنوی و دینی داشت و بر دوستی و محبتی ویژه دلالت می کرد. با درگذشت پیامبر و بحران جانشینی در ماجرای سقیفه، آثار این اختلاف آشکار شد.
🔹بی تردید علی (ع) خود را برای رهبری سیاسی پس از رسول خدا شایسته تر از دیگران می دانست. هنگامی که او برای بیعت با ابوبکر در فشار قرار گرفت، بر این شایستگی تاکید کرد و در سخنانی خطاب به مهاجران اعلام کرد: « مادام كه در بين ما خواننده كتاب خدا، فقيه در دين او، دانا به سنن پيامبرش، كاردان در امر رعيت، گرداننده بديها از ايشان و توزيعگر برابر ميان ايشان باشد همانا بر اين كار از شما سزاوارتريم. به خداي كه اين امر از ماست پس، از هوا پيروي نكنيد مبادا از راه خدا گمراه شويد و بر دوري خود از حق بيفزاييد.»(ابن قتیبه، الامامه و السیاسه،ص ۱۲)
🔹تاریخ در گزارش جدال و مناقشاتی که میان امام علی (ع) و رقیبانش، بر سر این که وی شایسته ترین فرد برای جانشینی و رهبری سیاسی پیامبر بوده، چندان سخنی درباره استناد به غدیر ثبت نکرده است. سخنان پیامبر در غدیر نیز مطلق بوده و در آن تصریحی به انتصاب علی(ع) به رهبری سیاسی نشده است. هر چند از ظاهر این سخنان، تعیین و معرفی وی به عنوان شایسته ترین فرد را می توان استفاده کرد. به هر حال نه تنها از نظر شیعه بلکه از دیدگاه برخی از معتزله، درباره این که علی (ع) شایسته ترین فرد برای رهبری سیاسی امت بوده است، تردیدی نیست. اگر چه بر سر انتصابی یا انتخابی بودن آن اختلاف نظر وجود دارد و در این نوشتار مجال پرداختن به آن نیست.
🔹آنچه اهمیت دارد بحث درباره سرشت و چیستی ولایت و پاسخ به این پرسش است که ولایت سیاسی نوعی امانت است یا قیمومیت؟ اين بحث یکی از نقاط عطف در اندیشه سیاسی عصر جدید است، که نقشی با اهمیت در چرخش به سوی دموکراسی داشته است. در اندیشه سیاسی معاصر شیعه دست کم دو تفسیر از این مفهوم ارائه شده است: میرزای نایینی آن را «عبارت از امانت دارى نوع و ولايت بر نظم و حفظ و اقامه ساير وظايف راجعه به نگهبانى»می دانست، از این رو ولایت سیاسی را با ولایت در باب وقف مقایسه می کرد، که متولی وظیفه دارد آن را بر اساس مصلحت موقوف علیهم اداره کند. آیت الله خمینی اما آن را سلطنتی از مقوله قیمومیت می دانست و معتقد بود« قيم ملت با قيم صغار از لحاظ وظيفه و موقعيت هيچ فرقى ندارد.»
🔹با نگاهی به سخنان امام علی (ع) می توان دریافت که از دیدگاه ایشان نیز ولایت از مقوله امانت است. او در نامه ای به اشعث بن قیس والی آذربایجان می نویسد: و همانا شغل تو به منزله طعمه و خوراکی برای تو نيست، بلکه آن امانتی است که بر ذمه و گردن تو نهاده شده و تو از طرف کسی که فوق تو می باشد سرپرستی مردمی را که بر آنان فرمان می رانی، به عهده داری، چنين حقی برای تو نيست که با رعيت و کسانی که امور ايشان به تو سپرده شده، با استبداد و خودکامگی رفتار نمايی»(نهج البلاغه،نامه ۵)
🔹امانت دانستن حکومت یکی از مقدمات لازم برای دموکراتیک کردن آن است، زیرا به گفته نایینی امانت در معرض خیانت و تعدی و تفریط است، از این رو محدود کردن و اعمال نظارت بر آن ضرورت دارد. در اندیشه سیاسی جدید غرب نیز جان لاک از نخستین کسانی بود که با چنین تفسیری از حکومت، در این راستا گام برداشت. بخش پیشگیری از جرایم و عدالت کیفری سازمان ملل نیز در سال ۱۹۹۷ مقامات و مناصب عمومی را امانت دانسته و آن را در چهار اصل تعریف کرده است:
✔️1.منصب عمومی امانت است؛ یعنی مستلزم وظیفه عمل در جهت منافع عمومی است و انجام آن به نهایت وفاداری صاحب منصبان به منافع عمومی کشور در چارچوب مقرر در نهادهای دموکراتیک دولت نیاز دارد.
✔️2. صاحب منصبان در انجام این وظایف و روابط با مردم بی دقیق، منصف و بی طرف باشند هرگز نباید رفتار جانبدارانه و غیر موجه به هیچ فرد و گروهی داشته باشند و یاتبعیضی ناروا علیه فرد یا گروهی مرتکب شوند.
✔️3. قدرت خود جهت پیشبرد منافع مالی خود و خانواده استفاده نکنند، هرگز نباید وارد هیچ معامله ای شوند یا پستی را قبول کنند یا منفعتی مالی یا تجاری داشته باشند که با منصب عمومی در تعارض باشد.
✔️4.هرگز نباید به صورت مستقیم یا غیر مستقیم هدیه یا هر نوع مساعدتی که ممکن است انجام وظایف شان را تحت تاثیر قرار دهد، دریافت کنند.
@majmaqomh
✔️غدیر و مسئلۀ ما🔻
✍#رضا_بابایی
🟢مهمترین و بزرگترین نزاع در میان مسلمانان، بر سر جانشینی پیامبر اسلام(ص) است. همۀ مسلمانان برای پیامبر(ص) دو منصب میشناسند: نبوت و سرپرستی سیاسی مسلمانان در عصر رسالت. اهل سنت، ارتحال پیامبر را پایان هر دو منصب میدانند؛ اما شیعیان به ادامۀ هر دو منصب(منهای وحی و رسالت پیامبرانه) در قالب امامت عقیده دارند. درنگ در ریشهها و زمینههای اجتماعی و نیز ماهیت دینی این نزاع بزرگ تاریخی و گاه خونین، مجالی دیگر میطلبد؛ اکنون به نکتهای دیگر اشاره میکنم:
🔹نزاع بر سر جانشینی پیامبر، اگرچه مسلمانان را به دو گروه متخاصم تبدیل کرده است، در بیشتر باورها و احکام فقهی و مناسک دینی و زیستجهان فردی یا اجتماعی آنان، تفاوتی مهم پدید نیاورده است. آن مقدار اختلافات فقهی و مناسکی و اعتقادی که در میان اهل سنت و شیعیان وجود دارد، چندان نیست که بتوان از تقابل و تفاوتی در حد «دو مذهب» سخن گفت؛ مگر اینکه بگوییم مهمترین اصل در مسلمانی، مسئلۀ جانشینی است، که در این صورت، امامت، هم مبدأ اختلاف خواهد بود و هم مهمترین پیامد آن؛ وگرنه در دیگر اصول و فروع دین، چنان اختلاف و نزاعی نیست که پیدایی دو مذهب را توجیه کند؛ چنانکه اختلافات فقهی و کلامی در میان دانشمندان یک مذهب، منشأ مذهبسازی نمیشود. من میپذیرم که شیوۀ تعیین جانشین برای پیامبر بسیار مهم است، اما مهمتر از آن، این است که اختلاف بر سر جانشین، چه تفاوتهای واقعی و ملموس در مهمات دینی مانند اخلاق و معنویت و یگانهپرستی و نوعدوستی به وجود میآورد.
🔹برخی باورها، به گونهای است که اختلاف بر سر آنها بهحقیقت منشأ دوگانگی است. مثلا کسی که به خدا و معاد عقیده دارد، در شیوۀ زندگی و علایق و جهانبینی و شناختها و ارزشها و... با منکر خدا و معاد متفاوت است. عقیده به خدا مانند آگاهی از گم شدن تیر و کمان شخصی گمنام در روستایی گمنام نیست.
🔹در فلسفۀ اسلامی، اختلاف شدیدی است بر سر اینکه اصالت با وجود است یا ماهیت. اما این اختلاف شدید، تأثیری در رفتار و اخلاق و منش و مرام و معنویت فلیسوفان ندارد. آیا اختلاف تشیع و تسنن، از جنس اختلاف فیلسوفان بر سر اصالت وجود است، یا همچون اختلاف کاتولیک و پروتستانتیسم است که دو الهیات و دو نگاه به انسان و جامعه، و پیامدهایی متفاوت در حد تفاوت آلمان و اسپانیا دارند؟ آیا عقیده به امامت، حوزههای مختلف نظری و عملی و مناسکی و عاطفی ما را بهکل دگرگون میکند و از ما انسانی متفاوت میسازد؟ آیا عقیدۀ اهل سنت به عدالت صحابه، آنان را در ایمان و عمل صالح، ممتازتر کرده است؟ هیچ تردیدی نیست که اصل امامت، منشأ دوگانگی در جهان اسلام است؛ سخن بر سر این است که معتقدان به امامت و منکران آن، به غیر از اصل امامت، در چه حوزههای دیگری اختلاف پیدا میکنند و این اختلافات جزئی یا کلی، چه کم و کیفی دارد. پیروان سنت که همۀ اصحاب – حتی معاویه - را انسانهایی ممتاز میدانند، از این رهگذر به چه مقصودی در عالم نظر و عمل رسیدهاند که شیعیان نرسیدهاند؟
🔹 ولایت چون ولایت است مهم است یا چون تغییری در رفتار و گفتار ما میدهد؟ اگر اهمیت آن به نفس آن باشد، باید همچون عدالت، در شمار بدیهیات قرار گیرد که چنین نیست. ولایت اهل بیت، مهم است اگر کسی را از ولایت طاغوت بیرون بیاورد و طاغوت، ظلم و جهالت و قساوت و گناه و بیانصافی است. بنابراین اگر کسی از راهی دیگر به همین مقصود برسد، در ولایت طاغوت نیست؛ چه اهل سنت باشد و چه پیرو هر دین دیگری. پیروان اهل بیت(ع) نیز آن مقدار که اخلاقیتر و طرفدار صلح و مدارا و همزیستی و حرمت نهادن به جان و مال و آبروی انسانها و کاستن از رنجها و شقاقها و منازعات باشند، سهمی و حظی از سعادت دارند.
🔹اعتقاد به مرجعیت اهل بیت(ع)، اگر کسی را مهربانتر و منصفتر و مؤدبتر و معنویتر و نوعدوستتر و بخشندهتر نکند، هیچ سودی ندارد، حتی اگر بر سر آن عقیده جان دهند و همۀ عمر را در عشق آن، به سر برند. آیا سیاستزدگی نیست اگر دربارۀ جایگاه سیاسی اهل بیت در تاریخ اسلام غیرت ورزیم اما هیچ امتیازی در اخلاق و معنویت و سلوک اجتماعی بر دیگران نداشته باشیم؟ اسلام اگر دین سیاسی هم باشد، مبلغ سیاستزدگی نیست. کسی که با دیدن چند خبر واحد، همۀ انصاف و تاریخ و صراحتهای قرآنی و صدها روایت دیگر را وامینهد و رسالت خود را در این جهان پیچیده و پر از رنج و عذاب انسانها، لعن و نفرین اصحاب پیامبر تعریف میکند، پیرو اهل بیت نیست؛ بندۀ هویتی است که محیط برای او ساخته است. «نزاع برای نزاع»، ابلهانهترین رفتار اجتماعی بشر است. تبدیل عقیدۀ دینی به ماهیت اجتماعی یا هویت فردی، فرایندی خطرناک است که دود آن، نخست به چشم همان عقیده میرود.
@majmaqomh
🔰ولایت و جباریت!
✍#سید_علی_میرموسوی
🔹ولایت از مفاهیم کلیدی در نظام معنایی اسلام و به ویژه تشیع است که گستره معنایی آن حوزه سیاست را نیز در بر می گیرد. بر این اساس در قرآن از ولایت پیامبر و مومنان و در برابرآن از ولایت طاغوت سخن به میان آمده است. از دیدگاه قرآن ولایت هرگز مطلقه نیست، بلکه حد و مرز و قیودی دارد. یکی از مهم ترین قیود ولایت جباریت است، که پیامبر به روشنی از آن منع شده است(ما انت علیهم بجبار،س50/ آ45). پرسش این است که جباریت چیست و در چه صورتی ولایت به جباریت تبدیل می شود؟
🔹جباریت مفهومی پر طنین و دراز دامن در تاریخ اندیشه سیاسی است که معادل آن در یونانی تیرانی(Tyranny) و در فارسی خودکامگی است. این مفهوم در اصل به معنای تحمیل نفوذ و اراده بر دیگری بدون خواست و رضایت اوست. اما سرشت جباریت چنان که پاسکال به درستی تحلیل کرده است، گرایش به قدرت بر کل جهان و فراتر از حوزهی خاص خویش است. او می نویسد:
در اجتماع «دسته ها و گروه های گوناگونی وجود دارند- تنومندان، زیبا رویان، باهوشان، پارسایان و ....- و هر فردی تنها در قلمرو خود، نه در جای دیگر سروری دارد . اما گاهی اوقات این دسته ها با هم تلاقی میکنند و تنومند و زیباروی برای سروری بر یکدیگر مبارزه میکنند؛ بیهوده، چرا که سروریِ آنها از نوع متفاوتی است. آنها یکدیگر را اشتباه درک میکنند و مرتکب این اشتباه میشوند که هر کدام به دنبال سلطه همگانی هستند...»
🔹از این دیدگاه هر فردی در حوزه شایستگی و توانایی خود، از نفوذ و اقتدار برخوردار است. از این نظر ولایت نیز به معنای حق نفوذ و اعمال قدرت در حوزه ای است که فرد شایستگی و توانایی آن را دارد. ولی به گفته پاسکال ممکن است افراد با احساس شایستگی در یک حوزه دچار سوء تفاهم شوند و قلمرو نفوذ و توانایی خود را از حوزه خود گسترش دهند و در پی سلطه بر دیگران بر آیند. جباریت به همین وضعیت اشاره دارد و پاسکال آن را چنین توضیح می دهد:
«جباریّت. عبارات زیر نادرست و جبّارانه هستند: «چون خوش تیپ هستم، پس باید مورد احترام قرار گیرم.»«من قوی هستم، پس مردم باید مرا دوست داشته باشند...» « من .... هستم و غیره».
جباریّت این است که فردی بخواهد با وسیله ای چیزی را به دست آورد که فقط با وسیله دیگری می توان به دست آورد. ما در قبال ویژگیهای مختلف، وظایف متفاوتی داریم: عشق پاسخی مناسب به دلربایی، ترس پاسخی مناسب به توانمندی، و باور پاسخی مناسب به دانایی است.»( Blaise Pascal, The Pensées, trans. J.M. Cohen (Harmondsworth, England, 1961), p. 96 (no. 244).)
🔹بر این اساس می توان ادعا کرد ولایت و جباریت دو مفهوم همِستار و در اصل با یکدیگر ناسازگارند. در واقع ولایت ریشه در نیاز متقابل انسان ها به یکدیگر برای جبران نقص ها و تامین نیازهایشان دارد. هر فردی در حوزه ای مزیت و برتری دارد و به اعتبار این برتری می تواند نیازها و کاستی های دیگران را برطرف کند. اگر او از حوزه ای که در آن برتری دارد، فراتر رود و در پی اعمال سلطه و سروری بر دیگران برآید به جباریت کشانده شده است.
🔹برای مثال ولایت پدر و مادر بر فرزند را در نظر بگیرید. این ولایت به دلیل درک بهتری که آن ها از مصلحت فرزند دارند تنها به همین حوزه محدود می شود و تا زمانی ادامه می یابد که فرزند همچنان از درک این مصلحت ناتوان است. بنابراین هر گونه تصمیم و اقدام که ناظر به مصلحت فرزند نباشد و یا با آن ناسازگار باشد، فراتر رفتن از حوزه شایستگی و نوعی جباریت است. به همین سان فقیه نیز تنها در حوزه خود که فهم احکام دینی است ولایت دارد و اگر از این حوزه فراتر رود به جباریت کشیده شده است. از این رو شیخ انصاری با گسترش دامنه این ولایت به تصرف در اموال و نفوس مخالفت می کند. شیخ محمد حسین غروی نیز تصریح می کند که فقیه به اعتبار فقاهت خویش هیچ مزیتی بر دیگران برای تصدی امور سیاسی ندارد.
🔹محدود شدن ولایت به حوزه خاص خود نه تنها از جباریت جلوگیری می کند، بلکه همچنان که والزر در نظریه ارزش مندِ« برابری پیچیده» طرح کرده است، می تواند به گسترش برابری در جامعه کمک کند. به طور خلاصه بر اساس این نظریه نابرابریها در یک حوزه خاص (مثلا قدرت) به طور خودکار به نابرابریهای بیشتر در حوزههای دیگر (مثلا ثروت یا تحصیلات) منجر نمیشود. در چنین جامعه ای انحصارها و نابرابریها در هر حوزه به طور جداگانه وجود دارند و به هم مرتبط نیستند. از این رو تصدی قدرت سیاسی ثروت دارندگان آن را افزایش نمی دهد. در حالی که در جوامع با نابرابری ساده، نابرابری در یک حوزه ( ثروت) میتواند به طور قابل توجهی بر نابرابری در حوزههای دیگر (قدرت یا تحصیلات) تاثیر بگذارد. البته بحث در باره نظریه برابری پیچیده مجالی دیگر می طلبد. کوتاه سخن این که با درک تحلیل درست مفهوم ولایت می توان رابطه متضاد ان با جباریت را دریافت.
@majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت درگذشت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی اصفهانیوطن (ره)
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله وانا الیه راجعون
درگذشت عالم مخلص حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی اصفهانیوطن، از دوستداران آیتالله العظمی منتظری(ره) را به خانواده محترم آن مرحوم و علاقمندان ایشان تسلیت میگوئیم. از خداوند باری تعالی برای ایشان رحمت، مغفرت و حشر با صالحین و برای خانواده و همه بازماندگان صبر و اجر خواهانیم.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۴/۶
@majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه به مناسبت درگذشت برادر گرامی جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای عبداللهیان
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین حاج محمد عبداللهیان دام عزه
خبر درگذشت برادر گرامیتان موجب تأثر گردید. این مصیبت را به حضرتعالی و همه بازماندگان تسلیت میگوییم و از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و اجر مسألت داریم.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۴/۷
@majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت درگذشت حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد هاشمی نژاد (ره)
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله وانا الیه راجعون
درگذشت عالم مبارز حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد هاشمی نژاد از مبارزان دوره پهلوی موجب تأثر و تأسف گردید.
این مصیبت را به خانواده، فرزندان و دوستداران آن مرحوم تسلیت میگوییم. از خداوند منان برای آن مرحوم رحمت، مغفرت و علو درجات و برای بازماندگان صبر و اجر مسالت داریم.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۴/۶
@majmaqomh
🔸گفتارهایی درباره اسلام رحمانی- عقلانی
🎤دکتر #عبدالرحیم_سلیمانی
📍جلسه چهل و هشتم: ضرورت توجه به خواست مردم در حکومت علوی
⏱زمان برگزاری: شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸
🏛مکان:صفائیه، کوچه ۳۹، پلاک ۳۹، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
#اسلام_رحمانی_عقلانی
🆔@majmaqomh
🆔@soleimanisaa