#گزیده_گفتگو
⚡️جامعه زمانی قدرت پیدا میکند که مردم آن حاکمیت را قبول داشته و برخاسته از اراده آنان باشد.
🔷مسئولیت حاکمیت در بستر سازی نظام انتخابات واقعی چیست وچه زمینههای میتواند انتخابات را نماد مشارکت واقعی مردم قرار دهد؟
📍#استاد_موسویان : یکی از نکات اساسی در نظامی که اسلام در دیدگاه و اندیشه سیاسی خود دارد (نظام مردمسالار) نظامی است که برخاسته از اراده مردم باشد و مردم در آن، نقشی تعیینکننده دارند. درواقع، انتخاب با مردم است. طبیعتا کسانی که مسئولیت اداره جامعه را به دست میگیرند (حاکمان) موظفند که مردم را در جریان مسائل قرار دهند و مردم نیز در تصمیمگیریها نقش داشته و مؤثر باشند. مسلماً جامعه زمانی قدرت پیدا میکند که مردم آن حاکمیت را قبول داشته و برخاسته از اراده آنان باشد.
🔸یکی از منابع ما در آموزههای دینی در زمینه سیاست، نامه معروف امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر است. ایشان در بخشی از این نامه میفرماید: «و لْیَکُن أحَبَّ الاُمورِ إلَیکَ أوسَطُها فی الحَقِّ، و أعَمُّها فی العَدِل، و أجمَعُها لرِضا العّامّۀ»؛ حضرت پس از اینکه حق، حقیقت و عدالت را توصیه میفرمایند، مطلب سومشان این است که بهترین کارها، کاری است که رضایت عمومی را در پی داشته باشد. دلیلی که امام(ع)اقامه میفرمایند، این است که اگر به دنبال رضایت خاصه بودید و خواستید گروه اقلیت را راضی نگاه دارید، خشم عمومی آن را از بین میبرد؛ یعنی تاثیر خشم عمومی، بسیار بالاتر از رضایت یک عده خاص است. بنابر این اگر یک جمع و گروه خاص، رضایت داشته باشند اما اکثریت جامعه، رضایت نداشته باشند، رضایت خاصه به درد نمیخورد؛ چون عدم رضایت عامه آن را از بین میبرد، اما اگر رضایت عامه را داشته باشید، ناخشنودی آن گروه خاص نمیتواند هیچ تاثیری در شکست و ناتوانی حاکمیت داشته باشد. ایشان در استدلال خود میفرماید: «فإنَّ سُخطَ العامَّهِ یُجحِفُ برِضا الخاصَّهِ، و إنَّ سُخطَ الخاصَّهِ یُغتَفَرُ مَع رِضا العامَّهَ»؛ به نظر ایشان ناخشنودی خاصه، با رضایت عامه برطرف و پوشیده میشود.
📍امام(ع) در تعبیر دیگری در همین نامه میفرمایند که ما باید نظر به عموم مردم داشته باشیم: «العامَّهُ مِنَ الاُمَّهِ فلیَکُن صَغْوُکَ لَهُم و مَیلُکَ مَعَهُم»؛ یعنی تو باید نگاهت به عموم باشد. این عموم مردم هستند که نقش اساسی دارند.ایندست تعابیر را در سخنان پیامبر؟ص؟ به امیرالمومنین(ع) نیز مییابیم. با اینکه از جانب خداوند، مسؤولیت اداره امور پس از پیامبر(ص) به امیرالمومنین(ع) سپرده و به پیامبر(ص) نیز ابلاع شده بود، امیرالمومنین(ع) را به عنوان جانشین خویش معرفی کنند، اما با این حال، پیامبر؟ص؟ این نکته را به امیرالمومنین(ع) فرمودند: «فان ولوک فی عافیه واجمعوا علیک بالرضا فقم بأمرهم»؛ اگر مردم تو را پذیرفتند و بر تو اجماع کردند؛ یعنی اکثریت جامعه، تو را پذیرفتند و به تو رضایت دادند، به انجام کارهای مردم و به دست گرفتن امور، اقدام نما «وإن إختلفوا علیک فدعهم وما هم فیه» اما اگر اختلاف کردند، آنها را رها کن؛ یعنی اهمیت ویژه به این مسأله دادند که رضایت مردم حتماً باید باشد و گرنه، حاکم، هرچند از جانب خدا منصوب شده باشد، در سیاستهای خویش ناموفق است و اساساً دین هم نخواسته تحمیلی بر مردم، صورت گیرد، بلکه مردم همانطور که در زندگیشان اختیار دارند، در امور سیاسی نیز باید خودشان پذیرا باشند و قبول کنند.
📍پس حاکمانی که بر جامعه، حکومت میکنند، باید شرائط را به گونهای فراهم آوردند که اکثریت جامعه بتوانند نظر خود را اعلام دارند و نظراتشان نیز مورد توجه حاکمان قرار گیرد و کاری نکنند که یک عده و جمع خاص، نظراتشان را بر حاکم و حکومت، تحمیل کنند.
متن کامل گفتگو را از اینجا در سایت مجمع مدرسین و محققین ببینید
@majmaqomh