#معرفی_کتاب
📘عنوان کتاب: «دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی» /نویسنده :محمدرضا بیات
🖊#علی_علیزاده
💠آیا دین به زندگی ما معنا میدهد؟
معنای زندگی در دو قرن و نیم اخیر برای طیف گستردهای از انسانها در مغربزمین به یک مسأله تبدیل شده است. ارائه نظریهای درخور و قابل دفاع درباره معنای زندگی، از دغدغههای اساسی فیلسوفان تحلیلی در چند دهه اخیر بوده است. کتاب «دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی» در سال 1390توسط انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب ، در ۲۴۰ صفحه به چاپ رسیده و تابحال دوبار تجدید چاپ گردیده است.
🔻کتاب حاضر ضمن توضیح کوششهای این فیلسوفان در این زمینه، به رویکردها و نظریههای معنای زندگی پرداخته است و در نقد و بررسی آنها نیز از دیدگاههای فیلسوفان و متکلمان مسلمان بهره برده شده است.
🔻در کتاب حاضر کوشیده شده است تا توصیف نسبتا کاملی از رویکردها و نظریههای معنای زندگی و شیوه مواجهه فیلسوفان تحلیلی با آنها ارائه شود. در بازار نشر ایران، عمده کتابهای موجود در حوزه «فلسفه دین» و «معنای زندگی» ترجمهای بوده و کتابهای تالیفی از این دست، کمتر به چشم میخورند. نویسنده در این کتاب بدون آنکه در دام اطناب بیفتد، آراء اندیشمندان و صاحبنظران بسیاری را بررسی کرده است. شیوه به کار رفته در کتاب حاضر، چنان که از عنوان آن نیز برمیآید، تحلیلی است. مخاطب در این شیوه معمولا با تقسیمبندیهای متعددی مواجه میشود. حسن این شیوه این است که دارای دقت زیادی است اما در عینحال باید دانست که مطالعهی چنین کتابی توجه و تمرکز بیشتری را میطلبد.
💠ساختار کتاب
کتاب پیشرو مشتمل بر سه فصل است:
📍فصل اول: مقدمات
مطالبی که در فصل اول به آن پرداخته شده است، عبارتند از:
ارائه تصویری روشن از معنای زندگی به کمک ایضاح مفاهیم اساسی و تفکیک تقریرهای گوناگون آن.
نظریهپردازی در حوزه معنای زندگی و نقد نظریات رقیب.
توضیح روش معرفتشناختی اتخاذشده که عبارت است از توسل به شهود انسانی برای ایضاح مفاهیم و ابداع نظریات گوناگون.
برشمردن ویژگیهای این روش، از جمله استفاده از شیوه استدلال بهترین تبیین.
بررسی چرایی تبدیلشدن معنای زندگی به یک مسأله در میان فیلسوفان. (تا پیش از قرن بیستم چنین بحثی در میان فیلسوفان مطرح نبوده است.)
معرفی دو رویکرد در پاسخ به مسأله معنای زندگی که عبارتند از:
✔️الف. رویکرد استیس : استیس معتقد بود معنای زندگی همان هدف زندگی است. مطابق دیدگاه او از بین رفتن علت غایی و هدف زندگی در ساحت علوم تجربی، سبب شد تا انسان در زیستن خویش نیز دچار بیمعنایی شود.
✔️ب. رویکرد لندو آیدو: آیدو بر این باور بود که افول ارزشها، سکولاریزم و برچیدهشدن ساحت قدسی از زندگی انسانها مهمترین علل بیمعناشدن زندگی انسانها هستند.
تأکید بر این نکته که فیلسوفان باید بههرحال به این مساله بپردازند، حتی اگر پیداشدن چنین مسألهای ریشهای منطقی نداشته باشد.
📍فصل دوم: فیلسوفان تحلیلی و معنای زندگی
در فصل دوم بیشتر به مقدمات لازم جهت ورود به بحث پرداخته میشود. مباحث مطرحشده در این فصل عبارتند از:
🔸ایضاح دو مفهوم «معنا» و «زندگی» و در نهایت تبیین ترکیب «معنای زندگی»: در کتاب پیشرو معانی متعددی برای «معنا» ذکر شده است که از این میان سه معنا تناسب بیشتری با بحث دارد:
الف. هدف زندگی.
ب. ارزش زندگی.
ج. کارکرد زندگی.
از این میان، به معنای «ارزش زندگی» بیش از سایر معانی پرداخته شده است؛ معنایی که عمده نظریات نیز بر اساس آن پیگرفته شدهاند.
معرفی رویکردی که در کتاب حاضر به آن پرداخته شده است که عبارت است از بیان تقریرهای هنجاری از دیدگاه سوم شخص و جزءنگرانه. در این دیدگاه گفته میشود که معناداربودن زندگی ناظر به رفتارها یا تجربیات خاص است که به ما اجازه میدهد تا معنای زندگی را به تمام آن انتساب بدهیم. از طرفی نگاه ما، هنجاری است به این معنا که در پی «بایدها» و «نبایدها» و توصیهها هستیم و نه توصیف زندگیهای معنادار. (گویا مولف بررسی رویکرد توصیفی را کاری روانشناختی – ونه فلسفی – میداند.).
🔸«دیدگاه سوم شخص» نیز به این معنا است که ما باید به عنوان ناظر بیرونی در مقام توصیه بربیاییم. در مقابل، برخی معتقدند که برای معناداربودن یک زندگی باید تمام اجزای آن به طور کلی دارای معنا باشند.
📍فصل سوم: رویکردها و نظریههای معنای زندگی
در نهایت در فصل سوم به بررسی رویکردها و نظریهها پرداخته میشود.
📎پیوند به متن کامل معرفی کتاب
🌐https://t.me/majmaqomh
⚡️عده ای اندک هر رطب و یابسی بر دهانشان آمد علیه مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به زبان آوردند.
بسمه تعالی
محضر مبارک آیت الله ناظم زاده
سلام علکیم
چند روزی است که بعضی افراد و کانال های اینترنتی نام حضرت عالی را بین اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم ذکر کرده و پیرامون بیانیه ای که مجمع درباره نظریه دوکشوری اسرائیل ـ فلسطین صادر کرده اند، به توهین و بازخواست پرداخته اند.
نظر جناب عالی در این باره چیست؟
🔖جواب:
سلامعلیکم
اینجانب با احترامی که به اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم _ که همگی از فضلای حوزه و خدمتگزار اسلام و نظامند _ داشته و دارم، ولی حدود هفت سال است از این مجمع استعفا داده ام و هیچ گونه مداخله ای در بیانیه های این مجمع محترم نداشته و حتی اطلاعی هم ندارم.
در اینجا از فرصت استفاده می کنم و به عنوان یک روحانی و برادر بزرگتر و در راستای فرمان الهی تواصی به حق : "و تواصوا بالحق" به کسانی که لباس روحانیت به تن دارند و شاید از آزادی بدون مسئولیت برخوردارند عرض می کنم که اگر فردی یا گروهی نطریه و دیدگاهی در مسائل سیاسی و غیره دارند که بانظر شما سازگار نیست، آیا بهتر نیست مباحث را به شیوه جدال احسن به بحث و گفتگو بگذارید:"و جادلهم باللتی هی احسن". این روش هم مشروع است و هم رویه تمام عقلای عالم و دانشمندان و عالمان حوزه های علمیه در طول تاریخ بوده است.
اما در این مورد اخیر، آیا درست است که شما افرادی را متهم می کنید که سالهای طولانی است عضو مجمع نیستند. تعدادی از افرادی را هم که نام برده شده، مدت هاست از دنیا رفته اند. بعضی هم طبق اطلاعی که دارم، مدت هاست بیمار و در خانه بستری هستند.
شما که لباس روحانیت برتن دارید و سالها در حوزه بوده اید، درست است قلم بردارید و چشم بسته جمعی را که در جریان موضوع مورد بحث شما نبوده اند متهم کنید؟! این هشدار قرآن را بشنوید که:« لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسولا».
شما که با آیات نذیر و بشیر قرآن آشنایید با این برخوردهای نسنجیده چه جوابی دارید؟!
فاجعه بارتر در مسیر راهپیمایی مردم قم بعد از نماز جمعه که علیه اسرائیل برپا شده بود، حدود ۳۰ نفر خانم و جوان و بعضی افراد مسن از آن انبوه جمعیت به طرف محل مجمع مدرسین و محققین سرازیر می شوند و هر رطب و یابسی بر دهانشان می آید به زبان جاری می کنند. زشت تر آن که در غروب همان روز جمعه، چند نفر ناشناس شیشه های درب را شکسته و فرار می کنند.
آیا این رفتارها شرعی و قانونی است؟ آیا ساختمانی که متعلق به بیت المال است باید تخریب شود؟!
سخنم در این جهت با کسانی است که این برنامه های ناصواب را سامان می دهند. که البته ان شاءالله این رفتارها و تهمت ها مورد رضایت هیچیک از مسئولین نیست.
خوب است در این شرایط بحرانی و مشکلات دولت و ملت، به جای تفرقه انداختن، باهم همدلی داشته باشیم که رضای خدا و خلق خداست.
و السلام علی عبادالله الصالحین
حوزه علمیه قم
سید اصغر ناظم زاده
۶ آبان ۱۴۰۳
فریادِ درون (سید محمد ناظمزاده)
@smnazemzadeh
🌐https://t.me/majmaqomh
🔰7 نکته درباره بیانیه مجمع مدرسین ؛ تایید مرز 67 فلسطین ، تایید اسرائیل نیست
📝#رضا_غبیشاوی
🔖 - مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در بیانیه اخیر خود نوشته است :" این مجمع، بازگشت این رژیم [ رژیم صهیونیستی / اسرائیل] به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین را راهحل برون رفت از این بحران میداند".
این بند با انتقاداتی روبه رو شد. به همراه این انتقادات، مطالب و ادعاهای نادرستی هم ارائه شد. فارغ از تایید یا رد این بند از بیانیه و راه حل مطرح شده ، این نکته ها قابل بیان هستند:
📍نکته اول: مرزهای 67 به معنی کرانه باختری، غزه و بخش شرقی شهر قدس (بیت المقدس / اورشلیم) است. سازمان ملل و اروپا حضور ارتش اسراییل در این سه منطقه را اشغال می دانند. تشکیل دولت فلسطین در مرزهای ۶۷ به معنی به رسمیت شناختن اسرائیل نیست بلکه تنها اشاره به مرزهای دولت و کشور فلسطین است که هنوز عضو سازمان ملل متحد نشده است.
◽️فلسطین در مرزهای ۶۷ ، مطالبه و خواسته دولت رسمی فلسطین (تشکیلات خودگردان به ریاست محمود عباس) هم هست. همان دولتی که از سوی جمهوری اسلامی ایران، به عنوان دولت قانونی فلسطین به رسمیت شناخته شده و سفارت فلسطین در تهران نیز به سفیر آن سپرده شده است. در واقع دولت فلسطین معتقد به مرزهای 67 برای خود است اما دولت ایران قائل به بیشتر از این مرزها یعنی سراسر مرزهای فلسطین تاریخی است. مرزهای فلسطین تاریخی به معنی کل مرزهای اسرائیل به علاوه مرزهای 67 است.
◽️ضمن اینکه همه کشورهای جهان از جمله کشورهای عربی و اسلامی به جز ایران، خواستار برپایی دولت / کشور مستقل فلسطین درمرزهای 1967 هستند. علاوه بر این، جمهوری اسلامی ایران بارها در مجامع بین المللی و در راس آن، سازمان ملل، به تشکیل فلسطین در مرز ۶۷ رای مثبت داده است گرچه از نظر تهران فلسطین باید در سراسر مرزهای تاریخی این سرزمین شکل بگیرد. مرزهایی که هم اکنون شامل مرزهای اسرائیل نیز می شود.
📍نکته دوم : در این بیانیه هیچ اشاره ای به راه حل دو دولتی یا دو کشوری نشده است. اشاره به تشکیل کشور فلسطین در مرز ۶۷ ارتباطی با ایجاد کشور اسرائیل یا راه حل دو دولتی یا به رسمیت شناختن کشور و دولت اسرائیل ندارد.
📍نکته سوم : حماس و رهبران آن موافق برپایی دولت مستقل فلسطین در مرزهای 67 در آینده و ایده دو کشوری (برپای فلسطین در مرزهای 67 در کنار به رسمیت شناختن کشور و دولت اسرائیل ) هستند اما در حال حاضر، کل سرزمین تاریخی فلسطین را سرزمین اشغالی می دانند.
آخرین بار هم خلیل الحیه عضو کادر رهبری حماس به صراحت گفت اگر فلسطین در مرز۶۷ تشکیل شود و ارتش اسرائیل هم به مرزهای ۶۷ عقب نشینی کند و به اشغال خاک فلسطین پایان دهد حماس نیز سلاح را به زمین می گذارد و شاخه نظامی خود را منحل می کند چرا که دلیلی برای وجود آن نخواهد داشت زیرا اشغال فلسطین به پایان رسیده است.
📍نکته چهارم : توصیف مرزهای قانونی برای مرزهای 1967 برای فلسطین، اشاره به جایگاه این مرز در حقوق بین الملل است. هم اکنون این مرز از سوی سازمان ملل متحد و مصوبات شورای امنیت این سازمان و دولت فلسطین به رسمیت شناخته می شود. برهمین اساس است که سازمان ملل متحد ، اروپا و امریکا، حضور ارتش اسرائیل در خارج از مرزهای 1967 را اشغالگری اسرائیل در سرزمین های فلسطینی می دانند.
📍نکته پنجم : تشکیل دولت فلسطین در مرزهای 1967 خواسته دولت فلسطین است که ایران نیز این دولت را به رسمیت می شناسد. دولت فعلی اسرائیل، تشکیل دولت فلسطین در مرزهای 67 را قبول نمی کند. در کل جهان، به جز ایران و اسرائیل، همه کشورهای جهان تشکیل دولت فلسطین در مرزهای 67 را مطالبه و تایید می کنند.
کابینه فعلی اسرائیل مخالف برپایی دولت مستقل فلسطین است و دولت ایران هم خواستار برپایی دولت فلسطین در سراسر سرزمین تاریخی فلسطین (مرزهای فعلی اسرائیل + مرزهای 67) است.
📍نکته ششم : دولت اسرائیل، با اشغال سرزمین های فلسطین شکل گرفت؛ عضو سازمان ملل متحد شد؛ گسترش یافت و به مرزهای کنونی رسیده است. وجب به وجب آن چیزی که هم اکنون به عنوان دولت اسرائیل و مرزهای اسرائیل شناخته می شود ازطریق اشغالگری، خون ریزی،جنگ و درگیری مسلحانه و با منطق زور اسلحه به دست آمده است. به رسمیت شناختن مرزهای 67 به عنوان تایید و مشروعیت بخشی به اشغالگری نیست.
📍نکته هفتم : هر دولتی در جهان در برابر موضوعات مختلف، موضع گیری های مشخص ومعین دارد. اصرار بر اینکه همه تشکل ها و گروه ها در یک کشور، موضع دولت را تکرار کنند نه ممکن است و نه شدنی. ضمن اینکه با تنوع دیدگاه ها و نظرات جامعه نیز در تضاد است.
🔸مرزهای 1967 با رنگ سبز کم رنگ و پررنگ مشخص شده اند:کرانه باختری + غزه + بخش شرقی شهر قدس (اورشلیم)
منبع: عصر ایران
🌐https://t.me/majmaqomh
🔖#بیانیه
🔰بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه در محکومیت تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران
أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَٰتَلُونَ بِأَنَّهُمۡ ظُلِمُواْۚ وَ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ نَصۡرِهِمۡ لَقَدِيرٌ (سوره حج آیه ۳۹)
◻️رژیم اشغالگر قدس سالهاست که مردم فلسطین را قتلعام و از خانه و کاشانه خود آواره کرده است. این رژیم از بدو تاسیس تاکنون همواره در حال تجاوز، تخریب و کشتار بیگناهان بوده و از غزه تا لبنان را معرکه جنگ و خونریزی خود قرار داده تا عرصه تجاوزگریهای خود را گسترش دهد.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران همیشه مدافع مردم مظلوم و آواره فلسطین و لبنان بوده و در این راه، تلاش خود را برای جلوگیری از تجاوزات این رژیم غاصب به کار گرفته است.
روشن است که جمهوری اسلامی ایران برای رژیم صهیونیستی و کشورهای حامی او، دشمن تلقی شود و به خود اجازه دهند تا در این سرزمین با همکاری عوامل نفوذی خود دست به ترور و تخریب بزنند.
◻️مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، تجاوز این رژیم سفاک را به آسمان ایران که خلاف قوانین بینالمللی است، محکوم میکند و به خانوادههای نظامیانی که در راه دفاع از این مرز و بوم به شهادت رسیدند، تسلیت میگوید.
همچنین ترور تعدادی از اعضای نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در منطقه تفتان استان سیستان و بلوچستان به دست عوامل مزدور رژیم صهیونیستی را محکوم میکنیم و شهادت این عزیزان را نیز به خانوادههای آنان تسلیت میگوئیم.
"مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم"
۱۴۰۳/۸/۶
@majmaqomh
#کتاب_امروز
📙کورش یا ذوالقرنین قرآن و تورات
📝نویسنده: #مولانا_ابوالکلام_آزاد
📍مترجم: مسلم زمانی و علیاصغر قهرمانی مقبل _ انتشارات نشر نی
🔖مسئلهی «ذوالقرنین» موضوع پیچیدهای است که از دیرباز مورخان و مفسران را سرگشته و سردرگم کرده است. این نام در کتاب مقدس و قرآن کریم آمده است؛ قرآن کریم او را یکی از پادشاهان کهن میداند و از وی به نیکی یاد میکند. حال، پرسش این است که این پادشاه کیست، نامش از کجا بر زبانها افتاده، برای چه چنین لقب شگفتآوری گرفته، و چه اندیشهای پشت این لقب بوده است؟
🔖 آیا در حقیقت پادشاهی با این لقب وجود داشته است؛ یا ماجرای او صرفاً افسانهای از افسانههای پیشینیان است؟ در طول تاریخ پاسخهای متفاوتی به این پرسش داده شده و مصداقهای متعددی برای این لقب معرفی شده است. در سدهی معاصر، مولانا ابوالکلام آزاد، متفکر بزرگ هند، با مستندات تاریخی، کورش را مصداق ذوالقرنینِ مذکور در قرآن و تورات میداند و به این پرسش تاریخی پاسخی مستدل میدهد؛ نظریهای که مفسر بزرگی چون علامه طباطبائی نیز آن را پذیرفته است.
https://eitaa.com/majmaqomh
🔰چيستي صهيونيسم
📝#مجيد_سليماني
◽️اسراييل فرزند صهيونيسم است، اما نه آن صهيونيسمي كه امروزه تنها نامي از آن باقي مانده است. آن ايده اوليه قرن نوزدهم و آغاز قرن بيستم، در واقع انديشهاي غيرديني بود. انديشهاي كه حتي در مخالفت با تفكر غالب ديني يهود قرار داشت كه پراكندگي قوم را مشيت و خواست خداوند ميدانست. آن باور راسخ و رايج در كتاب مقدس كه ضعف و عذاب قوم، ناشي از رويگرداني آنها از خدا و خدا از آنان است تا زماني كه با تقواي قوم، خداوند بر سر لطف آيد و مسيحايي ديگر از بين فرزندان داوود نزد آنان فرستد. همين امروز هم، سريالهاي يهودي را ببينيد، «صهيونيست» در ميان ارتدوكسها همچون ناسزا به كار ميرود و معادل كافر است.
🔖صهيونيسم و ناسيوناليسم يهود
صهيونيسم اما يك خواست و آرمان ناسيوناليستي بود، براي ساخت يك «ناسيون»، متاثر از همه اين نوع جنبشها در قرن نوزدهم كه ملت-دولتهاي ديگري نيز ايجاد كرد و از اين نظر استثنا نبود. بيانيه بالفور را هم ديدهايد كه ميگويد به «خواسته صهيونيستها در برپايي يك مسكن ملي» با نظر موافق نگريسته ميشود. صهيونيستها قصد داشتند برخلاف باورهاي ديني، يك دولت-ملّت بسازند مانند همه كشورهاي آن روز كه با همه ابزارهاي لازم براي اين امر ساخته شد: يك دين (كه وجود داشت)، يك قلمرو ملي (كه بايد تصرف ميشد)، يك زبان ملي (كه بايد تحول و توسعه مييافت) و البته جمعيت متمركز غالب (كه از مهاجرت گسترده به وجود آمد). امري كه در چند دهه حاصل شد. آن همه جنگ و تجاوز و خونريزي براي پيشبرد همين امر بود، به ويژه تصاحب زمين و دستكم در ابتدا باورهاي ديني در آن غلبه نداشتند.
🔖تغيير ماهيت صهيونيسم
منتها صهيونيسم هم طي زمان تغيير ماهيت و هويت داشته است. بنيانگذاران اوليه آن عموما اشكنازيها يا يهوديان غربي بودند كه بيشتر سكولار و بلكه سوسياليست بودند و تعلقات ديني چنداني نداشتند. در امواج بعدي مهاجرت اما از هر سو وزنه مذهب و تعصبات ديني جامعه بيشتر و بيشتر شد. جمعيت يهوديان مذهبي ارتدوكس، گرچه با اصول حكومت همراهي نداشت، از آن سود برد و بعد هم به شدت رشد كرد.
🔖امريكا و صهيونيستها
قومي با انسجام بسيار شديد كه هماكنون حدود پانزده تا بيست درصد جمعيت اسراييل را تشكيل ميدهند و با رشد بسيار بالايي كه دارند، تخمين آن است كه تا سال دو هزار و پنجاه، 30درصد جمعيت باشند. دولت اسراييل، هر كه باشد، چون نياز به راي انتخابات دارد، به ناچار بايد منافع و خواست آنها را تامين كند، از بودجه مدارس تلمودي تا معافيتهاي كشوري و لشكري، از تغيير قوانين تا دادن مناصب. از آنها راي ميگيرد، به راست ميغلتد و باز امتياز بيشتري ميدهد و باز... .
در همين ابتداي جنگ با حماس، نتانياهو آيهاي از كتاب اِشعْياي نبي را از كتاب مقدّس خواند!
«و بار ديگر در سرزمينت از ظلم و خشونت نخواهي شنيد و غارت و ويراني را در مرزهايت نخواهي ديد.»
به نظر انتخاب هوشمندانهاي ميآيد براي تبليغ مذهبي جنگ، نه؟ و بيش از اين است. «לֹא־יִשָּׁמַע עוֹד חָמָס בְּאַרְצֵךְ؛ لو يشمع (شنيده نخواهد شد)، عود (بيش از اين)، خمص (ظلم، خشونت)، بارتضك (در سرزمين تو).» اينجا در متن عبري آيه، خمص חָמָס، به معني ظلم يا خشونت است. كاربردش در كتاب مقدّس مكرر است و سابقهاي از ريشه اين معني يا نزديك به آن را، در معناي گرفتاري و سختي، در ريشه خمص عربي هم ميتوان يافت، چنانكه در لغت «مخمصه» كه دو بار در قرآن آمده: ولا مخْمصهٌ فِي سبِيلِالله... فمنِ اضْطُرّ فِي مخْمصهٍ... .
🔖سوءاستفاده از متون مقدس يهودي
همساني «خمص»، به شيوهاي كه حماس را به عبري تلفظ ميكنند (خماس) آشكار است. نتانياهو آيهاي از وعدههاي پيامبرانه اِشعْيا را، با بازي لفظي، در توجيه جنگ استفاده ميكند. نكته اين نيست كه او خود بدان باور ندارد و بلكه با كتاب اِشعْياي نبي، چون دگران، دام تزوير ميگسترد. منتها شما ببينيد نوع تغيير گفتمان، اقناع، مخاطبان جديد و نشانهها و كدها را در پاسخ به طيف تندروي مذهبي. خود را، در چشم اين قوم، فردي مينمايد كه دارد كلام پيامبران را نه فقط رعايت بلكه محقّق ميكند.
🔖ساقي و مطرب
حال اگر به مثال بدانيم، فارغ از ديگر مناطق، اين تندروها چه آرزوها و حسرتها براي تصرّف شهر «الخليل» يا «حبرون» دارند كه در تاريخ يهود بسيار خاصّ است، ميبينيم كه آنچه آنجا رخ ميدهد بخشي از طرح بلندتري است. مقصود اينكه دانستن تاريخ البته لازم است، منتها آنچه اينك، مطابق مشاهدات، در آن جامعه در حال وقوع است خيلي متفاوت است حتي با اهداف بنيانگذاران اوليه آن و اين «عهد جديد» بين دولت راست و جامعه مذهبي تندرو و منافع متقابل اين دو است كه موجب ميشود تا همچون ساقي و مطرب، اين بدان و آن بدين آرد شتاب... . (ادامه)
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
💠فيلترينگ و مساله حاكميت قانون
✍#محسن_برهاني
🔖موضوع فيلترينگ سالهاست كه يكي از موضوعات اختلافبرانگيز در عرصه سياسی، اجتماعي و اقتصادي شده است. از يكسو مطالبه بخشهاي قابل توجهي از جامعه، رفع فيلترينگ از شبكههاي اجتماعي و اپليكيشنها و امكان استفاده از آنها توسط شهروندان است و از سوي ديگر موافقان فيلترينگ دلايل آن شهروندان را كافي ندانسته و دلايلي براي ضرورت فيلترينگ و ادامه فيلترينگ ارائه ميدهند. افزايش فيلترينگ از مرحله اپليكيشنها فراتر رفته و حتي بسياري از بازيها را در بر گرفته است و باز طرفين دلايلي له و عليه فيلترينگ اقامه ميكنند.
🔖 مباحث فوق به نحوي در حال پيگيري است كه گويا يك طرف حق فيلترينگ دارد و طرف ديگر تلاش ميكند وي را قانع كند كه از حق قانوني خويش به نحو ديگري استفاده كند. به عبارت فني و اصولي، گفتوگوها و استدلالها به نحوي است كه گويا بحث صغروي است و نه كبروي يعني طرفين قبول دارند كه حقي وجود دارد، اما آن حق به صورت اشتباهي در حال اعمال و اجراست. با كمال احترام به طرفين بحث بايد عرض كنم كه اتفاقا اينجا بحث كبروي و نه صغروي به عبارت ديگر اولا بايد بحث كرد كه مستند اين حق كجاست؟ كدام قانون به چه كسي اين حق را اعطا كرده است كه بتواند يك شبكه اجتماعي و اپليكيشن يا يك بازي را به صورت كلي فيلتر كند؟ با كمال تعجب بايد عرض كنم كه هيچ مقرره و مصوبه و قانوني وجود ندارد كه به استناد آن بتوان يك شبكه اجتماعي يا يك اپليكيشن يا يك بازي را فيلتر كرد.
🔖با فقدان چنين مستند قانونياي ديگر بحث بر سر اينكه حالا آيا فيلترينگ خوب است يا بد يا خوب اجرا ميشود يا بد، بيمعناست. اساسا هيچ شخص يا نهاد يا سازماني حق فيلترينگ شبكههاي اجتماعي و اپليكيشنها و بازيها را ندارد كه ندارد كه ندارد و با فقدان چنين حقي ديگر بحث از نحوه انجام فيلترينگ سالبه به انتفاء موضوع است.
📍كارگروه تعيين مصاديق مجرمانه حق فيلترينگ دارد؟
✔️در شوراي عالي فضاي مجازي به هيچ عنوان موضوع حق فيلترينگ شبكهها و اپليكيشنها و بازيها ذكر نشده است، بلكه اين شورا وظيفه دارد مركز ملي فضاي مجازي كشور را تاسيس كند تا بر فضاي مجازي دروني و بيروني اشراف داشته و درباره نحوه رويارويي با آسيبهاي اينترنت تصميم بگيرد. به عبارت ديگر اين شورا در مقام رصد و سياستگذاري است و نه پالايش و فيلترينگ.
✔️ برخي تصور كردهاند كه كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه موضوع ماده ۲۲ قانون جرايم رايانهاي حق چنين اقدامي دارد و منتظر تصميم آن كارگروه بوده و هستند اين در حالي است كه اين كارگروه از اساس حق فيلترينگ شبكه و اپليكيشن و بازي را ندارد. توضيح مطلب آنكه قانونگذار در سال ۱۳۸۸ در قانون جرايم رايانهاي كارگروهي را تعيين كرد كه اين كارگروه در ذيل دستگاه قضايي تشكيل ميشود.
✔️ماده ۲۲ مقرر ميدارد: «قوه قضاييه موظف است ظرف يك ماه از تاريخ تصويب اين قانون كارگروه (كميته) تعيين مصاديق محتواي مجرمانه را در محل دادستاني كل كشور تشكيل بدهد. وزير يا نماينده وزارتخانههاي آموزش و پرورش، ارتباطات و فناوري اطلاعات، اطلاعات، دادگستري، علوم، تحقيقات و فناوري، فرهنگ و ارشاد اسلامي، رييس سازمان تبليغات اسلامي، رييس سازمان صدا و سيما و فرمانده نيروي انتظامي، يك نفر خبره در فناوري اطلاعات و ارتباطات به انتخاب كميسيون صنايع و معادن مجلس شوراي اسلامي و يك نفر از نمايندگان عضو كميسيون قضايي و حقوقي به انتخاب كميسيون قضايي و حقوقي و تاييد مجلس شوراي اسلامي اعضاي كارگروه (كميته) را تشكيل خواهند داد. رياست كارگروه (كميته) به عهده دادستان كل كشور خواهد بود.
🏷تبصره۱- جلسات كارگروه (كميته) حداقل هر 15 روز يكبار و با حضور 7 نفر عضو رسميت مييابد و تصميمات كارگروه (كميته) با اكثريت نسبي حاضران معتبر خواهد بود.
🏷تبصره۲- كارگروه (كميته) موظف است به شكايات راجع به مصاديق پالايش (فيلتر) شده رسيدگي و نسبت به آنها تصميمگيري كند.
🏷تبصره۳- كارگروه (كميته) موظف است هر شش ماه گزارشي در خصوص روند پالايش (فيلتر) محتواي مجرمانه را به روساي قواي سهگانه و شوراي عالي امنيت ملي تقديم كند.»
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔖#بیانیه
🔰توضیح مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، درباره سوء تفاهم ایجاد شده در پیام تسلیت شهادت یحیی سنوار
بسمه تعالی
◽️در پیام تسلیت شهادت یحیی سنوار و محکومیت اقدام رژیم غاصب صهیونیستی، مطلبی بیان شده بود که واکنشهایی در پی داشته است. مجمع مدرسین و محققین بر این باور است، رژیم صهیونیستی غاصب و جنایتکار است و همواره بر جنایات و تجاوزات خود ادامه میدهد و به هیچ توافق و معاهدهای پایبند نیست. هدف مجمع هرگز تایید چنین رژیمی نبوده است.
"مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم"
۸ آبان ۱۴۰۳
https://t.me/majmaqomh
🔰آیا خشونت از مذهب زاییده می شود یا سیاست؟
✔️#جودیت_باتلر فیلسوف پساساختارگرا، منتقد فمنیست و صاحب کرسی استادی در رشته ادبیات در دانشگاه کلمبیای شهر نیویورک است. متن زیر بخشی از گفتگوی جونز کلی با جودیت باتلر دربارۀ گفتمان حول مذهب وخشونت است:
▪️ وقتی بیخِردی و تعصبگرایی بارِ مذاهب دیگر میشود، به کسانی که این بار را به دیگری فراافکنی میکنند این فرصت داده میشود که عملکردهای خودشان را عقلانی و متمدنانه ببینند، حتی اگر کاملاً جنایتکار باشند و تلفات جانبی داشته باشند، در نهایت کشتن افراد بیگناه غیرنظامی را تعبیرِ مثبت میکنند. البته گروههای مذهبی خشن وجود دارند، اما آیا این مذهبِ آنهاست که آنها را خشن میکند یا سیاستِ آنها؟ ما هنوز راه زیادی در راستای سر در آوردن از این موضوعات داریم.
▪️ مذاهب بسیاری وجود دارند، از جمله مذهب خود من (یهودیت)، که یک پایۀ قویِ وابسته به پدرسالاری دارند. یهودیت فعالانه پدرسالاری را تجلیل میکند، اما بسیاری از فمینیستها روشهایی برای بازخوانی یا خوانش در برابر بافت پدرسالارانه یافتهاند. آنها زنان را در کتاب مقدس پیدا کردهاند و به دنبال بازگویی داستانهای کتاب مقدس از دیدگاه خودشان یا به روشهایی که نقش زنان را برجسته میکند هستند. این روش من نیست اما میفهمم و به آنها احترام میگزارم.
📎 متن کامل گفتگو
https://eitaa.com/majmaqomh
✔️اعتقاد به یک دین، ضرورتاً همراه با پذیرش اختیاری و داوطلبانهٔ آن است
🏷در همهٔ دفاعیاتی که از مسئلهٔ تساهل صورت گرفته است، یک استدلال اصلی وجود دارد که به شیوههای متفاوتی ابراز شده است. استدلال این است که اعتقاد به یک دین، ضرورتاً همراه با پذیرش اختیاری و داوطلبانهٔ آن است. زور و اجبار، هیچگاه قادر نیست که اعتقاد قلبی و حقیقی به وجود آورد، همین برهان به شکل دیگری نیز بیان شده است و آن اینکه هدف همهٔ ادیان رستگاری انسان است و این هدف تنها بهوسیلهٔ اعتقاد آزادانه و داوطلبانهٔ مذهبی امکانپذیر است و هیچگاه با زور و اجبارِ وجدانِ انسانها، فلاح و رستگاری آنان ممکن نمیگردد.
🏷عقایدی که بر آدمیان تحمیل شده باشد همگی از سر اضطرار و اجبار است و اضطرار و اجبار ابزارهایی هستند که با غایت و هدف دین در تعارضاند. جان کلام اینکه استدلال دوم، ابزار زور و قدرت را در تدارک غایت دین که همان فلاح و رستگاری انسانها است، ناکام میداند. در واقع میتوان گفت که در دفاع از تساهل، دو نوع استدلال وجود دارد:
🏷نوع اول استدلالی است که آن را استدلال اصولی مینامیم و مدعی است که دینداری و ایمان اصولاً با زور تدارک نمیشود، چه اینکه ایمان امری شخصی و قلبی است. نوع دیگر که میتوان آن را استدلال ابزاری نامید، استدلالی است که ابزار زور را برای رسیدن به غایت دین، یعنی رستگاری ارواح آدمیان، کارآمد نمیداند.
📍از کتابِ «نامهای در باب تساهل»/#جان_لاک/ترجمهٔ شیرزاد گلشاهی کریم
https://eitaa.com/majmaqomh
پیامبر اسلام (ص):
برترین جهاد این است که کسی صبح برخیزد و قصد ظلم به دیگری را نداشته باشد.
_مکارم الاخلاق ص ۹۴۶
💠 کانال رسمی "مجمع مدرسین و محققین "
🔸آدرس اینستاگرام 🔸آدرس ایتا
📍آدرس تلگرام :
https://t.me/majmaqomh
#یادداشت
⚡️در حکومت علوی ؛ نه تنها امام (ع) خود پای بند "مدارا" بود ، بلکه به کارگزاران حکومتی بجای دستور به "بگیر و ببند" ، دستور صریح به "مدارا" میداد و علت آن را "کرامت انسان" معرفی میکرد.
✍#هادی_سروش
◻️امام امیرالمومنین (ع) امام پر افتخار شیعیان دارای یک دوره پنج ساله حُکمرانی است که آن دوران کوتاه شگفت آورترین دوران حکمرانی در تاریخ چهارده قرن اسلام است . سیاست محوریِ حکمرانیِ آن حضرت ؛ "مدارا" بود و به گفته خویش که فرموده بود ؛ رأس السیاسة الرفق ، سخت پای بند بود . این درس مهم آن حضرت است که فرمود :کسی که در امور خویش، رفق در پیش گیرد، به آن چه از مردم میخواهد نایل شود.
◻️ در حکومت علوی ؛ نه تنها امام (ع) خود پای بند "مدارا" بود ، بلکه به کارگزاران حکومتی بجای دستور به "بگیر و ببند" ، دستور صریح به "مدارا" میداد و علت آن را "کرامت انسان" معرفی میکرد و به مالک اشتر دستور فرمود : مهربانی و محبت و لطف به مردم را شعار قلب خود قرار ده، بر آنان همچون حیوان درنده مباش..
از نشانه های مداراتی بودنِ حکومت علی (ع) ؛ اجازه ارائه نظر و حتا اعتراض به شیوه حاکمیت و حکمرانی است که در واقع از مصادیق آزادی و احترام به حقوق آدمیان بشمار میرود.
◻️رفتار امام علی (ع) در تلاش و پیگیری برای مذاکره و گفتگو شگفت آور است . او با شهروندانی که اعلام دشمنی کردند و سلاح بدست گرفتند ، با شجاعت و صداقت مثال زدنی اش انان دعوت به گفتگو و مذاکره نمود.
به صراحت تاریخ؛ گذشت و عفو عمومی در حکومت علوی ، چهره ای متفاوت از حکمرانی ترسیم نموده است. از روشن ترین نمونه های آن این است که پس از ورود به شهر بصره در حالیکه اکثر مردم آن دیار به جنگ با حضرت برخاسته بودند، اما امام علی (ع) عفو عمومی اعلام کرد.
◻️در زاویه دیگر حکومت دینی نحوه اجرای احکام اجتماعی دین است که باید با توجه به نظر کارشناسان مورد اهتمام باشد تا بهترین مسیر انتخاب شود. مسائلی مانند حجاب و امر بمعروف و نهی از منکر و .. از این دسته موارد است. درست در همین جاست که امیرالمومنین (ع) همه جوانب را می سنجد و سپس تصمیم میگیرد . نمونه شگفت آوری از آن حضرت داریم که فرمود : من در سرزمین دشمن در صورت دست یافتن به مجرم ، اجرای حد شرعی نمیکنم چرا که ممکن است او بخاطر برخی گرایشات متعصابه به دشمن جذب شود!
علی(ع)پروش یافته پیامبرخدا(ص) است که الگوی انعطاف رفتاری و مدارات ازاوداردکه درمدینه درپیمانی اعلام فرمود؛ هیچکس حق ندارد به دین دیگری تعرض کند. هیچکس حق ندارد اختلاف خود را با شمشیر حل کند وباید ازطریق داوری حل کند. وبعدازفتح مکه خانه ابوسفیان را منطقه امن اعلام نمود.
https://t.me/majmaqomh